پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
شماره5,سال
15
,
زمستان
1397
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به آموزش بینرشتهای حقوق کودک در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دورة ابتدایی کشور ایران انجام گرفته است. در این پژوهش از روش کیفی جهت مشخص نمودن مؤلفهها و ویژگیهای آموزش حقوق کودک و از روش تحلیل محتوا بهمنظور بررسی و تحلیل برنامه درسی چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به آموزش بینرشتهای حقوق کودک در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دورة ابتدایی کشور ایران انجام گرفته است. در این پژوهش از روش کیفی جهت مشخص نمودن مؤلفهها و ویژگیهای آموزش حقوق کودک و از روش تحلیل محتوا بهمنظور بررسی و تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دورة ابتدایی استفاده شده است. جامعة آماری آن در بخش تحلیل محتوا، برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی کشور بود که از این جامعه، برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایههای سوم، چهارم، پنجم و ششم در سال 1395-1394 به روش هدفمند انتخاب شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، سیاهه تحلیل اهداف، سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی و سیاهه تحلیل محتوای کتب راهنمای معلم بود که پس از مطالعة مبانی نظری و بسترهای قانونی، طرح پیشنهادی تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط تعدادی از متخصصان علوم تربیتی و حقوق و کارشناسان مربوطه تعیین گردید. در این پژوهش از روش آنتروپی شانون برای تجزیهوتحلیل دادهها و مقایسه ضرایب آنها استفاده شد و واحد تحلیل، جملات مندرج در متن کتب درسی، متن اهداف مصوب و متن راهنمای معلم بوده است. یافتههای پژوهش نشان داد که در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دورة ابتدایی در بخش اهداف بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه حقوق آموزشی (274/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به حقوق بهداشتی (0) و دادرسی (0)، در بخش کتابهای درسی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه حقوق بهداشتی (205/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به حقوق دادرسی (15/0) و در بخش راهنمای معلم بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه حمایتهای خاص (243/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به حقوق دادرسی (0) است.
پرونده مقاله
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
شماره2,سال
10
,
تابستان
1392
تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت با پنج واژه حیاتی و مهم روبهرو بوده و هست و این واژگان پنج موقعیت را در بحث مربوط به فرایند تدریس و یادگیری در دنیای مدرن تعیین نمودهاند. این کلمات عبارتند از: ذهن، دموکراسی،ستمدیدگی، جامعه پذیری, حکایت و قصه. سه واژه اول به ترتیب با نامهای چکیده کامل
تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت با پنج واژه حیاتی و مهم روبهرو بوده و هست و این واژگان پنج موقعیت را در بحث مربوط به فرایند تدریس و یادگیری در دنیای مدرن تعیین نمودهاند. این کلمات عبارتند از: ذهن، دموکراسی،ستمدیدگی، جامعه پذیری, حکایت و قصه. سه واژه اول به ترتیب با نامهای فردریک هربارت ـ دیویی و پائولوفریره آمیخته است که در آمریکا و آمریکای لاتین و افریقا مطرح بودند و اجتماعی کردن با استفاده از ابزار دانش مربوط به مارکسیسم است که عمدتاً در برزیل، فرانسه و ایتالیا مورد تفسیر قرار گرفته است. واژه قصه و حکایت نیز به وسیله افراد مختلف در نقاط مختلف دنیا مورد استفاده قرار گرفته است و واژهای است که توسط طرفداران عملگرایی نوین ـ به ویژه گیرالدلی در تبیین تئوری تربیتی ـ مورد توجه واقع شده است. بسیاری از صاحب نظران معتقدند که شاید بتوان معنادارترین رشد در فلسفه آمریکایی در زمانهای اخیر را رنسانس در عملگرایی یعنی عملگرایی نوین تلقی نمود. با توجه به موارد مطرح شده هدف اصلی این مقاله بررسی نظریه تربیتی و رویکرد برنامه درسی از منظر عملگرایی نوین است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. نتایج بررسیها نشان داد که مبانی عملگرایی نوین را باید در اندیشههای افرادی چون رورتی، کواین، پاتنام، برنشتاین، وست، دیوید سون، شوستر من و براندون جستجو نمود. عملگرایی نوین بر اصولی چون طرد معرفت شناسی بنیادین، تأکید بر زبان، یگانگی دانش، همبستگی اجتماعی به جای عینیت محض، پرورش شهروند دمکراتیک فکور تأکید دارد. از منظر عملگرایی نوین یک تئوری تربیتی باید دارای سه ویژگی توصیفی ـ تشریحی، خاص و عملی باشد. آنها برای تعلیم و تربیت پنج مرحله شامل تعیین حکایت، مرتبط ساختن حکایت با مسائل زندگی، خلق حکایت جدید، نقد حکایت و مقایسه آن با قصههای ملی و جمعی مطرح کرده، رویکرد مناسب برنامه درسی برای دوران پیش از دانشگاه را رویکرد تلفیقی و برای دوران پس از دانشگاه رویکرد پروژه محور معرفی میکنند.
پرونده مقاله
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
شماره1,سال
12
,
بهار
1394
هدف این پژوهش بررسی تأثیرسبکهای مختلف آموزش (مداخلهای، تعاملی،غیر مداخلهای) برمیزان خودکارآمدی دانشآموزان دختر پایه دوم متوسطه در درس فیزیک 2 است. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح (پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری متشکل از کلیه دانشآموزان دختر سال چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی تأثیرسبکهای مختلف آموزش (مداخلهای، تعاملی،غیر مداخلهای) برمیزان خودکارآمدی دانشآموزان دختر پایه دوم متوسطه در درس فیزیک 2 است. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح (پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری متشکل از کلیه دانشآموزان دختر سال دوم رشته ریاضی فیزیک دوره متوسطه است که تعداد کل آنها420 نفر است. نمونه آماری این پژوهش 60 نفر است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد سنجش خودکارآمدی شرر و همکاران است. روایی این پرسشنامه در پژوهشهای قبلی درحد قابل قبول گزارش شده بود. دراین پژوهش نیز برای سنجش پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و میزان آن78/0 محاسبه گردید. روش تجزیه و تحلیل آماری دراین پژوهش عبارت است از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون آمار استنباطی تحلیل واریانس یک طرفه وآزمون تعقیبیLSD است. یافتههای پژوهش نشان دادکه به طور کلی بین میزان خودکارآمدی دانشآموزان گروههای آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (002/0= P و 441/5= (56 و 3(F و خودکارآمدی دانشآموزان از طریق سبکهای آموزش تعاملی و مداخلهای افزایش یافته است. به علاوه سبکهای مختلف آموزش اثرات متفاوتی بر مؤلفههای خودکارآمدی شامل تمرکز بر هدف، تعمق در هدف، انگیزش درونی، توانایی حل مسأله و خود ارزشیابی دانشآموزان داشته است.
پرونده مقاله
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
شماره1,سال
18
,
بهار
1400
هدف پژوهش حاضر استخراج ویژگیهای عناصر اساسی برنامه درسی مهارتآموزی بهمنظور اشتغالپذیری دانشآموزان مدارس متوسطه دوم بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به رویکرد کیفی است. در این پژوهش از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. محیط پژوهش را تمامی صاحب چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر استخراج ویژگیهای عناصر اساسی برنامه درسی مهارتآموزی بهمنظور اشتغالپذیری دانشآموزان مدارس متوسطه دوم بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به رویکرد کیفی است. در این پژوهش از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. محیط پژوهش را تمامی صاحبنظران حوزۀ برنامهریزی درسی و مهارتآموزی تشکیل میدهد. روش نمونهگیری در این پژوهش ملاک محور است که حجم نمونه بر اساس قاعده اشباع نظری 14 نفر تشکیل میدهند. ابزار گرداوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند است. برای سنجش روایی و اعتبار مصاحبهها؛ اعتبار، انتقالپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تجزیهوتحلیل مصاحبهها 93 مضمون پایه را در 4 مضمون سازماندهنده شناسایی کرده است که حول مضمون فراگیر برنامه درسی مهارتآموزی برای اشتغالپذیری دانشآموزان دوره متوسطه گرد آمده است. یافتههای پژوهش مؤلفههای برنامه مهارتآموزی برای اشتغالپذیری را قالب عناصر هدف (شناختی، عاطفی و مهارتی)، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری و ارزشیابی شناسایی کرده است.
پرونده مقاله
فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی
,
شماره2,سال
11
,
تابستان
1400
آموزش سواد رسانهای به عنوان یک روش توانمندسازی کودکان در برابر رسانههای متکثر ، از ضروریات عصر تغییرات و دگرگونیهای مداوم است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین چیستی، چرایی و چگونگی آموزش سواد رسانهای در دورهی ابتدایی است. پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک انجام شدکه بر اس چکیده کامل
آموزش سواد رسانهای به عنوان یک روش توانمندسازی کودکان در برابر رسانههای متکثر ، از ضروریات عصر تغییرات و دگرگونیهای مداوم است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین چیستی، چرایی و چگونگی آموزش سواد رسانهای در دورهی ابتدایی است. پژوهش حاضر به روش مرور سیستماتیک انجام شدکه بر اساس مراحل شناسایی، غربالگری، شایستگی و شامل شدن 20 مورد از منابع جستجو شده، انتخاب شدند . یافتههای پژوهش علاوه بر تبیین مولفههای آموزش سواد رسانهای(تفکر مراقبتی، انتقادی و خلاقانه)، بر ویژگیهای روانشناختی دانشآموزان دورهی ابتدایی از یک سو و مخاطب خاص رسانهای بودن کودکان از سوی دیگر در جهت ضرورت آموزش سواد رسانهای تاکید دارد. همچنین مطالعه و تحلیل مدلهای آموزش سواد رسانهای نشان میدهد که آموزش سواد رسانهای در دورهی ابتدایی باید بر مبنای تعقل و پژوهشگری صورت گیرد و لازمهی آن قرار گرفتن کودک در فضای اجتماع پژوهشی مبتنی بر گفتوگو است که در آن صورت محتوای چالشانگیز با قابلیت پژوهش و متناسب با تجربهی زیستهکودکان و ارزیابی خودآگاهانه از عناصر برنامه درسی این حوزه خواهد بود.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد