اثر محدودیت غذایی بر غلظت سرمی گلوکز، تریآسیل گلیسرول، بتاهیدروکسی بوتیرات، اسیدهای چرب غیراستریفیه و اوره در میشهای آبستن
محورهای موضوعی : آسیب شناسی درمانگاهی دامپزشکیعلی رضاپور 1 , مهدی تقی نژاد 2 , غلامرضا اسدنسب 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، دانشکده کشاورزی، گروه علوم دامی، تبریز، ایران.
2 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، دانشکده کشاورزی، گروه علوم دامی، تبریز، ایران.
3 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، دانشکده دامپزشکی، گروه علوم درمانگاهی، تبریز، ایران
کلید واژه: اوره, گلوکز, بتاهیدروکسی بوتیرات, اسیدهای چرب غیراستریفیه, تریآسیل گلیسرول, محدودیت غذایی, میش قزل,
چکیده مقاله :
محدودیت غذایی در میش های آبستن، عاملی است که به صورت خواسته یا ناخواسته سلامتی جنین در حال رشد را تهدید می کند. هدف از این مطالعه بررسی اثر محدودیت غذایی بر غلظت سرمی گلوکز، تری آسیل گلیسرول، اسیدهای چرب غیراستریفیه، بتاهیدروکسی بوتیرات و اوره در گوسفندان قزل (بومی آذربایجان) در هشت هفته آخر آبستنی بود. الگوی طرح مورد استفاده اسپلیت پلات در زمان و تعداد نمونه مورد بررسی 14 رأس میش بود. پس از آماده سازی و سازگاری دام ها و استفاده از جیره فلاشینگ، در خارج از فصل زایش همزمان سازی فحلی توسط سیدر گوسفندی ایجاد شد. القاء آبستنی به صورت جفت گیری طبیعی انجام گرفت. در هفته چهارم آبستنی، نمونه اولیه اخذ (P0) و سپس گوسفندان به گروه های شاهد (T2) و تیمار محدودیت غذایی (T1) تقسیم بندی شدند. در دوره های مختلف آبستنی (P1 تا P3) نیز نمونه گیری انجام و غلظت سرمی هر یک از پارامترهای اشاره شده اندازه گیری شد. نتایج این مطالعه نشان داد که علی رغم ایجاد محدودیت غذایی به میزان 5/27-5/16%، این محدودیت اثر معنی داری بر غلظت سرمی گلوکز و تری آسیل گلیسرول نداشتولی از همین لحاظ تفاوت آماری معنی دار در مقایسه میانگین غلظت سرمی بتاهیدروکسی بوتیرات، اسیدهای چرب غیر استریفیه و اوره وجود دارد (05/0p<). محدودیت غذایی در تعدادی از دام های مورد مطالعه کتوز ملایم تا متوسط ایجاد کرد. بنابراین، در محدودیت غذایی متعاقب فلاشینگ غذایی در ابتدای آبستنی، میش های آبستن با استفاده از ذخیره چربی و گلوکونئوژنز اقدام به حفظ هومئوستاز گلوکز و ادامه روند آبستنی می نمایند، در حدی که از 10 رأس دام گروه تیمار محدودیت غذایی تنها یک رأس میش در انتهای آبستنی سقط کرد.
Food restriction is a potential unwanted risk for a developing fetus in pregnant ewe. The objective of this study was to study the effects of food restriction on serum concentration of glucose, triacylglycerol, non-esterified fatty acids, beta-hydroxybutyrate and urea in the last 8 weeks of pregnancy in Ghezel sheep (Azerbaijan native). We used Split-plot in time design and the overall sample was 14 Ghezel ewes. After a primary preparation period and using flashing diet, oesterus cycle was synchronized in an out of breeding season with sheep CIDR. Pregnancy induction was carried out through natural mating. Primary sampling (P0) was done 4 weeks after mating and then the ewes were divided and assigned to two groups: Control (T2) and food restriction group (T1). In different stages of pregnancy (P1 – P3) sampling was performed and the above mentioned parameters were measured. We used 16.5-27.5% food restriction. Our results surprisingly showed that food restriction had no statistically significant effect on serum glucose and triacylglycerol concentration, but it had a statistically significant effect on serum beta-hydroxy butyrate, non-esterified fatty acids and urea concentration (p<0.05). Food restriction resulted in mild to moderate ketosis in some individual animals. We conclude that food-restricted pregnant ewes following initial flashing diet at the beginning of pregnancy could maintain their glucose homeostasis and end her pregnancy period by using fat reserves and gluconeogenesis. Only one ewe aborted during food restriction in the end stage of pregnancy and others tolerated the situation.