فهرست مقالات masoud mokhtary


  • مقاله

    1 - مطالعه تطبیقی برخی آداب و رسوم عرفان هندو و عرفان طریقت قادریه
    عرفان اسلامی , شماره 4 , سال 19 , پاییز 1401
    شناخت اعتقادات و آداب عرفانی در عرفان هندو و طریقت قادریه نشانگر تشابهات و وجوه اشتراکی میان آن دو می باشد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که چگونه این طریقت به شبه قاره هند واردشد و وجوه تشابه عرفان ادیان هندو با طریقت قادریه چه بود؟ یافته های تحقیق حاکی از آن ا چکیده کامل
    شناخت اعتقادات و آداب عرفانی در عرفان هندو و طریقت قادریه نشانگر تشابهات و وجوه اشتراکی میان آن دو می باشد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که چگونه این طریقت به شبه قاره هند واردشد و وجوه تشابه عرفان ادیان هندو با طریقت قادریه چه بود؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که بسیاری از نوادگان شیخ عبدالقادرگیلانی به هند سفرکرده و در آنجا سکنی گزیدند؛ شیخ محمدغوث گیلانی(803.ق) نخستین نواده شیخ عبدالقادر بود که به هند سفرکرد. وی سومین مرشد طریقت قادری بود و به انتشار طریقت قادری در هند همت گماشت. پس از وی فرزندانش راه پدر را ادامه داده و موجب گسترش طریقت قادریه در هند شدند. برخی آداب و رسوم عرفان هندو و قادریه همچون فنا و رستگاری، ذکر وآجاپای، مراقبه و یوگا با یکدیگر قابل تطبیق اند. سماع و یوگا هردو از آداب عبادت خداوند هنگام وجد و رسیدن به آرامش و رهایی از رنج دنیاست؛ مرتاضان هندو همانند صوفیان قادریه برای کشف و شهود به تهذیب نفس به وسیله ذکر می پردازند و به آن آجاپای گویند. خرقه گیری نیز تشابه دیگر آیین هندو و قادریه است. در طریقت قادری خرقه ستاندن از جمله حلقه های ارتباط مرید و مراد است و در عرفان هندو نیز ورود به جماعت هندو با دریافت جامه و کسوت صورت می پذیرد. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بررسی تطبیقی رقص سماع در طریقه قادریه و کَتَک در هندوئیسم
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 2 , سال 18 , تابستان 1401
    آیین سَماع در طریقت قادریه و کَتَک در هندوئیسم از شناخته‌ شده‌ترین رقص‌ها هستند. این آیین‌ها که آمیخته با باورهای مذهبی هستند، رقصیدن را یکی از راه‌های برقراری ارتباط با کائنات می‌دانند. رقص‌های آیینی علاوه بر جنبه‌های زیباشناختی در صورت‌های حرکتی، دارای مفاهیم عرفانی، چکیده کامل
    آیین سَماع در طریقت قادریه و کَتَک در هندوئیسم از شناخته‌ شده‌ترین رقص‌ها هستند. این آیین‌ها که آمیخته با باورهای مذهبی هستند، رقصیدن را یکی از راه‌های برقراری ارتباط با کائنات می‌دانند. رقص‌های آیینی علاوه بر جنبه‌های زیباشناختی در صورت‌های حرکتی، دارای مفاهیم عرفانی، دینی و روایی‌ هستند که درطول زمان تکامل پیدا کرده است. در طریقت قادریه عارف در طی سماع برای برقراری ارتباط با عالمی دیگر می‌کوشد. این مقاله به روش مطالعۀ تحلیلی ـ تطبیقی به بیان همانندی‌ها و تفاوت‌های این دو آیین و تأثیرپذیری آن‌ها از یکدیگر و کـشف روابط زمـانی و مکـانیِ آن‌ها در فرهنگ صوفیسم و هندوئیسم در طول تاریخ می‌پردازد. یافته‌های پژوهش نشان می دهد که با وجود تفاوت‌های آیینی و دینی، ساختارهای مشترکی در دو رقص سماع و کتک وجود دارند. رقص کَتَک، در معابد هندوئیسم مانند سماع ریشه در نیایش آفریـدگار دارد و در برخی از ابعاد صورت و محتوا با آن همانند است. در مورد تأثیرپذیری‌های کتک از سماع قادریه به نظر می‌رسد که کتک در هند، در دوران سلاطین دهلی و امپراتوران مغول، به ‌واسطۀ ارتباطات فرهنگی بین اسلام و هندوئیسم، دگرگونی هایی پیدا کرده است. پرونده مقاله