مطالعات توسعه اجتماعی ایران
,
شماره5,سال
0
,
زمستان
1386
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و ارائه مدل مناسب و در راستای ارتقاء وضع موجود انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها کیفی و از نظر شیوه پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) بوده است. مشارکت چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و ارائه مدل مناسب و در راستای ارتقاء وضع موجود انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها کیفی و از نظر شیوه پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) بوده است. مشارکتکنندگان در این پژوهش بر اساس قاعده و اصل اشباع نظری شامل 20 نفر از افراد صاحبنظر و خبرگان در دسترس در حوزه برندسازی فرهنگی صنعت فیلم است که با روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختارمند بود. دادهها با استفاده از نرمافزار مکس کیودا نسخه 2020 ، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. اعتبار دادهها با استفاده از روش تاییدپذیری توسط مشارکتکنندگان صورت پذیرفت. بر اساس یافتههای پژوهش، ابعاد و مؤلفههای الگوی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران در 6 طبقه شامل بُعد پدیدۀ مرکزی (برند شدن)، بُعد شرایط علّی (ماموریت برند)، بُعد شرایط زمینهای (محیط)، بُعد شرایط میانجی(ارتباطات)، بُعد راهبردها (منزلت یابی) و بُعد پیامد و نتایج (وفاداری به برند) شناسایی شد. به عنوان نتیجه تحقیق می توان گفت که ارائه مدل مناسب و فراهم آوردن شرایط توسعه برند می تواند اثربخشی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران توسط سیاست گذاران حوزه رسانه کشور را بهبود بخشد. علاوه بر آن، نتایج حاصله از تحقیق نشان دادکه برندسازی فرهنگی در صورتی که مورد توجه و سرمایه گذاری قرار گیرد می تواند صنعت سینمای ایران را به جایگاه ارزشمندی برساند.
پرونده مقاله
مطالعات توسعه اجتماعی ایران
,
شماره1,سال
13
,
بهار
1400
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و ارائه مدل مناسب و در راستای ارتقاء وضع موجود انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها کیفی و از نظر شیوه پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) بوده است. مشارکت چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و ارائه مدل مناسب و در راستای ارتقاء وضع موجود انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها کیفی و از نظر شیوه پژوهش بر اساس نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) بوده است. مشارکتکنندگان در این پژوهش بر اساس قاعده و اصل اشباع نظری شامل 20 نفر از افراد صاحبنظر و خبرگان در دسترس در حوزه برندسازی فرهنگی صنعت فیلم است که با روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختارمند بود. دادهها با استفاده از نرمافزار مکس کیودا نسخه 2020 ، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. اعتبار دادهها با استفاده از روش تاییدپذیری توسط مشارکتکنندگان صورت پذیرفت. بر اساس یافتههای پژوهش، ابعاد و مؤلفههای الگوی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران در 6 طبقه شامل بُعد پدیدۀ مرکزی (برند شدن)، بُعد شرایط علّی (ماموریت برند)، بُعد شرایط زمینهای (محیط)، بُعد شرایط میانجی(ارتباطات)، بُعد راهبردها (منزلت یابی) و بُعد پیامد و نتایج (وفاداری به برند) شناسایی شد. به عنوان نتیجه تحقیق می توان گفت که ارائه مدل مناسب و فراهم آوردن شرایط توسعه برند می تواند اثربخشی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران توسط سیاست گذاران حوزه رسانه کشور را بهبود بخشد. علاوه بر آن، نتایج حاصله از تحقیق نشان دادکه برندسازی فرهنگی در صورتی که مورد توجه و سرمایه گذاری قرار گیرد می تواند صنعت سینمای ایران را به جایگاه ارزشمندی برساند.
پرونده مقاله
مطالعات رفتاری در مدیریت
,
شماره1,سال
12
,
بهار
1400
تحقیق حاضر با موضوع طراحی الگوی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و باهدف بررسی طراحی برای اینکه بتوان صنعت سینمای ایران را به یک برند موفق تبدیل کرد، محیا شده است. نخستین موضوعی که در حوزه برندسازی درایجاد برند موفق باید در نظر گرفت، ایجاد تفاوت و تمایز است و بهترین چکیده کامل
تحقیق حاضر با موضوع طراحی الگوی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و باهدف بررسی طراحی برای اینکه بتوان صنعت سینمای ایران را به یک برند موفق تبدیل کرد، محیا شده است. نخستین موضوعی که در حوزه برندسازی درایجاد برند موفق باید در نظر گرفت، ایجاد تفاوت و تمایز است و بهترین راهبرد برای ایجاد یک برند قدرتمند، ایجاد درکی متفاوت از مفهوم برند موفق است و اینکه به برندسازی بهعنوان یک سرمایهگذاری نگاه شود، نه بهمنزله یک هزینه. روش تحقیق برحسب هدف از نوع داده بنیاد است، زیرا پژوهش، در پی یافتن راهحلی بومی برای برندسازی فرهنگی صنعت فیلم ایران است. همچنین این پژوهش ازنظر زمان پیمایشی و بر اساس نوع داده کمی ـ کیفی (ترکیبی) است که نحوه اجرای این پژوهش بهصورت تجربی است و محقق از طریق مصاحبه و پرسشنامه (پرسشنامه محقق ساخته شامل 38 گویه) به گردآوری و تحلیل دادهها پرداخت. جامعهی آماری شامل دانشجویان و اساتید حوزهی فیلم و سینما در کشور ایران بود. روش نمونهگیری در بخش کیفی بهصورت نمونهگیری هدفمند و به شیوهی گلوله برفی و در بخش کمّی نیز به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده بود. تعداد نمونه در بخش کیفی 20 نفر از خبرگان و صاحبنظران در حوزه برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم و در بخش کمی، تعداد نمونه 200 نفر از دانشجویان و اساتید حوزه فیلم و سینما بودند. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد؛ برندسازی فرهنگی درصورتیکه موردتوجه و سرمایهگذاری قرار گیرد میتواند صنعت سینمای ایران را به جایگاه ارزشمندی برساند، بنابراین دغدغه اصلی تحقیق این است که مفاهیم برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران و شرایط عالی برندسازی فرهنگی در صنعت فیلم ایران را مورد بررسی قرار دهد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد