فهرست مقالات حلیمه دیلمی نژاد


  • مقاله

    1 - کاربرد عشق در قرآن و اندیشه‌های مولانا و هگل بر اساس رویکرد بینامتنیت
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , شماره 5 , سال 11 , زمستان 1398
    تحلیل با رویکرد بینامتنیت ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می‌کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسة کاربرد عشق از منظر مولانا و هگل با تکیه بر قران است. عشق موضوعی است که از دیرباز فلاسفه، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیده‌اند و یکی از مهم‌ترین موضوعاتی اس چکیده کامل
    تحلیل با رویکرد بینامتنیت ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می‌کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسة کاربرد عشق از منظر مولانا و هگل با تکیه بر قران است. عشق موضوعی است که از دیرباز فلاسفه، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیده‌اند و یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که همة عرفا و فلاسفه بدان نظر داشته و درباره‌اش سخن گفته‌اند. آنان عشق را جان و اساس عالم می‌دانند که به واسطة آن همة موجودات از ادنی تا اعلی در جنبش و به‌سوی سرمنشأ عشق، یعنی ذات حق‌تعالی درحرکت‌اند. مولانا و هگل دو متفکّر برجسته از دو برهة زمانی بسیار دور از هم هستند که به بیان جنبه‌های مختلف عشق پرداخته‌اند و در آثار و نوشته‌هایشان عشق، نقشی محوری دارد. پرسش اصلی این جستار این است که بارزترین وجوه مشترک میان عشق درسروده‌های مولانا و آثار هگل کدام است؟ در این پژوهش با رهیافتی توصیفی – تحلیلی ابتدا به توضیح و تبیین عشق و سپس به شرح مصادیق بارز آن با استناد به آیات قران، از مثنوی و آثار هگل می‌پردازد. در نهایت این نتیجه حاصل شد که آنچه در مسیر دانندگی و تکامل روح انسانی با تکیه بر عشق خالصانه صورت می‌گیرد، مهم‌ترین نکته در اشتراک نظر این دو اندیشمند است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - شیوۀ تأویل عاشقانة مولانا از آیات قران و بررسی آن در قصه‌های قرآنی
    مطالعات زبان و ادبیات غنایی , شماره 4 , سال 10 , پاییز 1399
    مولوی از بزرگ‌ترین عارفان داستان‌پرداز ادب فارسی است که به‌قصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستان‌سرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستان‌های قرآن‌که در مثنوی مورد استفادة مولوی قرار گرفته است، شخصیت‌ها و چهره‌های قرآنی خصوصاً پیامبران می‌باشند. مو چکیده کامل
    مولوی از بزرگ‌ترین عارفان داستان‌پرداز ادب فارسی است که به‌قصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستان‌سرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستان‌های قرآن‌که در مثنوی مورد استفادة مولوی قرار گرفته است، شخصیت‌ها و چهره‌های قرآنی خصوصاً پیامبران می‌باشند. مولانا در مثنوی از بسیاری آیات قرآن بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قرآن کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانة آن‌ها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و به‌خصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن به‌کاربرده می‌شود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولاناست به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قرآن کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قرآن کریم در مثنوی شیوه‌ای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون می‌آورد؛ ولی ظاهر را نفی نمی‌کند. یکی از مهم‌ترین شرایط تأویل از نگاه او، تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیة نفس را ضروری می‌کند و نتیجة آن است؛ به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند. پرونده مقاله