فهرست مقالات عباس بیابانی


  • مقاله

    1 - بررسی عملکرد و صفات فیزیولوژیکی و فنولوژیکی مرتبط با آن در ارقام مختلف کلزا (Brassica napus L.)
    اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 2 , سال 12 , تابستان 1397
    خصوصیات فیزیولوژیکی و فنولوژیکی ارقام و لاین‌های مختلف کلزا و نیز ارتباط بین این صفات و عملکرد دانه در تعداد 20 رقم و لاین کلزا در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی 94-1393 و 95-1394 در مزرعه تحقیقاتی مجتمع آموزش عالی شیروان واقع در خراسان شمال چکیده کامل
    خصوصیات فیزیولوژیکی و فنولوژیکی ارقام و لاین‌های مختلف کلزا و نیز ارتباط بین این صفات و عملکرد دانه در تعداد 20 رقم و لاین کلزا در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی 94-1393 و 95-1394 در مزرعه تحقیقاتی مجتمع آموزش عالی شیروان واقع در خراسان شمالی مورد بررسی قرار گرفتند. در طول فصول زراعی علاوه بر ثبت صفات فنولوژیک، نمونه‌برداری‌های تخریبی برای محاسبه صفات فیزیولوژیک مانند شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک و اندازه‌گیری نور و ضریب خاموشی نور صورت گرفت. در پایان فصول زراعی عملکرد و اجزای عملکرد و صفات مورفولوژیک و درصد روغن ارقام اندازه‌گیری شدند. تجزیه به عامل‌ها جهت توصیف رابطه بین صفات مورد مطالعه با استفاده از میانگین 23 صفت و به روش تجزیه به مؤلفه‌های اصلی صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه به مؤلفه‌های اصلی نشان داد که چهار مؤلفه اول مجموعاً 99 درصد تنوع کل موجود در بین داده‌ها را توجیه کردند. سهم هر کدام از دو مؤلفه اول به‌ترتیب حدود 8/83، 1/13درصد در سال اول و 3/83، 6/11 درصد در سال دوم بودند. از آن‌جا که مجموع سهم مؤلفه سوم و چهارم از کل تغییرات هر دو سال آزمایش کمتر از چهار درصد است؛ بنابراین، از دو مؤلفه اول و دوم که بیش از 96 درصد تغییرات را توجیه می‌کنند برای انتخاب ترکیب برتر استفاده شد و دیاگرام‌های مربوطه ترسیم شدند. بر این اساس، ارقامی که با جهت مثبت محور اول مرتبط بودند ارقام پر محصول با عملکرد بیولوژیک بالا، تعداد خورجین زیاد، طول دوره گل‌دهی طولانی و عملکرد روغن در نظر گرفته شدند (گروه A). در این ارقام پر شدن دانه در زمان نسبتاً کوتاه‌تری انجام می‌گیرد. در مقابل، ارقام گروه Bدر نقطه مقابل ارقام گروه A قرار گرفته‌اند و در جهت منفی محور اول مرتبط می‌باشند. از طرف دیگر ارقام با وزن مثبت بیشتر بر روی محور دوم، ارقامی هستند با شاخص برداشت بالا، تعداد زیاد خورجین در بوته که روز تا شروع ساقه‌دهی آن‌ها طولانی‌تر ولی فاصله کاشت تا شروع رزت کوتاه‌تری دارند گروه C محسوب شدند. ارقام گروه D دارای وزن منفی بیشتر بر روی محور دوم می‌باشند. میانگین عملکردهای ارقام در سال اول 80/453 گرم در متر مربع و در سال دوم 84/401 گرم در متر مربع بودند. بخشی از کاهش عملکرد مرتبط با کاهش شاخص‌های رشد (عملکرد بیولوژیک) و بخشی دیگر مرتبط با کاهش شاخص برداشت می‌باشد که ناشی از کاهش معنی‌دار تشعشع بین دو سال است. در مجموع، سه رقم Bilbao، Traviata و Slm046 از بیشترین ارتباط مثبت با محور اول برخوردار بودند (گروه A). پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - امکان استفاده ازدستگاه کلروفیل متر برای تشخیص کمبود نیتروژن در مراحل اولیه رشد توتون در مزرعه
    اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 4 , سال 12 , پاییز 1397
    نیتروژن یکی از عناصر ضروری در رشد و عامل تعیین کننده‌ای برای عملکرد و کیفیت توتون محسوب می‌شود. از این رو، مقدار و زمان کاربرد کود نیتروژنی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق استفاده از اعداد دستگاه کلروفیل‌متر دستی جهت تعیین شاخص تغذیه نیتروژنی ا چکیده کامل
    نیتروژن یکی از عناصر ضروری در رشد و عامل تعیین کننده‌ای برای عملکرد و کیفیت توتون محسوب می‌شود. از این رو، مقدار و زمان کاربرد کود نیتروژنی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق استفاده از اعداد دستگاه کلروفیل‌متر دستی جهت تعیین شاخص تغذیه نیتروژنی از طریق بررسی روابط آن با میزان عملکرد و صفات کیفی توتون در مراحل مختلف رشد توتون در مزرعه می‌باشد. این تحقیق در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 10 تیمار شامل سه سطح نیتروژن (40،20 و 60 کیلوگرم در هکتار) و سه روش کاربرد نیتروژن (1: دو قسمت از نیتروژن به صورت پایه قبل از کاشت + یک بار سرک، 2: یک قسمت از نیتروژن به صورت پایه قبل از کاشت + دو‌ بار سرک و 3: دو قسمت از نیتروژن به روش نواری + یک بار سرک) همراه با تیمار بدون کود به عنوان کنترل در 4 تکرار بر روی توتون گرمخانه‌ای رقم کا-326 به مدت دو سال زراعی 1395-1394 در مرکز تحقیقات و آموزش توتون تیرتاش اجرا شد. با استفاده از دستگاه کلروفیل‌متر دستی (SPAD-502) میزان سبزینگی برگ‌های پایین، وسط و بالای بوته و از بخش‌های نوک، وسط و قاعده هر برگ در مراحل 40، 50 و 60 روز پس از نشاکاری قرائت و ثبت گردیدند. همچنین، صفات طول و عرض برگ‌های بالا، وسط و پایین بوته، عملکرد برگ سبز، عملکرد برگ خشک، متوسط قیمت و درآمد ناخالص نیز تعیین شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که با افزایش کاربرد کود نیتروژنی، عملکرد برگ سبز و عملکرد برگ خشک افزایش یافتند و مقادیر افزایش از نظر آماری در سطح یک درصد معنی‌دار بودند. نتایج بررسی روابط بین اعداد کلروفیل‌متر با عملکرد نشان داد که برگ‌های بالای بوته در مرحله 40 روز و برگ‌های وسط بوته در مرحله 50 روز پس از نشاکاری به ترتیب با ضریب تبیین R2=0.86 و R2=0.89 مناسب ترین برگ‌ها برای ارزیابی تغذیه نیتروژنی توتون هستند. متوسط قیمت هر کیلوگرم توتون با افزایش مصرف نیتروژن کاهش معنی‌داری نشان داد؛ به طوری که حداکثر درآمد به تیمار 20 کیلوگرم نیتروژن و تقسیط سه مرحله‌ای مربوط بود. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - تجزیه و تحلیل رشد ارقام باقلا (Vicia faba L.) با استفاده از مدل رگرسیون غیرخطی لجستیک با انجام سرزنی
    اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 4 , سال 11 , پاییز 1396
    آنالیز رشد روش با ارزشی در بررسی کمّی رشد و نمو و تولید محصولات به شمار می رود. با توجه به این‎که پارامترهای مدل های رگرسیونی غیر خطی از لحاظ فیزیولوژیکی پرمعنا می باشند، بنابراین، به‎منظور بررسی تأثیر سرزنی و رقم بر روی شاخص‎های رشد با استفاده از مدل رگرسیو چکیده کامل
    آنالیز رشد روش با ارزشی در بررسی کمّی رشد و نمو و تولید محصولات به شمار می رود. با توجه به این‎که پارامترهای مدل های رگرسیونی غیر خطی از لحاظ فیزیولوژیکی پرمعنا می باشند، بنابراین، به‎منظور بررسی تأثیر سرزنی و رقم بر روی شاخص‎های رشد با استفاده از مدل رگرسیون غیر خطی لجستیک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح‎ بلوک‎‎های کامل تصادفی در فصل زراعی 94-1393 در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشگاه گنبد کاووس با سه تکرار اجرا گردید. عامل سرزنی در دو سطح شامل سرزنی و عدم سرزنی و عامل رقم در پنج سطح شامل زهره، شامی، شش‎بند، سرازیری و برکت بودند. نتایج نشان داد که مدل رگرسیون غیر‎خطی لجستیک به‎خوبی روند تغییرات شاخص سطح برگ و تجمع ماده خشک را در برابر زمان توصیف می کند و از این مدل می‎توان در آنالیزهای رشد استفاده کرد. نتایج استفاده از این مدل نشان داد که ارقام از نظر زمان رسیدن به حداکثر شاخص سطح برگ و مدت زمان رسیدن تجمع ماده خشک به 50 درصد حداکثر تفاوت معنی دار نداشتند. اثر رقم روی حداکثر شاخص سطح برگ در سطح پنج درصد معنی‌دار بود. ارقام برکت، زهره و سرازیری از شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک و سرعت رشد محصول بالاتری نسبت به ارقام شامی و شش بند برخوردار بودند که باعث عملکرد بالاتر این ارقام شد. شاخص سطح برگ باقلا در تمامی ارقام از نوع بحرانی بود. متوسط شاخص برگ بحرانی در ارقام باقلا 37/1 برآورد شد. حداکثر و حداقل سرعت رشد نسبی در ابتدای فصل رشد به ترتیب 066/0 و 055/0 گرم بر گرم در روز به ارقام سرازیری و برکت تعلق داشتند. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - کنترل شیمیایی و مکانیکی علف های هرز سویا (Glycin max L)
    اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 4 , سال 10 , پاییز 1395
    اثر غلظت های مختلف دو علف کش ترفلان و پرسوئیت و وجین بر کنترل علف های ‌هرز، عملکرد و اجزای عملکرد سویا با اجرای آزمایشی به‌صورت طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در زمین کشاورزی روستای قراول حاجی از توابع شهرستان کلاله استان گلستان در سال 1393 بررسی شد. تیمارها شام چکیده کامل
    اثر غلظت های مختلف دو علف کش ترفلان و پرسوئیت و وجین بر کنترل علف های ‌هرز، عملکرد و اجزای عملکرد سویا با اجرای آزمایشی به‌صورت طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در زمین کشاورزی روستای قراول حاجی از توابع شهرستان کلاله استان گلستان در سال 1393 بررسی شد. تیمارها شامل کاشت سویا تحت شرایط وجین، عدم وجین و کاربرد علف کش‌های پرسوئیت و ترفلان به صورت 100% ترفلان؛ 75% ترفلان +25% پرسوئیت؛ 50% ترفلان + 50% پرسوئیت؛ 25% ترفلان + 75% پرسوئیت؛ 100% پرسوئیت؛ 100% پرسوئیت+ 25% ترفلان؛ 25% پرسوئیت + 100% ترفلان؛ 100% پرسوئیت + 50% ترفلان و 50% پرسوئیت + 100% ترفلان بودند. تراکم هر علف هرز، تراکم کل و درصد بازدارندگی آنها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اثر کنترل شیمیایی و وجین بر کلیه صفات مورد بررسی به‌جز تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه، محتوی کلروفیل a و کل، معنی‌دار بود. بیشترین میزان سطح برگ، ارتفاع بوته، تعداد غلاف‌ در بوته، وزن خشک اندام‌های هوایی، تعداد دانه در بوته و وزن دانه در بوته به‌ترتیب در تیمار 100% پرسوئیت (238.67 سانتی‌متر مربع)، تیمار وجین (57.69 سانتی‌مترمربع)، دو تیمار وجین (33.1) و 25% پرسوئیت + 100% ترفلان (28.3)، دو تیمار وجین (163.92 گرم) و 100% پرسوئیت (163.70 گرم)، وجین (67.10 دانه در بوته) و دو تیمار وجین و 100% پرسوئیت + 50% ترفلان ( 10.27 گرم در بوته) مشاهده شد. بیشترین میزان عملکرد دانه، با مقدار 2383 کیلوگرم در هکتار، مربوط به تیمار وجین بود. در میان تیمارهای علف کش، بیشترین درصد کنترل علف‌های‌هرز مربوط به هر دو تیمار ترکیبی افزایشی 100% پرسوئیت + 25% ترفلان (72.86) و 50% پرسوئیت + 100% ترفلان (75.19) بودند. بر اساس نتایج حاصل، بیشترین میزان محتوی پروتئین و کلروفیل b سویا به تیمار وجین تعلق داشت. هم‌چنین، بیشترین و کمترین محتوی فنل‌کل و پروتئین از تیمار 100% ترفلان به‌دست آمدند. اگرچه تیمارهای افزایشی فوق، علف‌های‌هرز بیشتری را کنترل نمودند اما احتمالاً اثرات بازدارندگی بر صفات اجزای عملکرد داشتند. این امر موجب کاهش عملکرد سویا نسبت به برخی تیمارهای جایگزینی و وجین شد. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - ارتباط فنولوژی و صفات فیزیولوژیک با عملکرد دانه کلزا در خراسان شمالی
    اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 5 , سال 10 , زمستان 1395
    مهم ترین صفات فنولوژیک و فیزیولوژیک مؤثر بر افزایش عملکرد کلزا با اجرای آزمایشی در سال 1394-1393 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار روی 20 رقم کلزا در مزرعه تحقیقاتی مجتمع آموزش عالی شیروان واقع در خراسان شمالی تعیین شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بی چکیده کامل
    مهم ترین صفات فنولوژیک و فیزیولوژیک مؤثر بر افزایش عملکرد کلزا با اجرای آزمایشی در سال 1394-1393 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار روی 20 رقم کلزا در مزرعه تحقیقاتی مجتمع آموزش عالی شیروان واقع در خراسان شمالی تعیین شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ارقام برای کلیه صفات از لحاظ آماری تفاوت معنی‌دار وجود داشت. بیشترین عملکرد دانه با 513/56 گرم در متر مربع به رقم هیبرید تراویتا تعلق داشت که با ارقام کودیاک، L72، SW102 و بیلبائو تفاوت معنی‌دار نداشت. کمترین عملکرد به رقم شیرالی با 344/41 گرم در متر مربع به دست آمد که با ارقام زرفام و ساری‌گل نیز تفاوت معنی‌داری نداشت. بین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن دانه، شاخص برداشت، تعداد روزهای تا ساقه‌دهی، تا شروع گل‌دهی، تا پایان گل‌دهی، تا شروع تشکیل غلاف، تا پایان تشکیل غلاف و تا رسیدگی فیزیولوژیک، همچنین شروع پر شدن دانه، سرعت پر شدن دانه و ارتفاع بوته همبستگی مثبت و معنی‌دار و بین عملکرد و دوره پر شدن دانه، تعداد روزهای تا سبز شدن و تا مرحله رزت همبستگی منفی و معنی دار وجود داشت. بر اساس رگرسیون گام به گام، عملکرد دانه به‌عنوان متغیر وابسته و بقیه صفات به‌عنوان متغیرهای مستقل وارد مدل گردیدند. اثرات مستقیم و مثبت شاخص برداشت و عملکرد بیولوژیک و همچنین اثر غیر مستقیم مثبت عملکرد بیولوژیک روی تعداد خورجین در بوته، و اثر غیر مستقیم مثبت تعداد خورجین در بوته روی شاخص برداشت نشان داد که این صفات از اجزای قابل اعتماد برای انتخاب ژنوتیپ‌های با عملکرد بالا به شمار می روند. نتایج تجزیه ضرایب مسیر برای وزن و تعداد دانه در واحد سطح نشان داد که وزن و تعداد دانه اجزای مهمی در تعیین عملکرد دانه هستند که البته تأثیر تعداد دانه در واحد سطح بزرگ‌تر است. سرعت پر شدن دانه در تعیین وزن دانه از دوام پر شدن دانه مؤثرتر بود. تجزیه رگرسیون نیز نشان داد که به‌ازای یک درجه سلسیوس افزایش دما در دوره پر شدن دانه، طول این دوره 1/54 روز کاهش و سرعت پر شدن دانه به میزان 0/007 میلی‌گرم بر دانه در روز افزایش پیدا می‌کند. به ازای افزایش هر روز دوام پر شدن دانه، سرعت پر شدن دانه به‌میزان 0/004 میلی‌گرم بر دانه در روز کاهش یافت. به‌طورکلی از نظر سرعت و دوام پر شدن دانه بین 20 رقم کلزای مورد مطالعه، تنوع ژنتیکی وجود داشت. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - روابط آلومتریک بین سطح برگ و صفات رویشی در گیاه باقلا (Vicia Faba)
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 5 , سال 7 , زمستان 1394
    هدف از این مطالعه بدست آوردن روابط آلومتریک بین سطح برگ (سانتی‌متر مربع در بوته) با تعداد برگ در ساقه اصلی، وزن خشک برگ‌های سبز (گرم در بوته)، وزن خشک ساقه (گرم در بوته)، وزن خشک اجزای رویشی (گرم در بوته) و ارتفاع بوته (سانتی‌متر) در باقلا (Vicia faba) بود. بدین منظور آ چکیده کامل
    هدف از این مطالعه بدست آوردن روابط آلومتریک بین سطح برگ (سانتی‌متر مربع در بوته) با تعداد برگ در ساقه اصلی، وزن خشک برگ‌های سبز (گرم در بوته)، وزن خشک ساقه (گرم در بوته)، وزن خشک اجزای رویشی (گرم در بوته) و ارتفاع بوته (سانتی‌متر) در باقلا (Vicia faba) بود. بدین منظور آزمایشی بر روی رقم برکت باقلا به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با دو عامل تاریخ کاشت (در دو سطح 7 آذر و 24 آذر 1390) و تراکم (در چهار سطح 8، 12، 16 و 20 بوته در متر مربع) با چهار تکرار در سال زراعی 91- 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس اجرا شد. نمونه‌گیری تا ابتدای مرحله غلاف‌دهی، یعنی زمانی که تولید موثر برگ متوقف می‌شود، انجام شد. در هر نمونه‌گیری میزان سطح برگ، تعداد برگ در ساقه اصلی، وزن خشک برگ سبز، وزن خشک ساقه، وزن خشک اجزای رویشی و ارتفاع بوته اندازه‌گیری شد. برای توصیف رابطه سطح برگ با صفات ذکر شده برای هر تیمار از معادله توانی (Y= aXb) استفاده شد. نتایج نشان داد که به دلیل عدم تفاوت بین تیمارها، می‌توان از یک معادله برای بیان رابطه‌ی هر صفت با سطح برگ با ضریب تبیین (R2) بالای 98/0استفاده نمود. پرونده مقاله