تحلیل فضایی تلههای فقر و محرومیت شهری در شهر قم
محورهای موضوعی : آمایش محیطمجتبی رفیعیان 1 , نفیسه زاهد 2
1 - (استاد تمام گروه شهرسازی، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران)
2 - (پژوهشگر دکتری شهرسازی، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران)
کلید واژه: تحلیل فضایی, شهر قم, تلههای فضایی فقر شهری, محرومیت شهری,
چکیده مقاله :
وجود تله های فضایی فقر باعث عدم توسعه شهری منسجم و مؤثر میشود و به جامعه شهری بسیار آسیب می رسانند. ساکنان تله های فقر شهری از محروم ترینِ شهروندان هستند؛ از کمترین امکانات و خدمات شهری برخوردار هستند و یکپارچگی بسیار ضعیفی با بافت شهری و ساکنان شهری دارند. توجه سیاست گذاری های شهری به تله های فقر و جلوگیری از پیدایش و عمیق تر شدن آن ها بسیار مهم و ضروری است که بر این اساس ابتدا باید عوامل مؤثر شناخته شوند تا سیاست هایی مطابق با آن ها طراحی و اجرا شوند. در این مطالعه به تحلیل فضایی تله های فقر در شهر قم پرداخته شد. در این فرآیند، برای بررسی عوامل مؤثر و سپس سنجش میزان فقر و محرومیت محدوده ها از مدل تحلیل عاملی نوع R استفاده شد، نتایج یافته ها نشان داد که 5 عامل از عوامل اصلی و تأثیرگذار بر پیدایش تله های فقر در شهر قم می باشند و این عوامل در مجموع 93/88 درصد از فقر شهری را تبیین می کنند. با استفاده از امتیاز عاملی محدوده ها، گونه ها به 5 طیف از محدوده هایی با میزان فقر بسیار کم تا محدوده هایی با شدت فقر بسیار زیاد طبقه بندی شدند. در این دسته بندی تله های شهرک صاحب الزمان، جمکران و اسماعیل آباد دارای بیشترین میزان فقر و محرومیت شهری بودند. برای سنجش پراکنش فضایی تله های فقر از ضریب موران و آماره عمومی G استفاده شد. نتایج نشان داد که این الگو در شهر قم خوشه ای و با تمرکز بالاست و همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان داد میزان محرومیت تله ها با شاخص های تعداد شاغلان در گروه کارگران ساده، نرخ اجاره نشینی، نرخ بی سوادی، فقدان تسهیلات اولیه مسکن، مسکن ناپایدار و بی کیفیتی محیط مسکونی همبستگی بسیار قوی دارند. بنابراین مهمترین اقدامات باید در جهت بهبود وضعیت مسکن، بهبود وضعیت اشتغال و بهبود دسترسی به خدمات عمومی از جمله خدمات آموزشی صورت گیرد.
The poverty traps in urban areas cause lack of effective development in the society and harm the urban society. The residents of these urban poverty traps are the poorest ones. They always have the minimum urban services and facilities and are in the lowest level of integration with the urban context and its residents. Paying serious attention to urban policies which seems very necessary and important can prevent the emergence and deep poverty traps. Therefore, the effective factors, at first, should be characterized and then, policies should be designed and implemented in accordance with them. In this study, the most important factors affecting the formation of spatial poverty traps in the city of Qom have been examined. In this process, to review the factors affecting the formation of spatial poverty traps and measuring the poverty level, the factor analysis type R was used. The results showed that five factors are the main effective factors of the emerging poverty traps in Qom which explain 88.93 percent of urban poverty in this city. Using the factor score, the traps were classified to 5 ranges, from very low to very high poverty rates. In this classification Sahrak Saheb-al Zaman, Jamkaran and Ismael Abad’s traps had the highest level of poverty. To measure the spatial distribution of urban traps Moran's I coefficient and General Statistics G were used. The results showed that the spatial distribution of poverty traps has cluster pattern with a high concentration. Also, the results of correlation analysis showed that poverty rate of traps has a strong correlation between the indices of the number of unskilled workers, rental house rates, the rate of illiteracy, lack of basic facilities of housing, unsustainable housing, and poor quality of the residential environment. So the most important action plan should be done to improve housing conditions, improving employment and improving access to public services such as educational services.
_||_