رهبری و مدیریت آموزشی
,
شماره5,سال
15
,
زمستان
1400
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه گیری، با روش های نمونه گیری سهمیه چکیده کامل
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه گیری، با روش های نمونه گیری سهمیه ای و سپس هدفمند نمونه ها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد. مصاحبه تا جایی ادامه یافت که فرایند اکتشاف و جمع آوری داده ها پس از مصاحبه با 14 نفر به نقطه اشباع نظری رسید. با استفاده از روش تحلیل محتوا و انجام مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو روش تأیید مصاحبه شوندگان و تأیید یک خبره بیرونی برای کنترل روایی استفاده شد. برای تعیین پایایی نیز از دو روش بررسی مجدد نوشته ها و نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده شد. توافق در همسانی کدگذاری ها محاسبه گردید و ضریب توافق86% به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس ابتدایی از دیدگاه مدیران دارای 4 بُعد دانش، مهارت، نگرش و توانایی و 9 مؤلفه شامل دانش مدیریت عمومی، دانش مدیریت تخصصی، مهارت تعاملی، مهارت مدیریت منابع، مهارت حرفه ای، تمایلات فردی، نگرش مدیریتی، توانایی جسمی و روانی و توانایی فکری و ذهنی ،21 زیر مؤلفه و 87 شاخص است.
پرونده مقاله
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
شماره2,سال
18
,
تابستان
1400
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ درسی تربیت دینی در دورۀ ابتدایی است. در این پژوهش روشهای تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی مورد استفاده قرارگرفت. نمونۀ مورد نظر برای گردآوری دادهها عبارت از پانزده متخصص رشتۀ برنامۀ درسی و سایر تخصصهای مرتبط با موضوع پژوهش چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامۀ درسی تربیت دینی در دورۀ ابتدایی است. در این پژوهش روشهای تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی مورد استفاده قرارگرفت. نمونۀ مورد نظر برای گردآوری دادهها عبارت از پانزده متخصص رشتۀ برنامۀ درسی و سایر تخصصهای مرتبط با موضوع پژوهش و چهل منبع در رابطه با برنامۀ درسی تربیت دینی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. فنون گردآوری دادهها عبارت از مصاحبۀ نیمهساختاریافتۀ فردی با متخصصان و تحلیل کیفی متون بود. دادههای به دستآمده از مصاحبهها با روش نظام مقولهبندی قیاسی تجزیه و تحلیل شد. یافتههای این پژوهش، ویژگیهای عناصر برنامۀ درسی تربیت دینی را به ترتیب برای هدف، محتوا و سازماندهی محتوا، روش و ارزشیابی و نقش معلم به دست داد و الگوی اولیۀ برنامۀ درسی تربیت دینی طراحی شد و همچنین فرایند، مراحل و چگونگی ارائۀ الگوی برنامۀ درسی تربیت دینی منتج از پژوهشهای پیشین مربوط به موضوع بود. الگوی مذکور پس از اعتباریابی توسط متخصصان و صاحبنظران و اعمال تعدیلها، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج این پژوهش میتواند در طراحی و تدوین برنامۀ درسی تربیت دینی دردورۀ ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.
پرونده مقاله
ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی
,
شماره1,سال
6
,
بهار
1396
زمینه: امروزه سازمانها با درک اهمیت خلاقیت سازمانی توجه روزافزونی به آن داشتهاند به طوری که مقالات زیادی در مجلات پیرامون موضوع خلاقیت سازمانی دیده میشود. هدف: این پژوهش با هدف سنجش اثربخشی آموزش مبتنی بر حل مسئله خلاق (CPS) بر تفکر خلاق کارکنان موسسه اعتباری کوثر انج چکیده کامل
زمینه: امروزه سازمانها با درک اهمیت خلاقیت سازمانی توجه روزافزونی به آن داشتهاند به طوری که مقالات زیادی در مجلات پیرامون موضوع خلاقیت سازمانی دیده میشود. هدف: این پژوهش با هدف سنجش اثربخشی آموزش مبتنی بر حل مسئله خلاق (CPS) بر تفکر خلاق کارکنان موسسه اعتباری کوثر انجام شده است. روش: این پژوهش به صورت طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری تمامی کارکنان موسسه اعتباری کوثر بودند که 27 نفر از آنها به روش نمونه در دسترس انتخاب و با جایگزینی تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار داده شدند. ابزار لازم برای اجرای این پژوهش آزمون بازپاسخ محققساخته یادگیری تابآوری سازمانی بود که روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان موضوعی و اساتید روانشناسی و خلاقیت به دست آمد و به عنوان پیش آزمون و پس آزمون از آن استفاده شد. برای اجرای پژوهش از یک طرح درس 5 جلسهای برای آموزش به وسیله CPS استفاده شد. پاسخهای فراگیران به آزمون با استفاده از معیارهای تفکر خلاق تورنس (1969) با روش تحلیل محتوای کمی تحلیل شدند. نتایج حاصل با استفاده از تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر CPS بر مولفه های تفکر خلاق به صورت کلی تأثیرگذار است (p<0/05). همچنین تأثیر تکنیک CPS بر افزایش تمامی مولفههای تفکر خلاق فراگیران به صورت مجزا به جز مولفه بسط معنادار است(p<0/05). البته مولفه بسط نیز با اختلاف ناچیز (059/0) معنادار نشده است.
پرونده مقاله
ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی
,
شماره2,سال
7
,
تابستان
1396
زمینه: تحقیقات بیانگر آن است که ویژگی های فردی و شخصیتی کارآفرینی یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده بر رفتارکارآفرینی می باشند ویژگی هایی مانند ریسک پذیری، استقلال طلبی، خلاقیت و نوآوری، تحمل ابهام، سلامت فکری، عملگرایی و غیره. هدف: این پژوهش با هدف تحلیل ویژگی های شخصی چکیده کامل
زمینه: تحقیقات بیانگر آن است که ویژگی های فردی و شخصیتی کارآفرینی یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده بر رفتارکارآفرینی می باشند ویژگی هایی مانند ریسک پذیری، استقلال طلبی، خلاقیت و نوآوری، تحمل ابهام، سلامت فکری، عملگرایی و غیره. هدف: این پژوهش با هدف تحلیل ویژگی های شخصیتی کارآفرینی دانش آموزان دوره اول آموزش متوسطه استان کردستان اجرا شده است. روش: به منظور بررسی و آزمون سوالات پژوهش از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است و داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش دانش آموزان دوره اول آموزش متوسطه استان کردستان و نمونه آماری مطابق با فرمول کوکران 364 نفر برآورد گردیده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان از آن دارد که در بین ویژگی های هشت گانه شخصیتی کارآفرینی بیشترین موافقت مربوط به عملگرایی با 58/2 و کمترین موافقت از نظر دانش آموزان مربوط به کانون کنترل با 35/2 بوده است. نتایج تحلیل عاملی بیانگر آن است که عملگرایی و نیاز به موفقیت بیشترین بار عامل و کانون کنترل و رویاپردازی کمترین بارعاملی را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: میانگین نمره کارآفرینی در هر یک از ابعاد هشت گانه نشان از آن دارد که دانش آموزان از نظر ویژگی های فردی و شخصیتی کارآفرینی در وضعیت بسیار مناسبی قرار ندارند.
پرونده مقاله
ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی
,
شماره1,سال
8
,
بهار
1398
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوشسازمانی و عملکردسازمانی با میانجیگری خلاقیت در میان کارکنان دانشگاه تهران بوده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را، شامل کلیه کارکنان دانشگاه تهران و روش نمونه گیری از نوع نمونه چکیده کامل
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوشسازمانی و عملکردسازمانی با میانجیگری خلاقیت در میان کارکنان دانشگاه تهران بوده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را، شامل کلیه کارکنان دانشگاه تهران و روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری طبقه ای ساده بوده است. ابزار جمع آوری داده، پرسشنامه های هوشسازمانی کارل آلبرشت، عملکردسازمانی هرسی و گلدسمیت و پرسشنامه خلاقیت سازمانی رندسیپ بوده است که بین افراد نمونه توزیع و گردآوری شده است. آزمونهای روایی و پایایی با استفاده از نرمافزار SPSS v22 انجام گردید و فرضیههای این پژوهش با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار Smart-PLS v2 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته: نتایج حاکی از آن است که ضریب معناداری سه مسیر میان متغیرهای هوشسازمانی، خلاقیت و عملکردسازمانی (به ترتیب 9.279، 6.382 و 2.218) از 1.96 بیشتر اند که این مطلب نشان دهنده این امر است که تاثیر مستقیم هوشسازمانی بر عملکردسازمانی و همچنین تاثیر غیرمستقیم هوشسازمانی بر عملکردسازمانی از طریق متغیر میانجی خلاقیت، در سطح اطمینان 0.95 معنادار بوده و باعث تایید هر 4 فرضیه پژوهش می شود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که تاثیر مستقیم هوشسازمانی بر عملکردسازمانی و همچنین تاثیر غیرمستقیم هوشسازمانی بر عملکردسازمانی از طریق متغیر میانجی خلاقیت، در سطح اطمینان 0.95 معنادار بوده و دارای رابطه مثبت معنادار میباشند.
پرونده مقاله
ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی
,
شماره1,سال
9
,
بهار
1399
زمینه: اداره سازمان ها در دنیای رقابت انگیز امروزه، بسیار پیچیده و دشوار می باشد. در این شرایط راه حل های گذشته دیگر پاسخگوی مسائل امروزی نیست. در این میان سازمان هایی که ظرفیت ایجاد خلاقیت و نوآوری دارند، سریعتر و بهتر از سازمان های غیر خلاق می توانند به چالش های محیطی چکیده کامل
زمینه: اداره سازمان ها در دنیای رقابت انگیز امروزه، بسیار پیچیده و دشوار می باشد. در این شرایط راه حل های گذشته دیگر پاسخگوی مسائل امروزی نیست. در این میان سازمان هایی که ظرفیت ایجاد خلاقیت و نوآوری دارند، سریعتر و بهتر از سازمان های غیر خلاق می توانند به چالش های محیطی پاسخ دهند دانشگاه یکی از محیط های اجتماعی است که دانشجویان، بسیاری از زمان خود را در آن صرف می کنند و به لحاظ آموزشی، انگیزشی و مهارتی، تأ ثیر زیادی از آن می پذیرند . هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی طراحی سازمان برای دانشگاه فرهنگیان با رویکرد یکپارچگی بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان و مدیران پردیس های استانی دانشگاه فرهنگیان بود؛ که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند در مجموع تعداد 14 نفر از مطلعین کلیدی به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و بحث گروه کانونی جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از روش کدگذاری استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که طراحی سازمانی دانشگاه فرهنگیان دارای هفت مؤلفه اصلی 1. رهبری 2. محیط 3. ساختار 4. فرهنگ 5. هدف 6. افراد 7. استراتژی بود. سپس ضمن شناسایی مولفه های محوری، مقوله ها در درون مؤلفه های اصلی قرار گرفتند و مدل نهایی شکل گرفت. نتیجه گیری: برای ایجاد یک دانشگاه با حداقل اتلاف و بیشترین ارزشمندی میبایست یک نگرش سیستماتیک و همه جانبه در قالب عوامل و مؤلفههای رهبری، محیط، ساختار، فرهنگ، هدف، افراد،استراتژی مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی
,
شماره1,سال
2
,
بهار
1392
زمینه: در سالهای اخیر منابع مزیت رقابتی از سرمایههای ملموس و سخت به داراییهای غیر ملموس و نرم مانند دانش و سرمایه فکری تغییر داده است. به دلیل اهمیت سرمایه فکری و ارزیابی آن در نظامهای آموزش عالی، دست اندرکاران امر آموزش عالی به شناخت مؤلفههای سرمایه فکری و نحوه سن چکیده کامل
زمینه: در سالهای اخیر منابع مزیت رقابتی از سرمایههای ملموس و سخت به داراییهای غیر ملموس و نرم مانند دانش و سرمایه فکری تغییر داده است. به دلیل اهمیت سرمایه فکری و ارزیابی آن در نظامهای آموزش عالی، دست اندرکاران امر آموزش عالی به شناخت مؤلفههای سرمایه فکری و نحوه سنجش آن نیاز دارند. هدف: شناسایی مؤلفههای سرمایه فکری به مدیران نظام آموزش عالی و به ویژه دانشگاهها کمک میکند تا با شناخت حاصل از آن، به نحو مطلوب و مؤثری سرمایههای فکری را مورد سنجش قرار داده و به دنبال آن فرایند مدیریت سرمایههای فکری را بهبود بخشند. این تحقیق تلاش میکند تا با بررسی شیوههای سنجش سرمایه فکری، مدلی مطلوب و کاربردی برای سنجش سرمایه فکری بر اساس سه عنصر سرمایههای انسانی، سازمانی و رابطهای و شاخصهای سنجش هر کدام از این سرمایه ها ارائه نماید. روش: این پژوهش به روش فرا تحلیل مدل ها و شیوههای موجود سنجش سرمایه فکری را از دیدگاه نقاط قوت و ضعف مورد بررسی قرار میدهد و به ارائه مدلی میپردازد که قابلیت کاربرد بیشتری در نظام آموزش عالی دارد. یافتهها: مدلهای و شیوههای مختلفی برای سنجش سرمایه فکری وجود دارد که هر کدام دربردارنده نقاط قوت و ضعف هستند. مدل مناسب سنجش باید مبتنی بر اهداف، مأموریتها و استراتژیهای مؤسسات آموزش عالی طراحی و تدوین گردد. نتیجه گیری: به منظور دست یابی به تولید علم نافذ و استفاده حداکثری از ظرفیتها و قابلیتهای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ضرورت سنجش سرمایه فکری در نظام آموزش عالی در عصر اقتصاد دانش بنیان بر کسی پوشیده نیست و این امر نیازمند تدوین شاخصهای و معیارهای مناسب با اهداف و مأموریتهای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی است.
پرونده مقاله
ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی
,
شماره1,سال
4
,
بهار
1394
زمینه: روش تدریس مناسب از مهمترین پایههای کیفیت بخشی آموزش محسوبمیشود. بسیاری از روانشناسان تربیتی و مربیان آموزشی اعتقاد دارند، موقعیت یادگیری باید چنان سازماندهی شود که هر شاگرد بر اساس تواناییهای خود به فعالیت بپردازد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بهکارگی چکیده کامل
زمینه: روش تدریس مناسب از مهمترین پایههای کیفیت بخشی آموزش محسوبمیشود. بسیاری از روانشناسان تربیتی و مربیان آموزشی اعتقاد دارند، موقعیت یادگیری باید چنان سازماندهی شود که هر شاگرد بر اساس تواناییهای خود به فعالیت بپردازد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بهکارگیری روشهای مختلف تدریس (سنتی، پرسش شفاهی، نمایش علمی و مباحثه گروهی) بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مراکز تربیت معلم انجام شد. روش: پژوهش به روش نیمه تجربی انجام شد. جامعهی آماری، دانشجویان رشتههای مختلف مراکز تربیت معلم استان البرز بودند که با روشهای نمونه گیری تصادفی طبقهای متناسب، تعداد 270 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه خلاقیت عابدی و آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی بود. به منظور آزمودن فرضیههای تحقیق از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانوا)، تحلیل کوواریانس یکراهه(آنوا) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافتهها: یافتهها حاکی از آن بود که میزان خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان با توجه به روشهای مختلف تدریس (سخنرانی، پرسش شفاهی، نمایش علمی و مباحثه و مشارکت گروهی) متفاوت است. همچنین نتایج تحلیل دادهها نشان داد خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان با روش مباحثه و مشارکت گروهی بیشتر از سایر روشها افزایش نشان داده است. بر همین اساس به ترتیب روشهای نمایش علمی، پرسش شفاهی و روش سنتی (سخنرانی) بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان تأثیرگذار بوده است. نتیجهگیری: دانشجویانی که با شیوههای جدید آموزش میبینند پیشرفت تحصیلی و خلاقیت بالاتری از خود نشان میدهند.
پرونده مقاله
ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی
,
شماره4,سال
3
,
پاییز
1392
زمینه:کارآفرینی دانشگاهی به عنوان یک رویکرد و همچنین به عنوان رسالت سوم دانشگاهها و آموزش عالی در سالهای اخیر مورد توجه میباشد. هدف: پژوهش حاضر سعی دارد تا با رویکردی تفسیر گرایانه چالشها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی را از نگاه پژوهشگران و اساتید دانشگاه شن چکیده کامل
زمینه:کارآفرینی دانشگاهی به عنوان یک رویکرد و همچنین به عنوان رسالت سوم دانشگاهها و آموزش عالی در سالهای اخیر مورد توجه میباشد. هدف: پژوهش حاضر سعی دارد تا با رویکردی تفسیر گرایانه چالشها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی را از نگاه پژوهشگران و اساتید دانشگاه شناسایی کند. روش: رویکرد پژوهشی به کاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی میباشد و از روش مردم نگاری برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. دادههای این پژوهش با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه باز و عمیق جمع آوری شده و سپس با استفاده از تکنیک مثلث سازی ترکیب شدهاند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش از نوع نمونه گیری کیفی- هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 16 نفر از پژوهشگران و اساتید دانشگاه در حوزه علوم انسانی (علوم مدیریت) به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آنها نسبت به چالشها و راهکارهای بهبود کارآفرینی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه گیری از یافته های تحقیق از نظریه زمینهای استفاده شده است، به عبارت دیگر در این پژوهش به جای آزمون نظریه و تایید یا رد آن به ارائه نظریه به صورت محدود پرداخته میشود. یافتههای اصلی این پژوهش با استفاده از نظریه زمینه ای شامل مقولاتی همچون تحول در نقش دانشگاهها(پذیرش نقش جدید)، بسترسازی، شبکه سازی،ارتقاء فعالیتهای دانشگاهی و تغییرات مدیریتی میباشد. نتیجه گیری: می توان تمامی مقولات را زیر مقوله کارآفرینی دانشگاهی قرار داد. به عبارت دیگر کارآفرینی دانشگاهی مقوله هسته در این نظریه زمینهای می باشد. با استفاده از این مقولات مدل پارادایمی ارائه شده است. .
پرونده مقاله
موضوع جنسیت و ملاحظات برخاسته از آن در حوزه سیاستگذاری آموزشی، مسائل مشترکی را صرفنظر از تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی در نظام های آموزشی ایجاد نموده است. مسائلی که شناخت و تبیین نقاط اشتراک و تفاوت آنها میتواند ما را در فهم بهتر دامنه مسائل مرتبط با موضوع جنسیت و آمو چکیده کامل
موضوع جنسیت و ملاحظات برخاسته از آن در حوزه سیاستگذاری آموزشی، مسائل مشترکی را صرفنظر از تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی در نظام های آموزشی ایجاد نموده است. مسائلی که شناخت و تبیین نقاط اشتراک و تفاوت آنها میتواند ما را در فهم بهتر دامنه مسائل مرتبط با موضوع جنسیت و آموزش و سیاستگذاری مطلوب یاری نماید. پژوهش کیفی حاضر با هدف شناسایی ماهیت مسائل حاکم بر رابطه میان موضوع جنسیت و آموزش با استفاده از روش مرور نظام مند و تحلیل استنتاجی انجام شده است. در این فرایند ضمن ارزیابی مقالات و پژوهشهای داخلی و خارجی مرتبط با موضوع جنسیت و آموزش در پایگاه های معتبر اطلاعات علمی 39 منبع فارسی و انگلیسی در سه محور شناسایی ابعاد، بسترها و سطوح مسئله جنسیت و آموزش در مرحله نهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که چالش اصلی نظامهای آموزشی در کشورهای غربی در سطح ساختارهای آموزشی و متأثر از موضوع رد یا توجیه تفکیک جنسیتی بوده درحالیکه در کشور ایران، چالش اصلی ملاحظات جنسیتی، در سطح برنامه درسی است. علاوه بر این به نظر می رسد نقطه اشتراک مسائل این حوزه در تمام نظام های آموزشی موضوع اعتبارتفاوت های جنس/جنسیتی متاثر از مبانی انسان شناسی است که رویکرد آن نظام را نسبت به موضوع جنسیت و ملاحظات برخاسته از آن تبیین می نماید.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش جهت شناسایی سیر تحول گفتمانی حمایت از برند ایرانی در اسناد رسانه ملی به روش تحلیل انتقادی گفتمان انجام پذیرفته.
روش پژوهش: تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر نظریه لاکلا و موف و و دستورالعمل جوپ و نوریس در سطح توصیف واژگانی و با رویکرد توصیفی- چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: این پژوهش جهت شناسایی سیر تحول گفتمانی حمایت از برند ایرانی در اسناد رسانه ملی به روش تحلیل انتقادی گفتمان انجام پذیرفته.
روش پژوهش: تحلیل انتقادی گفتمان مبتنی بر نظریه لاکلا و موف و و دستورالعمل جوپ و نوریس در سطح توصیف واژگانی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، و در جهت توسعه و تقویت حمایت از برند ایرانی در اسناد بالادستی رسانۀ ملی انجام پذیرفت. با توجه به اهداف و سؤالات پژوهش و براساس دو معیار ذهنی و عینی سند چشم انداز 1404 به عنوان سند مورد مطالعه انتخاب شد. به منظوراحصاء اعتبار سند و این که نمونه انتخابی بتواند معرف معتبری برای تحلیل باشد از نظرات کارشناسان و دست اندرکاران حوزه رسانه ملی استفاده گردید.
يافتهها: دستاوردهای پژوهش حاکی از آن بود که رسانۀ ملی به عنوان یک نهاد اطلاعاتی و ارتباطی تاکنون کمتر از ظرفیت های گفتمان سازی و اقناع گری افکار عمومی در جهت حمایت از برندهای ایرانی بهره برداری کرده است و صرفاً با یک مجموعه دستور العمل¬های الزام آور و غیر اقناع گر به حمایت از سیاست های اقتصاد مقاومتی مبادرت ¬ورزیده است
نتيجه گيري: ضروری است با رویکرد نوینی باز تنظیم اسناد در کانون توجه قرار گیرد؛ تا بتوان انتظار داشت که با رویکرد توانمندسازی می توان قائل به وجدانی سازی و درونی کردن فعالیت های اجتماعی بود و در بستر پارادایم توسعه فرهنگی، می توان دیدگاه نوسازی را نسبت به مفهوم برند و برند ایرانی بسط و گسترش داد. از این طریق است که می شود مناسبات نوینی را پی ریزی کرد و با برانگیختن حساسیت های فطری جامعه در جهت تقویت عرق ملی، انتخاب برند ایرانی را جایگزین انتخاب های دیگر قرار داد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد