-
مقاله
1 - تحلیل اسنادی سیاستگذاری سلامت در دولتهای هشتگانه جمهوری اسلامی ایران از سال 1400-1368 (با تأکید بر مصوبات هیأت دولت)مدیریت بهداشت و درمان , شماره 52 , سال 15 , تابستان 1403مقدمه: به دلیل ساختار اقتصاد سیاسی ایران و نقش دولت در سیاستگذاری اجتماعی، شناخت تحولات سیاستهای اجتماعی – رفاهی کشور از جمله بهداشت و درمان در دولتهای پس از انقلاب اسلامی از مهمترین مسائل جامعهشناسی سیاسی به شمار میآید. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اسنادی سیاست چکیده کاملمقدمه: به دلیل ساختار اقتصاد سیاسی ایران و نقش دولت در سیاستگذاری اجتماعی، شناخت تحولات سیاستهای اجتماعی – رفاهی کشور از جمله بهداشت و درمان در دولتهای پس از انقلاب اسلامی از مهمترین مسائل جامعهشناسی سیاسی به شمار میآید. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اسنادی سیاستگذاری سلامت در دولتهای هشتگانه جمهوری اسلامی ایران از سال 1400-1368 (با تأکید بر مصوبات هیأت دولت) بود. روش پژوهش: در این مطالعه از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی با تأکید بر مصوبات هیأت دولت در سالهای 1368 تا 1400 استفاده شد. مصوبات مذکور ابتدا به شيوه کدگذاري باز و ثانويه و در نهايت به مقولههای اصلی سیاستگذاری حوزه سلامت تبدیل شدند. پایایی کدگذاریها از طریق کدگذاری مجدد در طول دو هفته، به میزان 75% و از طریق پایایی بین کدگذاران (دو کدگذار مختلف) با میزان 90% مورد تأیید قرار گرفت. یافتهها: یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که مصوبات دولتها در حوزه سلامت، بهداشت و درمان با خطمشی اصلی و شعارهای انتخاباتی آنان همخوانی دارد، اما رویکرد سیاسی دولتهای هشتگانه تأثیر چندانی بر سیاستگذاری آنان در حوزه سلامت نداشته است و این سیاستها بیشتر کوتاهمدت و مقطعی و منطبق با شرایط جامعه بوده است. همچنين هیچکدام از دولتها در زمینههای سیاستگذاریهای شناسایی شده در این پژوهش، تعادل کافی را نداشتهاند. نتیجهگیری: شاید این دولتها بر مبنای شعارها و خطمشیهای خود حرکت کرده باشند، اما همگی بر اساس اقتضائات کوتاهمدت سیاستگذاری سلامت را انجام داده و این سیاستگذاریها یک خط واحد برای دستیابی به اهداف بلندمدت در نظام سلامت را دنبال ننمودهاند. پرونده مقاله -
مقاله
2 - فراتحلیل سلامت اجتماعی زنان سرپرست و غیرسرپرست خانوار و تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت آنها (مورد مطالعه: شهر مشهد)نشريه روانشناسی اجتماعی , شماره 4 , سال 9 , پاییز 1400زنان زیربنای سلامت خانوادهها و جوامع هستند و اهمیت ویژه-ای در تأمین و استمرار سلامت خانواده و جامعه دارند. طبق بیانیة سازمان بهداشت جهانی بهرهمندی از بالاترین سطح استاندارد قابل دستیابی سلامت، از حقوق اساسی هر فردی است و زنان بسیاری درد نیا از این حق اساسی محروم هستند چکیده کاملزنان زیربنای سلامت خانوادهها و جوامع هستند و اهمیت ویژه-ای در تأمین و استمرار سلامت خانواده و جامعه دارند. طبق بیانیة سازمان بهداشت جهانی بهرهمندی از بالاترین سطح استاندارد قابل دستیابی سلامت، از حقوق اساسی هر فردی است و زنان بسیاری درد نیا از این حق اساسی محروم هستند زنان برای اینکه بتوانند نقش مراقبتدهندگی خود را به نحو احسن انجام دهند، باید سطح سلامت و رفاه خود را حفظ کنند و ارتقاء دهند رفتارهای ارتقادهندة سلامتی یکی از معیارهای عمدهی تعیینکننده سلامت است. هدف این مقاله فراتحلیل سلامت اجتماعی زنان سرپرست و غیرسرپرست خانوار و تاثیر حمایت اجتماعی بر سلامت آنها است. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل 400 نفر از زنان شهر مشهد(200 نفر سرپرست و 200 نفر غیرسرپرست) است که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و داده های مورد نیاز به وسیله دو پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز با کمی اصلاح و پرسشنامه محقق ساخته حمایت اجتماعی نیز توسط محقق جمع آوری شد. اعتبار ابزار مورد استفاده اعتبار محتوایی، و پایابی ابزار نیز با پایایی همسانی درونی روش ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که میانگین سلامت اجتماعی در بین زنان غیرسرپرست شهر مشهد بیشتر از زنان سرپرست خانوار است. همچنین، حمایت اجتماعی و ابعاد چهارگانه آن در گروه زنان غیرسرپرست، تفاوت معناداری با زنان سرپرست دارد. به گونهای که زنان غیرسرپرست از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار هستند. پرونده مقاله -
مقاله
3 - تحلیلی بر عوامل درونی نابرابری آموزشی در دانشگاه های استان سیستان و بلوچستانرهبری و مدیریت آموزشی , شماره 66 , سال 17 , زمستان 1402هدف: امروزه ارزیابی توسعه جوامع درسطح بین¬المللی بر مبنای میزان برابری و برقراری عدالت در همه جنبههای مختلف زندگی از قبیل جنسیت، آموزش و آموزش عالی، سرمایه گذاری، زندگی اجتماعی و... میباشد. هدف از این پژوهش تحلیلی بر عوامل درونی نابرابری آموزشی در دانشگاه های استان سی چکیده کاملهدف: امروزه ارزیابی توسعه جوامع درسطح بین¬المللی بر مبنای میزان برابری و برقراری عدالت در همه جنبههای مختلف زندگی از قبیل جنسیت، آموزش و آموزش عالی، سرمایه گذاری، زندگی اجتماعی و... میباشد. هدف از این پژوهش تحلیلی بر عوامل درونی نابرابری آموزشی در دانشگاه های استان سیستان و بلوچستان می باشد. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه از نوع روش داده بنياد مي باشد. جامعه و نمونه آماری این پژوهش را 15 نفر از مدیران دستگاه های اجرایی، اعضای هیئت علمی رشته های مدیریت آموزشی، اقتصاد و جامعه شناسی تشکیل داده اند. روش نمونهگيري، در روش دادهبنياد به صورت نمونه گیری هدفمند بوده است که افراد متخصص بعد از شناسایی براي مصاحبه دعوت شدند. در این تحقیق اطلاعات به دو روش مطالعات اسنادي و مصاحبه و کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) گردآوری شده است. بدین صورت که با بررسی چندباره مصاحبهها، کدهای تبیینی استخراج شد و با ادغام و تلفیق کدهای مشابه و حذف کدهای تکراری مقوله ها و تم ها استخراج گردید. یافته ها: مهمترین عوامل درونی اقتصادی توسعه نیافتگی در استان از منظر اعضاء هيأت علمی کشور عبارتند از: آسیب و فساد در حوزه اقتصادی استان، موانع سرمایه گذاری استان، توسعه نامتوازن، چالش های اشتغال و بیکاری فارغ التحصیلان، ضعف شبکه ارتباطی و حمل و نقلی و تبعیض آموزشی است. همچنین مهم ترین عوامل درونی اجتماعی توسعه نیافتگی در سیستان و بلوچستان به ترتیب عدم اعتماد نهاد به سیستم آموزشی، ضعف سرمایه اجتماعی، ضعف سرمایه انسانی، مهاجرت نخبگان، چالش های قومی- مذهبی، فقدان امنیت و ضعف قانون گرایی بوده است. نتیجه گیری: گسترش فرصت های آموزشی و تحصیلات تکمیلی و همچنین افزایش سطح سواد موجب افزایش سطح آگاهی و همچنین ایجاد فرصت های شغلی و کاهش بیکاری فارغ التحصیلان در استان سیستان و بلوچستان می شود. پرونده مقاله -
مقاله
4 - تحلیل محتوای کیفی آسیبشناسی تلویزیون، بر نحوه سبک زندگی ارزشهای فرهنگی اجتماعی زنانفصلنامه زن و جامعه , شماره 1 , سال 14 , بهار 1402مقدمه و هدف:. توانایی تلویزیون در جریانسازیهای فرهنگی و تاثیر آنها بر شیوههای سبک زندگی بسیاری از جهتگیریهای زنان در ارزشهای را تحت الشعاع قرار داده است و این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کیفی آسیبشناسی تلویزیون بر نحوه ارزشهای فرهنگی اجتماعی سبک زندگی زنان شهر مه چکیده کاملمقدمه و هدف:. توانایی تلویزیون در جریانسازیهای فرهنگی و تاثیر آنها بر شیوههای سبک زندگی بسیاری از جهتگیریهای زنان در ارزشهای را تحت الشعاع قرار داده است و این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کیفی آسیبشناسی تلویزیون بر نحوه ارزشهای فرهنگی اجتماعی سبک زندگی زنان شهر مهاباد انجام پذیرفته است. مواد و روشها: این تحقیق از نوع تحلیل محتوای کیفی جهتدار بوده و اطلاعات مورد نیاز بر پایه مصاحبههای نیمه ساختاریافته گردآوری گردیده است. روش نمونهگیری گلوله برفی بود و اطلاعات از 27 نفر از مصاحبه شوندگان در حوزه کارشناسان رسانه و زنان آگاه، بدست آمد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حکایت از آن دارد که بین برنامههای تلویزیون داخلی و خارجی و ارزشهای فرهنگی اجتماعی سبک زندگی زنان رابطه وجود دارد.
بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان داد صرفاً استفاده از برنامههای تلویزیون نمیتواند به عنوان عنصر اصلی شکلدهنده ارزشهای فرهنگی اجتماعی زنان به آن سمت و سو دهد. بلکه در کنار این عامل عوامل دیگری از جمله ضعف تلویزیون داخلی، تغییرات نظام اجتماعی کشور، تفکرات سرمایهداری و اومانیستی به تأثیر از فرآیند جهانی شدن، تنوع شبکههای اجتماعی مجازی و سایر عوامل اجتماعی اقتصادی تعیین کننده جهتگیریهای ارزشی سبک زندگی زنان در جامعه شهر مهاباد است. پرونده مقاله