-
مقاله
1 - بدهی دولت و ساختار سرمایه شرکتها در ایران: آزمون فرضیه برونرانی مالیمدلسازی اقتصادی , شماره 4 , سال 15 , پاییز 1400هدف این مقاله بررسی رابطه بین بدهی دولت و تصمیمات ساختار سرمایه شرکتهای بورسی در ایران طی دوره زمانی 98-1390 با استفاده از رویکرد دادههای تلفیقی است. نتایج نشان داد بین بدهی دولت و اهرم مالی (بر حسب هر دو ارزش دفتری و ارزش بازاری) شرکتهای بورسی ایران رابطه منفی و معن چکیده کاملهدف این مقاله بررسی رابطه بین بدهی دولت و تصمیمات ساختار سرمایه شرکتهای بورسی در ایران طی دوره زمانی 98-1390 با استفاده از رویکرد دادههای تلفیقی است. نتایج نشان داد بین بدهی دولت و اهرم مالی (بر حسب هر دو ارزش دفتری و ارزش بازاری) شرکتهای بورسی ایران رابطه منفی و معنادار وجود دارد. البته ضرایب برآوردی نسبتا کوچک هستند. به عبارت دیگر، فرضیه برونرانی مالی در شرکتهای بورسی ایران تایید میگردد. همچنین، نتایج نشان داد شرکتهایی که از اندازه بزرگتر و سودآوری بالاتری برخوردارند، بیشتر به تغییرات بدهی دولت واکنش نشان میدهند. به عبارت دیگر، هر چه اندازه و سودآوری شرکتها بیشتر باشد، اثر برونرانی مالی بزرگتر است. بر اساس نتایج، پیشنهاد میشود، مدیران شرکتها در مواجه با سیاستهای بدهی دولت، راهبردهای تنوع درآمدزایی و سودآوری را در اولویت شرکت قرار دهند. پرونده مقاله -
مقاله
2 - تاثیر خلق نقدینگی بر ریسک سیستمی بانکها در ایران با تمرکز بر ساختار ترازنامهایمدلسازی اقتصادی , شماره 5 , سال 16 , زمستان 1401هدف مقاله بررسی عوامل تعیینکننده ریسک سیستمی در بانکهای ایران با تمرکز بر خلق نقدینگی و ساختار ترازنامه بانکها طی دوره زمانی 1392- 1400 است. برای اندازهگیری ریسک سیستمی بانکها از شاخص ریزش انتظاری نهایی (MES) استفاده شد. نتایج الگوهای برآوردی با استفاده از روش پانل چکیده کاملهدف مقاله بررسی عوامل تعیینکننده ریسک سیستمی در بانکهای ایران با تمرکز بر خلق نقدینگی و ساختار ترازنامه بانکها طی دوره زمانی 1392- 1400 است. برای اندازهگیری ریسک سیستمی بانکها از شاخص ریزش انتظاری نهایی (MES) استفاده شد. نتایج الگوهای برآوردی با استفاده از روش پانل پویا (GMM) نشان داد افزایش خلق نقدینگی در ترازنامه بانکها سببشده آسیبپذیری بانکها افزایش یابد. همچنین، در سمت دارایی ترازنامه بانک ها، نگهداری داراییهای غیرنقدی بهطور معناداری ریسک سیستمی بانکها را افزایش داده است؛ درحالی که در سمت بدهی ها، نگهداری سپرده های دیداری باعث کاهش ریسک سیستمی و شکنندگی نظام بانکی شده است. افزونبر آن، یافته های تحقیق بیانگر آن است که هرچه در بانکها، اندازه بزرگ تر، فعالیت های غیرسنتی (درآمد غیربهرهای) بیش تر و نسبت مطالبات غیرجاری بالاتر باشد، ریسک سیستمی بهطور محسوسی افزایش می یابد؛ درحالیکه هرچه کفایت سرمایه در بانکها بالاتر باشد، ریسک سیستمی کاهش می یابد. براساس نتایج، نظارت جدی و الزامات سختگیرانه بانک مرکزی برای کنترل خلق نقدینگی و ساختار ترازنامه ای بانک ها بهویژه نکول وام ها پیشنهاد میشود. پرونده مقاله -
مقاله
3 - یکپارچگی تجاری، تخصصگرایی و همزمانی ادوار تجاری در اکو: شواهدی از یک شاخص همبستگی پویامدلسازی اقتصادی , شماره 1 , سال 7 , بهار 1392در نظریههای جدید اقتصاد بینالملل، افزایش یکپارچگیهای تجاری عامل مهم اثرگذار بر همزمانی ادوار تجاری کشورهاست. هدف مقاله حاضر، بررسی چگونگی اثر تجارت و تخصصگرایی بر همزمانی ادوار تجاری در کشورهای عضو اکو، با استفاده از یک شاخص جدید و پویا طی دوره زمانی 2007-1993 و ر چکیده کاملدر نظریههای جدید اقتصاد بینالملل، افزایش یکپارچگیهای تجاری عامل مهم اثرگذار بر همزمانی ادوار تجاری کشورهاست. هدف مقاله حاضر، بررسی چگونگی اثر تجارت و تخصصگرایی بر همزمانی ادوار تجاری در کشورهای عضو اکو، با استفاده از یک شاخص جدید و پویا طی دوره زمانی 2007-1993 و روش GMM میباشد. نتایج نشان میدهد گسترش روابط تجاری (تجارت درون صنعتی و بین صنعتی) سبب تقویت همزمانی ادوار تجاری اعضای اکو میشوند. همچنین هرچه تشابه ساختار اقتصادی بین این کشورها بیشتر باشد، همزمانی قویتر است. پرونده مقاله -
مقاله
4 - رابطه بین ساختار سرمایه و عملکرد مالی با تاکید بر ادوار تجاری: تحلیلی از شرکتهای سهاممحور و بدهیمحورمدلسازی اقتصادی , شماره 2 , سال 11 , تابستان 1396هدف این تحقیق، بررسی رابطه ساختار سرمایه و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار با تاکید بر وضعیت اقتصاد کلان در ایران می باشد. بدین منظور، شرکت های مورد بررسی بر حسب الگوی تامین مالی به دو گروه شرکت ها با ساختار سرمایه بدهیمحور و سهاممحور تفکیک شده ا چکیده کاملهدف این تحقیق، بررسی رابطه ساختار سرمایه و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار با تاکید بر وضعیت اقتصاد کلان در ایران می باشد. بدین منظور، شرکت های مورد بررسی بر حسب الگوی تامین مالی به دو گروه شرکت ها با ساختار سرمایه بدهیمحور و سهاممحور تفکیک شده اند. نتایج با استفاده از الگوی GMM نشان می دهد در هر دو گروه از شرکت ها، ساختار سرمایه اثر منفی و معناداری بر عملکرد مالی شرکت ها دارد. البته این اثر منفی در شرکتهای بدهیمحور، بزرگتر است. همچنین واکنش عملکرد مالی شرکت ها نسبت به رکود اقتصادی در شرکت ها با ساختار سرمایه بدهیمحور نسبت به سهاممحور، شدیدتر است. به عبارت دیگر، در دوران رکود اقتصادی شرکت ها با ساختار سرمایه سهاممحور از عملکرد بهتری برخوردارند. بر اساس نتایج، پیشنهاد میشود شرکت ها به منظور داشتن الگوی تامین مالی مناسب به ویژه در شرایط رکود اقتصادی، از میزان سهام بیشتری در تامین منابع مالی مورد نیاز خود استفاده نمایند. پرونده مقاله -
مقاله
5 - Technology Decomposition and Energy Intensity in OPEC Countries: DEA-Malmquist ApproachIranian Journal of Optimization , شماره 5 , سال 13 , پاییز 2021Reduction of energy intensity through gaining energy efficiency is a global agenda for sustainable development goals. The evidence show that the energy intensities of most energy exporting countries (such as OPEC) have historically been very high compared with energy im چکیده کاملReduction of energy intensity through gaining energy efficiency is a global agenda for sustainable development goals. The evidence show that the energy intensities of most energy exporting countries (such as OPEC) have historically been very high compared with energy importing and industrialized economies. Hence, the understanding of the main determinants (or drivers) of energy intensity in energy exporting countries is important for economic researchers and policymakers. Therefore, this paper investigates the role of technology and its components on energy intensity changes in OPEC countries using a DEA-Malmquist over the period of 2000-17. The findings show that technological progress has played a significant role in reducing of energy intensity. Moreover, the results after TFP decomposing using DEA method indicates that the negative effect of technical change on energy intensity is much larger than of the efficiency change effect, Although, the estimated values of these components are is relatively weak. Next, we investigate what is main driving of technological progress in the OPEC countries. The findings imply that trade openness is a main factor to causes to improve the productivity. پرونده مقاله