مطالعات توسعه اجتماعی ایران
,
شماره5,سال
0
,
زمستان
1386
جهان معاصر تغییرات اساسی را در عرصههای مختلف اجتماعی-اقتصادی ایجاد کردهاست ولی در عین بروز شواهد مدرنیته، عناصر هویتهای سنتی و محلی نیز تداوم یافته است به صورتیکه همزیستی و استمرار اجزای هویت جمعی در کنار عناصر جهانی واقعیت اجتماعی نوینی را خلق کردهاست هر چند میی ت چکیده کامل
جهان معاصر تغییرات اساسی را در عرصههای مختلف اجتماعی-اقتصادی ایجاد کردهاست ولی در عین بروز شواهد مدرنیته، عناصر هویتهای سنتی و محلی نیز تداوم یافته است به صورتیکه همزیستی و استمرار اجزای هویت جمعی در کنار عناصر جهانی واقعیت اجتماعی نوینی را خلق کردهاست هر چند میی توان اذعان نمود که این وضعیت تا حد زیادی بیانگر نظریات پساتوسعه است.تحقیق حاضر در پی پاسخ به سؤالاتی در ارتباط با "چگونگی تأثیرات توسعه بر هویتجمعی" است و با توجه به ماهیت روششناختی مورد استفاده به تبیین علل و عوامل، زمینهها و شرایط، راهبردها و پیامدهای این تأثیر میپردازد و از روش نظریهیبنیانی با مصاحبههای عمیق و مشارکتهای میدانی در بین ساکنین شهرستان مهاباد استفاده کردهاست.میتوان گفت که توسعه در لوای نوسازی و پروژههای اقتصادی و تکنولوژیک به صورت سطحی همه جوانب زندگی فردی و اجتماعی را تغییردادهاست و موجد بحرانهایی بر اجزای هویتقومی-کُردی شدهاست و "تضعیف هویتقومی" در ابعاد مختلف اقتصادی، زبانی، دینی، سبک زندگی و... به علت "شکلگیری آگاهیهای کاذب یا ناقص" از آن عناصر چون: عقلانیت، دموکراسی، علم و ... "، میتوان اذعان کرد که در حین "ظهور برخی عناصر مدرنیته"، "توسعه ناموزوون و نابرابر" ایجاد شده است و از جانب دیگر "فرصتهای نوینی برای هویتقومی-کُردی" مهیا شده است و " جایگاه کُردها" در منطقه ارتقاء یافتهاست. در نهایت مقوله مرکزی تحقیق حول "بروز توسعه ناهمگون در حین بحران در هویت قومی-کُردی" شکل گرفته است و نظریه زمینهای "توسعه نامتوازن، نابرابر و شکل نوین هویتقومی-کُردی " بروز کردهاست.
پرونده مقاله
مطالعات توسعه اجتماعی ایران
,
شماره1,سال
8
,
بهار
1395
سطوح هویتی، ابعاد فردی و جمعی هویت را در بر میگیرد، که این ابعاد، هویتهای جنسیتی، خانوادگی، شهروندی، محلی، ملی و دینی را شامل میشود. مطالعات نشان میدهد که گاه این ابعاد و بهعبارتی سطوح، همساز و سازگار با هم هستند و گاه ناهمساز و ناسازگار با هم بوده و به نوعی کشمک چکیده کامل
سطوح هویتی، ابعاد فردی و جمعی هویت را در بر میگیرد، که این ابعاد، هویتهای جنسیتی، خانوادگی، شهروندی، محلی، ملی و دینی را شامل میشود. مطالعات نشان میدهد که گاه این ابعاد و بهعبارتی سطوح، همساز و سازگار با هم هستند و گاه ناهمساز و ناسازگار با هم بوده و به نوعی کشمکش و منازعه در اجتماعات و جوامع به وجود میآید. مهمترین ناسازگاری معمولاً در ارتباط با سطوح کلان هویتی؛ محلی و ملی است. بر این اساس در این مطالعه سعی شد تا ضمن شناسایی لایههای هویتی تاتنشینان، رابطه سطوح هویتی کلان بررسی گردد، تا درک روشنی از لایهها و سطوح هویتی مناطق تاتنشین تاکستان و بوئینزهرا بهدست آید. روش مطالعه، روش کیفی دادهمحور نظریه بنیانی، و تکنیکهای مشاهده، مصاحبهعمیق و تحلیل اسناد بود که مفاهیم، مقولات و قضایا به شیوه کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، از طریق مصاحبههای فردی با 24 نمونه کیفی و دو مصاحبه گروهی، کشف، مقایسه و طبقهبندی شد و در نهایت با شناسایی مقولات هستهای، الگوی پارادایمی ارائه گردید. با توجه به نتایج حاصل از یافتههای تحقیق، تصور و برداشتی که تاتنشینان از خودشان دارند بهصورت چند وجهی و چند بعدی است و ذیل هویت جمعی و عام ملیگرایی، هویت قومی و خاص خود محلیگرایی را نیز دارند که البته کم و کیف این عناصر هویتی بسته به شرایط زمینهای و مخصوصاً موقعیت جغرافیایی متفاوت است. بهطوری که مطابق یافتهها، تصور و برداشت مناطق تاتنشین بوئینزهرا، بیشتر ملیگرایانه و دینمدارانه است و در مناطق تاتنشین تاکستان، تصور و برداشت تاتها عمدتاً محلیگرایانه است.
پرونده مقاله
در این تحقیق با روش میدانی به بررسی کاربرد دانش بومی استفاده از جنگل و مرتع در شهرستان رستم پرداخته شده است. دراین تحقیق، مناطقی از بخش مرکزی شهرستان رستم انتخاب گردید و از بین آن مناطق نیز، روستاهایی که دارای دانش بومی غنی تر در استفاده از جنگل و مرتع بودند، انتخاب گ چکیده کامل
در این تحقیق با روش میدانی به بررسی کاربرد دانش بومی استفاده از جنگل و مرتع در شهرستان رستم پرداخته شده است. دراین تحقیق، مناطقی از بخش مرکزی شهرستان رستم انتخاب گردید و از بین آن مناطق نیز، روستاهایی که دارای دانش بومی غنی تر در استفاده از جنگل و مرتع بودند، انتخاب گردیدند و از این میان با روش نمونه گیری گلوله برفی، افراد مورد مطالعه انتخاب شدند. در این تحقیق از تکینیک های مشاهده مشارکتی، مشاهده آزاد و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد و در برخی موارد به ناچار، از اسناد نیز بهره برده شد. در این تحقیق مشخص شد که در منطقه مورد مطالعه از یک سو، با توجه به نظریه نوسازی مبنی بر مباینت دانش بومی و توسعه، دانش بومی در دوران هایی که حاکمیت داشته، نه تنها مباینتی با آن نداشته و به عنوان یک مانع به حساب نمی آمده است؛ بلکه از پایداری در توسعه نیز برخوردار بوده است. از سوی دیگر برنامه های مربوط به نوسازی که در کشور ما نمودش در اصلاحات ارضی بود، موجب تغییرات اساسی درساختارهای جامعه مورد مطالعه و نیز تقسیم کار کنشگران بهره بردار و قشربندی آنان گردیده است و در پی آن، با تغییر جامعه و سبک زندگی در این جامعه، بهره برداری از دانش بومی نیز رو به ضعف رفته و در حال حاضر، این دانش روبه زوال است.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه نمادین و نگرش به حقوق شهروندی با استفاده از روش تحقیق توصیفی- همبستگی است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش پیمایش است. تکنیک مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته میباشد. جامعه آماری این تحقیق چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه نمادین و نگرش به حقوق شهروندی با استفاده از روش تحقیق توصیفی- همبستگی است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش پیمایش است. تکنیک مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته میباشد. جامعه آماری این تحقیق شامل افرادبالای پانزده سال مناطق شهری شهرتبریز میباشد. نمونهی آماری با استفاده ازفرمول کوکران 387 نفر در نظر گرفته شد و به شیوه نمونهگیری طبقه بندی و سیستماتیک نمونهها انتخاب گردیدند. پس از جمعآوری اطلاعات جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد که در نهایت با توجه به فرضیه های پژوهش نتایج زیر به دست آمد:
بین سرمایه نمادین و نگرش به حقوق شهروندی رابطه وجود دارد، هم چنین بین سرمایه نمادین و نگرش به حقوق مدنی و بین سرمایه نمادین و نگرش به حقوق اجتماعی نیز رابطه وجود دارد، تنها در یک فرضیه که مربوط به سرمایه نمادین و نگرش یه حقوق سیاسی بود، رابطهای دیده نشد.
پرونده مقاله
تغییرات اجتماعی - فرهنگی
,
شماره1,سال
14
,
بهار
1396
براساس مطالعات انجام شده احساس اجحاف و استمرار آن پس از انقلاب 1357 در استان مرزی و محروم ایلام تشدید یافته و به یک مسألهی اجتماعی تبدیل شده است. این مقاله به بررسی جامعه شناختی مسأله اجتماعی مذکور پرداخته است. روش استفاده در این پژوهش پیمایش، ابزار جمع آوری دادهها پر چکیده کامل
براساس مطالعات انجام شده احساس اجحاف و استمرار آن پس از انقلاب 1357 در استان مرزی و محروم ایلام تشدید یافته و به یک مسألهی اجتماعی تبدیل شده است. این مقاله به بررسی جامعه شناختی مسأله اجتماعی مذکور پرداخته است. روش استفاده در این پژوهش پیمایش، ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه و جامعه آماری آن، تمامی افراد بالای 18 سال ساکن در مراکز شهری شهرستانهای استان ایلام میباشد. حجم نمونه نیز تعداد 460 نفر تعیین شده است. پس از جمع آوری دادهها و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از نرم افزار (spss )، تمامی فرضیههای تحقیق تأیید و میزان تأثیر آنها در شکلگیری مسأله اجتماعی مورد تبیین مشخص گردید. یافتهها نشان میدهد که عناصر و مؤلفههای معیشتی با ضریب بتای 333/0 ؛ عناصر و مؤلفههای مدیریتی ـ سیاسی با ضریب بتای 279/0 و عناصر و مؤلفههای فرهنگی با ضریب بتای 185/0؛ با بیشترین میزان تأثیر و عناصر و مؤلفههای جمعیتی ـ قومی باضریب بتای 085/0 و عناصر و مؤلفههای جغرافیایی با ضریب بتای035/0 کمترین تأثیر را در استمرار احساس اجحاف در استان ایلام داشتهاند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد