-
مقاله
1 - The Impact of Institutional Ownership on the Relationship between Tax and Capital StructureAdvances in Mathematical Finance and Applications , شماره 5 , سال 1 , بهار 2016One of the reasons that companies avoid paying their taxes is that they choose to use debts for their funding. In other words, tax saving, an activity of companies to avoid taxpaying, can be used to finance corporate projects. Furthermore, since institutional owners are چکیده کاملOne of the reasons that companies avoid paying their taxes is that they choose to use debts for their funding. In other words, tax saving, an activity of companies to avoid taxpaying, can be used to finance corporate projects. Furthermore, since institutional owners are more inclined to supervise, they may shrink managerial behaviors to avoid taxpaying. In this study, institutional owners’ supervisory role about tax efficiency on corporate capital structure was investigated. For this purpose, a sample of 98 companies from 2005 to 2014 was selected from companies listed on Tehran Stock Exchange (TSE). Following the research conducted by Kramer, multiple linear regression based on panel data and the econometric software Eviews were used for testing the research hypotheses. The results show that tax has a negative and significant impact and institutional ownership has a positive and significant impact on capital structure. In addition, the institutional ownership in corporate companies impacts and adjusts the relationship between tax and capital structure. پرونده مقاله -
مقاله
2 - تاثیر نقدشوندگی سهام بر اهرم مالی مازاد: با تاکید برنقش عدم تقارن اطلاعاتیتحلیل بازار سرمایه , شماره 4 , سال 1 , پاییز 1400به حداکثر رساندن ثروت سهامداران و کاهش هزینه سرمایه از جمله اهداف مدیران مالی به شمار می رود. در این راستا، تصمیم گیری در مورد اهرم مالی (ساختار سرمایه) یکی از موثرترین راهکارها برای رسیدن به این اهداف است. از سوی دیگر، ارزش سهام شرکت و بازده موردانتظار سهامداران از عام چکیده کاملبه حداکثر رساندن ثروت سهامداران و کاهش هزینه سرمایه از جمله اهداف مدیران مالی به شمار می رود. در این راستا، تصمیم گیری در مورد اهرم مالی (ساختار سرمایه) یکی از موثرترین راهکارها برای رسیدن به این اهداف است. از سوی دیگر، ارزش سهام شرکت و بازده موردانتظار سهامداران از عامل نقدشوندگی سهام نیز تاثیر می پذیرد. انتظار می رود، نقدشوندگی پایین-تر سهام منجر به استفاده نسبتاً بیشتری از بدهی گردد. علاوه بر این عدم تقارن اطلاعاتی دارای نقش کلیدی در نحوه تصمیمگیری مدیران درباره چگونگی تامین منابع مالی و تعیین ساختار سرمایه شرکت میباشد. لذا این پژوهش به بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر رابطه بین نقدشوندگی سهام و اهرم مالی مازاد در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1397 با استفاده از اطلاعات 133 شرکت منتخب پرداخته است. نتایج فرضیههای پژوهش نشان داد که بین نقد شوندگی سهام و اهرم مالی مازاد رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و عدم تقارن اطلاعاتی این رابطه را تعدیل میکند و از شدت آن میکاهد. در واقع در شرکتهایی که عدم تقارن اطلاعاتی بالاست به دلیل عدم دسترسی همزمان همه افراد به اطلاعات و وجود عدم تقارن اطلاعاتی، باعث میشود تا تاثیر منفی نقدشوندگی بر اهرم مالی مازاد شدت کمتری بگیرد و از آن کاسته شود. پرونده مقاله