مبانی احکام تکلیفی و وضعی اسراف آب و ضمان ناشی از آن
محورهای موضوعی : حقوق خصوصیناهید دهقان عفیفی 1 , احمد باقری 2 , سید ابوالقاسم نقیبی 3
1 - دانشجوی دکتری فقه و حقوق اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران ایران
2 - دانشگاه تهران
3 - دانشیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه شهید مطهری، تهران، ایران
کلید واژه: آب, اسراف, اتلاف, تسبیب, قاعده اتلاف,
چکیده مقاله :
اسراف یکی از رذائل اخلاقی در دین اسلام بوده و عقل و عرف بر حرمت و قبح آن صحه گذارده اند. در این میان آب به عنوان عنصری حیاتی یکی از موادی است که در دسترس بشر قرار دارد. اسراف زیاده روی و تجاوز از اندازه و حدود است و اتلاف نیز به معنای نابود کردن می باشد. شناخت مفهوم اسراف و همچنین اتلاف در فهم حرمت تکلیفی و وضعی که در بردارنده ضمان است، کمک شایانی خواهد نمود. آیات قرآن با مفهوم شامل حرمت اسراف است. احادیث نیز به دو دسته تقسیم می شوند که دربردارنده عباراتی در تقبیح اسراف آب می باشند. برخی با مفهوم و برخی دیگر با منطوق و صراحت اسراف آب را حرام دانسته اند. در این میان قواعد فقهی مورد استفاده در فقه مانند لاضرر و لاحرج و اتلاف و تسبیب می تواند ضمان را برای فرد مسرف اثبات نماید. البته ایرادی که در این میان می تواند متوجه دلائل فوق باشد اینکه اتلاف و تسبیب در مورد مال دیگران می باشد در حالی که شامل مال خصوصی نمی شود. نوشته ای مستقل در زمینه مستندات موجود مربوط به حرمت و یا ضمان اسراف آن وجود ندارد بلکه بیشتر احکامی کلی است که در رسائل عملیه دیده می شود. نتیجه حاصل از این نوشتار کوتاه اثبات حرمت تکلیفی و ضمان اسراف کننده آب می باشد. بدین بیان که شهروندان به بهانه پرداخت بهای آب مصرفی حق زیاده روی نداشته و دولت می تواند با استناد به مستندات بیان شده فرد را ضامن معرفی کند.
Profusion is one of the ethical vices in Islam and intellect and customary laws have confirmed its prohibition and indecency. Amid these, water as a vital element is one of the materials which are at the human’s disposal. Profusion means extravagance and trespassing the limit and waste means destruction as well. Knowing the concept of profusion and also waste will help noticeably to understand the obligatory and statuary prohibition which holds liability. The conceptual verses of the Quran contain the prohibition of profusion. Traditions are also divided into two categories encompassing phrases against the profusion of water. Some of them with the concept and some others with logic and clarity have considered the profusion of water as an unlawful action. The jurisprudential rules in use are the jurisprudence such as "La Zarar va La Haraj" rule: in Islam [being harmed and harming others], no waste or causing waste can prove liability for the profligate person. However, the fault with the above mentioned reasons is that waste and causing waste are on the other’s assets whereas it does not include the private assets. There is not an independent writing on the exiting documents related to prohibition or liability of profusion of it but there are more general decrees which are seen in practical writings. The results of this short writing are to prove the obligatory prohibition and liability of water profligate person. That is to say that the citizen cannot have excessive use of water under this pretext that they pay the cost of the consuming water and referring to the presented documents, the state can introduce the individual as a liable person.
قرآن کریم.
2. ابن منظور، محمد بن مکرم، (1414)، لسان العرب، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع - دار صادر، بیروت.
3. ابو الحسین، احمد بن فارس بن زکریا، (1404)، معجم مقائیس اللغه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، قم.
4. ابن داود حلی، حسن بن علی، (1342)، الرجال، دانشگاه تهران، تهران.
5. ابن الغضائری، احمد بن حسین، (1364)، الرجال، دار الحدیث، قم.
6. اردبیلی، احمد، (1402)، مجمع الفائده و البرهان، انتشارات جامعه مدرسین، قم.
7. اسدی حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، (1381)، خلاصه الأقوال، منشورات المطبعه الحیدریه، نجف اشرف.
8. اسدی حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، (1388)، تذکره الفقهاء، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم.
9. اسدی حلّى، حسن بن یوسف بن مطهر، (1413)، مختلف الشیعه فی أحکام الشریعة، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم.
10. اسدی حلّى، جمال الدین، احمد بن محمد، (1407)، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم.
11. اصفهانى، حسین بن محمد راغب،(1412)، مفردات ألفاظ القرآن، دار العلم - الدار الشامیه، لبنان – سوریه.
12. انصاری، محمد علی، (1415)، الموسوعه الفقهیه المیسره، مجمع الفکر الاسلامی، قم.
13. بهجت، محمد تقى، (1428)، استفتاءات، دفتر حضرت آیه الله بهجت، قم.
14. تبریزى، جواد بن على، (بیتا)، استفتاءات جدید، قم.
15. جمعى از پژوهشگران زیر نظر شاهرودى، سید محمود هاشمى، (1426)، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهم السلام، قم.
16. جوهرى، اسماعیل بن حماد، (1410)، الصحاح - تاج اللغه و صحاح العربیه، دار العلم للملایین، بیروت.
17. حلّى، نجم الدین جعفر بن زهدرى، (1428)، إیضاح ترددات الشرائع، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى - ره، قم.
18. حلی، احمد بن ادریس، (1411)، السرائر، موسسه النشر الاسلامی، قم.
19. حمیرى، نشوان بن سعید، (1420)، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، دار الفکر المعاصر، بیروت.
20. خمینى، سید روح اللّه موسوى، (1422)، استفتاءات، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم.
21.دمشقی، اسماعیل بن کثیر، (1412)، تفسیر القرآن العظیم، دارالمعرفه، بیروت.
22. سبزواری، محمد باقر،(بی تا)، کفایه الاحکام، مدرسه صدر مهدوی، اصفهان.
23. سیوری حلی، مقداد بن عبد الله، (1404)، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، انتشارات کتابخانه آیه الله مرعشى نجفى ره، قم.
24. صاحب بن عباد، کافى الکفاه، (1414)، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغه، عالم الکتاب، بیروت.
25. صدوق قمی، محمّد بن على بن بابویه، (1413)، من لا یحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم.
26. طباطبائی، سید محمد حسین، (1402)، المیزان فی تفسیر القرآن، موسسة النشر الاسلامی، قم.
27 . طباطبائی بروجردی، سید محمد حسین، (1419)، القواعد الفقهیه، الهادی، قم.
28. طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، (1415)، سؤال و جواب، مرکز نشر العلوم الإسلامی، تهران.
29. طبرسی، فضل بن حسن،(1372)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ناصر خسرو، تهران.
30. طبری، محمد بن جریر، (1415)، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، دار الفکر، بیروت.
31. طریحى، فخر الدین، (1416)، مجمع البحرین، کتابفروشى مرتضوى، تهران.
32. طریحی، فخرالدین، (بیتا)، تفسیر غریب القرآن، انتشارات زاهدی، قم.
33. طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، (بیتا)، الفهرست، المکتبه الرضویه، نجف اشرف.
34. طوسى، ابوجعفر، محمد بن حسن، (1407)، تهذیب الأحکام، دار الکتب الإسلامیه، تهران.
35. طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، (1387)، المبسوط فی فقه الإمامیه، المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه، تهران.
36. عاملى، حرّ، محمد بن حسن، (1409)، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم.
37. عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، (1413)، مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم.
38. عاملی، شهید اول، محمد بن مکی، (1414)، الدروس الشرعیه، موسسة النشر الاسلامی، قم.
39. عاملی، شهید اول، محمد بن مکی، (1272)، ذکری الشیعه.
40. فراهیدى، خلیل بن احمد، (1410)، کتاب العین، نشر هجرت، قم.
41. فیومى، احمد بن محمد مقرى، (بیتا)، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، در یک جلد، منشورات دار الرضی، قم.
42. قرشى، سید على اکبر، (1412)، قاموس قرآن، دار الکتب الإسلامیه، تهران.
43. قرطبی، محمد بن احمد، (1405)، الجامع لاحکام القرآن، موسسه التاریخ العربی، بیروت.
44. محمود عبد الرحمان، (بیتا)، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیه.
45. قزوینی، محمد بن یزید، (بیتا)، السنن، دار الفکر، بیروت.
46. کلینى، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، (1407)، الکافی، دار الکتب الإسلامیه، تهران.
47. مجلسی اصفهانی، محمد باقر، (1404)، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، دار الکتب الإسلامیه، تهران.
48. مجلسی اصفهانی، محمدباقر، (1403)، بحار الانوار، موسسة الوفاء، بیروت، لبنان.
49. مصطفوی، سید محمدکاظم، (1417)، مئه قاعده فقهیه، مؤسسه نشر اسلامی، قم.
50. مکارم شیرازی، ناصر، احکام بانوان،(1428)، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب علیه السلام، قم.
51. منتظری نجف آبادی، حسین علی، (بیتا)، رساله استفتائات، قم.
52. نجاشى، ابوالحسن، احمد بن على، (1407)، رجال النجاشی، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم.
53. نجفى، محمدحسن، (1404)، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
54. نراقی، احمد، (1408)، عوائد الایام، مکتبه بصیرتی، قم.
55. هندی اصفهانی، محمد بن حسن، (1416)، کشف اللثام، موسسة النشر الاسلامی، قم.
_||_
Ameli, M.(1988). Vasailol Shia .Qom: Ahl Bayt Institute.
Ameli, Z. (1992). Masalek Al-Afham ElaTanqih Sharaye Islam. Qom: Alaslamyh A1- Maaref
Institute.
Ansari, M. (1994). Almosa Al-Fiqha. Qom: Majma Fkr Darol Islami.
Ardabili, A. (1981). Majma Al-Faidah wa Al-Borhan. Qom: Jameatol Modaresin.
Asadi , N.(2007). Izaho Taradodat Alshrai Qom: Ayatollah MarashiNajafi.
Asadi, H. (1960). Kholasah Al-Aqval. Nadjaf: Almatbaat Al- Heydariah.
Asadi, H.(1967). Tazkeratol Alfoqaha. Qom: Aal Bayt Institute.
Asadi, H. (1992). Mokhtalaf Al-Shia fi Ahkam Sharia. Qom: Islamic Publication Office.
Farahidi, K .(1989). Ketabo l Eyn. Qom: Hejrat Publication.
Hashemi, M.( 2005). Culture of jurisprudence. Qom: Aal Bayt Institute.
Helli, A.(1990). Al-Saraer. Qom: Alnashr Al-Islami Institute.
Hemayri, N. (1999). Shams Al-Ulum . Beirut: Darol Fekr Moaser.
Hendi, M. (1995). Kashf Al-lesan. Qom: Islamic Publication Office.
Alghazaeri, A.(1986). Alredjal. Qom: Dar al hadith.
Ibn Davood, H.(1964). Al-Rejal. Tehran: Tehran University.
Ibn Manzour, M. ( 1993). Lisanol Arab. Beirut: Dar oAlfikr.
Isfahani, H. (1991). Mofradat Alfazol Al-Quran. Lebanon Darol Elm Islamiyah.
Khomaini, R. (2001). Esteftaat. Qom: Islamic Publication.
Koleini, M. (1986). Al-Kafi. Tehran: Islamiyah Publication.
Madjlesi, M. (1982). Behar Al-Anvar. Beirut: Al-Vafa Institute.
Madjlesi, M.(1983). Merat Al-Oghool. Tehran: Dar Al-Kotob Al-Islamiah.
Najafi, M.(1983). Javaher Al-Kalam fi Sharh Sharaye El-Islam. Beirut: Dar Ehya Al-Torath
Arabi.
Tabatabai, M.(1998). Al-Qavaed Al-Fiqhi. Qom: Al-Hadi Publication.
Tabatabai, M.(1981). Almizan fi Tafsir Al-Quran. Qom: Al-Nashr Al-Islami Institute.
Tousi, M. (1966). Almabsout fi Fiqh Al- Imamiyah. Tehran: Al-Maktabah Al-Mortazaviyah.
Tousi, M. (1986). Tahzibol Ahkam. Tehran: Dar ol Kotob Al-Islamiyah.