فهرست مقالات یحیی اسماعیل پور


  • مقاله

    1 - مدل‌سازی مطلوبیت رویشگاه گبر (Acacia tortilis (Forssk.) Hayne) با استفاده از روش حداکثر آنتروپی در استان هرمزگان
    سنجش‌ازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 1 , سال 14 , تابستان 1402
    از عوامل مؤثر بر پراکنش گونه‌های گیاهی می‌توان از اقلیم، خصوصیات خاک، توپوگرافی، کاربری اراضی و مجموع ارتباطات زیستی نام برد؛ که اقلیم یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در پراکنش گونه‌های گیاهی است. پژوهش حاضر به‌منظور پیش‌بینی پراکنش جغرافیایی گونه گبر (Acacia tortilis (Forss چکیده کامل
    از عوامل مؤثر بر پراکنش گونه‌های گیاهی می‌توان از اقلیم، خصوصیات خاک، توپوگرافی، کاربری اراضی و مجموع ارتباطات زیستی نام برد؛ که اقلیم یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در پراکنش گونه‌های گیاهی است. پژوهش حاضر به‌منظور پیش‌بینی پراکنش جغرافیایی گونه گبر (Acacia tortilis (Forssk.) Hayne)، یافتن عوامل محیطی مهم و بررسی دامنة تحمل گونه‌‌ها نسبت به عوامل محیطی در استان هرمزگان انجام شد. با توجه به هدف، اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی از قبیل پستی‌وبلندی، اقلیم، زمین‌شناسی و خاک جمع‌آوری شد. نمونه‌برداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک از طریق پلات‌گذاری در امتداد 4 ترانسکت 1000 -200 متری انجام شد. نقشة متغیرهای محیطی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. سپس نقشه‌های پیش‌بینی مربوط به پراکنش گونه با استفاده از روش مدل‌سازی آنتروپی حداکثر تهیه شد. دقّت مدل‌های پیش‌بینی حاصل با استفاده از آماره AUC مورد ارزیابی قرار گرفت. به‌طورکلی نتایج نشان داد، متغیرهای مجموع بارندگی گرم‌ترین فصل سال، تغییرات فصلی بارندگی ( ضریب تغییرات)، مجموع بارندگی کم بارش‌ترین فصل سال، میانگین دمای خشک‌ترین فصل سال، میانگین گرم‌ترین فصل سال، از مهم‌ترین ویژگی‌های اقلیمی تأثیرگذار بر پراکنش گونه گبر (Acacia tortilis (Forssk.) Hayne) هستند. نتایج این تحقیق می‌تواند راهگشای مشکلات پیش ‌روی مدیریت رویشگاه باشد. درواقع هرگاه گونه‌ای در اثر تخریب زیستگاه دچار تهدید شود، با شناخت عواملی که گونه به آن‌ها وابستگی شدیدی دارد، می‌توان طرح‌های حفاظتی با توجه به نیازهای زیستگاهی گونه ارائه کرد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تاثیر نوع کشت، روش آبیاری و نوسانات آب زیرزمینی بر تغییرات برخی ویژگی‌های فیزیک وشیمیایی خاک (مطالعه موردی: داراب فارس)
    فصلنامه علمی مهندسی منابع آب , شماره 4 , سال 16 , پاییز 1402
    چکیده
    مقدمه: برای دستیابی به مدیریت پایدار و تحقق کشاورزی پایدار در سطح جهانی، برنامه ریزی لازم است.آگاهی از تغییرات و تحولات کاربری زمین در یک دوره زمانی با استفاده از روش های تشخیص تغییر برای نشان دادن روند تغییر در طول زمان بسیا چکیده کامل
    چکیده
    مقدمه: برای دستیابی به مدیریت پایدار و تحقق کشاورزی پایدار در سطح جهانی، برنامه ریزی لازم است.آگاهی از تغییرات و تحولات کاربری زمین در یک دوره زمانی با استفاده از روش های تشخیص تغییر برای نشان دادن روند تغییر در طول زمان بسیار مهم است . با توجه به روند خشکسالی ها و تخریب ها در شهرستان داراب، هدف این پژوهش کاربری اراضی بر اساس شناخت ظرفیت تولید اراضی و تخصیص آن به بهترین و سودآورترین نوع کاربری می باشد.
    روش­: در این تحقیق نمونه گیری از 36 نقطه انجام شد. محصولات شامل گندم، مرکبات، پنبه، انار، گل محمدی، پسته، جو، یونجه، چغندر و لوبیا می باشد. آزمایشات و آنالیزهای مربوط به آب و خاک در آزمایشگاه های شهرستان داراب انجام شد. در ابتدا نوع آبیاری شامل چهار نوع آبیاری قطره‌ای، نواری، بارانی و نواری شناسایی شد و بر اساس آن هفت عامل pH، EC، OC، TNV ، N، P2O5، K2O اندازه‌گیری شد. در مرحله بعد عمق چاه و حجم برداشت سالانه آب مشخص شد و بر اساس آن تغییرات املاح خاک مورد بررسی قرار گرفت . برای بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون های همبستگی پیرسون استفاده شد.
    یافته ­ها: در آبیاری بارانی pH و ECدر حد استاندارد، مقدار TNV بالاتر از استاندارد، OC ، P2O5 و N کمتر از استاندارد، است. در آبیاری قطره ای pH در یک نمونه بیشتر از 8 و یک نمونه کمتر از 7 و در سایر موارد بین 7 تا 8، مقدار EC در دو مورد بالاتر از شوری خاک استاندارد و مقدار TNV تنها در 5 نمونه کمتر از استاندارد بود. OC، N وK2O در همه موارد کمتر از استاندارد ، P2O5 تنها در 5 مورد در حد استاندارد بود. تجزیه و تحلیل داده های مربوط به آبیاری نواری نشان داد که pH خاک در همه موارد بین 7 تا 8، EC در 7 مورد استاندارد ، میزان T.N.V در 7 نمونه کمتر از استاندارد بود. مقدار O.C ، N ، K2O و P2O5خاک در همه موارد کمتر از مقدار استاندارد بود. داده های قطره نواری نشان داد که pH خاک در 3 نمونه بین 7 تا 8 و یک نمونه کمتر از حد استاندارد بود. مقدار EC در یک مورد کمتر از شوری استاندارد خاک، مقدار TNV ، OC ، N و K2O  در همه نمونه ها کمتر از استاندارد، و مقدار P2O5 در یک مورد در حد استاندارد است. ضریب همبستگی بین حجم برداشت سالانه آب از هر چاه و نوسانات تغییرات خاک نشان داد، در اراضی مورد آزمایش رابطه بین حجم برداشت آب با O.C، pH، EC، S.P، T.N.V منفی و همبستگی با P2O5، K2O ، N مثبت بود. ضریب همبستگی بین عمق چاه و نوسانات تغییرات خاک نشان داد، رابطه بین حجم برداشت آب با O.C، pH، EC، SP، TNV منفی و همبستگی با N، P2O5، K2O مثبت بود.
    نتیجه ­گیری: روش های آبیاری در این تحقیق نشان داد که بهترین وضعیت pH در آبیاری نواری و بارانی ، EC در آبیاری بارانی، T.N.V در آبیاری نواری و P2O5 در آبیاری قطره ای بود. OC، N و K2O در همه آبیاری ها استاندارد نبود. مقدار حجم برداشت و عمق چاه های آبیاری ارتباط چندانی با نوسانات املاح خاک نداشت. بنابراین نتیجه گیری می شود که این موارد  تاثیر کمی بر نوسانات املاح خاک دارد. پرونده مقاله