فهرست مقالات مهدی بروجردی


  • مقاله

    1 - ارزیابی انتقادات سوزان هاک بر آراء ضد موجه‌سازی معرفت‌شناختی پوپر
    فلسفه تحلیلی , شماره 1 , سال 19 , تابستان 1401
    عقلانیت انتقادی به عنوان رهیافتی برای شیوه‌ی سلوک زیستی و مخصوصاً روشی در علم با نظر کارل پوپر طرح شد. اما آراء وی در زمینه طرد استقرا و موجه‌سازی با مخالفت سوزان هاک به عنوان فیلسوف منطق مواجه شده است. در این مقاله به ارزیابی هاک از آراء پوپر با عنوان نگاتیویسم منطقی خ چکیده کامل
    عقلانیت انتقادی به عنوان رهیافتی برای شیوه‌ی سلوک زیستی و مخصوصاً روشی در علم با نظر کارل پوپر طرح شد. اما آراء وی در زمینه طرد استقرا و موجه‌سازی با مخالفت سوزان هاک به عنوان فیلسوف منطق مواجه شده است. در این مقاله به ارزیابی هاک از آراء پوپر با عنوان نگاتیویسم منطقی خواهیم پرداخت و نشان می‌دهیم که هاک تمام تلاش خود را برای حفظ روش‌های موجه‌سازی با تعابیر و انحاء مختلفی، بیشتر زیر سایه‌ی استقرا، به کار می‌بندد. هم‌چنین نشان خواهیم داد که نقدهای هاک به پوپر به سبب تمایل وی به موجه‌سازی، دچار برخی خلط‌های روان‌شناختی و سمانتیکی با مباحث معرفت‌شناختی است. در پاسخ خواهیم دید که پوپر ارتباط عقلانیت با موجه‌سازی را نفی می‌کند و اساساً موجه‌سازی را ناممکن می‌داند و مدلی سه مرحله‌ای شامل طرح مسأله، یافتن راه‌حل‌های ابداعی برای مسأله پیش‌آمده و حذف برخی از آن‌ها را پیشنهاد می‌کند که در آن هیچ نیازی به موجه‌سازی و حمایت شواهد وجود ندارد. محصول اتخاذ چنین رهیافتی ارائه‌ی حدس‌ها و گمانه‌هایی خلاقانه خواهد بود که در عین پذیرش وجود حقیقتی ایده‌آل و واقعیتی خارج از ذهنمان، هیچ نسبتی از واقعیت یا صدق را برای فرضیه‌ها برقرار نمی‌کنیم و در نتیجه از مشکلات موجه‌سازی در امان خواهیم بود. به همین جهت همواره آمادگی برای نقادی راه‌حل‌های خود را داریم و درباره‌ی فرضیه‌ها و نظریه‌هایمان متواضعانه‌تر موضع‌گیری می‌کنیم. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - ضرورت بازنگری در معرفت‌شناسی پوپر در سایۀ تغییر نگرش او نسبت به داروینیسم
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 11 , تابستان 1401
    فهم ما از تغییرات فکری پوپر دربارۀ تکامل زیستی می‌تواند ما را در آشکارسازی برخی زوایای مغفول از نظام فکری وی یاری دهد. دعوی مقاله آن است که برخی از آراء پوپر در طول حیات فکری وی به‌تناسب رویکرد وی به تکامل، دچار دگرگونی‌هایی شده است. از امکان عدم به‌کارگیری صدق و کذب در چکیده کامل
    فهم ما از تغییرات فکری پوپر دربارۀ تکامل زیستی می‌تواند ما را در آشکارسازی برخی زوایای مغفول از نظام فکری وی یاری دهد. دعوی مقاله آن است که برخی از آراء پوپر در طول حیات فکری وی به‌تناسب رویکرد وی به تکامل، دچار دگرگونی‌هایی شده است. از امکان عدم به‌کارگیری صدق و کذب در آراء اولیه، تا تأکید بر موضوع صدق و حقیقت‌نمایی، و سرانجام گذار هر چه بیشتر از نگاه گزاره‌محور به سمت دیدگاه‌های تکاملیِ غیرگزاره‌ای، نمونه‌ای از این تغییرات فکری به شمار می‌آیند. در پوپر متأخر شاهد رجوع به دیدگاه تکاملی، البته با خوانشی خاص، هستیم. این تغییرات پیامدها و نتایجی را برای نظام فکری پوپر به‌خصوص در حوزۀ معرفت‌شناسی به بار می‌آورد. از سوی دیگر با توجه به آراء پوپر که در آن سازگاری به‌عنوان محور و نتیجه‌ای حاصل از یک فرایند حل مسأله معرفی می‌شود می‌توان نتیجه گرفت که تکامل زیستی محصول یک فرایند معرفتی است. مقاله دعوتی است به بازسازی نظام فلسفی پوپر در سایۀ فهم او از خوانش بدیع وی از تکامل؛ خوانشی که با برخی تحولات نوین در زیست‌شناسی تکاملی همنواست. پرونده مقاله