فهرست مقالات عباس ابوالقاسمی


  • مقاله

    1 - مقایسه اثربخشی آموزش برنامه های خوشبینی، تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در کاهش دلزدگی تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان
    تعالی مشاوره و روان درمانی , شماره 4 , سال 9 , پاییز 1399
    اضطراب امتحان یکی از مشکلات شایع در بین دانش آموزان می باشد که علاوه بر ایجاد مشکلات تحصیلی موجب ایجاد مشکلات رفتاری در بین آنها نیز می باشد . اضطراب امتحان با عوامل متعددی در ارتباط می باشد و روشهای در مانی متنوعی در این خصوص وجود دارد مطابق بررسی های انجام شده یکی از چکیده کامل
    اضطراب امتحان یکی از مشکلات شایع در بین دانش آموزان می باشد که علاوه بر ایجاد مشکلات تحصیلی موجب ایجاد مشکلات رفتاری در بین آنها نیز می باشد . اضطراب امتحان با عوامل متعددی در ارتباط می باشد و روشهای در مانی متنوعی در این خصوص وجود دارد مطابق بررسی های انجام شده یکی از عوامل مرتبط با اضطراب امتحان، دلزدگی تحصیلی دانش آموزان می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش برنامه های مختلف(خوشبینی، تنظیم هیجان و ذهن آگاهی) در کاهش دلزدگی تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان می باشد. در همین ارتباط از میان دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان به صورت تصادفی چهار گروه انتخاب گردید و سه گروه تحت آموزش برنامه های(خوشبینی، تنظیم هیجان و ذهن آگاهی)به مدت هشت جلسه و یک گروه نیز به عنوان گروه گواه در نظر قرار گرفت نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه ها در مورد دلزدگی تحصیلی دانش آموزان مورد مقایسه قرار گرفت و از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار(ssps)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . در پژوهش حاضرنتایج نشانگر اثربخشی هرسه روش آموزش در کاهش دلزدگی تحصیلی است ولی ازبین این روشها روش آموزش ذهن آگاهی بابیشترین تفاوت در میانگین بیشترین تاثیر و بعد از آن روش خوشبینی و در آخر تنظیم هیجان می باشد پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تأثیر آموزش مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری بر کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی
    زن و مطالعات خانواده , شماره 4 , سال 13 , پاییز 1399
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری بر کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون پس‌آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان نج چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری بر کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون پس‌آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان نجف‌آباد بود. با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس 24 نفر از زنان دارای تعارض زناشویی، انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی(السون، 2011) و مقیاس کنترل عواطف (ویلیام وچامبلس، 1997) بود. گروه آزمایش یک دوره آموزش مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری را در ده جلسه دریافت کردند. آزمودنی‌های هر دو گروه قبل از شروع آموزش و در پایان آموزش به پرسشنامه‌ها پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حل مسئله و تصمیم‌گیری، به‌صورت معنادار بر بهبود عاطفه مثبت و کاهش اضطراب زنان دارای تعارض گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بوده است(001/0>P). در مجموع مشخص شد که آموزش مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری می‌تواند به‌ عنوان روشی جدید و مؤثر در بهبود کنترل عواطف زنان دارای تعارض زناشویی مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - تأثیر آموزش مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری بر کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی
    زن و مطالعات خانواده , شماره 2 , سال 13 , تابستان 1399
    کارکرد خانوادگی مناسب با سلامت روان‌شناختی همبسته است لذا بهبود این توانایی می‌تواند مسیری به سمت هدف داشتن یک زندگی بهینه باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری بر کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور چکیده کامل
    کارکرد خانوادگی مناسب با سلامت روان‌شناختی همبسته است لذا بهبود این توانایی می‌تواند مسیری به سمت هدف داشتن یک زندگی بهینه باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری بر کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون پس‌آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان نجف‌آباد بود. با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس 24 نفر از زنان دارای تعارض زناشویی، انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کارکرد خانوادگی مک مستر (1983) و پرسشنامه‌ تعارض زناشویی بود. گروه آزمایش ده جلسه مداخله دریافت کردند. آزمودنی‌های هر دو گروه قبل از شروع آموزش و در پایان آموزش به پرسشنامه‌ها پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حل مسئله و تصمیم‌گیری، به‌صورت معنادار بر بهبود کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بوده است. درمجموع مشخص شد که آموزش مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری می‌تواند به‌عنوان روشی مؤثر در بهبود کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عدم تقارن EEG آلفا در لوب فرونتال، انعطاف پذیری شناختی و توجه انتخابی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی
    اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی , شماره 2 , سال 13 , تابستان 1397
    افسردگی به دامنه وسیعی از مشکلات مرتبط با بهداشت روانی اطلاق می‌شود که با فقدان عاطفه مثبت، خلق پایین و دامنه ای از علایم هیجانی، شناختی، جسمانی و رفتاری مشخص می‌شود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عدم تقارن EEG آلفا در لوب فرونتال، انعطاف پذیری ش چکیده کامل
    افسردگی به دامنه وسیعی از مشکلات مرتبط با بهداشت روانی اطلاق می‌شود که با فقدان عاطفه مثبت، خلق پایین و دامنه ای از علایم هیجانی، شناختی، جسمانی و رفتاری مشخص می‌شود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر عدم تقارن EEG آلفا در لوب فرونتال، انعطاف پذیری شناختی و توجه انتخابی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی بود. برای این منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون چند گروهی و پیگیری با گروه کنترل، از بین مراجعان مرکز بهداشت شهر تبریز که تشخیص اختلال افسردگی دریافت کردند، 30 نفر به صورت نمونه‌ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند. از دستگاه نوروفیدبک از کمپانی Technology Thought کانادا مدل Procomp 2 برای سنجش میزان عدم تقارن آلفا در لوب پیشانی، قبل و پس از اتمام درمان فعال سازی رفتاری، جهت میزان اثربخشی این درمان بر اصلاح عدم تقارن آلفا در لوب پیشانی استفاده شد. گروه آزمایش تحت 8 هفته (هر هفته 1 جلسه درمانی) مداخله فعال سازی رفتاری قرار گرفتند. تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری منجر به افزایش فعالیت نیم کره چپ ( از طریق کاهش آلفای F3 ) و کاهش انعطاف ناپذیری شناختی و توجه انتخابی و کاهش علایم افسردگی در گروه آزمایش شد. به نظر می‌رسد درمان فعال سازی رفتاری در بهبود انعطاف ناپذیری شناختی و توجه انتخابی موثر است و منجر به افزایش فعالیت نیم کره چپ می‌شود اما در بهبود عدم تقارن آلفای مغزی تاثیری ندارد. پرونده مقاله