فهرست مقالات علی صابری


  • مقاله

    1 - مدی مساهمة القارئ فی الدراسات النقدیة
    إضاءات نقدية في الأبين العربي والفارسي , شماره 1 , سال 5 , بهار 1437
    إنَّ القارئ بکونه أحد الأضلاع الثلاثة للنقد الأدبى یعیش جنبا إلی جنب للضلعین الآخرین، أﻯ الکاتب و العمل الأدبـى فـى الأوساط النقدیة، و له دور هام فـى توجیه آراء الکتّاب و النقّاد، حیث یعده بعض النقاد من ناحیة مستهلک الأثر و من ناحیة أخری منتجا، لما له من آراء جدیدة فیه، چکیده کامل
    إنَّ القارئ بکونه أحد الأضلاع الثلاثة للنقد الأدبى یعیش جنبا إلی جنب للضلعین الآخرین، أﻯ الکاتب و العمل الأدبـى فـى الأوساط النقدیة، و له دور هام فـى توجیه آراء الکتّاب و النقّاد، حیث یعده بعض النقاد من ناحیة مستهلک الأثر و من ناحیة أخری منتجا، لما له من آراء جدیدة فیه، و یقسمون النص الأدبی إلی مکتوب و مقروء، فإذا رأینا أصحاب بعض المدارس النقدیة یهتمون فى دراساتهم النقدیة بالکاتب أو الأثر، فهناک عدد کثیر منهم یهتمون بالقارئ و استجابته اهتماما عظیما، و یعدّون القارئ و ثقافته، و ذوقه، و مدی تأثره بالعمل معیارا لتقییم الآثار الأدبیة و تمییز جیدها من ردیئها، حیث أصبحت الیوم نظریَّتَا استجابة القارئ و موت المؤلف کنواة لتلک الدراسات المهتمة بالمتلقِّى. و إننا قد بیّنا مدی مساهمة القارئ فی تقییم الآثار الأدبیة بعد دراسة آراءالمخالفین الذین یعتبرون الأثر المعیار الوحید و المدافعین عن هذه النظریة، أنه لایمکن الاعتماد علی وجهة نظر القارئ مادام شخصیا ذاتیا یمثل الفرد الواحد، إلا بعد أن تزود بمعلومات تساعده علی فهم الأدب و غرض الأدیب. فدراستنا هذه تحاول للإجابة عن سؤالین: ما هی حقوق الکاتب فی حقل الدراسات النقدیة و قیمة أثره الأدبی؟ و ما هی مکانة القارئ فی عملیة النقد الأدبی؟ فإذا ما ترک الدارس طریق الإفراط، لوجد أن هناک أصولا و قواعد تساعده لتحدید مکانتهما دون أن یفضل أحدهما علی الآخر، و الطریق للوصول إلی هذه الأصول هو دراسةالآراءالمتباینة فی هذا المجال، و من ثم بیان وجهة نظرنا و هی إنه من ناحیة لایمکن أن یُنکَر دور القارئ فی توجیه الأدباء و من ناحیة أخری یجب أن لایُقتصر همّنا علی القارئ باعتباره المقیاس الوحید فـى الدراسات النقدیة، إذإن الأثر الفنی تعبیر عن عواطف الفنان، و هو قد یوافق میول القراء و قد یخالفها. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بررسی شیوه های برگردان اغراض ثانوی افعال نهی در قرآن در ترجمه های طبری و صفارزاده
    جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی) , شماره 4 , سال 5 , پاییز 1400
    یکی از حوزه های مهمّ علم معانی، بررسی أغراض ثانوی در جملات خبری و انشایی است. نقش علوم بلاغی در فهم قرآن و درک معارف آن غیر قابل انکار است. در مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، و با مطالعه شیوه های بیان معانی ثانوی در فارسی دو شیوه‌ی کاربردی در برگردان این چکیده کامل
    یکی از حوزه های مهمّ علم معانی، بررسی أغراض ثانوی در جملات خبری و انشایی است. نقش علوم بلاغی در فهم قرآن و درک معارف آن غیر قابل انکار است. در مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، و با مطالعه شیوه های بیان معانی ثانوی در فارسی دو شیوه‌ی کاربردی در برگردان این عبارات به دست آمد، و برای آزمودن آن به نقد و بررسی ترجمه طبری و صفارزاده پرداخته شد، در ادامه برای دریافت دقیق معانی ثانوی عبارات مورد مطالعه، ضمن کمک گرفتن از تفاسیر قرآن و کتب بلاغت، ترجمه مترجمان موردنظر در برخی موارد با چهار ترجمه دیگر مقایسه گردید تا از بروز خطا در داوری، مصون حاصل شود. در این پژوهش تلاش شد تا با ارائه دو شیوه برای برگردان عبارات نهی در قرآن که دارای معانی ثانوی هستند، به بررسی ترجمه قرآن با تکیه بر دو ترجمه طبری و صفارزاده پرداخته شود. شیوه اول شامل آیاتی که ترجمه آن می‌تواند مفهوم ثانوی آیه را به خواننده فارسی زبان منتقل کند، و دریافت معانی ثانوی آیه به خواننده واگذار می‌‌شود و نیازی به قرینه، افزوده تفسیری و شرح ندارد؛ و شیوه دوم شامل آیاتی که برگردان فارسی آن گویای معنای ثانوی نهی نیست و مترجم باید برای انتقال آن به مخاطب قرینه، توضیح یا افزوده‌ی تفسیری بیاورد. بر اساس این شیوه‌ها تلاش شد تا دانسته شود که این دو مترجم قرآن در برگردان افعال نهی قرآن، در چه مواردی و از کدام شیوه بهره گرفته‌اند، و تا چه اندازه موفق بوده‌اند. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - چالش ها و راه کارهای مترجمان قرآن در برگردان فعل های دو مفعولی به فارسی
    مطالعات نقد ادبی , شماره 1 , سال 11 , بهار 1395
    در دستور زبان عربی بحثی است تحت عنوان افعال دو مفعولی که در زبان فارسی چنین موضوعی وجود ندارد؛ و از آنجایی که دقت در معادل یابی واژگان و ترکیبات قرآن کریم برای انتقال مفاهیم والای قرآنی در برگردان آیات به زبانی دیگر برای ما مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و نیاز چکیده کامل
    در دستور زبان عربی بحثی است تحت عنوان افعال دو مفعولی که در زبان فارسی چنین موضوعی وجود ندارد؛ و از آنجایی که دقت در معادل یابی واژگان و ترکیبات قرآن کریم برای انتقال مفاهیم والای قرآنی در برگردان آیات به زبانی دیگر برای ما مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، و نیاز به درک و بیان دقیق دستورات و احکام دینی قرآن داریم؛ از این رو برآن شدیم، تا با کنکاش و همسنجی ترجمه ی برخی از مترجمان معاصر قرآن کریم، و مقایسه ی تفسیرها و با تکیه بر کتب نحوی، برابر نهاده های فارسی آنان را مورد بررسی قرار دهیم؛ و در این فرایند پی بردیم که مترجمان در برگردان این فعل ها از شیوه ی واحد و الگوی علمی مشخصی پیروی نکردند، بنابراین برخی از برگردان دو مفعول آن چشم پوشیدند، و این فعل ها را بر اساس معنایی دیگر به فارسی برگرداندند، و برخی دیگر با وجود توجه به دو مفعولی بودن این فعل ها، از برگردان مفعول دوم این فعل ها صرف نظر کردند. برای رفع این مشکل ما با تکیه بر کتاب های نحوی، بلاغی و تفسیر های قرآن کریم و کتاب های دستور زبان فارسی توانستیم ضمن یافتن برابر نهاده هایی چون فعل قلب + مفعول + تمیز (یا مسند مفعول)، فعل قلب + حرف ربط که+ جمله ی اسنادی و فعل قلب+ حرف ربط که + جمله ی غیر اسنادی، راهکار مناسبی، برای برون رفت از این چالش، پیشنهاد دهیم و امیدواریم که با ارائه ی این رویه ی علمی، بتوانیم در یکسان سازی ترجمه ها و ایجاد هماهنگی در برگردان کتاب خداوند گامی برداریم. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - نقد و تحلیل آراء زبان شناختی ابن خالویه در باره وقف در قرائت
    مطالعات نقد ادبی , شماره 1 , سال 13 , زمستان 1397
    یکی از موضوعات مهم زبان شناسی قرآن شناخت پدیده ی وقف است که در اثر قطع نفس هنگام قرائت، و به منظور تازه کردن آن به وجود می آید. از آنجایی که گاهی در قرآن کریم واژگانی به دو یا چند صورت قرائت شده است و این اختلاف در قرائت سبب صدور احکام فقهی و منشأ تفاوت دیدگاه دانشمندان چکیده کامل
    یکی از موضوعات مهم زبان شناسی قرآن شناخت پدیده ی وقف است که در اثر قطع نفس هنگام قرائت، و به منظور تازه کردن آن به وجود می آید. از آنجایی که گاهی در قرآن کریم واژگانی به دو یا چند صورت قرائت شده است و این اختلاف در قرائت سبب صدور احکام فقهی و منشأ تفاوت دیدگاه دانشمندان اسلامی می‌شود، در این پژوهش ضمن بیان وقف و اقسام آن با ذکر شواهد قرآنی، بر آنیم تا دریابیم، با قطع سخن در هنگام خروج آخرین لفظ، چه تغییراتی در کلام پدید می‌آید؟ و ابن خالویه( م370ق) زبان شناس سرآمد شیعی-ایرانی، چه دیدگاهی نسبت به آن دارد؟ در نتیجه تلاش کردیم تا با تکیه بر آراء ممتاز و ابتکاری که در آثار این زبان شناس وجود دارد، از یک سو توجیه این اختلافات را در قراءات از نظر ابن خالویه بیان کنیم و از سوی دیگر، دیدگاهش را با آراء برخی از زبان شناسان مهم موافق و مخالف مقایسه کنیم، تا ضمن روشن ساختن دیدگاه‌های این زبان شناس برجسته در زمینه‌ی وقف، خوانندگان را با دلایل ابتکاری او، در اختلاف قراءات هنگام وقف و ایجاد تغییر در حرکات، افزودن برکلمه یا کاستن از آن آشنا سازیم. پرونده مقاله