بررسی تاثیر قابلیتهای دانش بازار، دانش مخاطب و رابطه بر عملکرد سازمانی با در نظرگرفتن نقش میانجیگرانه سرمایه فکری دانشگاه پیام نور مرکز شیراز
محورهای موضوعی : مدیریت منابع انسانی
هما معصومی
1
,
حسن سلطانی
2
,
عباس بابایی نژاد شهرآباد
3
,
مهدی محمد باقری
4
,
سنجر سلاجقه
5
1 - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت دولتی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
2 - گروه مدیریت، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
3 - گروه مدیریت، واحد کرمان، دانشگاه آزاداسلامی.کرمان.ایران
4 - گروه مدیریت دولتی، واحد کرمان، دانشگاه آزاداسلامی.کرمان.ایران
5 - گروه مدیریت دولتی/ واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران.
کلید واژه: سرمایه فکری, قابلیت سازمانی, عملکرد سازمانی, دیدگاه مبتنی بر دانش, دیدگاه مبتنی بر رابطه,
چکیده مقاله :
هدف: در حالیکه تحقیقات قبلی چگونگی دستیابی شرکتها با قابلیتهای خاص به عملکرد سازمانی بررسی میکند، مطالعات اندکی دیدگاه کلنگر دارند. در این مطالعه، یک مدل جامع برای بررسی اینکه چگونه قابلیتهای مختلف واقعاً برای عملکرد سازمانی به حساب میآیند، اتخاذ میکند. همچنین چگونگی تاثیر واسطهای سرمایه فکری نیز درنظر گرفته شد. روششناسی: قابلیتهای سازمانی و عملکرد یک نظرسنجی پرسشنامهای شامل اساتید، کارشناسان و مدیران دانشکدههای اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور شیراز انجام شد. بدین ترتیب هدف این پژوهش بررسی تاثیر قابلیتهای دانش بازار، دانش مخاطب و رابطه بر عملکرد سازمانی با درنظرگرفتن نقش میانجیگرانه سرمایه فکری دانشگاه پیام نور شیراز میباشد که با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) براساس حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام گرفت. عناصر تجزیه و تحلیل شامل قابلیتهای دانش بازار، قابلیتهای دانش مخاطب و قابلیتهای رابطه و متغیر میانجی سرمایه فکری میباشد. یافتهها: نتایج نشان داد که قابلیتهای دانش بازار، قابلیتهای دانش مخاطب و قابلیتهای رابطه تاثیرات مثبت بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور شیراز دارند. در ادامه نتایج نشان داد که سرمایه فکری تاثیر مستقیم و معنیداری بر عملکرد سازمانی دارد. نتیجهگیری: نهایتا نتایج نشان داد که سرمایه فکری تاثیر واسطهای بر روابط بین قابلیتهای سازمانی ( دانش بازار، دانش مخاطب، رابطه و نوآوری) و عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور شیراز دارد. در این مطالعه با نشان دادن تأثیرات واسطهای سرمایه فکری بر روابط بین قابلیت سازمانی و عملکرد سازمانی و همچنین به سازمانهایی که قصد افزایش عملکرد سازمانی را دارند، بهویژه آنهایی که سازمان و آموزشی هستند، کمک میکند.
Purpose: While previous research examines how firms with specific capabilities achieve organizational performance, few studies take a holistic approach. In this study, a comprehensive model is adopted to examine how different capabilities actually affect organizational performance. Also, the mediating effect of intellectual capital was considered. Methodology: The organizational capabilities and performance were investigated by a questionnaire including professors, experts, and managers of Faculties of Economics, Management, and Social Sciences of Payame Noor University, Shiraz Center. Thus, the purpose of this research is to investigate the effect of market knowledge capabilities, audience knowledge, and relationship on organizational performance considering the mediating role of the intellectual capital of Shiraz Payame Noor University. In order to achieve this purpose, structural equation modeling (SEM) based on partial least squares (PLS) was used. The elements of the analysis include market knowledge, audience knowledge and relationship capabilities, and the mediating variable of intellectual capital. Findings: The results show that market knowledge, audience knowledge, and relationship capabilities have positive effects on intellectual capital at Shiraz Payame Noor University. The results also show that intellectual capital has a direct and significant effect on organizational performance. Conclusion: Finally, the results show that intellectual capital has a mediating effect on the relationship between organizational capabilities (market knowledge, audience knowledge, relationship, and innovation) and organizational performance at Shiraz Payame Noor University. This study helps organizations that intend to increase organizational performance, especially educational organizations by showing the mediating effects of intellectual capital on the relationship between organizational capability and organizational performance
بررسی تاثیر قابلیتهای دانش بازار، دانش مخاطب و رابطه بر ‏عملکرد سازمانی با در نظرگرفتن نقش میانجیگرانه سرمایه فکری دانشگاه پیام نور مرکز شیراز معصومی و همکاران
JTIHR-2307-1172 (R1)
فصلنامه آموزش و بهبود منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد سال ششم: شماره سوم، پیاپی 20- پاییز 1404
ISSN 2783-2422
|
Journal of Training and Improvement of Human Resources
http://jtihr.iaulamerd.ac.ir
|
|
بررسی تاثیر قابلیتهای دانش بازار، دانش مخاطب و رابطه بر عملکرد سازمانی با در نظرگرفتن نقش میانجیگرانه سرمایه فکری دانشگاه پیام نور مرکز شیراز
هما معصومی 1، حسن سلطانی 2*، , عباس بابایی نژاد شهرآباد 3 ، مهدی محمد باقری4، سنجر سلاجقه5
1- دانشجوی دکتری، گروه مدیریت دولتی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
2- گروه مدیریت، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی ، شیراز، ایران(نویسنده مسئول) soltani.hassan74@gmail.com
3- گروه مدیریت، واحد کرمان ، دانشگاه آزاد اسلامی ، کرمان، ایران.
4- گروه مدیریت، واحد کرمان ، دانشگاه آزاد اسلامی ، کرمان، ایران.
5- گروه مدیریت دولتی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران..
اطلاعات مقاله |
| چکیده |
تاریخ ارسال 25/04/1402 تاریخ پذیرش 03/03/1404 (مقاله پژوهشی)
|
| هدف: در حالیکه تحقیقات قبلی چگونگی دستیابی شرکتها با قابلیتهای خاص به عملکرد سازمانی بررسی میکند، مطالعات اندکی دیدگاه کلنگر دارند. در این مطالعه، یک مدل جامع برای بررسی اینکه چگونه قابلیتهای مختلف واقعاً برای عملکرد سازمانی به حساب میآیند، اتخاذ میکند. همچنین چگونگی تاثیر واسطهای سرمایه فکری نیز درنظر گرفته شد. روششناسی: قابلیتهای سازمانی و عملکرد یک نظرسنجی پرسشنامهای شامل اساتید، کارشناسان و مدیران دانشکدههای اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور شیراز انجام شد. بدین ترتیب هدف این پژوهش بررسی تاثیر قابلیتهای دانش بازار، دانش مخاطب و رابطه بر عملکرد سازمانی با درنظرگرفتن نقش میانجیگرانه سرمایه فکری دانشگاه پیام نور شیراز میباشد که با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) براساس حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام گرفت. عناصر تجزیه و تحلیل شامل قابلیتهای دانش بازار، قابلیتهای دانش مخاطب و قابلیتهای رابطه و متغیر میانجی سرمایه فکری میباشد. یافتهها: نتایج نشان داد که قابلیتهای دانش بازار، قابلیتهای دانش مخاطب و قابلیتهای رابطه تاثیرات مثبت بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور شیراز دارند. در ادامه نتایج نشان داد که سرمایه فکری تاثیر مستقیم و معنیداری بر عملکرد سازمانی دارد. نتیجهگیری: نهایتا نتایج نشان داد که سرمایه فکری تاثیر واسطهای بر روابط بین قابلیتهای سازمانی ( دانش بازار، دانش مخاطب، رابطه و نوآوری) و عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور شیراز دارد. در این مطالعه با نشان دادن تأثیرات واسطهای سرمایه فکری بر روابط بین قابلیت سازمانی و عملکرد سازمانی و همچنین به سازمانهایی که قصد افزایش عملکرد سازمانی را دارند، بهویژه آنهایی که سازمان و آموزشی هستند، کمک میکند. |
|
| کلمات کلیدی: سرمایه فکری، قابلیت سازمانی، عملکرد سازمانی، دیدگاه مبتنی بر دانش، دیدگاه مبتنی بر رابطه |
مقدمه
در دهههای اخیر به ویژه در دو دهه اخیر، عملکرد سازمانی به یکی از موضوعهای مورد توجه مدیران، کارشناسان، محققان و پژوهشگران حوزه مدیریت و به طور کلی در حوزه اقتصادی تبدیل شده است و این امر هم در زمینههای تحقیقاتی و هم در زمینههای کاربردی، نتایج مثبت و چشمگیر بسیاری را به همراه داشته است (حیدری و نکویی، 1398). نتایج تحقیقات نشان میدهد یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر عملکرد سازمانی، قابلیتهای سازمانی است (رحمان و همکاران، 2020؛ هوانگ و هوانگ، 2020). در این راستا سازمانها برای ادامه بقای خود به منابع مختلفی نیاز دارند و برای استفاده بهینه از منابع خود باید قابلیتهایی داشته باشند که از نظر مدیران، توان سازمان برای ایجاد ظرفیتها و تحمل محدودیتها و نارساییها برای رسیدن به اهداف معین است. در واقع، سازمانها برای رسیدن به اهداف خود لازم است به ایجاد و ارتقای قابلیتهای خود بپردازند (برزگر، 2020).
نگاه دقیق و ریزبینانه به قابلیتهای سازمانی با شکلگیری و مطرح شدن اصلاح قابلیتهای کلیدی سازمان آغاز گردید (والش و لینتون، 2020). قابلیتهای کلیدی سازمان اغلب به عنوان پایه ای برای رقابتپذیر بودن سازمانها و ایجاد مزیت رقابتی مورد مطالعه قرار میگیرد. با گسترش مطالعات در این حوزه، دیگر توجه تنها به قابلیتهای کلیدی سازمان که به طور مستقیم سازنده مزیتهای رقابتی هستند، نبوده و سایر قابلیتهای سازمانی که صرفاً به توانمند شدن سازمان در رسیدن به هدفی غیر از مزیت رقابتی منجر شوند، نیز مورد مداقه قرار گرفتهاند. از آنجاییکه این قابلیتها منجر به مزیت رقابتی میگردند، لازم است اشاراتی مختصر به مزیت رقابتی داشته باشیم. مزیت رقابتی، وضعیتی است که یک کسب و کار را قادر میسازد با کارایی بالاتر و به کارگیری روشهای برتر، محصول و خدمات خود را با کیفیت بالاتر عرضه نماید و در رقابت با رقبا سود بیشتری را برای بنگاه فراهم آورد و عملکرد بهتری ارائه نماید (میوتو، 2020). در این راستا یک واحد اقتصادی زمانی دارای مزیت رقابتی است که بتواند به دلایل خاص که ناشی از ویژگیهای آن واحد است (مانند وضعیت مکانی، فناوری، کارکنان و...) به طور پیوسته تولیدات و خدمات خود را نسبت به رقبایش با هزینه پایینتر و کیفیت بالاتر عرضه کند (چاکراورتی، 2022). پورتر (2015)، معتقد است اگر یک استراتژی سبب شود که سازمان فعالیتهای خود را متفاوت و متمایز از رقبا انجام دهد، در آن صورت، شایستگیهای محوری امکان انتخاب تنوع و تمایز را تسهیل نموده و در نتیجه سبب کسب مزیت رقابتی برای سازمان میشود (آنارلی و همکاران، 2020). بر این اساس، قابلیتهای سازمانی را که منجر به کسب مزیت رقابتی میشود، میتوان در چهار طبقه کلی زیر طبقهبندی کرد:
1. قابلیتهای کارآفرینی: این نوع قابلیتها بیانگر توانایی سازمان در شناسایی و جذب بازار هدف و بهره برداری از فرصتهای موجود در بازار و ایجاد فرصتهای جدید است؛ 2. قابلیتهای فنی: این نوع قابلیتها باعث توسعه و ارتقای خلاقیت، کارایی، انعطافپذیری، سرعت یا کیفیت فرایندهای سازمان و نیز بهبود کیفیت محصولات سازمان میگردد؛ 3. قابلیت انعطافپذیری: این نوع قابلیتها شامل ویژگیهای ساختاری و فرهنگی سازمان محسوب میشود که برای تحرک و پویایی کارکنان، یادگیری سریع تر سازمانی و تسهیل تغییرات سازمانی ضروری است و به توانایی سازمان در مواجه شدن با تغییرات (قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی)؛ 4. قابلیتهای استراتژیک: این نوع قابلیتها برای ایجاد، انسجام بخشی و هماهنگیهای کارآمد و موثر دانش و شایستگیهای گوناگون سازمان و نیز ساختاردهی مجدد و ایجاد تحرک و نقل و انتقال موثر آنها به موازات تغییرات و پویائیهای محیطی و فرصتهای فراروی، ضرورت دارد (ناسوشن و ماوندو، 2018).
اين قابلیتها را میتوان در فرايندها، ساختار، سيستمها، فرهنگ سازماني، دانش فني، دانش بازاريابي، استراتژيهای سازمان، نظامهای هماهنگي و انگيزشي سازمان جستجو كرد (بزرگر، 2020). در اين رابطه میتوان منابع سازمان که جزو قابلیتهای سازمان محسوب میشوند را به چهار طبقۀ كلي: اساسي، پيراموني، رقابتي و استراتژيك تقسيم كرد:
1. منابع اساسي: اين منابع براي سازمان ضروري بوده و سازمان بدون آنها نمیتواند عملياتي داشته باشد. به بيان ديگر هر سازمان فلسفه وجودي دارد كه بدون وجود منابع مناسب و ضروري براي آن، امكان تحقق فلسفه وجودي و اهداف سازماني ميسر نخواهد بود. 2. منابع پيراموني: اين منابع، اساسي و ضروري نيستند و به راحتي نيز قابل استخدام، خريد يا اكتسابند. از اين نوع منابع در اكثر سازمانها كه فاقد مديريت كارآمد هستند میتوان در قالب نيروي انساني مازاد، تجهيزات غيرضروري، فرايندهاي زايد، سيستمهای عريض و طويل و دست و پاگير، سطوح زياد مديريتي و... مشاهده كرد. اين نوع منابع به جاي كمك به مزيت رقابتي سازمان، موجبات ناكارآمدي آن را فراهم میآورند. 3. منابع رقابتي: منابع رقابتي منابعي هستند كه سازمان را قادر به توليد و عرضه فرآوردههای با ارزش رقابتي در بازار میكنند. تقاضا، كميابي، ارتباط و تناسب را میتوان از جمله عواملي دانست كه باعث رقابتي شدن اين منابع میشود. از مثالهای منابع رقابتي میتوان به فناوريهای ويژه و منحصر به فرد، يادگيري و منابع دانشي سازمان، حق امتياز و حق ثبت، شهرت و نام تجاري اشاره كرد. 4. منابع استراتژيك: منابع استراتژيك شامل آن دسته از منابع منحصربه فرد سازمان است كه باعث تمايز و تفاوت در عملكرد سازمان نسبت به رقبايش شده و از حيث عملكرد بازار، براي سازمان فاصله دستنيافتنياي ايجاد میكند كه رقبا به راحتي نمیتوانند به آن برسند (عطاران، 2020).
از سوی دیگر سازمانها در محيط فعاليت میكنند و عوامل محيطي آنها را احاطه كردهاند و مستقيماً بر عملكرد آنها تأثير میگذارند. به بيان ديگر، سازمانها عوامل مورد نياز را از محيط تأمين كرده و در مقابل، محصولات و خدمات خود را در محيط عرضه میكنند، ضمن اينكه آنها به مانند موجود زنده براي ادامه حيات، نيازمند شريانهای حيا تي محيطي هستند. به علاوه محيط به عنوان منبع فرصتها و تهديدات، نقش عمدهای در موفقيت يا شكست سازمانها ايفا میكند. كسب مزيت رقابتي پايدار از شرايط محيطي دشوار نيز امكانپذير است. براي كسب مزيتهای رقابتي لزوماً نبايد محيط، آرام و شرايط، فراهم باشد. بلكه حتي كارآفرينان و نوآوران میتوانند با انجام اقدامات مناسب از شرايط سخت و ناهموار نيز مزیت رقابتی بیافرینند (چاکراورتی، 2022).
در میان تحقیقات انجام شده در این زمینه به عنوان مثال لی و چوی (2003)، قابلیتهای سازمانی را به عنوان مکانیزم یا عواملی جهت تسهیل خلق، به اشتراكگذاري، بهکارگیري و پشتیبانی دانش و منابع سازمانی در نظر گرفتند. آنها اثرات قابلیتهای سازمانی بر اقدامات مدیریت دانش و عملکرد سازمانی را بررسی نمودند و دریافتند عوامل فرهنگی سازمان تأثیر چشمگیري بر عملکرد سازمانی دارند. یافتههای تحقیق راماچاندران (2018) نشان داد که در دانشگاههاي دولتی مالزي قابلیتهاي سازمانی و اقدامات مدیریت دانش مهم هستند گرچه چندان به ارتقای عملکرد سازمانی منجر نشده است.
همچنین برخی از بررسیها نشان میدهد گاهی خصوصاً در سازمانهای دولتیای مانند دانشگاهها و مراکز آموزشی از اهمیت توجه به قابلیتهای سازمانی غافل هستند و به دلیل نداشتن شناخت از قابلیت ها، منابع خود را تا حدود زیادی به هدر میدهند (تورنگ، 2017). گاهی این غفلت را به دلیل کمبود بودجه میدانند، برخی ناشی از ضعف مدیریت و عملکرد مدیران در نظر میگیرند و برخی نیز معتقدند چنین سازمانهایی با دانش روز پیش نمی روند. در صورتیکه به عنوان نمونه اگر سازوکارهای ارتقای قابلیتهای سازمانی در چنین سازمانهای به طور مطلوب و کارا شناخته شود میتواند زمینههای لازم جهت ارتقای سطح عملکرد سازمان را فراهم نمود (هوانگ و هوانگ، 2020 ).
این مطالعه دارای دوهدف میباشد. اول، برای آزمایش تجربی تاثیر قابلیتهای نوآوری بر عملکرد سازمانها تاثیر میگذارند. دوم، بررسی اثرات واسطهای سرمایه فکری بر روابط بین این قابلیتهای نوآوری و عملکرد سازمانی. همچنین این مطالعه به دو سوال خاص پاسخ میدهد. اول اینکه، تاثیرات قابلیتهای نوآوری (یعنی تولیدی، فرآیندی و اداری) بر روی سرمایه فکری و عملکرد سازمانی چیست؟ دوم، آیا سرمایه فکری در روابط بین قابلیتهای نوآوری خاص و عملکرد نقش میانجی دارد؟ به منظور پاسخ به این سوالات تحقیق، مطالعه بررسی پرسشنامهای بر روی اساتید، کارشناسان و مدیران دانشکدههای اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور دانشگاه شیراز انجام شداین مطالعه در پنج بخش تنظیم شده است. پس از بیان مقدمه، در بخش دوم ادبیات نظري و پیشنه تحقیق بررسی میشود. روش شناسی و برآورد مدل در بخش سوم و چهارم بیان خواهد شد. در انتها نیز نتیجهگیري و پیشنهادات ارائه خواهد شد.
پیشینه تحقیق
اکبری و همکاران (1399)، تأثیر انتقال فناوری، برونسپاری، قابلیتهای سازمانی بر عملکرد نوآورانه را طی مطالعهای در 83 شرکت داروسازی فعال در تهران بررسی کردند که تحلیل دادهها نشان داد که برونسپاری و انتقال و قابلیت سازمانی بر عملکرد نوآورانه تاثیر معنیداری دارند. همچنین تمرکز بر قابلیت سازمانی و سیاستهای مبتنی بر انتقال فناوری و برونسپاری موجب میشود تا شرکتهای تولیدی دارو علاوه بر قابلیتهای درونی خود از قابلیتهای مستقیم و غیرمستقیم سایرین نیز استفاده کنند.
حیدری و نیکویی (1398) به بررسی نقش میانجی سرمایه فکری، نوآوری و استراتژیهای سازمانی بین تسهیم دانش و عملکرد سازمانی اداره آموزش و پرورش استان فارس پرداختهاند. روش اجرای این تحقیق توصیفی و نوع آن کاربردی بوده است. دادههای تحقیق توسط پرسشنامههای تسهیم دانش دیکسون (2000)، سرمایه فکری ورده و همکاران (2016)، نوآوری کیم و همکاران (2012)، استراتژیهای سازمانی کروتو و همکاران (2001)، عملکرد سازمانی تئودوسیو و همکاران (2012) جمعآوری شدهاند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد: 1) تسهیم دانش بر سرمایه فکری، نوآوری و استراتژیهای سازمانی تاثیر معنادار داشته است. 2) سرمایه فکری، نوآوری و استراتژیهای سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر معنادار داشته است. 3) تسهیم دانش تاثیر معناداری بر عملکرد سازمانی داشته است. 4) سرمایه فکری، نوآوری و استراتژیهای سازمانی در رابطه بین تسهیم دانش و عمکرد سازمانی نقش میانجی دارد.
صفری و همکاران (1396) به بررسی تأثیر نقش میانجیگرانه چابکی سازمانی و مزیت رقابتی در رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی پرداختهاند. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی و از نوع علّی بوده است. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ محقق ساخته استفاده شده و جهت تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد سرمایه فکری به صورت مستقیم بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مشخص شد مزیت رقابتی و چابکی سازمانی نقش میانجی در رابطه میان سرمایه فکری و عملکرد سازمانی داشتهاند.
نوروزي چشمه علي و همکاران (1396) به بررسی و تحليل تاثیر سرمايه فکري بر عملکرد سازمانی با نقش ميانجي مدیریت دانش پرداختهاند. جامعه آماري این تحقیق که از نوع توصيفي تحليلي و کاربردي بود شامل کليه مديران، روسا و سرپرستان و پرسنل ستادي سازمان پايانههای نفتي ايران بودند و دادهها از طریق پرسشنامه جمعآوری و جهت تحليل دادهها از روش مدلسازي معادلات ساختاري استفاده شده است. نتايج تحقیق نشان داد سرمايه انساني و ساختاري و رابطهاي بر عملکرد سازمان تاثير مثبت داشته و از سوي ديگر اين اجزاء به طور غيرمستقيم با نقش ميانجي مديريت دانش بر عملکرد سازمان تاثير مثبت دارند.
تورنگ (1396) به ارائه مدل بومی ارزیابی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد دانشگاههای منتخب کشور با عامل میانجی توانمندیهای فرایند سازمانی پرداخته است. روش این تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دانشگاههای منتخب کشور بوده و برای گردآوری دادههای تحقیق از روش میدانی مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. دادههای تحقیق در بخش کمی با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشان داد دارایی دانشی بر توانمندی فرایند دانش در دانشگاههای منتخب کشور تاثیر معنادار دارد. همچنین مشخص شد: 1) توانمندی فرایند دانش بر توانمندی فرایند سازمانی در دانشگاههای منتخب کشور تاثیر معنیدار دارد. 2) توانمندی فرایند سازمانی بر عملکرد دانشگاه در دانشگاههای منتخب کشور تاثیر معنادار دارد. 3) اندازه و نوع دانشگاه به عنوان یک متغیر مداخلهگر بر تاثیر توانمندی فرایندهای سازمانی بر عملکرد سازمانی در دانشگاههای منتخب کشور موثر است.
هوانگ و هوانگ1 (2020) در مقالهای به ارائۀ یک مدل جامع جهت بررسی چگونگی تأثیر قابلیتهای سازمانی داخلی و خارجی بر عملکرد سازمانی ارائه شده و همچنین نقش میانجیگرانه سرمایه فکری در رابطه بین قابلیتهای سازمانی و عملکرد سازمانی بررسی شده است. دادههای تحقیق به روش میدانی و از طریق توزیع پرسشنامه بین 167 نفر از مدیران سازمانهای تایوانی، جمعآوری شده و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد دانش بازار، روابط (سازمانی) و قابلیتهای نوآورانه، تأثیر مثبتی بر سرمایه فکری داشته در حالی که قابلیتهای دانش مخاطب تأثیر قابل توجۀ بر سرمایه فکری نداشته است. همچنین مشخص شد سرمایه فکری تا حد قابل توجۀ میتواند رابطه بین قابلیتهای سازمانی و عملکرد سازمانی میانجیگری کند.
الکلوتی و همکاران2 (2020) به بررسی تأثیر قابلیتهای نوآوری بر عملکرد سازمانی در سازمانهای خدمات فرهنگی آموزشی پرداختهاند. در این تحقیق که از نوع توصیفی و کاربردی بوده از روش میدانی پرسشنامه جهت جمعآوری دادهها استفاده شده و جهت تحلیل دادهها از آزمون همبستگی و آزمون t استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد: قابلیتهای نوآوری بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت میگذارد؛ فرهنگ سازمانی بر قابلیتهای نوآوری تأثیر مثبت میگذارد؛ اشتراک دانش بر قابلیتهای نوآوری تأثیر مثبت میگذارد؛ همچنین مدیریت منابع سازمان بر قابلیتهای نوآوری تأثیر مثبت میگذارد.
رحمان و همکاران3 (2019) به بررسی نقش میانجیگرانه قابلیتهای سازمانی بین عملکرد سازمان و عوامل تعیینکنندۀ آن از جمله سرمایه فکری سازمان پرداختهاند. دادههای تحقیق با استفاده از توزیع پرسشنامه میان مديران و کارشناسان ارشد صنعت نساجي پاکستان جمعآوری شده و با روش PLS تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشان داد سرمایه فکری سازمان بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت معنیدار دارد. همچنین نتایج نشان داد قابلیتهای سازمانی میتواند رابطه بین عملکرد سازمان و سرمایه فکری سازمان را میانجیگری کند به طوریکه موجب افزایش عملکرد سازمان شود.
برکت و همکاران4 (2018) در مقالهای به بررسی تأثیر سرمایه فکری بر قابلیتهای نوآوری و عملکرد سازمانی در کشور پاکستان پرداختهاند. دادههای تحقیق از طریق توزیع پرسشنامه بین 295 نفر از مدیران و کارکنان سازمانهای بزرگ نساجی در پاکستان جمعآوری شده و با آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشان داد ابعاد سرمایه فکری شامل سرمایه انسانی، سرمایه رابطهای و سرمایه تکنولوژیکی بر قابلیتهای سازمانی و عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم و غیرمستقیم داشته است.
کامفیلد و همکاران5 (2018) به بررسی نقش سرمایه فکری در عملکرد سازمانی سازمانهای برزیلی پرداختهاند. در این تحقیق که به صورت مقطعی انجام شده و به بررسی دادههای سازمانهایی پرداخته که طی سالهای 2004 تا 2017 جایزه بهترین عملکرد سازمانی و بهرهوری را دریافت کردهاند. نتایج تحقیق نشان داد سرمایه فکری همچنان یک سرمایه اساسی محسوب شده اما در دورۀ مورد بررسی، تغییرات قابل محسوسی در رابطه با میزان و اهمیت آن در قبال سایر عناصر سازمانی مشاهده شده است. با این حال نتایج تحقیق نشان داد نتایج نشان داد سرمایه فکری از طریق سرمایههای انسانی، ساختاری و مشتری، عملاً هنوز همان سطح تأثیر را در عملکرد سازمانی سازمانها داشته است.
روش تحقیق
روش تحقیق در پژوهش حاضر از لحاظ گردآوری دادهها، توصیفی از نوع اکتشافی؛ و از حیث هدف، کاربردی است.
اجراي تحقيق توصيفي ميتواند صرفاً براي شناخت بيشتر شرايط موجود يا کمک به فرآيند تصميمگيري باشد. تحقیقات اکتشافی نوعی از تحقیق توصیفی است که برای کسب اطلاع از وجود رابطه بین متغیرها انجام میپذیرد، ولی الزاماً کشف رابطه علّت و معلولی مورد نظر نیست. (تحقیق اکتشافی هرگز یک رابطۀ علّت و معلولی را روشن نمی کند، بلکه صرفاً وجود یک رابطه را توصیف میکند.) در این نوع از پژوهش نیز حوزه تحقیق موارد بسیارى را در برمىگیرد؛ امّا محقق در آن مىکوشد، دو یا چند دسته از اطلاعات مختلف مربوط به یک گروه یا یک دسته از اطلاعات مربوط به دو یا چند گروه مختلف را با هم مقایسه کند؛ به این منظور که رابطه یک یا چند عامل را با یک یا چند عامل دیگر کشف کند و میزان همبستگى میان آنها را به دست آورد. اکتشافی میتواند به صورت مثبت (جهت تغییر در یک متغیر با جهت تغییر در متغیر دیگر همسو باشد)، منفی (جهت تغییرات یک متغیر با جهت تغییرات متغیر دیگر همسو نباشد) و بدون اکتشافی باشد.
تحقیقات کاربردی تحقیقاتی هستند که نظریهها، قانونمندیها، اصول و فنّونی که در تحقیقات پایه تدوین میشوند را برای حل مسائل اجرایی و واقعی بهکار میگیرد (غالباً در تحقیقات کاربردی، اصول علمی تدوین شده در تحقیقات پایه، مبنای کاربردی شدن قرار میگیرند) (حافظنیا، 1399).
جامعه آماری
جامعۀ آماری تحقیق، اساتید، کارشناسان و مدیران دانشکدههای اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور دانشگاه شیراز میباشند. لذا بر اساس در دسترس بودن نمونهها، تعداد 15 نفر از اساتید میتوانند برای بخش مصاحبهها در این تحقیق مشارکت نمایند و تعداد 100 پرسشنامه نیز تهیه خواهد شد که پس از جمعآوری، تعداد پرسشنامههای تکمیل شده، مبنای تجزیه و تحلیل آماری قرار میگیرند.
ابزار گردآوری اطلاعات
ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه خواهد بود. پرسشنامه بهعنوان یکی از متداولترین ابزار جمعآوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی، عبارت است از مجموعهای از پرسشهای هدفدار که با بهرهگیری از مقیاسهای گوناگون، نظر، دیدگاه و بینش فرد پاسخگو را مورد سنجش قرار میدهد. پس از این که پرسشنامه مورد نظر تنظیم و افراد نمونه انتخابی نیز مشخص گردیدند سپس نسبت به توزیع پرسشنامه که بعد از سنجش روایی و پایایی آن و کسب اطمینان لازم، استفاده خواهد شد
پرسشنامه قابلیت سازمانی
بر اساس ادبیات فصل دوم ساخته شده است. این پرسشنامه در برگیرنده 30 گویه است و به گونه تفکیکی و با استفاده از مقیاس پنج درجهای لیکرت قابلیت سازمانی را مورد سنجش قرار میدهد.
جدول (1): مؤلفهها و گویههای پرسشنامۀ قابلیت سازمانی | |||||||
مؤلفههای مورد بررسی | گویههای مربوط به هر مؤلفه | منبع | مجموع | ||||
قابلیت داخلی | قابلیت دانش بازار | 4-1 | کوهلی و جاورسکی، مورمن و نوناکا و تاکوچی، | 30 | |||
قابلیت دانش مخاطب | 8-5 | گارسیا - موریلو و انابی | |||||
قابلیت رابطه | 13-9 | آثار مورگان و هانت و مور و اسپکمن |
پرسشنامه ارزیابی سرمایه فکری
پرسشنامه ارزیابی سرمایه فکری، که توسط بونتیس (1998) ساخته شده است که دارای 52 سؤال بسته پاسخ میباشد و با مقیاس پنج درجهای لیکرت (خیلی کم = 1، کم= 2، متوسط = 3، زیاد= 4 و خیلی زیاد= 5) که به دلیل مشابهتهای بعضی سؤالات به تعداد 42 سؤال کاهش یافت. مورد بررسی قرار میگیرد، این سازه دارای سه مؤلفه سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای (مشتری) را اندازهگیری قرار میدهد.
پرسشنامه عملکرد سازمانی
عملکرد سازمانی، یک ساختار چند بعدی، و نمیتواند توسط یک بعد واحد اندازهگیری شود (به عنوان مثال، بازده مالی). بنابراین، مطالعات قبلی از طیفی از ابعاد برای اندازهگیری عملکرد سازمانی استفاده میکنند؛ مثلا، عملکرد مدیریت و بازار، اثربخشی و کارایی، عملکردهای ذهنی و عینی و حاکمیت شرکتی (دلانی هوسلید، ۱۹۹۶؛ گونزالز – بنیتو، ۱۹۹۶؛ گونزالز – بنیتو، ۲۰۰۵، هان ۲۰۰۵؛ کیم، کیم، سیراواستاوا، ۱۹۹۸؛ جیمنز - جیمنز، سانز – وال، ۲۰۱۱؛ ریچارد دوننی، ۲۰۱۱؛ ییپ، جانسون، ۲۰۰۹؛ سینگ، پاتویک، ۲۰۱۶، سینگ). هدف اصلی این مطالعه، آزمایش قابلیتهای سازمانی بر روی عملکرد سازمانی است. برای این منظور، رویکرد ذهنی و تعاریف دلانی و هوسلید (۱۹۹۶) یعنی دانش بازار، دانش مشتری، رابطه و نوآوری را اتخاذ میگردد.
جدول (2): مؤلفهها و گویههای پرسشنامۀ سرمایه فکری | |||
ردیف | مؤلفههای مورد بررسی | گویههای مربط به هر مؤلفه | جمع |
1 | سرمایه انسانی | 32-18 | 42 |
2 | سرمایه ساختاری | 45-33 | |
3 | سرمایه ارتباطی (مشتری) | 59-46 |
جدول (3): مؤلفهها و گویههای پرسشنامۀ عملکرد سازمانی | |||
ردیف | مؤلفههای مورد بررسی | گویههای مربط به هر مؤلفه | جمع |
1 | عملکرد سازمانی درکشده | 66-60 | 33 |
2 | عملکرد بازار درکشده | 69-67 | |
3 | مهارتهای کارکنان | 72-70 | |
4 | اثربخشی آموزش | 75-73 | |
5 | انگیزه کارکنان | 78-76 | |
6 | ساختار مشاغل و کار (تصمیمگیری غیرمتمرکز) | 86-79 | |
7 | بازار کار داخلی | 91-87 |
پرسشنامه عملکرد سازمانی، که دارای 33 سؤال بسته پاسخ میباشد و بامقیاس پنج درجهای لیکرت (خیلی کم = 1، کم= 2، متوسط = 3، زیاد= 4 و خیلی زیاد= 5) مورد بررسی قرار میگیرد، این سازه دارای 7 مؤلفه عملکرد سازمانی درک شده، عملکرد بازار درک شده، مهارتهای کارکنان، اثربخشی آموزش، انگیزه کارکنان، ساختار مشاغل و کار (تصمیمگیری غیر متمرکز)، بازار کار داخلی، مورد اندازهگیری قرار میدهد.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
جهت بررسی شاخصهای مرکزی و پراکندگی متغیرهای تحقیق و همچنین فراوانی و درصد فراوانی ویژگیهای فردی نمونه آماری از آمار توصیفی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل آمار توصیفی توسط نرمافزار SPSS انجام شده است.
تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از مدل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از نرمافزار Smart PLS انجام شد. PLS Smart نرم افزاری کاربردی برای طراحی مدلهای معادلات ساختاری است که به کاربر این اجازه را میدهد به جای نوشتن فرامین بلند و پیچیده از نشانگرهای گرافیکی استفاده نماید. این نرمافزار برای مدلسازی مسیر با متغیرهای مکنون پنهان و آشکار (مدل عمومی معادلات ساختاری) به کمک روش PLS طراحی شده است. از جمله قابلیتهای این نرمافزار FIMIX (زمانی که پژوهشگر علاقه دارد که وجود عدم تجانس (ناهمگونی) بین دادهها را مورد بررسی قرار دهد) و Blindfolding است.
قابلیت گرافیکی ساده و آسان این نرمافزار به کاربر اجازه میدهد که مدل ساختاری خود را براحتی از طریق کشیدن و رها کردن7 ایجاد نماید و روابط مدنظر را ایجاد کند.
به این صورت که ابتدا پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، سپس روایی سازه که نشاندهنده روا بودن تمام سؤالات مربوط به متغیرها میباشد، بررسی میشوند. برای برازش مدل شاخصهای متعددی محاسبه میگردند. این شاخصها عبارتند از:
ضریب پایایی مرکب (CR8)، بررسی روایی تشخیصی متغیرهای پنهان9 با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده10 (AVE)، معیار فورنل لارکر برای بررسی همبستگی میان سازهای، ضریب تعیین و تحلیل آزمون t و ضریب مسیر.
تجزیه و تحلیل دادهها
این بخش ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه تحقیق، یعنی جنسیت، تحصیلات و سابقه را شرح میدهد. 120 نمونههای آماری تحقیق توزیع و وارد چرخه تجزیه و تحلیل شد.
یافتههای حاصل از پژوهش در زمینة توزیع فراوانی جنسیت نشان میدهد كه از 120 نفر از افراد مورد پژوهش 81 نفر (5/67 درصد) مرد و 39 نفر (5/32 درصد) زن میباشند. بر این اساس پاسخگو با جنسیت مرد درصد بیشتری در نمونة مورد مطالعه دارند.
در زمینة توزیع فراوانی مربوط به تحصیلات میتوان گفت كه از 120 نفر از افراد مورد پژوهش، 56 نفر (6/46 درصد) لیسانس و 49 نفر (9/40 درصد) فوق لیسانس و 15 نفر (5/12 دردصد) دكترا میباشند. بر این اساس و با توجه به متغیر تحصیلات میتوان گفت كه افراد با مدرک فوق لیسانس بالاترین فراوانی را در نمونة مورد بررسی دارند.
یافتههای حاصل از پژوهش در زمینة توزیع فراوانی مربوط به سنوات خدمتی پاسخگویان در بین جامعة مورد پژوهش نشان میدهد كه از 120 نفر، 24 نفر (20 درصد) بین 1 الی 5 سال، 31 (8/25 درصد) بین 6 الی 10 سال، 43 نفر (8/35 درصد) بین11 الی 20 سال و 22 نفر (4/18 درصد) بالاتر از 20 سال سابقه دارند. دارند كه بالاترین درصد براساس نتایج اختصاص به سابقه بین 11 الی 20 سال میباشد.
آمار توصیفی متغیرها
به منظور مطالعه ویژگیهای کلی و اساسی متغیرها به منظور برآورد مدل، تجزیه و تحلیل دقیق آنها و درک جامعه آماری مورد مطالعه، آشنایی با آمار توصیفی مربوط به متغیرها ضروری است. شاخصهای توصیف کننده دادهها شامل شاخصهای مرکزی، شاخصهای پراکندگی و شاخصهای شکل توزیع هستند که برای هر یک از متغیرهای تحقیق محاسبه میشوند. این آمار نمای کلی هر یک از متغیرهای مدل را ارائه میدهد. آمار توصیفی متغیرهای مورد مطالعه در این مطالعه در جدول (4) جمعآوری شده است.
بررسی پیشفرضهای معادلات ساختاری
تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری دارای پیشفرضهایی است که به شریح ذیل به آنها پرداخته میشود.
جدول (4): آمار توصیفی متغیرها | |||||||
متغیر |
| میانگین | میانه | کمینه | بیشینه | انحراف معیار | ضریب چولگی |
قابلیت | قابلیتهای دانش بازار | 4000/4 | 5000/4 | 1 | 5 | 50876/0 | 606/0- |
قابلیتهای دانش مخاطب | 2050/4 | 2500/4 | 1 | 5 | 56673/0 | 026/0 | |
قابلیتهای رابطه | 2140/4 | 3000/4 | 1 | 5 | 54993/0 | 372/0- | |
سرمایه فکری | انسانی | 2700/4 | 3333/4 | 1 | 5 | 46482/0 | 363/0- |
ساختاری | 0023/4 | 0769/4 | 1 | 5 | 52062/0 | 641/0- | |
رابطه | 1193/4 | 1429/4 | 2 | 5 | 40241/0 | 142/0 | |
عملکرد | عملکرد سازمانی درک شده | 0086/4 | 1429/4 | 1 | 5 | 730360/ | 458/0- |
عملکرد بازار درک شده | 6233/3 | 6667/3 | 1 | 5 | 05159/1 | 577/0- | |
مهارتهای کارکنان | 0333/4 | 3333/4 | 1 | 5 | 95991/0 | 138/1- | |
اثربخشی آموزش | 1067/4 | 3333/4 | 1 | 5 | 78978/0 | 875/0- | |
انگیزه کارکنان | 0400/4 | 0000/4 | 1 | 5 | 81137/0 | 756/0- | |
ساختار مشاغل و کار (تصمیمگیری غیر متمرکز) | 9363/3 | 0000/4 | 1 | 5 | 74377/0 | 507/0- | |
بازار کار داخلی | 0540/4 | 3000/4 | 1 | 5 | 80797/0 | 714/0- |
آزمون نرمال بودن متغیرهای پژوهش
قبل از وارد شدن به مرحله آزمون فرضها لازم است تا از وضعیت نرمال بودن دادهها اطلاع حاصل شود. تا بر اساس نرمال بودن یا نبودن آنها، آزمونها استفاده شود. به منظور بررسی نرمال بودن دادههای پژوهش از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد.
H0 : دادهها از توزیع نرمال برخوردار هستند.
:H1 دادهها از توزیع نرمال برخوردار نیستند.
با توجه به اینکه سطح معناداری برای متغیرهای تحقیق کمتر از 05.0 است نتیجه میگیریم که دادههای جمعآوری شده برای متغیرهای تحقیق غیر نرمال است. با توجه به اینکه دادههای تحقیق حاضر غیر نرمال است برای بررسی مدل تحقیق از روش حداقل مربعات جزئی PLS استفاده شده است.
بررسی روایی واگرای متغیرهای تحقیق
متغیر | مقدار آماره آزمون | Sig (سطح معنیداری) |
قابلیتهای دانش بازار | 4000/4 | 038/0 |
قابلیتهای دانش مخاطب | 2050/4 | 040/0 |
قابلیتهای رابطه | 2140/4 | 04/0 |
انسانی | 2700/4 | 001/0 |
ساختاری | 0023/4 | 012/0 |
رابطه | 1193/4 | 003/0 |
عملکرد سازمانی درک شده | 0086/4 | 017/0 |
عملکرد بازار درک شده | 0333/4 | 008/0 |
مهارتهای کارکنان | 1067/4 | 002/0 |
اثربخشی آموزش | 0400/4 | 022/0 |
انگیزه کارکنان | 9363/4 | 013/0 |
ساختار مشاغل و کار (تصمیمگیری غیر متمرکز) | 0540/4 | 008/0 |
بازار کار داخلی | 4000/4 | 038/0 |
نتايج حاصل از آزمون همبستگي با توجه به مقادير آن در جدول (6) حاكي از رابطه همبستگي مثبت و معنادار بين تمامي متغيرهاي پژوهش در سطح معنیداري 05/0 و 01/0 است. همچنين مقدار مجذور ميانگين واريانس استخراجي متغيرهاي پژوهش روي قطر اصلي در جدول (6) جهت بررسي آزمون فورنل و لاركر براي هر يك از متغيرها بيشتر از بزرگترين مقدار براي آن متغير مربوطه است و روايي واگرا تأييد ميشود. جدول فوق نشان میدهد که سازهها کاملا از هم جدا میباشند یعنی مقادیر قطر اصلی (ریشه دوم متوسط واریانس استخراج شده) برای هر متغیر پنهان از همبستگی آن متغیر با سایر متغیرهای پنهان انعکاسی موجود در مدل بیشتر است.
| عملکرد | قابلیتهای دانش بازار | سرمایه فکری | قابلیت دانش مخاطب | نوآوری | قابلیت رابطه | |
عملکرد | 1 |
|
|
|
|
| |
قابلیتهای دانش بازار | **527/0 | 1 |
|
|
|
| |
سرمایه فکری | **717/0 | **569/0 | 1 |
|
|
| |
قابلیت دانش مخاطب | **654/0 | **667/0 | **536/0 | 1 |
|
| |
قابلیت رابطه | **821/0 | **766/0 | **719/0 | **875/0 | 1 |
|
شکل (2): ضرایب تی الگوی آزمون شده پژوهش |
شکل (1): الگوی آزمون شده پژوهش در حالت استاندارد |
پس از تعیین مدلهای اندازهگیری به منظور ارزیابی مدل مفهومی تحقیق و همچنین اطمینان یافتن از وجود یا عدم وجود رابطه علی میان متغیرهای تحقیق و بررسی تناسب دادههای مشاهده شده با مدل مفهومی تحقیق، فرضیههای تحقیق با استفاده از مدل معادلات ساختاری نیز آزمون شدند. نتایج آزمون فرضیهها در نمودار منعکس شدهاند.
پایایی
جدول (7): ضرایب آلفای کرونباخ | |||
متغیرهای | ضریب آلفای کرونباخ | CR | AVE |
قابلیتهای دانش بازار | 63/0 | 63/0 | 46/0 |
قابلیتهای دانش مخاطب | 70/0 | 72/0 | 53/0 |
قابلیتهای رابطه | 71/0 | 71/0 | 46/0 |
سرمایه فکری | 73/0 | 83/0 | 64/0 |
عملکرد | 84/0 | 86/0 | 62/0 |
پایایی شاخص نیز خود توسط دو معیار مورد سنجش واقع میگردد: 1. آلفای کرونباخ؛ 2. پایایی ترکیبی؛ 3. روایی همگرا
معیاری کلاسیک برای سنجش و سنجهای مناسب برای ارزیابی پایداری درونی محسوب میگردد. یکی از مواردی که برای سنجش پایایی در روش مدلسازی معادلات ساختاری به کار میرود، پایداری درونی (سازگاری درونی) مدلهای اندازهگیری است. پایداری درونی نشانگر میزان همبستگی بین سازه و شاخصهای مربوط به آن است. مقدار بالای واریانس بیان شده بین سازه و شاخصهای آن در مقابل خطای اندازهگیری مربوط به هر شاخص، پایداری درونی بالا را نتیجه میدهد. مقدار آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0، نشانگر پایایی قابل قبول است (کرونباخ، 1951). برخی از محققان در مورد متغیرهای با تعداد سؤالات اندک، مقدار 6/0 را به عنوان سرحد ضریب آلفای کرونباخ معرفی کردهاند (داوری و رضازاده، 1392). در صورتی که مقدار CR برای هر سازه بالای 7/0 شود، نشان از پایداری درونی مناسب برای مدل اندازهگیری دارد و مقدار کمتر از 5/0 عدم وجود پایایی را نشان میدهد (داوری و رضازاده، 1392). مقدار AVE بالای 5/0 روایی همگرای قابل قبول را نشان میدهد (فورنل و لارکر، 1981). برخی از محققان مقدار حداقل قابل قبول را 4/0 در نظر گرفتهاند.
برازش مدل کلی
معیار GOF مربوط به بخش کلی مدلهای معادلات ساختاری است که توسط این معیار محقق میتواند پس از بررسی برازش بخش اندازهگیری و بخش ساختاری مدل کلی پژوهش خود، برازش بخش کلی را نیز کنترل نماید. برای بررسی برازش در یک مدل کلی تنها یک معیار به نام GOF استفاده میشود. سه مقدار 01/0، 25/0، 36/0 به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF معرفی شده است (وتزلس و همکاران، 2009). این معیار از طریق فرمول روبهرو محاسبه میشود: در نتیجه
برابر است با 54/0. با توجه به مقادیر
که در جدول 8 به دست آمده در نتیجه
برابر است با بدین ترتیب مقدار GOF محاسبه شده به شرح فرمول روبهرو میباشد:
با توجه به سه مقدار 01/0، 25/0و 36/0 به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF، حاصل شدن 64/0 نشان از برازش قوی مدل دارد. با توجه به برازش قوی مدل کلی، حال میتوان به بررسی فرضیات تحقیق پرداخت.
تحلیل آماری
همان طور که در قسمت قبلی ثابت کردیم، از آنجایی که توزیع ما نرمال تشخیص داده شد (نتایج آزمون کولموگروف-اسمیرنوف) با استفاده از نرمافزار اسمارت PLS، همبستگی متغیرها آزمون شده است. برای بررسی رابطه علی بین متغیرهای مستقل و وابسته و تایید کل مدل از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. تحلیل مسیر در این پژوهش با استفاده از نرمافزار اسمارت PLS انجام شده است. جدول زیر ضریب معناداری و نتایج فرضیههای مطرح شده را به طور خلاصه نشان میدهد.
جدول (8): معیار GOF | ||
| Communality | R Square |
قابلیتهای دانش بازار | 46/0 |
|
قابلیتهای دانش مخاطب | 53/0 |
|
قابلیتهای رابطه | 46/0 |
|
سرمایه فکری | 64/0 | 80/0 |
عملکرد | 62/0 | 75/0 |
میانگین | 54/0 | 77/0 |
در این مطالعه از مدل معادلات ساختاری (SEM) برای تحلیل فرضیه تحقیق با استفاده از SmartPLS استفاده شده است. روش نمونهگیری مجدد بوت استرپ، اهمیت مسیرهای موجود در مدل ساختاری را تعیین میکند (هایر و همکاران، 2013).
در مدل اول جدول (9) روابط مثبت و معنیدار بین قابلیتهای سازمانی یعنی دانش بازار (004/5t= , 349/0=β)، دانش مخاطب (859/3 t= , 263/0=β)، رابطه (094/7 t= , 423/0=β) را در سرمایه فکری نشان میدهد. همه مقادیر ضرائب (β) و آماره t از مقدار بحرانی (96/1) بیشتر بوده و بنابراین، فرضیههای اول، دوم، سوم تایید میشوند (هایر و همکاران، 2013). تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی (042/11 t= , 036/1=β) معنیدار شده و بنابراین فرضیه چهارم تایید میشود.
در ادامه به منظور بررسی اثر واسطهای سرمایه فکری، مدل غیر واسطهای و اثر میانجی ارائه شدند. نتایج مدل غیرواسطهای نشان میدهد که اثرات سه قابلیت پیشنهادی یعنی دانش بازار (004/5t= , 349/0=β)، دانش مخاطب (859/3 t= , 263/0=β)، رابطه (094/7 t= , 423/0=β) و سرمایه فکری (042/11 t= , 036/1=β) بر عملکرد سازمانی، اثر معنیداری داشته است.
جدول (9): روابط مسیر و مدلهای بررسی شده | |||
روابط مسیر | مدل پیشنهادی | مدل غیر واسطهای | اثر میانجی |
دانش بازار سرمایه فکری | (004/5) ***349/0 | - | - |
دانش مخاطب سرمایه فکری | (859/3) ***263/0 | - | - |
رابطه سرمایه فکری | (094/7) ***423/0 | - | - |
دانش بازار عملکرد سازمانی | - | (145/4) ***365/0 | - |
دانش مخاطب عملکرد سازمانی | - | (645/2) ***220/0 | - |
رابطه عملکرد سازمانی | - | (047/2) ***124/0 | - |
سرمایه فکری عملکرد سازمانی | - | (042/11) ***036/1 | - |
دانش بازار عملکرد سازمانی | - | - | (254/3) ***006/0 |
دانش مخاطب عملکرد سازمانی | - | - | (927/3) ***017/0 |
رابطه عملکرد سازمانی | - | - | (082/4) ***045/0 |
*ماخذ: یافتههای تحقیق |
نتایج مدل اثر میانجی، نشان میدهد که سرمایه فکری دارای تاثیر میانجی در روابط دانش بازار-عملکرد سازمان (254/3t= , 006/0=β)، دانش مخاطب-عملکرد سازمان (927/3 t= , 017/0=β)، رابطه-عملکرد سازمان (082/4 t= , 045/0=β) میباشد. این نتایج، اثر واسطهای جزئی سرمایه فکری بر روابط MK C - OP، RC - OP و IC - OP را نشان میدهند (سوبل، 1982). همچنین مقادیر Z از 20/3 تا 20/5 در آزمون سابل و مقادیر VAF از ۵۰.۹۸ % تا ۶۳.۷۳ % یعنی بین ۲۰ % تا ۸۰ % متغیر است. این نتایج تاثیر میانجی سرمایه فکری در روابط قابلیتهای سازمانی را مجددا تایید میکند (هایر و همکاران، 2014).
بررسی فرضیهها
بعد از تخمین استاندارد، با استفاده از نرمافزار SmartPLS رابطه علت و معلولی بین سازههای پژوهش سنجیده شد. همان طور که در شکل شماره (4-1) (اجرای مدل در حالت تخمین استاندارد) نمایان است، رابطه بین سازههای اصلی پژوهش معنیدار و مستقیم است؛ همچنین اثر غيرمستقيم روابط با حضور متغير ميانجي را محاسبه نمود. از آزمون سوبل براي بررسي معناداري تأثير ميانجي يك متغير در رابطه ميان دو متغير استفاده ميشود و اگر مقدار آن با سطح اطمينان 95 درصد بيشتر از 96/1 باشد بيانگر معنادار بودن تأثير ميانجي متغير مربوطه است. مقدار ضريب مسير در اثر غيرمستقيم از ضرب دو اثر مستقيم تشكيل دهنده آن حاصل ميشود.
فرضیهها | استاندارد | سطح معنیداری | نتیجه |
قابلیتهای دانش بازار تاثیرات مثبتی بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارند. | 349/0 | 004/5 | تایید |
قابلیتهای دانش مشتری تاثیرات مثبتی بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد. | 263/0 | 859/3 | تایید |
قابلیتهای رابطه تاثیرات مثبتی بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارند. | 423/0 | 094/7 | تایید |
سرمایه فکری تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد. | 036/1 | 042/11 | تایید |
سرمایه فکری تاثیر واسطهای بر روابط بین قابلیت دانش بازار و عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد. | 006/0 | 254/3 | تایید |
سرمایه فکری تاثیر واسطهای بر روابط بین قابلیت دانش مشتری و عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد. | 017/0 | 927/3 | تایید |
سرمایه فکری تاثیر واسطهای بر روابط بین قابلیتهای سازمانی رابطه و عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد. | 045/0 | 082/4 | تایید |
*ماخذ: یافتههای تحقیق
نتیجهگیری و پیشنهادات
هدف این پژوهش «طراحی و ارائه مدل قابلیتهای سازمانیِ داخلی و خارجی در دانشگاهها» بوده است. روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی - پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کل جامعۀ آماری تحقیق، اساتید، کارشناسان و مدیران دانشکدههای اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور دانشگاه شیراز برابر با 100 نفر هستند. جهت نمونهگیری و تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران11 استفاده شده است. مطابق با این فرمول، تعداد نمونه آماری برابر 100 نفر به دست آمد.
پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج بهدستآمده نشان از پایایی و روایی مورد قبول برای ابزارها داشت. تجزیهوتحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح توصیفی با استفاده از شاخصهای توصیفی میانگین و انحراف معیار به تجزیهوتحلیل دادهها پرداخته شد و در سطح استنباطی از همبستگی و روش معادلات ساختاری با نرمافزار پی ال اس استفاده گردید.
این مطالعه دو سوال پژوهشی را مطرح میکند. اول اینکه، تاثیر قابلیتهای سازمانی یعنی دانش بازار و مخاطب و رابطه بر سرمایه فکری و عملکرد سازمانی چیست؟ دوم، آیا سرمایه فکری تاثیر میانجی بر روابط بین قابلیتهای سازمانی و عملکرد شرکت دارد؟
سه یافته اصلی از این مطالعه وجود دارد. اول، دانش بازار، دانش مخاطب و روابط همگی بر سرمایه فکری تاثیرگذاری دارند، دوم اینکه، سرمایه فکری تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی دارد. سوم، سرمایه فکری تاثیر میانجی بر روابط بین قابلیتهای سازمانی و عملکرد دارد. نتایج نشان داد که قابلیتهای دانش بازار، دانش مخاطب، قابلیتهای رابطه بر سرمایه فکری تاثیرگذار میباشند. قابلیت دانش مخاطب شامل نیاز به تعامل با مخاطب است، بسیاری از سازمانها ممکن است تلاش زیادی بر روی این بعد انجام ندهند و بنابراین در جمعآوری سرمایه فکری شکست بخورند. همچنین نتایج نشان داد که که سرمایه فکری اثرات مثبتی بر عملکرد سازمانی دارد (باکستر و ماتیر، 2014؛ بونتیس، 1998؛ وانگ و همکاران، 2016). این نتیجه نشان میدهد که تجمع سرمایه فکری میتواند به عملکرد سازمانی شرکتها کمک کند و مطالعات قبل نتایج مشابه را گزارش میکنند و باید یک رویکرد جامع را اتخاذ کرد که اثرات هر دو قابلیتهای خارجی و داخلی را بر سرمایه فکری نشان دهد.
این نتایج اهمیت سرمایه فکری در افزایش عملکرد سازمانی را نشان میدهد. به طور خاص، قابلیت روابط داخلی سازمان نمیتواند بدون مدیریت صحیح سرمایه فکری شرکت به خوبی عمل کند. علاوه بر این، قابلیت خارجی دانش بازار و قابلیت داخلی نوآوری نیاز به مدیریت مناسب دارد. این امر تضمین میکند که سرمایه فکری به طور موثر برای دستیابی به عملکرد سازمانی مورد استفاده قرار میگیرد. اهمیت سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی در مطالعات کیانتو و همکاران (2014) و وانگ و همکاران است نیز تایید شده است.
فرضیه اول: قابلیتهای دانش بازار تاثیرات مثبتی بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارند.
نتایج معادلات ساختاری در زمینة بررسی فرضیه اول نشان داد که قابلیت دانش بازار بر سرمایه فکری 349/0 بوده و با توجه به مثبت بودن و سطح معنیداری (004/5) مسیر مابین دو متغیر میتوان نتیجه گرفت که قابلیت دانش بازار بر سرمایه فکری تأثیر مستقیم و معنیدار دارد. این نتایج با نتایج مطالعات هوانگ و هوانگ12 (2020)، رحمان و همکاران13 (2019)، برکت و همکاران14 (2018)، کامفیلد و همکاران15 (2018) همسو میباشد. بر اساس یافتههای تحقیق فرضیه اول مبتنی بر «قابلیتهای دانش بازار تاثیرات مثبتی بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارند» تأیید میشود.
فرضیه دوم: قابلیتهای دانش مخاطب تاثیرات مثبتی بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد.
نتایج معادلات ساختاری در زمینة بررسی فرضیه دوم نشان داد که ضریب تاثیر دانش مخاطب بر سرمایه فکری 263/0 بوده و با توجه به مثبت بودن و سطح معنیداری (859/3) مسیر مابین دو متغیر میتوان نتیجه گرفت که دانش مخاطب بر سرمایه فکری تأثیر مستقیم و معنیدار دارد. این نتایج با نتایج مطالعات هوانگ و هوانگ (2020)، رحمان و همکاران (2019)، برکت و همکاران (2018)، کامفیلد و همکاران (2018) همسو میباشد. بر اساس یافتههای تحقیق فرضیه دوم مبتنی بر «قابلیتهای دانش مخاطب تاثیرات مثبتی بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد» تأیید میشود.
فرضیه سوم: قابلیتهای رابطه تاثیرات مثبتی بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارند.
نتایج معادلات ساختاری در زمینة بررسی فرضیه سوم نشان داد که ضریب تاثیر قابلیتهای رابطه بر سرمایه فکری 423/0 بوده و با توجه به مثبت بودن و سطح معنی داری (094/7) مسیر مابین دو متغیر میتوان نتیجه گرفت که قابلیتهای رابطه بر سرمایه فکری تأثیر مستقیم و معنیدار دارد. این نتایج با نتایج مطالعات هوانگ و هوانگ (2020)، رحمان و همکاران (2019)، برکت و همکاران (2018)، کامفیلد و همکاران (2018) همسو میباشد. بر اساس یافتههای تحقیق فرضیه سوم مبتنی بر «قابلیتهای رابطه تاثیرات مثبتی بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارند.» تأیید میشود.
فرضیه چهارم: سرمایه فکری تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد.
نتایج معادلات ساختاری در زمینة بررسی فرضیه پنجم نشان داد که ضریب تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی 036/1 بوده و با توجه به سطح معنیداری (094/11) مسیر مابین دو متغیر میتوان نتیجه گرفت که تل سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی تأثیر مستقیم و معنیدار دارد. این نتایج با نتایج مطالعات هوانگ و هوانگ (2020)، رحمان و همکاران (2019)، برکت و همکاران (2018)، کامفیلد و همکاران (2018) همسو میباشد. بر اساس یافتههای تحقیق فرضیه پنجم مبتنی بر «سرمایه فکری تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد.» تأیید میشود.
فرضیه پنجم: سرمایه فکری تاثیر واسطهای بر روابط بین قابلیتهای سازمانی دانش بازار و دانش مخاطب، رابطه و عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد.
در فرضیه پنجم پژوهش ادعا شده بود که قابلیتهای سازمانی دانش بازار، دانش مشتری، رابطه برعملکرد سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری تاثیر دارد. مقدار ضريب مسير در اثر غيرمستقيم از ضرب دو اثر مستقيم تشكيل دهنده آن حاصل ميشود. تأثیر غیر مستقیم به ترتیب به میزان 006/0، 017/ و 045/0 تبیین گشته است. آزمون سوبل براي بررسي معناداري تأثير ميانجي يك متغير در رابطه ميان دو متغير استفاده ميشود و اگر مقدار آن با سطح اطمينان 95 درصد بيشتر از 96/1 باشد بيانگر معنادار بودن تأثير ميانجي متغير مربوطه است که نتیجه آزمون به ترتیب (254/3، 927/3 و 082/4 ) بزرگتر از 96/1 میباشد، از این رو این فرضیه تایید شده است.
پیشنهادات
این مطالعه تاثیرگذاری هر سه قابلیت دانش بازار، دانش مخاطب و قابلیت رابطه را بر عملکرد سازمانی را نشان میدهد. نتایج نشان داد که چگونه قابلیتها به منظور بهبود عملکرد سازمانی آنها است. بنابراین، پیشنهاد میشود که شرکتها با هدف بهبود عملکرد خود، باید قابلیت داخلی خود (به عنوان مثال، تحقیق و توسعه) را همراه با قابلیتهای خارجی خود توسعه دهند. همچنین نتایج نشان داد که قابلیت نوآوری مهمترین محرک سرمایه فکری و عملکرد سازمانی است که توسط رابطه و قابلیتهای دانش بازار دنبال میشود. از این رو، برای سازمان، توصیه میشود؛ اولویتبندی منابع محدود آنها نسبت به قابلیتهای نوآوری در عین حفظ و استفاده از شبکههای ارتباطی ایجاد شود.
با توجه به نتایج تاثیر قابلیت دانش مخاطب بر سرمایه فکری پیشنهاد میشود که سازمان باید چشمانداز بلندمدتی داشته باشند. این ممکن است، از طریق استفاده از مدیریت دانش مخاطب16 یا ایجاد یک جامعه مخاطب رخ دهد. پیشنهاد میشود که سازمان جهت توسعه CKM خود، باید از سه مکانیزم کسب، به اشتراک گذاری و انتشار برای ایجاد رضایت نسبت به مزایای متقابل سازمان و مخاطبان آن استفاده برنامهریزی داشته باشند.
نتایج تاثیر میانجی سرمایه فکری بر روابط بین دانش بازار، دانش مخاطب و رابطه بر عملکرد سازمانی وجود داشته بنابراین اهمیت و نیاز به سرمایه فکری را به عنوان خروجی قابلیتهای سازمانی آشکار میشود. لذا پیشنهاد میشود که در حالی که سازمان این قابلیتها را ایجاد میکند، منابع مربوط به توسعه سرمایه فکری مانند منابع انسانی را برای تبدیل این قابلیتها به سطح بالاتری از عملکرد سازمانی تخصیص دهند.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻔﺎوتﻫﺎي ﻣﻮﺟﻮد ﺑﻴﻦ وﺿﻌﻴﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﻜﺮي در داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ، در ﻫﺮ ﻳﻚ ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎي ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﻜﺮي از ﺟﻤﻠﻪ داﻧﺸﺠﻮ، ﻫﻴئت ﻋﻠﻤﻲ، ﻛﺎرﻛﻨﺎن، ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺻﻨﻌﺖ و ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺠﺎﻣﻊ ﻋﻠﻤﻲ ﻣﻠﻲ و ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ظرﻓﻴﺖﻫﺎي ﻣﺘﻨﻮع داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎﺳﺖ، اﺳﺘﻔﺎده ﺑﻬﻴﻨﻪ از اﻳﻦ ظرﻓﻴﺖﻫﺎ، زﻣﻴﻨﻪﺳﺎز ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺟﺎﻳﮕﺎه داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ و ﻣﻮﺳﺴﺎت آﻣﻮزش ﻋﺎﻟﻲ در رﺗﺒﻪﺑﻨﺪيﻫﺎي ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺑﺮ اﻳﻦ اﺳﺎس ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻣﻲﺷﻮد، ﻫﻤﺎنﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺿﺮورت ﺳﻨﺠﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﻫﺎي ﻓﻜﺮي در ﻧﻈﺎمﻫﺎي آﻣﻮزش و ﮔﺰارش ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﻫﺎي ﻓﻜﺮي در ﺑﺴﻴﺎري از داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎي ﻣﻌﺘﺒﺮ دﻧﻴﺎ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻬﻢ در ﻧﻈﺎم آﻣﻮزش از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺪوﻳﻦ آﻳﻴﻦﻧﺎﻣﻪﻫﺎ و دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤﻞﻫﺎي ﻣﺮﺗﺒﻂ اﻣﺮي ﺿﺮوري اﺳﺖ و از ﻃﺮﻓﻲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ و ﺳﻮي رﺗﺒﻪﺑﻨﺪيﻫﺎي داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ و ﺳﻨﺠﻪﻫﺎي ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻓﻜﺮي، ﺗﺪوﻳﻦ ﻧﻈﺎم ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﻫﺎي ﻓﻜﺮي در داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ و ﺗﻬﻴﻪ ﮔﺰارشﻫﺎي اﻓﺸﺎي ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﻫﺎي ﻓﻜﺮي ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﻢاﻓﺰاﻳﻲ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺑﺮاي ﺑﻬﺒﻮد ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﻮد.
برای تقویت اثر قابلیتها از طریق سرمایه فکری باید همکاری و همیار بین کارکنان را در جریان آموزش ایجاد و یادگیری و مشارکت در گفتگو و مذاکرات جمعی را تسهیل کرد، بنابراین میتوان با تشویق و ایجاد جو حمایتى در سازمان و اتخاذ استراتژیها و یا مکانیسمهای مرتبط با کارکنان که مشوق تعامل اجتماعی و روابط قوی هستند تمایل و انگیزه عملکرد سازمانى را افزایش داد.
منابع
اکبری، محسن.، حاتمی نژاد، محمد. و هوشمند، میلاد (1399). تأثیر انتقال فناوری، برونسپاری، قابلیتهای سازمانی بر عملکرد نوآورانه، فصلنامه مدیریت نوآوری در سازمانهای دفاعی، 3(8): 76-49.
تورنگ، سیدکمال (1396). ارائه مدل بومی ارزیابی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد دانشگاههای منتخب کشور با عامل میانجی توانمندیهای فرایند سازمانی، پایاننامه دکترای تخصصی (PhD) دانشگاه مازندران، دانشکده علوم اقتصادی و اداری.
حافظ نیا، محمد رضا (1399). مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی انتشارات سمت.
حیدری، مرضیه. و نیکویی، محمدحسین (1398)، بررسی نقش میانجی سرمایه فکری، نوآوری و استراتژیهای سازمانی بین تسهیم دانش و عملکرد سازمانی، تحقیقات مدیریت آموزشی، دوره 11، شماره 41، صفحه 15-33.
حیدری، مرضیه. و نیکویی، محمدحسین. (1398)، بررسی نقش میانجی سرمایه فکری، نوآوری و استراتژیهای سازمانی بین تسهیم دانش و عملکرد سازمانی، 11(41): 33-15.
سلمانی جلودار، اسماعیل (1395). شناسایی تاثیر موانع فردی تسهیم دانش بر نوآوری سازمانهای خصوصی و دولتی، تهران، مجموعه مقالات دومین کنفرانس بینالمللی پارادایمهای نوین مدیریت، نوآوری و کارآفرینی.
صفری، علی.، مشرف جوادی، محمدحسین. و میرزایی فر، مرضیه (1396). تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی؛ نقش میانجیگری چابکی سازمانی و مزیت رقابتی، مدیریت اجرایی، 9(17): 168-149.
متولیان، مرضیه السادات (1395). نقش سرمایۀ فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده بر یادگیری غیررسمی و تسهیم دانش تهران، مجموعه مقالات همایش پژوهشهای مدیریت و علوم انسانی در ایران.
نوروزي چشمه علي، الهام، روشن، سيدعليقلي. و وفادار، ميلاد (1396)، تحليل اثر سرمايه فکري بر عملکرد سازماني با نقش ميانجي مديريت دانش در شرکت پايانههای نفتي ايران، آموزش و توسعه منابع انساني، 4(13): 119-95.
Al‐kalouti, J, Vikas, A., Garza‐Reyes., A. & Zwiegelaar, B. (2020). Investigating innovation capability and organizational performance in service firms, Strategic Change. 2020;29:103–113.
Annarelli, A., Battistella, C. and Nonino, F. (2020). A Framework to Evaluate the Effects of Organizational Resilience on Service Quality. Sustainability, 12(3): 1-15.
Barkat, W., Loo-See, B., Adeel, B. and Riaz, A. (2018). Impact of intellectual capital on innovation capability and organizational performance: An empirical investigation, Serbian Journal of Management 13 (2) (2018) 365 – 379.
Barzegar, F. (2020). Mechanisms for improving organizational capabilities in the public sector, Master's thesis of Tarbiat Modares University, Faculty of Literature and Human Sciences.
Baxter, R. and Matear, S. (2004). Measuring intangible value in business-to-business buyereseller relationships: An intellectual capital perspective. Industrial Marketing Management, 33(6), 491e500.
Bontis, N. (1998). Intellectual capital: An exploratory study that develops measure and models. Management Decision, 36(2), 63e76.
Camfield, C., Giacomello, C. and Sellitto, M. (2018). The impact of intellectual capital on performance in Brazilian companies. J. Technol. Manag. Innov. Volume 13, Issue 2: 23-32.
Chakravorti, B. (2022). Finding Competitive Advantage in Adversity. Harvard Business Review, 88(11), 102-108.
Dyer, J. H. and Singh, H. (1998). The relational view: Cooperative strategy and sources of interorganizational competitive advantage. Academy of Management Review, 23(4), 660e679.
Gummesson, E. (2002). Total relationship marketing (2nd ed.). Oxford: Butterworth- Heinemann Publications.
Hair, J. F., Black,W. C., Babin, B. J. and Anderson, R. E. (2013). Multivariate data analysis. Upper Saddle River, NJ: Pearson.
Huang, Ch. and Huang, S. (2020). External and internal capabilities and organizational performance: Does intellectual capital matter?. Asia Pacific Management Review. 25: 111-120
Kianto, A., Ritala, P., Spender, J.-C. and Vanhala, M. (2014). The interaction of intellectual capital assets and knowledge management practices in organizational value creation. Journal of Intellectual Capital, 15(3), 362e375.
Nasution, N. and Mavondo, F. (2018). Customer value in the hotel industry: What managers believe they deliver and what customer experience. International Journal of Hospitality Management, 27(2):204-213.
Nonaka, I. and Takeuchi, H. (1995). The knowledge-creating company: How Japanese companies create the dynamics of innovation. New York: Oxford University Press.
Ramachandran, S.D., Chong, S.C. and Wong, K.Y. (2018). Knowledge Management Practices and Strategic Enablers in Public Universities: A Gap Analysis, Campus Wide Information Systems, 30 (2), 76 – 94.
Rehman, Sh. and, Rapiah, M. & Hazeline, A. (2019). The mediating role of organizational capabilities between organizational performance and its determinants, Journal of Global Entrepreneurship Research volume 9, Article number: 30.
Roberts, K., Varki, S. and Brodie, R. (2003). Measuring the quality of relationships in consumer services: An empirical study. European Journal of Marketing, 37(1/2), 169e196.
Sharma, S. and Cao, S. Y. (2016). Innovation capability, marketing capability and firm performance: A two-nation study of China and Korea. Asian Business & Management, 15(1), 32e56.
Walsh, S. and Linton, J. (2020). The Strategy-Technology Firm Fit Audit: A Guide to Opportunity Assessment and Selection. Technological Forecasting and Social Change, 78(2): 199-216.
Wang, Z., Sharma, P. N. and Cao, J. (2016). From knowledge sharing to firm performance: A predictive model comparison. Journal of Business Research, 69(10), 4650e4658.
Wetzels, M., Odekkerken-Schroder, G. and Van Oppen, C. (2009). Using PLS path modeling for assessing hierarchical construct models: Guidelines and empirical illustration, MIS Quarterly, 33(1): 177.
Investigating the effect of market knowledge, audience knowledge and relationship capabilities on organizational performance considering the mediating role of the intellectual capital of Payame Noor University, Shiraz Center
Homa Maasomi1, Hassan Soltani2, Abbas Babaei Shahr Abad3, Mehdi Mohammad Bagheri3, Sanjar Salajeghe3
1 Ph.D. student, Department of Management, Islamic Azad University, Kerman branch, Kerman, Iran.
2* Department of Management, Islamic Azad University, Shiraz Branch, Shiraz, Iran(Corresponding Author). H.soltani@iau.ac.ir
3 Department of Management, Islamic Azad University, Kerman Branch, Kerman, Iran.
4 Department of Management, Islamic Azad University, Kerman Branch, Kerman, Iran.
5 Department of Management, Islamic Azad University, Kerman Branch, Kerman, Iran.
Abstract
Purpose: While previous research examines how firms with specific capabilities achieve organizational performance, few studies take a holistic approach. In this study, a comprehensive model is adopted to examine how different capabilities actually affect organizational performance. Also, the mediating effect of intellectual capital was considered.
Methodology: The organizational capabilities and performance were investigated by a questionnaire including professors, experts, and managers of Faculties of Economics, Management, and Social Sciences of Payame Noor University, Shiraz Center. Thus, the purpose of this research is to investigate the effect of market knowledge capabilities, audience knowledge, and relationship on organizational performance considering the mediating role of the intellectual capital of Payame Noor University, Shiraz Center. In order to achieve this purpose, structural equation modeling (SEM) based on partial least squares (PLS) was used. The elements of the analysis include market knowledge, audience knowledge and relationship capabilities, and the mediating variable of intellectual capital.
Findings: The results show that market knowledge, audience knowledge, and relationship capabilities have positive effects on intellectual capital at Payame Noor University, Shiraz Center. The results also show that intellectual capital has a direct and significant effect on organizational performance.
Conclusion: Finally, the results show that intellectual capital has a mediating effect on the relationship between organizational capabilities (market knowledge, audience knowledge, relationship, and innovation) and organizational performance at Payame Noor University, Shiraz Center. This study helps organizations that intend to increase organizational performance, especially educational organizations by showing the mediating effects of intellectual capital on the relationship between organizational capability and organizational performance.
Keywords: Intellectual capital, organizational capability, organizational performance, knowledge-based approach, relationship-based approach, competency-based approach.
[1] Huang and Huang
[2] Al‐kalouti et al.
[3] Rehman et al.
[4] Barkat et al.
[5] Camfield et al.
[6] Descriptive Statistics
[7] Drop & Drag
[8] Composite Reliability
[9] Discriminant Validity
[10] Average Variance Extracted (AVE)
[11] Cochran
[12] Huang and Huang
[13] Rehman et al.
[14] Barkat et al.
[15] Camfield et al.
[16] . CKM