فهرست مقالات شهرام  عسکری حصن


  • مقاله

    1 - بررسی الگوی راهبردی ایالات متحده آمریکا در مواجهه با ج.ا.ایران(تقابل گرایی و بازطراحی رئالیسم تهاجمی)
    پژوهش نامه ایرانی روابط بین الملل , شماره 2 , سال 1 , زمستان 1402
    پژوهش حاضر در پی تجزیه و تحلیل نوع جهت گیری راهبردی ایالت متحده آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران،بطور خاص بعد از انقلاب اسلامی است.دیدگاه و منظر غالب در سطح جهانی و منطقه اینست که:«ایالات متحده در قالب موازی و ترکیبی رویکرد دوگانه لیبرالیسم و رئالیسم یا سیاست هم چکیده کامل
    پژوهش حاضر در پی تجزیه و تحلیل نوع جهت گیری راهبردی ایالت متحده آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران،بطور خاص بعد از انقلاب اسلامی است.دیدگاه و منظر غالب در سطح جهانی و منطقه اینست که:«ایالات متحده در قالب موازی و ترکیبی رویکرد دوگانه لیبرالیسم و رئالیسم یا سیاست همآهنگ تنبیه و تشویق را در نوع مواجه با ج.ا.ایران اتخاذ کرده است».اما نگارنده تحقیق حاضر معتقد هست که رویکرد پایدار کلان ایالات متحده به شکل تقابل از نوع حاد با هدف تضعیف و تجزیه ج.ا.ایران است.در راستای اثبات فرضیه پژوهش،ضمن بهره گیری از نظریه رئالیسم تهاجمی الگوی رفتاری ایالات متحده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.یافته های محوری پژوهش نشان می دهد رویکرد ایالت متحده از نوع لیبرالسم «ترغیب،تشویق و مشارکت حداکثری»،یا الگوی همآهنگ لیبرالیسم و رئالیسم«ایجابی و سلبی» نیست.بلکه نشانگر تداوم و تثبیت رویکرد رئالیسم تهاجمی،از نوع تقابل حاد گفتمانی،ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی در قالب«تهدید،تنبیه،تحریم» به شکل«موازنه سازی متنوع و پیچیده است».بنحویکه انطباق و پیوستگی گزاره های رئالیزم تهاجمی با رویکرد ایالات متحده در تقابل حاد با ج.ا.ایران واضح و مبرهن است.نگارنده نتیجه گیری می کنند که الگوی رفتاری ایالات متحده در قالب ثابت رئالیزم تهاجمی،بدون تغییر شیفت پارادایمی به لیبرالیسم است.و حتی گرایش به شیفت درون پارادایمی تئوریک رئالیزم تدافعی ندارد.هدف محوری آمریکا تبدیل ج.ا.ایران به بازیگر منزوی و قربانی در عرصه سیاست بین الملل می باشد.اینگونه بنظر میرسد: نخبگان سیاسی-امنیتی آمریکا راهبرد کلان خود در مواجهه با ج.ا.ایران را در قالب بازی با حاصل جمع منفی ارزیابی می کنند.و همواره تبعیت محض از رویکرد زرورگویی و سیاست بین الملل را در دستور کار خود دارند.در مقابل ج.ا.ایران از «رویکرد دولت مبتنی واقع گرایی ،مبتنی بر عقلانیت راهبردی و تبعیت از حقوق بین الملل»را برگزیده است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - مفهوم امنیت از منظر رئالیسم،لیبرالیسم،سازه انکاری و انتقادی
    سیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق) , شماره 1 , سال 4 , بهار 1396
    این پژوهش در پی تجزیه و تحلیل مفهوم امنیت در تئوری های گوناگون رئالیسم لیبرالیسم سازه انگاری و انتقادی در طی ادوار گذشته و سیر تکوین تئوری های سنتی تا کنون می باشد.ظن غالب و مسلط بطور خاص در تفکر اندیشمندان و سیاستمداران این می باشد که مفهوم امنیت به شکل سنتی هدف اولیه چکیده کامل
    این پژوهش در پی تجزیه و تحلیل مفهوم امنیت در تئوری های گوناگون رئالیسم لیبرالیسم سازه انگاری و انتقادی در طی ادوار گذشته و سیر تکوین تئوری های سنتی تا کنون می باشد.ظن غالب و مسلط بطور خاص در تفکر اندیشمندان و سیاستمداران این می باشد که مفهوم امنیت به شکل سنتی هدف اولیه دولت ها برای بقا و حفظ خود در نهایت خودیاری می باشد .و رویکرد به مولفه امنیت در قالب مفروضات سنتی روابط بین الملل با ماهیت نظامی،سخت افزاری،و برداشت بدبینانه حاکم می باشد.لذا کسب امنیت به شکل مطلق محوری حاکم بوده است.اما نویسنده پژوهش حاضر برانست که با گذشت زمان و حاکم شدن لیبرالیسم و در ادامه رشد مکاتب ذهنی گرایان ما دیگر شاهد مفهوم ایستا و لایتغیر مفهوم امنیت به شکل تعریف شده سنتی و رئالیستی نیستیم.لذا هم شاهد تغییر مفهوم امنیت در بازتعریف ان هستیم و همچنین گسترده شدن حوزه مفهوم امنیت در قالب موضوعات جدید و گوناگون هستیم.پژوهش حاضر با بررسی مباحث و ارای اندیشمندان:چهار مکتب مذکور و با بررسی داده ها و یافته ها در پی پاسخ به این سوال می باشد که مفهوم امنیت در سیر و تکوین این مکاتب چه تغییراتی را شامل شده است؟ پاسخ موقت این می باشد که امنیت در گذار زمان در این مکاتب که دارای روش شناسی هستی شناسی و معرفت شناسی متفاوت می باشند حوزه های موضوعی گوناگونی از موضوعات با تفاسیر جدید را شامل می شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - نقش زنان در فرآیندهای مربوط به صلح در عصر جهانی شدن؛ مطالعه موردی افغانستان
    سیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق) , شماره 1 , سال 5 , بهار 1397
    در عصر جهانی شدن با اهمیت یافتن موضوع حقوق زنان، تلاشهایی در خصوص نقش زنان در فرآیندهای مربوط به صلح در سطح کلان و خرد صورت گرفته است. موضوع صلح در کشور افغانستان به سبب تحولاتی که در طی سه دهه گذشته با آن رو به رو بوده است از اهمیت برخوردار شده است. با توجه به شرایط مخ چکیده کامل
    در عصر جهانی شدن با اهمیت یافتن موضوع حقوق زنان، تلاشهایی در خصوص نقش زنان در فرآیندهای مربوط به صلح در سطح کلان و خرد صورت گرفته است. موضوع صلح در کشور افغانستان به سبب تحولاتی که در طی سه دهه گذشته با آن رو به رو بوده است از اهمیت برخوردار شده است. با توجه به شرایط مختلفی که بر زنان در میان کشورهای گوناگون و از آنجا که این امر به نوبه خود بر نقش زنان در فرآیندهای صلح تأثیر می‌گذارد، لذا این پژوهش تمرکز خود را بر روی موضوع نقش زنان در فرآیندهای مربوط به صلح در عصر جهانی شدن با تأکید بر کشور افغانستان گذاشته است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که زنان افغانستان چه نقشی در فرآیندهای مربوط به صلح در این کشور داشته اند؟ این پژوهش ابتدا به طور مختصر به بررسی اقدامات بین‌المللی در خصوص نقش زنان در فرآیندهای مربوط به صلح می-پردازد و در قسمت بعد به بررسی نقش زنان افغانستان در روند صلح در این کشور می‌پردازد. یافته‌های پژوهش حاکی از این است که زنان افغانستان وضعیت متفاوتی در طی دوره‌های گوناگون داشته‌اند و در برخی از دوره‌ها از بسیاری از حقوق ابتدایی خود محروم بوده‌اند و این امر به نوبه خود بر نقش آنها در روند صلح تأثیر گذاشته است. زنان تنها در طی سال‌های گذشته حضور بیشتری در روند صلح داشته‌اند. این پژوهش یک پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات در آن از طریق استفاده از منابع کتابخانه‌ای و مجازی است. پرونده مقاله