مقدمه و هدف: از روشهای متداول استفاده از آبهای زیرزمینی بهرهبرداری از قنات و حفر چاهها است. همهساله سطح آب زیرزمینی به علت برداشت بیرویه چاهها بیشازحد مجاز پایین میرود دبی آنها به میزان زیادی کاهش مییابد. محدوده مطالعاتی خاش ازجمله مناطقی است که بیلان آب زیرزمینی در آن منفی میباشد و بهعنوان منبع اصلی تأمین نیاز آبی در منطقه محسوب میشود. با توجه به این موضوع یکی از راهحلهای تأمین نیاز آبی و دستیابی به دبی اولیه، کفشکنی چاهها است. در این تحقیق عمق بهینه چاهها از سال 2014 تا 2044 طوری تعیین گردید که تا سال هدف نیازی به کف شکنی مجدد چاهها وجود نداشته باشد.
مواد و روشها: در بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر این کاهش دبی، دادههای بارندگی منطقه با استفاده از مدل LARS-WG و تحت مدل MPEH5 و سناریوی A1B تولید شد و با R
2، 94/0 توانایی آن مورد تأیید قرار گرفت. درنهایت 8 سناریو در مدل WEAP تعریف و شرایط منطقه تحت آنها شبیهسازی و عمق بهینه کف شکنی برای سه چاه، محاسبه گردید. نتایج نشان داد که با ادامه شرایط موجود تا سال 2044، 88/54 درصد از آب ذخیرهشده در آبخوان خالی میشود و متوسط سطح آب زیرزمینی 67/13 متر افت میکند.
یافتهها: سناریوی S8 با بیشترین تاثیرپذیری صرفه جویی در بخش کشاورزی و کاهش سطح زیر کشت موثرثرین سناریو درکاهش آب ذخیرهشده آبخوان در سال 2036 به میزان 65/10 درصد حجم اولیه است و در آن متوسط سطح آب زیرزمینی در افق زمانی موردمطالعه 67/1 متر افت مییابد و نسبت به سایر سناریوهای مدیریتی در بخش مصارف شرب وضعیت مطلوبتری را به منطقه خواهد داد. این امر، نشانه تاثیر زیاد آب کشاورزی در برنامهریزی برای منابع آب خواهد بود. همچنین، میانگین دبیها ثابت است ولی هزینهها افزایش مییابد درنتیجه دبی تأثیری بر کاهش یا افزایش هزینهها ندارد. بنابراین عمق کف شکنی و هد پمپها تنها عواملی هستند که تأثیر بیشتری بر تغییرات هزینهها خواهند داشت.
پرونده مقاله