فهرست مقالات حامد صافی


  • مقاله

    1 - جستاری در شیوۀ استفادۀ فردوسی از منابع بر اساس مقایسۀ داستان همای و دارا در شاهنامه، غررالسّیر و نهایة الارب
    پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , شماره 1 , سال 15 , زمستان 1398
    جستاری در شیوۀ استفادۀ فردوسی از منابع بر اساس مقایسۀ داستان همای و دارا در شاهنامه، غررالسّیر و نهایه الارب حامد صافی* دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانش گاه فردوسی مشهد، ایران. تاریخ دریافت: 20/1/1397 تاریخ پذیرش: 19/2/1397 چکیده ماجرای آبستن شدن همای چکیده کامل
    جستاری در شیوۀ استفادۀ فردوسی از منابع بر اساس مقایسۀ داستان همای و دارا در شاهنامه، غررالسّیر و نهایه الارب حامد صافی* دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانش گاه فردوسی مشهد، ایران. تاریخ دریافت: 20/1/1397 تاریخ پذیرش: 19/2/1397 چکیده ماجرای آبستن شدن همای از پدرش بهمن در شاهنامۀ فردوسی بخش پایانی داستان پادشاهی بهمن اسفندیار است. بر اساس روایت فردوسی بهمن بر اساس تعالیم دین پهلوی (زرتشتی) همای را آبستن می‌کند و او را ولی‌عهد خود می‌سازد و دستور می‌دهد که فرزندی که از او زاییده می‌شود، پادشاه آینده باشد. ساسان، فرزند بهمن، که این رُخ داد را می‌بیند از شهر خارج می‌شود و به نیشابور می‌رود. در همان شهر ازدواج می‌کند و فرزندش را نیز ساسان نام می‌نهد. در نهایه الارب نیز روایتی مشابه همین آمده ‌است. بر اساس روایت ثعالبی نیز بهمن، خمای را به زنی می‌ستاند و خمای از او آبستن می‌شود. پس از مرگ بهمن، خمای به پادشاهی می‌رسد. مقایسۀ روایت فردوسی از ایـن داستان با روایت ثعالبی و نویسندۀ نهایه الارب حاکی از آن است که روایت این سه متن خاست گاهی مشترک دارد. از سوی دیگر تفاوت موجود در روایت شاهنامه و دو متن دیگر به شیوۀ روایت گری فردوسی و نحوۀ استفادۀ او از منابعش بازمی‌گردد. بر این اساس، شیوۀ استفادۀ فردوسی از منابعش التقاطی است. فردوسی با تلفیق دو روایت، داستان را به شیوه‌ای روایت می‌کند که داستانی‌تر و نمایشی‌تر باشد. در واقع فردوسی هر پی رفت را از یک منبع برمی‌گیرد و برای استحکام پی رفت‌ها، روی دادهایی را به داستان می‌افزاید. * . hamed19s2003@yahoo.com پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - منابع و شیوۀ کار فردوسی در داستان اردشیر بابکان
    پژوهشنامه ادب حماسی (فرهنگ و ادب سابق) , شماره 1 , سال 12 , زمستان 1395
    مسألۀ منابع فردوسی در سرودن شاهنامه و شیوۀ کار او یکی از چالش‌های اساسی در شاهنامه‌پژوهیست. گروهی بر پایۀ همانندی برخی از عنوان های داستان‌های یادشده در مقدّمۀ بازمانده از شاهنامۀ ابومنصوری، این کتاب را یگانه منبع فردوسی دانسته‌اند. برخی دیگر معتقدند که فردوسی در کنار ش چکیده کامل
    مسألۀ منابع فردوسی در سرودن شاهنامه و شیوۀ کار او یکی از چالش‌های اساسی در شاهنامه‌پژوهیست. گروهی بر پایۀ همانندی برخی از عنوان های داستان‌های یادشده در مقدّمۀ بازمانده از شاهنامۀ ابومنصوری، این کتاب را یگانه منبع فردوسی دانسته‌اند. برخی دیگر معتقدند که فردوسی در کنار شاهنامۀ ابومنصوری از منابعی دیگر نیز استفاده کرده ‌است. دلیل اصلی این گروه از پژوهش گران آن است که از آن جایی که منبع مشترک و اصلی فردوسی و ثعالبی همین شاهنامۀ ابومنصوریست، بخش‌هایی از شاهنامه مانند بیژن و منیژه و هفت خان رستم که در کتاب غررالسّیر ثعالبی نیامده، قطعاً از منبعی دیگر گرفته شده‌ است. این درحالیست که اگرچه مسألۀ استفادۀ ثعالبی از شاهنامۀ ابومنصوری به دلیل اذعان نویسندۀ غررالسّیر اثبات پذیر است، به دلیل از میان‌رفتنِ شاهنامۀ ابومنصوری نمی‌توان بدرستی مشخّص کرد که ثعالبی دقیقاً در کدام داستان از این شاهنامه استفاده کرده ‌است. تجزیۀ چهار روایت از داستان اردشیر بابکان از چهار متن و مقایسه با روایت شاهنامۀ فردوسی حاکی از آن است که فردوسی ضمن بهره‌گیری از منبعی مکتوب، به صورت التقاطی از منابع متعدّد در تدوین داستان اردشیر بابکان استفاده کرده ‌است. پرونده مقاله