روند اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران و رفع این تحریم ها با توافق هسته ای ، عوامل و متغیرهای متعددی را عمل فعال ساخت. به طور مشخص ، صنعت نفت ایران ، یکی از دو هدف اصلی تحریم های اقتصادی قرار داشت و به طور طبیعی در فضای رفع تحریم ها نیز ، صنعت نفت پیشرو در این شرایط بو چکیده کامل
روند اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران و رفع این تحریم ها با توافق هسته ای ، عوامل و متغیرهای متعددی را عمل فعال ساخت. به طور مشخص ، صنعت نفت ایران ، یکی از دو هدف اصلی تحریم های اقتصادی قرار داشت و به طور طبیعی در فضای رفع تحریم ها نیز ، صنعت نفت پیشرو در این شرایط بود . در عین حال ، در هر دو مقطع ، یکی از متغیرهای موثر بر تحریم های اقتصادی و به طور خاص تحریم های نفتی، نقش آفرینی رسانه های گروهی بین المللی است. جریان رسانه ای غالب بین المللی در دوره تحریم ، نقش فعالی در موفقیت تحریم ها در اشکال مختلف داشت . در دوره پسا تحریم نیز ، عملکرد این رسانه ها در نحوه فضاسازی جهت اجرای مفاد توافق برجام به خصوص در قبال رفع تحریم صنعت نفت قابل بررسی است. در این راستا موضع سه رسانهی مطرح بینالمللی؛ شامل رویترز، بلومبرگ و فاینانشیالتایمز؛ در قبال تحریم صنعت نفت ایران در مقاطع قبل از برجام و بعد از برجام مورد تدقیق قرار گرفته است. بدین منظور طی مقطع زمانی از ابتدای سال 2012 تا انتهای سهماههی اول 2016 محتواهای رسانهای این سه مرجع خبری مورد تدقیق قرار گرفت بعد از بررسیهای مفصل در نهایت نتیجه این بود که دو رسانهی رویترز و بلومبرگ در دو مقطع قبل از برجام و بعد از برجام نسبت به تحولات وصنعت نفت و تحریمهایی که این صنعت را نشانه رفتهاند.
پرونده مقاله
این پژوهش بر اساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه، نظامهای معنایی دو گفتمان رسمی/دولتی و محافظهکاری و پیکارهای گفتمانی آنها پیرامون برجام و فرآیندهای حاشیهرانی و برجستهسازی گفتمان رسانهای آنها را از طریق دو قطبیسازی آشکار ساخته است. محتواهای شش رسانه برای هر گفتمان چکیده کامل
این پژوهش بر اساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه، نظامهای معنایی دو گفتمان رسمی/دولتی و محافظهکاری و پیکارهای گفتمانی آنها پیرامون برجام و فرآیندهای حاشیهرانی و برجستهسازی گفتمان رسانهای آنها را از طریق دو قطبیسازی آشکار ساخته است. محتواهای شش رسانه برای هر گفتمان در دورهی 1394 لغایت 14 آبان 1397 در دو سطح خرد و کلان بررسی شد. در سطوح کلان، بر مبنای نظریهی گفتمان و در سطوح خرد تحلیل متن بر اساس دو قطبیها به مثابهی سامانهی نشانگانی مجزا صورت گرفت. تعداد 7 دوگانه (دو قطبی) در دو گفتمان رسانهای این پژوهش شناسایی شد. مفصلبندی گفتمانها در متون رسانهای معطوف به بازنمایی دو قطبی از برجستهسازی خود و حاشیهرانی دیگری همراه است. گفتمان رسمی/دولتی وقتهی رفع تحریمها و دوگانههای توافق خوب/توافق بد و شفافیت/رانت را به میدان میآورد. گفتمان محافظهکاری نیز وقتههای ایدئولوژیک تعریف کرده و دالهای مرکزی خود را معطوف غیریتسازی میکند تا سیطرهی هژمونیک دوگانههای گفتمان رقیب در قالب تعامل سازنده و دوگانهی تعامل/تقابل را بشکند. گفتمان رسمی/دولتی از طریق دالهای تهی قصد دارد نظام معنایی گفتمان خود را مفصلبندی کند. هر دو گفتمان دالهای موجود حوزهی گفتمانگونگی رقیب را با هدف ایجاد دو قطبی استخدام کردهاند. بعد از تهدید برجام، هر دو گفتمان دالهای شناور را به خدمت گرفتهاند.
پرونده مقاله
صنعت نفت ایران یکی از اهداف اصلی تحریمهای اقتصادی هوشمند قرار داشت و طبعاً در فضای رفع تحریمها و سپس پسابرجام نیز، این صنعت نقش پیشران اقتصاد ایران را عهدهدار بود. یکی از متغیرهای مؤثر بر تحریمهای اقتصادی و به طور خاص تحریمهای نفتی، نقشآفرینی رسانههای گروهی بین چکیده کامل
صنعت نفت ایران یکی از اهداف اصلی تحریمهای اقتصادی هوشمند قرار داشت و طبعاً در فضای رفع تحریمها و سپس پسابرجام نیز، این صنعت نقش پیشران اقتصاد ایران را عهدهدار بود. یکی از متغیرهای مؤثر بر تحریمهای اقتصادی و به طور خاص تحریمهای نفتی، نقشآفرینی رسانههای گروهی بینالمللی است. جریان رسانهای غالب بینالمللی در دوره تحریم، نقش فعالی در موفقیت تحریمها در اشکال مختلف داشت. در دوره پساتحریم نیز عملکرد این رسانهها در نحوهٔ فضاسازی جهت اجرای مفاد توافق برجام بهخصوص در قبال رفع تحریم صنعت نفت قابلتوجه است. در این راستا موضع سه رسانهٔ مطرح بینالمللی؛ شامل رویترز، بلومبرگ و فاینانشیالتایمز؛ در قبال تحریم صنعت نفت ایران در مقاطع قبل از برجام و بعد از برجام مورد تحقیق قرارگرفته است. در مقالهٔ حاضر، محتوای رسانهای سه مرجع خبری مورداشاره طی مقطع زمانی از ابتدای سال 2012 (مقارن آغاز سلسله تحریمهای هوشمند)، لغایت انتهای سهماههٔ اول 2016 (مقطع اجرایی شدن برجام)، موردبررسی قرار گرفت. یافتهٔ اصلی مقاله بر مبنای نظریههای ارتباطات جمعی و بهطور خاص نظریهٔ برجستهسازی و بازنمایی رسانهای و همچنین بررسی انواع تکنیکهای پوشش خبری و ماساژ پیام، بر این پایه استوار است که دو رسانهٔ رویترز و بلومبرگ در دو مقطع قبل از برجام و بعد از برجام نسبت به تحولات صنعت نفت و تحریمهایی که این صنعت را نشانه رفتهاند، دچار تغییر موضع شدهاند. بدین معنا که سوگیری پیام خود را از تاکتیکهای پوشش خبری دارای بار منفی؛ بهتدریج بهسوی تاکتیکهای دارای بار مثبت و حمایتیتر سوق دادهاند؛ اما فاینانشیالتایمز با استناد به شواهد و محتواهای منتشره در این رسانه، رویکردهای بیاعتنایی و بیتوجهی و حاکی از فضای تردید و ناکارآمدی اقتصاد ایران را در مقطع بعد از برجام نیز ادامه داده و عملاً تغییری در مواضع خود در مقاطع برجام و پسابرجام ایجاد نکرده است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد