سیاست های ایالات متحده آمریکا در مواجهه با هژمونی نوظهور چین در حوزه نفت و انرژی
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات سیاسیمحمدرضا فرهمند 1 , ابراهیم متقی 2 , امیر هوشنگ میرکوشش 3
1 - دانشجوی دکتری روابط بین الملل، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران.
2 - استاد گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - استادیارگروه روابط بین الملل، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران.
کلید واژه: چین, انرژی, نفت, هژمونی, ایالات متحده آمریکا,
چکیده مقاله :
در عرصه بین الملل رقابت قدرت همواره وجود داشته است چنانکه در دنیای امروز این رقابت و تقابل بویژه در حوزه اقتصادی را می توان میان ایالات متحده آمریکا و چین مشاهده نمود. ایالات متحده بعنوان هژمون جهان که معیارهای یک هژمون را دارا می باشد در تکاپو است تا آن را حفظ نماید و چین بعنوان یک قدرت نو ظهور در عرصه نوین بین الملل سعی دارد که خود را رقیب هژمونیک آمریکا بشناساند. این پژوهش با تأکید بر هژمونی آمریکا و چین در حوزه نفت و انرژی در جهان سعی دارد به سوال اصلی خود یعنی اینکه سیاست آمریکا برای مقابله با گسترش نفوذ چین به عنوان بازیگر نوظهور در حوزه نفت و انرژی در جهان چیست؟ پاسخ بدهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ایالات متحده تلاش های پایان ناپذیری در جهت حمایت از امنیت انرژی چین و حمایت غیرمستقیم از توسعه اقتصادی آن از طریق تقسیم مزایای حاصل از جهش نفت شیل در ایالات متحده، تضمین واردات بدون وقفه نفت و LNG به چین و فراهم کردن تکنولوژی های ضروری در پیش گرفته که هر کدام به عنوان گام هایی در نظر گرفته شده اند که می تواند برای منحرف کردن جمهوری خلق چین از دنبال کردن مسیر ماجراجویی منطقه ای بشمار آید.
The emergence of China has become a success story for actors in the central Mao region, and has been able to prove its efficiency in production, trade and finance, especially in the field of energy. China's growing tendency to counter the threat to its energy security is significant, as it intends to exert its influence in other areas as well. Emphasizing different perspectives on China's emergence in the world of oil and energy, this study seeks to answer its main question, which is China's policy to expand its influence as an emerging player in the field of oil and energy in the world, and in this way, to examine the different dimensions of this actor in the field of energy. The research method used in this research is descriptive-analytical. The results indicated that through establishing efficient and effective relationships with energy-rich actors, China could solve energy security problems on the one hand, and China is able to enter markets previously used by Mao as a sector, and on the other hand. Some of the intermediate areas are classified and can affect non-economic areas internationally.
_||_