فهرست مقالات محمود براتی خوانساری


  • مقاله

    1 - حکمت‌های مرگ ازنظرگاه مولوی در مثنوی
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 4 , سال 4 , پاییز 1391
    پدیدة مرگ از جمله رازناک ترین مسائل بشر است که معمای آن را به حکمت کس نگشوده و نگشاید. اندیشمندان از هر دستی و به هر نوع و بیانی در تعریف و تبیین آن کوشیده اند و البته چنانکه باید بدین پرده راه نبرده اند. از این میان، مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی با نگاهی موشکاف چکیده کامل
    پدیدة مرگ از جمله رازناک ترین مسائل بشر است که معمای آن را به حکمت کس نگشوده و نگشاید. اندیشمندان از هر دستی و به هر نوع و بیانی در تعریف و تبیین آن کوشیده اند و البته چنانکه باید بدین پرده راه نبرده اند. از این میان، مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی با نگاهی موشکافانه و راهگشا دربارة این مسأله بارها سخن رانده و در خصوص اینکه ماهیت مرگ چیست، چه گونه هایی دارد؛ حکمت های مرگ کدامند و نیز عبرت‌پذیری از مرگ، ترس از مرگ، ذکر مرگ و غیر آن طرح موضوع کرده و با بیانهای تمثیلی زمینة آشنایی مخاطبان مثنوی را با مرگ فراهم آورده است که نشانگر توجه خاص مولوی به مقولة مرگ است. در این پژوهش کوشیدیم با تأمل در مثنوی، نظرگاههای مولوی را از پرده های سخن او و اندیشه های خلاق و ژرف شعر او دریابیم و حکمت های مرگ در آموزه های مثنوی را در قالب این نوشتار تقدیم کنیم. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تحلیل نشانه‌شناختی رابطۀ انسان و خدا در روح الارواح سمعانی
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 1 , سال 16 , بهار 1399
    روح‌‌الارواح از آثار مهم قرن ششم هجری است که به شرح اسماء‌الله اختصاص دارد. ارتباط انسان و خدا از موضوعات محوری کتاب است. در این مقاله بر اساس روش تحلیلی ـ توصیفی نشانه‌‌شناسی ساختارگرا، به بررسی رابطۀ انسان و خدا در متن روح‌الارواح سمعانی پرداخته‌‌ شده است. در بررسی مت چکیده کامل
    روح‌‌الارواح از آثار مهم قرن ششم هجری است که به شرح اسماء‌الله اختصاص دارد. ارتباط انسان و خدا از موضوعات محوری کتاب است. در این مقاله بر اساس روش تحلیلی ـ توصیفی نشانه‌‌شناسی ساختارگرا، به بررسی رابطۀ انسان و خدا در متن روح‌الارواح سمعانی پرداخته‌‌ شده است. در بررسی متن، به ‌دنبال یافتن آن دسته از عناصر ژرف‌ساختی بودیم که در موضوع ارتباط انسان و خدا، نظام‌‌های نشانه‌‌ای متن را پدید آورده است. این عناصر کلیدی در ساختار تقابل‌‌های متن، به‌ عنوان عوامل اصلی نظام‌ساز شناخته می‌شوند. برای رسیدن به این هدف، از روش لوی استروس بهره بردیم که بر اساس تحلیل تقابل‌‌های دوگانه به بررسی روابط نشانه‌‌ها می‌‌پردازد. با بررسی روابط نشانه‌های متن، نشان دادیم که در دایرۀ نشانه‌‌های قطب خدا، تقابل جلال و جمال؛ قهر و لطف، شبکه‌‌ای از تقابل‌‌ها را به وجود آورده است که با تقابل مثبت و منفی شأن و قدر و مرتبۀ آدمی در نشانه‌‌های قطب انسان، مرتبط است. متن از راه ترکیب عناصر متضاد و تلفیق ویژۀ خود به حل تضادها و تقابل‌‌ها می‌‌پردازد. در نهایت راهی که متن برای حلّ تضادّ‌‌های رابطۀ انسان و خدا ارائه می‌‌دهد، نفی یک طرف رابطه‌ (قطب انسان) است که با شبکه شانه‌‌های جلالی و نظام کلامی متن روح‌الارواح ارتباط پیدا می‌‌کند. پرونده مقاله