فهرست مقالات شیرزاد طایفی


  • مقاله

    1 - همنشینی ادب حماسی و ادب تعلیمی در اسکندرنامۀ نظامی گنجه‌ای
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 4 , سال 12 , پاییز 1399
    در گسترۀ ادبیات جهان و ایران، آثار ادبی بر اساس اندیشه و محتوا به چهار قسم ادب حماسی، تعلیمی، غنایی و نمایشی تقسیم می‌شوند. برخی از متون ادبی، اعم از نظم و نثر، تک‌ژانری هستند؛ اما گاهی متونی ظهور یافته‌اند که ترکیبی از دو یا چند ژانر ادبی متفاوت بوده‌ و با یکدیگر همنشی چکیده کامل
    در گسترۀ ادبیات جهان و ایران، آثار ادبی بر اساس اندیشه و محتوا به چهار قسم ادب حماسی، تعلیمی، غنایی و نمایشی تقسیم می‌شوند. برخی از متون ادبی، اعم از نظم و نثر، تک‌ژانری هستند؛ اما گاهی متونی ظهور یافته‌اند که ترکیبی از دو یا چند ژانر ادبی متفاوت بوده‌ و با یکدیگر همنشین شده‌اند و از این رهگذر توانسته‌اند دستاوردهایی در تحقیقات متون ادبی فراهم سازند. از جمله همنشینی ژانرها، آمیختگی ادب حماسی و ادب تعلیمی است. ویژگی مشترک این دو ستیز با ناسازهاست: یکی در برون، دیگری در درون و سرانجام پی‌ریزی‌کنندۀ یک جامعۀ آرمانی. در این پژوهش کوشیده‌ایم تا با تکیه بر مطالعات کتابخانه‌ای و به روش توصیفی‌تحلیلی مبتنی بر استقرا، به بازخوانی بیناژانری در دو گونۀ ادب حماسی و ادب تعلیمی در اسکندرنامه بپردازیم. از جمله اهداف این نوشته، تبیین ویژگی‌ها، وجوه افتراق و اشتراک این دو ژانر در اسکندرنامه است؛ نیز نقطۀ تلاقی آن دو در این اثر نمایانده می‌شود. از جمله دستاوردهای ترکیب ژانر حماسی و تعلیمی آن است که تکمیل‌کنندۀ یکدیگرند. تکیه‌گاه ادب حماسی (شرف‌نامه)، اغلب معطوف به اراده اما ادب تعلیمی (اقبال‌نامه) بر پایۀ عقل و معرفت استوار است. ادب حماسی، بر عینیت (تمشیت امور کشور) پای می‌فشارد و در مقابل، ادب تعلیمی بر ذهنیت (مفاهیم اخلاقی) اصرار دارد. علت غایی هر دو ژانر ادبی، بسترسازی صلح و آرامش است: یکی در بیرون (سطح آفاقی) و دیگری در درون (سطح انفسی) برای پایه‌گذاری مدینۀ فاضلۀ مورد نظر نظامی گنجه‌ای. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - درآمدی انتقادی بر شیوه های بیان مفاهیم اخلاقی در حکایت های تمثیلی و جانوری
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 5 , سال 7 , زمستان 1394
    یکی از عمده‌ترین شاخه‌های ادبیات که به طور بنیادین به اخلاق می‌پردازد، ادبیات تمثیلی است. به طور کلی، در حوزه اخلاق و ادبیات، منتقدان به طرح مستقیم مضامین اخلاقی انتقاد وارد کرده اند و عمده این ایرادها و انتقادها به طور خاص، متوجه نوع ادبی تمثیل است که همواره مشتمل بر ب چکیده کامل
    یکی از عمده‌ترین شاخه‌های ادبیات که به طور بنیادین به اخلاق می‌پردازد، ادبیات تمثیلی است. به طور کلی، در حوزه اخلاق و ادبیات، منتقدان به طرح مستقیم مضامین اخلاقی انتقاد وارد کرده اند و عمده این ایرادها و انتقادها به طور خاص، متوجه نوع ادبی تمثیل است که همواره مشتمل بر بیان صریح مضامین اخلاقی است. از سوی دیگر در این بحث‌های انتقادی، با نظرهای گوناگونی درباره مفاهیمی چون رمز، نماد، سمبل و فابل که ارتباط تنگاتنگی با ادبیات تمثیلی و بیان گزاره‌های اخلاقی دارند، مواجهیم که نیازمند بررسی عمیق تر هستند. این پژوهش نشان می دهد که باید دلیل کاربرد گزاره‌های اخلاقی صریح را در تمثیل در ساختار حکایت‌های تمثیلی جست‌وجو کرد. از جمله عوامل تعیین کننده در این باره، شناخت زمینه داستانی تمثیل و تخیل در حکایت‌های تمثیلی است. در این مقاله این عوامل با جزئیات آن‌ها بررسی گردیده، ارتباط ساختاری و محتوایی حکایت‌های تمثیلی تبیین شده است. پرونده مقاله