کارکنان دانشی مهمترین دارایی شرکتهای دانشبنیان هستند. برای ترغیب آنان جهت ماندن در این شرکتها باید دست به اقداماتی زد که مسلماً فعالیتهای مدیریت استعداد، بخش مهمی از این اقدامات بهشمار میآید. بر همین اساس، هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شر چکیده کامل
کارکنان دانشی مهمترین دارایی شرکتهای دانشبنیان هستند. برای ترغیب آنان جهت ماندن در این شرکتها باید دست به اقداماتی زد که مسلماً فعالیتهای مدیریت استعداد، بخش مهمی از این اقدامات بهشمار میآید. بر همین اساس، هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت استعداد در شرکتهای دانشبنیان با تأکید بر ماندگاری کارکنان دانشی است. بدین منظور پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی و کتابخانهای اولیه، عوامل و مؤلفههای مربوط از طریق روش دلفی و توسط پرسشنامهای محققساخته به نظر خبرگان رسید و پس از اخذ نظرات اصلاحی کیفی و کمّی از سوی ایشان بر اساس روشهای آماری مربوط تحلیل و درنهایت تناسب مدل، مؤلفهها و ترکیب عوامل به اجماع آنان رسید. جامعه مورد مطالعه در این بخش شامل 33 نفر از خبرگان دانشگاهی و حرفهای آشنا با موضوع است که بهصورت غیراحتمالی و قضاوتی انتخاب شدند. سپس برای آزمون مدل پرسشنامهای محققساخته در بین 295 نفر از مدیران و کارشناسان شرکتهای دانشبنیان مستقر در استانهای جنوب شرق کشور که به روش خوشهای تصادفی انتخاب شدند، توزیع گردید و تجزیهوتحلیل دادههای بهدستآمده در این بخش نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی توسط نرمافزار Smart PLS 3 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که چهار دسته عوامل محیطی، سازمانی، فردی و شغلی بر مدیریت استعداد در شرکتهای دانشبنیان جهت ماندگاری کارکنان دانشی مؤثر میباشند که از این میان، عوامل سازمانی با ضریب تأثیر 7/68، بیشترین اثرگذاری را بر مدیریت استعداد در شرکتهای دانشبنیان جهت ماندگاری کارکنان دانشی دارند.
پرونده مقاله
تحقیقات حقوقی بین المللی
,
شماره63,سال
17
,
بهار
1403
زمینهوهدف:«شرط مارتنس»که ریشه در اندیشههای مکتبحقوقطبیعی دارد و تجلی آن درمنابع حقوقبینالمللبشردوستانه بهویژه در ماده 3 مشترک بروز و ظهور نموده، به حَسَب عناصر مُقَوِّم مندرج در این اعلامیه، یعنی«اصولانسانیت و احکام وجدان عمومی»(opinio juris)، امروزه از جایگ چکیده کامل
زمینهوهدف:«شرط مارتنس»که ریشه در اندیشههای مکتبحقوقطبیعی دارد و تجلی آن درمنابع حقوقبینالمللبشردوستانه بهویژه در ماده 3 مشترک بروز و ظهور نموده، به حَسَب عناصر مُقَوِّم مندرج در این اعلامیه، یعنی«اصولانسانیت و احکام وجدان عمومی»(opinio juris)، امروزه از جایگاهخاصی در شکلگیری قواعدحقوقبینالمللعرفی برخوردار است.بخش چشمگیری از قواعد حقوقبشردوستانه را قواعد حاکم بر کاربرد ابزارها و روشهای جنگی تشکیل میدهند که مطابق حقوق بینالمللبشردوستانه، حقدولتها در انتخاب و استفاده از ابزارها و روشهای جنگی، نامحدود نیست و از طرفی یکی از چالشهای پیش روی جامعه بشریت که در سالهای اخیر نگرانیهای بشری و زیستمحیطی فراوانی را بوجود آورده، خلأ قاعده در خصوص تولید و استفاده از ابزارهای نوین جنگیخودکار است که در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سئوال هستیمکه«شرط مارتنس»در قبال تحدید بکارگیری این چالش برای ساختقاعده چه نقشی دارد.
روش: این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی بر پایه مطالعات اسنادی با ابزار فیشبرداری، مورد تدقیق، تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
نتایج:باتوجه به آثار متعدد متأثر از«شرط مارتنس» و درج اصول شرط در مقدمه پیشنویس کنوانسیون تسلیحات خودکار2023، نتایج حاکی از آن دارد که دولتها میتوانند اصول این اعلامیه را به عنوان سازوکاری برای خلق قاعده در حقوق بین الملل عرفی قلمداد نمایند.چرا که تا رسیدن جامعه جهانی به یک هدف مشترک برای ایجاد قاعدهعرفی الزامآورعامالشمول، موضوع باور الزام حقوقی(opinio juris) به اصول کلی حقوق بشردوستانه، ابتدائاً باید در باور دولتها شکل بگیرد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد