فهرست مقالات محمد رضا شریفزاده


  • مقاله

    1 - واکاوی حکمت نوریه در فصّ یوسفی در نسبت با مفهوم خیال نزد ابن عربی
    عرفان اسلامی , شماره 1 , سال 18 , بهار 1400
    در نگرش ابن عربی، نور در مقام اسمی از اسامی حضرت حقّ، با ضیاء خود به مراتب هستی، مُظهر اشیاء و موجودات در عرصة عالم امکان می گردد، در این راستا هر موجودی بنا به احکام مرتبة وجودی اش در جایگاه سایة این نور با صاحب سایه، کیفیتی از وجود را بنا بر اصل تجلی وجودی حضرت حقّ در چکیده کامل
    در نگرش ابن عربی، نور در مقام اسمی از اسامی حضرت حقّ، با ضیاء خود به مراتب هستی، مُظهر اشیاء و موجودات در عرصة عالم امکان می گردد، در این راستا هر موجودی بنا به احکام مرتبة وجودی اش در جایگاه سایة این نور با صاحب سایه، کیفیتی از وجود را بنا بر اصل تجلی وجودی حضرت حقّ در مرتبة اسماء و صفات تجربه می‌کند که رمز ادراک آن به واسطة حکمت نوریّه و علم یافتن به صور مرتبة مثال امکان پذیر می‌شود. سرانجام نتیجة حاصل شده این است؛ همان گونه که خیال انسانی به عنوان برزخ میان عالمِ روح و جسم نیازمند تأویل است؛ خیال منفصل در مرتبة برزخ میان عالمِ لاهوت و ناسوت که محل اجتماع ارواح ملکوتی و اجسام لطیف از عالم ماده است نیز به تأویل احتیاج دارد و در این راستا عرصة هستی در مرتبة خیال مطلق و کثرت سایه‌های حضرت حقّ، نیازمند تأویل به سوی مرتبة احدیت ذات است و علم یافتن به این شیوة نگریستن به هستی تنها توسط حکمت نوریّه دریافت می گردد که به عقیدة ابن عربی، صورت کامل آن نزد حضرت رسول(ص) در مرتبة یوسف محمدی به ودیعه نهاده شده است. روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی _ تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه‌های گردآوری اطلاعات در بردارندة جستجوی کتابخانه ای است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - نگرش اشراقی بر«حُسن» و تجلی آن در نگاره‌های ایرانی سده هشتم تا دهم هـ.ق ( با گزینش شش اثر مشهور از مکتب‌های این دوران)
    عرفان اسلامی , شماره 4 , سال 18 , پاییز 1400
    شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) رساله ای به نام فی حقیقة العشق دارد که در فصول مختلف آن به مقوله حُسن می پردازد. با توجه به تأثیر دیدگاه اشراقی سهروردی بر ادبیات عرفانی و هنر ایرانی دوران بعد، به نظر می رسد هنرمندان نگارگر قرن هشتم تا دهم نیز در بیان زیبایی آثار خود، نگرش چکیده کامل
    شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق) رساله ای به نام فی حقیقة العشق دارد که در فصول مختلف آن به مقوله حُسن می پردازد. با توجه به تأثیر دیدگاه اشراقی سهروردی بر ادبیات عرفانی و هنر ایرانی دوران بعد، به نظر می رسد هنرمندان نگارگر قرن هشتم تا دهم نیز در بیان زیبایی آثار خود، نگرشی اشراقی را به کار گرفته اند. سؤال این است که چگونه نگارگر ایرانی برای آفرینش فضاهای تصویر، با محوریت حُسن، از اندیشه اشراقی سهروردی مایه گرفته است و وجه تمایز کمال و جمال آثار نگارگری در چیست؟ پژوهش نگاهی تاریخی و هدفی بنیادین داشته و به روش توصیفی ـ تحلیلی عمل کرده است. نتایج حاکی از آن است که نگارگران در بیان زیبایی به هر دو وجه کمالی و جمالی حُسن توجه داشته اند. تا آنجایی که به ساختار بیرونی آثار مربوط می شد از وجه کمالی و در بیان جمال آثار که به ساختار درونی اثر مربوط می شدند از طریق شهود و تخیل در جهان مثالی عمل می نمودند. پرونده مقاله