-
مقاله
1 - نیازسنجی آموزش کارآموزان قضایی براساس رویکرد شایستگیهای فردی، اجتماعی، فرهنگی و شغلی در نظام قضایی ایران (مطالعه موردی مرکز کارآموزی تهران و قم)مدیریت فرهنگی , شماره 50 , سال 14 , زمستان 1399مقدمه و هدف پژوهش: در این پژوهش به منظور شناسایی نیازهای آموزشی کارآموزان قضایی، ابتدا به شناسایی شایستگیهای شغلی و سپس تدوین نیازهای آموزشی آنان براساس این شایستگیها پرداخته شده است. جامعه آماری را کارآموزان قضایی مرکز تهران و قم به تعداد 82 نفر تشکیل میدهند. روش ن چکیده کاملمقدمه و هدف پژوهش: در این پژوهش به منظور شناسایی نیازهای آموزشی کارآموزان قضایی، ابتدا به شناسایی شایستگیهای شغلی و سپس تدوین نیازهای آموزشی آنان براساس این شایستگیها پرداخته شده است. جامعه آماری را کارآموزان قضایی مرکز تهران و قم به تعداد 82 نفر تشکیل میدهند. روش نمونهگیری تصادفی و شامل دورههای کارآموزی شماره 94،200،202،203،98 و دادرسی تهران میباشد که از تمام کارآموزان نظر سنجی شده است. طی مصاحبه با کارآموزان قضایی، اساتید و قضات مهارتهای مورد نیاز کارآموزی قضایی از نظر آنان سوال شد و سپس با توزیع پرسشنامه، میزان نیاز به این مهارتها، نظر سنجی شد. روش پژوهش: روش تحقیق پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی آن به روش محتوا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون عاملی و تحلیل عاملی با نرمافزار اس. پی. اس. اس. استفاده شده است. یافتهها: نشان میدهد که مهارتهای شناسایی شده در شایستگیهای فردی، اجتماعی، فرهنگی و شایستگیهای شغلی از جمله نیازهای آموزشی کارآموزان قضایی میباشند. نتیجهگیری: مهارتهای آشنایی با فرهنگ ملی و منطقهای، فن سخنوری، آشنایی با روانشناسی و روانکاوی، مطالعات اجتماعی، مدیریت خشم و استرس، اداره جلسات، مدیریت قضایی در تعیین نیازهای آموزشی کارآموزان قضایی، بیشترین اهمیت را در میان شاخصهای شناسایی شده در این تحقیق داشتهاند. در میان مهارتهای مرتبط با شایستگیهای شغلی، شاخص آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم منطقه خدمت، اهمیت بالایی را نشان میدهد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - The mediation role of metacognition in the relationship between attachment to school and attitude towards students’ use of social networks and emotional atmosphere in familyBiannual Journal of Education Experiences , شماره 1 , سال 4 , زمستان 2021The present study is an attempt to examine the mediating role of metacognition beliefs in the relationship between attachment to school and emotional atmosphere in family and attitudes towards children’s use of social networks. The study was carried out as a devel چکیده کاملThe present study is an attempt to examine the mediating role of metacognition beliefs in the relationship between attachment to school and emotional atmosphere in family and attitudes towards children’s use of social networks. The study was carried out as a developmental research and in terms of data gathering method it was a descriptive-correlative work. In addition, in terms of data and research method, it was a quantitative work. The study population consisted of female students in the 2nd year of high schools in Tehran City (2019-2020). The study population size was 106119 individuals. The sample size was determined based on the standard methods in structural equations equal to 400. The data gathering methods were library review and field study. Data gathering tools were Walsh’s metacognitions questionnaire, Morton, Dewhite, and Glazier’s School Attachment Questionnaire, Hillbern’s Emotional Atmosphere, and a researcher-designed questionnaire of using social networks. To test the research hypothesis, path analysis was used. The indices of goodness of fit supported the goodness of fit of the model. The findings showed that emotional atmosphere in family and attitudes towards students’ use of social network had an indirect relationship with attachment to school. In addition, there was a direct relationship between metacognition beliefs and school attachment. Metacognition beliefs have a mediating role in the relationship between school attachment and attitudes towards students’ use of social network and emotional atmosphere in family پرونده مقاله -
مقاله
3 - ارتباط مؤلفه های هوش سازمانی با مدیریت دانایی محورمهندسی مدیریت نوین , شماره 4 , سال 1 , پاییز 1391هدف تحقیق حاضر شناسایی رابطه مؤلفه های هوش سازمانی با مؤلفه های مدیریت دانایی محور در واحدهای منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است.روش جمع آوری اطلاعات میدانی بوده که از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شد یکی پرسشنامه هوش سازم چکیده کاملهدف تحقیق حاضر شناسایی رابطه مؤلفه های هوش سازمانی با مؤلفه های مدیریت دانایی محور در واحدهای منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است.روش جمع آوری اطلاعات میدانی بوده که از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شد یکی پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت( 2003) و دیگری پرسشنامه مدیریت دانش نیلی ونفیسی(1381)بودکه برای تعیین ویژگیهای روان سنجی پرسشنامهها، روایی محتوایی آن با نظرخواهی متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. علاوه بر آن به منظور برآورد همسانی درونی بین سؤالها و مؤلفه ها از روش محاسبه آلفای کرونباخ استفاده شد. که اعتبار شاخص کلی هوش سازمانی (97/0) و شاخص کلی مدیریت دانایی محور (98/0) بدست آمد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی اعضای هیأت علمی (غیر پزشکی) دانشگاه آزاد اسلامی است که در سال تحصیلی 90-1389 در واحدهای منطقه 8 دانشگاه آزاد غیرپزشکی اشتغال داشتند می باشد، که بالغ بر 6000نفر بودند. نمونه آماری از طریق نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای تک مرحله ای انجام شد. حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 350 نفر تعیین شد. در مجموع نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته 266 نفر میباشد.اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و آمار استنباطی (رگرسیون ،تحلیل واریانس)به کمک نرم افزار spssمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل نشان داد که بین تک تک مؤلفه های هوش سازمانی با مؤلفه های مدیریت دانایی محور رابطه معنا داری وجود دارد. پرونده مقاله -
مقاله
4 - شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگینوآوری های مدیریت آموزشی , شماره 4 , سال 17 , پاییز 1401پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی انجام پذیرفت. روش پژوهش از نظر هدف بهصورت کاربردی و از نظر شیوۀ گردآوری دادهها بهصورت توصیفی_پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی و کیفی متشکل کلیه ک چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی انجام پذیرفت. روش پژوهش از نظر هدف بهصورت کاربردی و از نظر شیوۀ گردآوری دادهها بهصورت توصیفی_پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی و کیفی متشکل کلیه کارکنان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به تعداد حدود 340 نفر میباشد. حجم نمونه در بخش کیفی با استفاده از اصل اشباع نظری، تعداد 14 نفر تعیین شد. در بخش کمی نیز با استفاده از فرمول کوکران و خطای 05/0 تعداد 181 نفر بهعنوان نمونه تعیین شدند. روش نمونهگیری در بخش کیفی روش نمونهگیری در بخش کیفی بهصورت هدفمند میباشد. در بخش کمی روش نمونه گیری نیز از روش نمونهگیری تصادفی_طبقهای استفاده شد. ابزار تحقیق در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه سازمانیافته بود که بهعنوان مطالعات اکتشافی از آن استفاده شد. ابزار تحقیق در بخش کمی عبارت است از پرسشنامه محققساخته 90 سؤالی که با مرور مبانی نظری، مبانی عملی و نتایج مصاحبههای اکتشافی (با کدگذری باز و محوری متون مصاحبه اکتشافی) تدوین گشت. نتایج نشان دادند که پس از تحلیل عاملی اکتشافی از مجموع 30 مقوله اولیه با 90 مفهوم که از مبانی نظری و مصاحبه استخراج شدند، 90 مفهوم در 15 مقوله قرار گرفتند. مقولهها در شرایط گوناگون عبارتاند از شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها. نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت شناسایی فرایندهای مدل برنامه درسی مطالعات اجتماعی بوده که براساس آن پیشنهاد میگردد از نتایج این پژوهش در بهبود برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بر اساس رویکرد چندفرهنگی استفاده شود. پرونده مقاله -
مقاله
5 - شناسایی و اولویت بندی امکان ها در توسعه رویکرد شناختی آموزش ابتداییتحقیقات مدیریت آموزشی , شماره 2 , سال 13 , تابستان 1401هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی امکانها در توسعه رویکرد شناختی در آموزش ابتدایی میباشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری مدیران مدارس استان تهران تشکیل میدهند. جامعه آماری حدودا 3384 نفر بوده است که حجم نمونه براسا چکیده کاملهدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی امکانها در توسعه رویکرد شناختی در آموزش ابتدایی میباشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری مدیران مدارس استان تهران تشکیل میدهند. جامعه آماری حدودا 3384 نفر بوده است که حجم نمونه براساس جدول مورگان 367 نفر است و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. که پس از جمع آوری پرسشنامهها تعداد 348 پرسشنامه جمع آوری گردید. به طور کلی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS22، و لیزرل انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و به منظور امکان ها در توسعه رویکرد شناختی در آموزش ابتدایی نتایج نشان داد که بالاترین میانگین رتبه (88/4) به هوش هیجانی اختصاص دارد و بدین معناست که مهمترین عامل موثر در توسعه رویکرد شناختی است. همچنین در راستای امکان ها در توسعه رویکرد شناختی در آموزش ابتدایی بعد از شاخص نیکویی بزارش مدل از GOF استفاده کردیم، نشان از برازش کلی بسیار قوی مدل کلی تحقیق است. همچنین میزان تناسب الگوی توسعه رویکرد شناختی در آموزش ابتدایی نشان داد که بر اساس تحقیقات انجام شده و مبانی نظری موجود تناسب الگوی یافت شده مورد تایید می باشد. پرونده مقاله