فهرست مقالات سید مسعود سیف


  • مقاله

    1 - «تأثیر آموزه‌های معرفت‌شناسانه‌ی فلسفه‌ی گفتمانی بوبر بر بهبود رابطه‌ی پزشک ـ بیمار»
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 9 , تابستان 1399
    مطالعات نشان می‌دهند که ارتباط اثر بخش پزشک و بیمار، موجب افزایش پیروی از روند درمانی و بهبود نتایج سلامت، افزایش رضایت‌مندی بیمار و پزشک، کاهش مدت اقامت در بیمارستان، کاهش هزینه‌های درمانی، کاهش خطا‌های پزشکی و دارویی و همچنین کاهش شکایات از پزشکان می‌گردد. عدم برقراری چکیده کامل
    مطالعات نشان می‌دهند که ارتباط اثر بخش پزشک و بیمار، موجب افزایش پیروی از روند درمانی و بهبود نتایج سلامت، افزایش رضایت‌مندی بیمار و پزشک، کاهش مدت اقامت در بیمارستان، کاهش هزینه‌های درمانی، کاهش خطا‌های پزشکی و دارویی و همچنین کاهش شکایات از پزشکان می‌گردد. عدم برقراری ارتباط مناسب بین پزشک و بیمار، نیز موجب درک نادرست، پیروی نکردن بیمار از دستورات پزشک، عدم رضایت و پیامد‌های نامطلوب دیگر می‌شود. نوع ارتباط بین بیمار و پزشک وابسته به شرایط همکاری و نیز باور‌های آنان نسبت به جایگاه مطلوب مسؤولیت و قدرت است. اگرچه فیلسوف قرن بیستم میلادی، مارتین بوبر مستقیماً چیزی در باب پزشکی ننگاشته است، اما فلسفه‌ی گفتمانی وی، بویژه تفکیکی که وی بین دو نحوه مواجهه‌ای که انسانها باهم می‌توانند داشته باشند، یعنی نسبتِ من ـ آن، که مستلزم وجود سوژه‌ای فعال و تعیین کننده در مقابل ابژه‌ی منفعل و تعیین شونده است و رابطه‌ی من ـ تو، که در آن هر دو طرف رابطه به نحو همزمان و به نحو یکسان فعال و منفعل هستند، بینش‌های ارزشمندی را در باب رابطه‌ی پزشک ـ بیمار ارائه می‌دهد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - در باب یقین ویتگنشتاین و نقد برهان خواب دکارت
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 7 , زمستان 1397
    ویتگنشتاین به صراحت از مبنا بودن یقین و تقدم آن بر شک سخن می گوید و معتقد است که بازی شک در زمین یقین امکان پذیر است و شکاکیت افراطی خود متناقض است؛ برای ویتگنشتاین برهان خواب دکارت، عمیق ترین و قوی ترین نوع شکاکیت افراطی است. ادعای اصلی دکارت در این برهان این است که هی چکیده کامل
    ویتگنشتاین به صراحت از مبنا بودن یقین و تقدم آن بر شک سخن می گوید و معتقد است که بازی شک در زمین یقین امکان پذیر است و شکاکیت افراطی خود متناقض است؛ برای ویتگنشتاین برهان خواب دکارت، عمیق ترین و قوی ترین نوع شکاکیت افراطی است. ادعای اصلی دکارت در این برهان این است که هیچ ملاک قطعی برای تمایز قائل شدن میان حالات خواب و بیداری وجود ندارد. برخی از فیلسوفان این فرضیه را یکی از چالش برانگیزترین مباحث در موضع شکاکیت دانسته و تمام همّ و غم خود را مصروف پاسخگویی به این برهان کرده اند؛ که البته در این زمینه توفیق چندانی نصیب آنها نشده است. اما ویتگنشتاین معتقد بود که شکاکیت بی معنی است و جوابی را نمی طلبد؛ با توجه به همین مبنا زمانیکه به برهان خواب می رسد، می گوید این عبارت که من ممکن است خواب باشم اگر جدی گرفته شود، همانطور که دکارت آن را جدی گرفته است، بی معنی است. برخلاف تصور ویتگنشتاین و دیگران، هدف دکارت هرگز ماندن در حالت عدم یقین نبوده است؛ او همواره بدنبال فرا رفتن از شک و رسیدن به یقین بوده است و در مورد شکاکیت حاصل از برهان خواب هم، در نهایت می گوید باید آن تردید کلی در مورد خواب را که به علت آن نمی توانستیم میان خواب و بیداری فرق بگذاریم، به عنوان شکوک مبالغه آمیز و مضر به دور افکنیم و در ادامه معیاری برای تفکیک تجارب ما در حالت خواب و بیداری ارائه می دهد. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - تقریر و نقد سه ایراد عمده بر مقالة گتیه
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 6 , زمستان 1396
    تبعات انتشار مقالة گتیه، آن چنان گسترده و عمیق بود که برخی از معرفت شناسان را برآن داشت تا برای رهایی از این مخمصه، اساسِ مدعای گتیه را زیر سؤال ببرند. ما از میان ایرادهای وارد شده بر وی، سه مورد عمده را انتخاب کرده و شرح داده ایم که عبارتند از: 1ـ تردید در شمول مثال ه چکیده کامل
    تبعات انتشار مقالة گتیه، آن چنان گسترده و عمیق بود که برخی از معرفت شناسان را برآن داشت تا برای رهایی از این مخمصه، اساسِ مدعای گتیه را زیر سؤال ببرند. ما از میان ایرادهای وارد شده بر وی، سه مورد عمده را انتخاب کرده و شرح داده ایم که عبارتند از: 1ـ تردید در شمول مثال های نقض گتیه؛ 2ـ تردید در اهمیت تاریخی و معرفت شناسانه مدعای وی؛ 3ـ تردید در اعتبار استنتاج های درون مثال های نقض گتیه. در نقد ایراد (1) نشان داده ایم که چگونه می توان ایدة نهفته در پس مثال های نقض گتیه را به همة انواع معرفت تعمیم داد و شمول مدعای وی را ثابت کرد. ایراد (2) را در دو بخش مورد بررسی قرار داده ایم؛. ابتدا از رهگذر واکاوی موضع افلاطون و ارسطو در باب معرفت، منشأ و خصوصیات آن نشان داده ایم که چرا مدعای گتیه دارای منشأیی افلاطونی- ارسطویی است و درنتیجه یک تلقی کلاسیک به شمار می آید؛ سپس نشان داده ایم که چرا تردید در اهمیت معرفت شناختی مدعای گتیه پر بی راه نیست و چگونه این امر سبب چرخش توجه معرفت شناسان از واکاوی تعریف معرفت به واکاوی توجیه معرفتی شده است. در نقد ایراد (3) نیز دو شیوه برای خدشه در اعتبار استنتاج های گتیه را مورد ارزیابی قرار داده و نشان داده ایم که چرا خودِ این شیوه ها مخدوشند. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - جایگاه اسپینوزا در حل مشکل دوگانگی و تعالی در متافیزیک ژیل دلوز
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 12 , زمستان 1402
    از نظر ژیل دلوز، مسأله ی دوگانگی از یک سو، و مسأله ی تعالی از سوی دیگر، دو زخم کاری بر پیکره ی فلسفه ایجاد کرده اند؛ اسپینوزا که به عقیده دلوز، مسیح فیلسوفان است، با دو معجزه ی وحدت جوهر و درونماندگاری، می خواهد مرهم و نوشدارویی بر این زخم کهنه ی فلسفی بنهد. در این دیدگ چکیده کامل
    از نظر ژیل دلوز، مسأله ی دوگانگی از یک سو، و مسأله ی تعالی از سوی دیگر، دو زخم کاری بر پیکره ی فلسفه ایجاد کرده اند؛ اسپینوزا که به عقیده دلوز، مسیح فیلسوفان است، با دو معجزه ی وحدت جوهر و درونماندگاری، می خواهد مرهم و نوشدارویی بر این زخم کهنه ی فلسفی بنهد. در این دیدگاه، تنها یک جهان، یک جوهر و یک هستی وجود دارد، که هیچکدام تحت سیطره ی وجودی بیرون از آن- به ویژه نیروی متعالی- نبوده و نیست. این هستی نه به معنای بودن، که به معنای شدنی درون ماندگار است که با رویکردی ایجابی و مثبت، به طور ابدی، تا می شود، باز می شود و دوباره تا می شود تا جهان تجربی ما را بسازد؛ جهان تفرد، تعین و تشخص، که به صورت حالات جوهر واحد، بیان می شوند و با خمیره ی تفاوت قوام می یابند.دلوز با فرض جوهر یگانه و تفاوت درونماندگار که تا ابد تکرار می شود، می خواهد صورت مسأله دوگانگی و تعالی را پاک کند اما به طور کامل موفق نمی شود؛ زیرا ناخواسته بستری فراهم می شود تا دوگانگی و تعالیِ دیگری تولد یابد. پرونده مقاله