فهرست مقالات عبدالرضا جمالزاده


  • مقاله

    1 - تأثیرات امام محمد غزالی بر آراء مولوی و ملاصدرا در زمینة کمال انسان
    نامه الهیات , شماره 5 , سال 15 , زمستان 1401
    انسان در مقام اشرف مخلوقات خلقتی هدفمند دارد و باید در مسیر زندگی به درجه‌ی کمال دست یابد تا شایسته‌ی مقام اصلی خود گردد. این امر مهم، اندیشمندان را به این فکر واداشته تا راه رسیدن انسان به کمال را به‌ شیوه‌هایی متعدد ابراز کنند. ابو حامد محمد غزالی به عنوان شخصیتی متفک چکیده کامل
    انسان در مقام اشرف مخلوقات خلقتی هدفمند دارد و باید در مسیر زندگی به درجه‌ی کمال دست یابد تا شایسته‌ی مقام اصلی خود گردد. این امر مهم، اندیشمندان را به این فکر واداشته تا راه رسیدن انسان به کمال را به‌ شیوه‌هایی متعدد ابراز کنند. ابو حامد محمد غزالی به عنوان شخصیتی متفکر و اندیشمند با نگارش آثار متعدد، نظرات ارزشمندی را در مورد کمال بیان کرده‌اند. هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیرات دیدگاه امام محمد غزالی در زمینه کمال انسان بر اندیشمندان متأخر خود به روش تحلیلی-توصیفی است. از دیدگاه ایشان کمال نهایی انسان در استیلا یافتن بر نفس و در نتیجه رسیدن به قرب الهی است. او برای کسب این مرتبه مراحلی را ذکر کرده است. این مراحل با یافتن راهنما (حاملان پیام الهی) و پیروی از دین آغاز و با کسب علم و معرفت تقویت می‌شود. سپس با دوری از رذائل و کسب فضائل این امر قابل دستیابی می شود. غزالی در زمینه کمال نسبت به متقدمین خود تحولات متعددی را ایجاد کرده است که اساس آن در میزان بهره مندی از دین بوده است. ایشان تأثیرات خود را در حوزه های مختلف فلسفه، کلام و عرفان گذاشته است که نشان از حوزه وسیع تأثیرات خود دارد. تأثیراتی چون برگردان بیشتر توجهات به دین، عقل گرایی اعتدالی، پیوست طریقت و شریعت و ... . از جمله این اندیشمندان که بیشترین تأثیرات را از ایشان گرفته اند ملاصدرا، فیض کاشانی، سنایی و مولوی است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تأثیر عقل‌گرایی اعتدالی غزالی بر سیر فلسفه و پیدایش آن در ملاصدرا
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 11 , زمستان 1401
    یکی از مسائل بنیادین در سیر تعالی انسان، کسب معرفت است. معرفت انسان، هر چه متعالی‌تر باشد می‌تواند نفس را به کمال ویژه‌اش نزدیک‌تر کند. همین امر مهم و اساسی اندیشمندان متعددی را به فکر واداشته است. به‌طوریکه در طول تاریخ متفکران شیوه‌های مختلفی را در این رابطه ارائه کرد چکیده کامل
    یکی از مسائل بنیادین در سیر تعالی انسان، کسب معرفت است. معرفت انسان، هر چه متعالی‌تر باشد می‌تواند نفس را به کمال ویژه‌اش نزدیک‌تر کند. همین امر مهم و اساسی اندیشمندان متعددی را به فکر واداشته است. به‌طوریکه در طول تاریخ متفکران شیوه‌های مختلفی را در این رابطه ارائه کرده‌اند. تفاوت اساسی این شیوه‌ها میزان بهره‌مندی از عقل یا ایمان (وحی) است. در نتیجه برخی از این شیوه‌ها اساس عقلی و برخی اساس ایمانی- وحیانی دارند. از جمله اثرگذارترین افراد در سیر این امر، امام محمد غزالی است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شیوه معرفتی غزالی بر سیر فلسفه به روش تحلیلی-توصیفی است. این تحقیق در پی یافتن پاسخ این سؤالات است که بیانات غزالی بر کدام شیوه معرفتی استوار است؟ شیوه ایشان چه تأثیراتی را بر سیر فلسفه به ویژه تفکرات ملاصدرا داشته است؟ برخورد غزالی با فلاسفه برداشت‌های متفاوتی را به همراه داشته است. به طوری که حتی برخی ایشان را فردی عقل ستیز می‌دانند. اما موضع دقیق ایشان جای بررسی جامع‌تر و واضح‌تری دارد. در حقیقت غزالی با بیاناتش شیوه جدید عقل‌گرایی اعتدالی را در میان اندیشمندان استوار کرد. این تأثیر را می‌توان در سیر عقل‌گرایی فلسفه و ظهور آن را به ویژه در ملاصدرا می‌توان یافت. به نحوی که ملاصدرا هم نظر با غزالی، عقل فلسفی را از ارائه نظر در همه زمینه‌ها قاصر دانسته و بهره‌مندی از وحی در کنار عقل را مطمئن‌ترین شیوه معرفتی می‌داند. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - بررسی فقهی حقوقی حضانت کودک از طرف مادر؛ چالش‌ها و راهکارها
    مطالعات میان رشته ای فقه , شماره 1 , سال 2 , بهار 1401
    حضانت کودک از سوی مادر از موضوعات مهمی است که همواره در فقه و حقوق محل بحث و اختلاف نظر بوده است. در این مقاله تلاش شده به بررسی چالش‌های فراروی حضانت کودک از سوی مادر پرداخته‌شده و حتی‌المقدور راهکارهای رفع این چالش‌ها ارائه گردد. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بود چکیده کامل
    حضانت کودک از سوی مادر از موضوعات مهمی است که همواره در فقه و حقوق محل بحث و اختلاف نظر بوده است. در این مقاله تلاش شده به بررسی چالش‌های فراروی حضانت کودک از سوی مادر پرداخته‌شده و حتی‌المقدور راهکارهای رفع این چالش‌ها ارائه گردد. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه‌ای استفاده‌شده است. یافته‌ها بر این امر دلالت دارد حضانت مادر با دو چالش مهم مواجه است؛ نخست؛ عدم ولایت مادر بر فرزند و دوم: اسقاط حق حضانت مادر در صورت ازدواج مجدد. منع ولایت مادر بر فرزند به‌طور مطلق پذیرفتنی نیست زیرا مادر نسبت به حفظ فرزند و اموال وی دلسوزتر و مهربان‌تر است، ضمن اینکه در عرف جامعه امروز و همچنین با توجه به توانایی زنان در اداره امور خانواده و بیرون از خانواده، ولایت مادر بر فرزند، پذیرفته‌شده است. در خصوص ازدواج مجدد نیز نمی‌توان یک سویه چنین شرایطی را صرفاً برای مادر قائل شد درحالی‌که برای مردان این محدودیت وجود ندارد و با ایجاد ترس در مادر، از ازدواج مجدد وی ممانعت به عمل آورد. به عنوان نتیجه‎گیری می‌توان گفت که از منظر فقهی، حکم ولایت قهری نه از احکام تعبدی بلکه از احکام عقلایی است. از طرفی با کوچک شدن خانواده در عصر حاضر و از طرفی بالا رفتن سطح تحصیلات و حضور اجتماعی زنان جعل ولایت قهری برای مادر و امکان ازدواج مجدد زنان، مهم‌ترین راهکار رفع چالش‌های موجود است. پرونده مقاله