فهرست مقالات مهناز جوکاری


  • مقاله

    1 - بازنمایی اجتماعی کنش‌های گفتاری زنان (مورد مطالعه: رمان‌های هوشنگ مرادی کرمانی)
    فصلنامه زن و جامعه , شماره 1 , سال 9 , بهار 1397
        زبان تجلی‌گاه فرهنگ مردم یک جامعه است و بررسی آن می‌تواند زوایای پنهان فرهنگ جامعه را نمایان کند. بویژه در گفت‌وگوهای میان افراد که نمونه‌ی کامل و مشخصی از افکار و فرهنگ جوامع، در بافت زمانی و مکانی ویژه‌ای است. اینپژوهش نیزباتوجه‌ به اهمیت زبان در تع چکیده کامل
        زبان تجلی‌گاه فرهنگ مردم یک جامعه است و بررسی آن می‌تواند زوایای پنهان فرهنگ جامعه را نمایان کند. بویژه در گفت‌وگوهای میان افراد که نمونه‌ی کامل و مشخصی از افکار و فرهنگ جوامع، در بافت زمانی و مکانی ویژه‌ای است. اینپژوهش نیزباتوجه‌ به اهمیت زبان در تعاملات اجتماعی و باتوجه ‌به نقش محوری زنان در شکل‌گیری خانواده و اجتماع، قدم در عرصه‌ گفتار نهاده تا کنش‌های گفتاری زنان را در داستان‌های هوشنگ مرادی کرمانی بررسی کند. این بررسی با استفاده از دیدگاه و روش جان سرل[1] انجام گرفته است. سرل کنش‌های گفتاری را در پنج دسته‌ اظهاری، ترغیبی، عاطفی، اعلامی و تعهدی تقسیم کرده است و برای تعیین هریک به بررسی بافت موقعیتی گفتار، اعم از زمان و مکان و جایگاه افراد، تأکید داشته است. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان دادند که زنان به‌دلیل نداشتن قدرت در جوامع روستایی، بیش‌تر از کنش‌های گفتاری ترغیبی استفاده می‌کنند و کنش‌‌های اظهاری و عاطفی بکار برده شده‌ نیز بیش‌تر در راستای ترغیب مخاطب هستند تا بدین‌وسیله به‌ گونه غیرمستقیم دیگران (بویژه مردان و شوهران) را برای رسیدن به خواسته‌های خود ترغیب و تشویق کنند. هم‌چنین، از کنش‌های اعلامی و تعهدی که نیاز به کنشگری مستقیم فرد دارد، کم‌تر استفاده شده است.
    [1]- John Searle پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بازنمایی شخصیت زن در رمان قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران مورد مطالعه: رمان «سووشون» و رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»
    فصلنامه زن و جامعه , شماره 2 , سال 10 , تابستان 1398
    تغییر، مساله‌ای بنیادی در جامعه‌شناسی است که زنان در دوران کنونی نقش مهمی را در آن بازی می‌کنند. می­توان گفت یکی از زمینه‌های اصلی نمود تغییرات، بستر ادبی جامعه است و بدین لحاظ بررسی رابطه­ی بین ادبیات و جامعه و به ویژه بازنمایی متون ادبی در علوم اجتماعی سبقه&sh چکیده کامل
    تغییر، مساله‌ای بنیادی در جامعه‌شناسی است که زنان در دوران کنونی نقش مهمی را در آن بازی می‌کنند. می­توان گفت یکی از زمینه‌های اصلی نمود تغییرات، بستر ادبی جامعه است و بدین لحاظ بررسی رابطه­ی بین ادبیات و جامعه و به ویژه بازنمایی متون ادبی در علوم اجتماعی سبقه­ی تاریخی دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی و تکنیک می‌مه‌سیس[1]به دنبال پاسخ به این سؤال برآمده که شخصیت و جایگاه زن در برهم کنش با زیست جهان خود چگونه در رمان‌های دو دوره­ی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بازنمایی شده است. بدین منظور دو رمان «سووشون» و «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» را به عنوان نمونه­ی مورد مطالعه انتخاب شدند. نتایج حاکی از آن بود که رمان «سووشون» بیانگر نگاه مکتب فمنیست روانکاوانه متعلق به موج دوم نظریات فمنیستی است که در آن، خانواده و روابط درونی آن به عنوان عامل اصلی وضعیت نابرابر میان زنان و مردان برجسته می‌شود. اما رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» تصویرگر زمینه‌های فرهنگی و ارزشی انقلاب‌اسلامی است که بر وجود خانواده و تفکیک نقش‌های زنانه و مردانه به عنوان حافظ نظم و کیان خانواده و جامعه تأکید دارد.



    [1] Mimesis پرونده مقاله