فهرست مقالات سمیرا مدهنی


  • مقاله

    1 - توسعه و ارائه ی الگوی آموزش مهارت های اجتماعی دانش آموزان ششم ابتدایی به روش سناریونویسی
    دوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , شماره 1 , سال 14 , زمستان 1402
    مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش توسعه و ارائه ی الگوی آموزش مهارت های اجتماعی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی به روش سناریونویسی بود. اگر چه تلاش هایی در زمینه ی تدوین الگوهای آموزش مهارت های اجتماعی انجام شده است اما به نظر می رسد تاکنون الگویی نسبتاً جامع و معتبر با چکیده کامل
    مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش توسعه و ارائه ی الگوی آموزش مهارت های اجتماعی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی به روش سناریونویسی بود. اگر چه تلاش هایی در زمینه ی تدوین الگوهای آموزش مهارت های اجتماعی انجام شده است اما به نظر می رسد تاکنون الگویی نسبتاً جامع و معتبر با روش بدیع سناریونویسی که بتواند راهنمای عمل معلمان در کلاس باشد، ارائه نشده است.

    روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و در زمره ی پژوهش کیفی می باشد و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا در مرحله ی اول بر مبنای فرایند سه سویه سازی (مبانی نظری، پژوهش های پیشین و مطالعات و تجارب زیسته ی پژوهشگر) یک الگوی مفهومی استخراج گردید و پس از انجام کدگذاری باز و محوری، در مرحله ی دوم محتوای مورد نظر از منظر این الگو به کمک ده سرگروه آموزشی خبره و صاحب نظر، بررسی و ارائه شد.

    یافته ها: محتوای استخراج شده بر اساس این الگو به روش سناریونویسی تدوین شد. بر اساس روش سناریونویسی در ارائه ی محتوا، مهارت های اجتماعی مورد نظر در این الگو، نهایتاً به دو دسته ی مهارت های منشی و مهارت های روشی تقسیم بندی شدند.

    بحث و نتیجه گیری: نخستین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که محتوای کتاب مطالعات اجتماعی که اصلی ترین درسی است که به آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان می پردازد، بیشتر به مفاهیم دانشی و شناختی پرداخته است و کمتر به بعد مهارتی در این کتاب توجه شده است؛ پس از استخراج الگوی مفهومی در مرحله اول و پس از انجام کدگذاری باز و محوری، الگو توسط ده سرگروه آموزشی خبره و صاحب نظر پایه ششم ابتدایی بررسی و ارائه شد و سپس مؤلفه های محتوای طراحی شده بر اساس الگوی اولیه به روش سناریونویسی استخراج گردید. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - کاربست تخصص های علوم رفتاری در خلق فرصت های تجاری سازی دانش: رویکرد میان رشته ای
    دوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , شماره 1 , سال 13 , بهار 1401
    امروزه دانشگاه‎ها علاوه بر پژوهش و آموزش، به ایفای نقش در جهت مأموریت جدید مشارکت در توسعه اقتصادی جامعه نیز می‎پردازند. در واقع گسترش تجاری‌سازی پژوهش‌های دانشگاهی، دروازه‌ای جدید به پیشرفت‌های علمی منجر شده است  این در حالی است که  می بایست مطالعات م چکیده کامل
    امروزه دانشگاه‎ها علاوه بر پژوهش و آموزش، به ایفای نقش در جهت مأموریت جدید مشارکت در توسعه اقتصادی جامعه نیز می‎پردازند. در واقع گسترش تجاری‌سازی پژوهش‌های دانشگاهی، دروازه‌ای جدید به پیشرفت‌های علمی منجر شده است  این در حالی است که  می بایست مطالعات میان رشته ای از سوی محققان و نهاد های پژوهشی مورد توجه قرار گیرد. زیرا افراط در تخصصی شدن پژوهشگر و از دست دادن  ارتباط و همبستگی میان موضوع مطالعه یک رشته با موضوعات سایر رشته ها و جهان پیرامونی، رشته های دانشگاهی را از کارکرد اصلیشان خارج می کند. در همین خصوص فارغ التحصیلان و متخصصان حوزه علوم رفتاری می توانند به عنوان یک نقطه اتصال زمینه هم اندیشی، همگرایی، همکاری و هم افزایی با فارغ التحصیلان سایر رشته های دانشگاهی را فراهم سازند. در واقع آنها می توانند به ایفای نقش جدیدی درجهت مشارکت در توسعه فرآیند های تجاری سازی دانش  وگسترش اقتصاد دانایی محور بپردازند. هدف اصلی این پژوهش، کاوش و ارایه مدلی جهت خلق فرصت های تجاری سازی دانش با رویکرد ظرفیت سازی میان رشته ای با کنشگری فعال و استفاده از دانش تخصصی فارغ التحصیلان حوزه علوم رفتاری بود. رویکرد مطالعه، کیفی بود. یافته های مطالعه نشان داد، شش نوع مضامین سازمان دهنده و به تعداد 25 مضمون پایه شناسایی و شبکه مضامین استخراج گردید. بر اساس نتایج پژوهش، تجاری سازی دانش با رویکرد ظرفیت سازی میان رشته ای با نقش آفرینی متخصصان علوم رفتاری دارای ابعادی همچون ره آفرینی، ایده آفرینی، نیاز آفرینی، هم آفرینی و فرصت آفرینی، به عنوان مضامین سازمان دهنده دارد که هریک از این موارد نیز دارای ابعادی به عنوان مضامین پایه هستند. از 15 روز مکمل دهی دارچین استفاده کرد. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - طراحی و اعتباریابی مقیاس رهبری فضیلت محور در آموزش عالی ایران
    دوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , شماره 1 , سال 12 , پاییز 1400
    مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش طراحی و اعتباریابی مقیاس رهبری فضیلت محور در آموزش عالی ایران بود. تا­کنون تلاش­های وسیعی در این رابطه انجام گرفته است، اما به نظر می­رسد تا امروز مقیاسی جامع و معتبر، که بتواند از اعتبار لازم برخوردار باش چکیده کامل
    مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش طراحی و اعتباریابی مقیاس رهبری فضیلت محور در آموزش عالی ایران بود. تا­کنون تلاش­های وسیعی در این رابطه انجام گرفته است، اما به نظر می­رسد تا امروز مقیاسی جامع و معتبر، که بتواند از اعتبار لازم برخوردار باشد، و از نظر عملی راهنمای مدیران و اعضای هیات علمی در فعالیت­های حرفه­ای باشد، ارائه نشده است.  روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی - همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را همه اعضای هیات علمی شاغل در دانشگاه‌ شیراز، دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه خلیج فارس بوشهر تشکیل می‌دادند. تعداد نمونه‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی نسبتی چند مرحله‌ای در مجموع 370 نمونه انتخاب گردید. جمع‌آوری داده‌ها براساس پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت صورت گرفت. این پرسشنامه بر اساس مطالعات نظری و پیشینه پژوهشی در قالب 53 گویه تدوین گردید. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید صاحب نظران قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمد. یافته ها: پس از تحلیل عامل، یافته ها بیانگر این بود که مولفه شخصیتی دارای بالاترین بار عاملی 892/0 و سپس  مولفه مهارتی 873/0 و  مولفه سازمانی 776/0 قرار گرفتند. با توجه به شاخصRMSEA   الگو از برازش مناسب برخوردار است.  نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مولفه­های شخصیتی شامل عوامل اخلاقی، فکری، اجتماعی، عقلانی و عاطفی، مولفه­های مهارتی شامل فنی، انسانی و ادراکی، مولفه­های سازمانی شامل برنامه­ریزی، ساختار، تصمیم­گیری، ارتباطات و فرهنگ سازمانی برای رهبران فضیلت محور در آموزش عالی مورد تاکید است. مولفه های اخلاقی شناسایی شده می تواند در فرآیند انتخاب و انتصاب و ارزیابی عملکرد مدیران آموزش عالی کاربرد داشته باشد. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - بررسی تأثیر عوامل فردی بر خلاقیت مدیران مدارس متوسطه نواحی چهارگانه شهر شیراز
    دوماهنامه علمی - پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی , شماره 1 , سال 2 , بهار 1390
    هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل فردی بر خلاقیت مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز بود. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری تمامی‌مدیران دبیرستانهای دولتی(195 نفر) بودند که در سال 1388 در شهر شیراز در مدارس متوسطه مشغول فعالیت بودند. نمونه شامل 130 نفر چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل فردی بر خلاقیت مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز بود. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری تمامی‌مدیران دبیرستانهای دولتی(195 نفر) بودند که در سال 1388 در شهر شیراز در مدارس متوسطه مشغول فعالیت بودند. نمونه شامل 130 نفر از افراد جامعه بود که به روش تصادفی خوشه‌ای سهمیه‌ای از جامعه انتخاب شد. حجم نمونه به‌وسیله فرمول کوکران برآورد گردید. ابزارهای به کارگرفته شده دراین پژوهش، پرسشنامه خلاقیت رندسیپ و پرسشنامه عوامل فردی مؤثر بر خلاقیت بود. قبل از اجرا روایی و پایایی ابزارهای پژوهش بررسی و اعتبار ابزارها محرز شد. به منظور بررسی سوالات پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می‌دهد عوامل فردی بر خلاقیت مدیران مدارس مؤثر بوده و پیش‌بینی کننده‌ی معنی‌دار خلاقیت مدیران می‌باشند. ویژگی‌های شخصیتی، سبک شناختی، سبک تفکر و دانش، از جمله عوامل فردی مؤثر بر خلاقیت هستند. همچنین تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل نشان می‌دهد مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز از خلاقیت نسبتاً پایینی برخوردار هستند.   پرونده مقاله