بررسی مفاهیم اجتماعیِ سازمان فضایی معماری بناهای عمومی دورهی پهلوی اول در شهر تبریز بر اساس تئوری قدرت میشل فوکو
محورهای موضوعی : جامعه شناسینوشین قربانی 1 , سحر طوفان 2 , حبیب شاه حسینی 3 , نیما ولی زاده 4 , حسن ستاری ساربانقلی 5
1 - دانشجوی دکترای تخصصی گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی ، تبریز، ایران.
2 - استادیار، گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران (نویسنده مسئول).
sahar.toofan@iaut.ac.ir
3 - استادیار، گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
4 - استادیار، گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
5 - دانشیار، گروه معماری و شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
تغییر در سازماندهیِ فضایی بناها در دورهی پهلوی اول، در بناهای عمومیِ تبریز، ایران، مشهود است. در این دوره با توجه به تحولات حکومتی- سیاسی شکل گرفته در ساختار کشور، بناهایی با عملکردهای نوین سربرآوردند. سوال مطرح شده این است که آیا میتوان از منظر مبادی جامعهشناسانه و مفاهیم اجتماعی الگوی پنهان حاکم بر ساختارهای نوین معماری را بررسی کرده و به عنوان الگوی ثابت در معماری به کار برده و افراد حاضر در بنا را از لحاظ رفتاری کنترل نمود؟ در این رابطه میشل فوکو، اندیشمند فرانسوی، تکنیکهای انضباطی را معرفی مینماید که منجر به کنترل افراد حاضر در مکان میگردد. هدف از این پژوهش تطبیق تکنیکهای انضباطی مورد نظر فوکو از جمله عملکردی بودن فضا، شبکهبندی، تفکیک فضایی و رویتپذیری در سه کاربری آموزشی(دانشسرای پسران)، اداری (عمارت شهرداری) و خدماتی (کارخانهی چرمسازی خسروی) تبریز در دورهی پهلوی اول است. این تحقیق از نوع کیفی و با تحلیل محتوای نمونههای مورد پژوهش انجام گرفته و یافتههای آن برآمده از منابع کتابخانهای و مشاهدات میدانی است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آیتمهایی همچون سازماندهیِ سلولی فضاها، اختصاصی کردن مکان، حذف گردش پراکنده، سیرکولاسیون مشخص و محدود، طراحی عملکردی فضا در نمونههای مورد پژوهش رعایت شده است.
Changes in the building space organization in the first Pahlavi era in public buildings in Tabriz, Iran are evident. The question is whether it is possible to study the hidden pattern in modern architectural structures from the perspective of sociological principles and use it as a fixed pattern in architecture and control the people in the building behaviorally? In this regard, Michael Foucault, who relates space to the functional needs of power, introduces disciplinary techniques that lead to the control of people in the space. The goal of this study is to compare Michael Foucault’s disciplinary techniques such as space functionality, row organization, gridding, spatial separation and visibility (Panopticon), which lead to enhanced performance, activity control, removal of scattered circulation and space wastage, spatial dominance and individual behavior control, in three case studies that include a leather factory, a municipality building and a boys' training college in Tabriz in the first Pahlavi era. This study is qualitative and done by analyzing case studies and the findings are the result of library resources, and field observations. The results of this study show that the items such as cellular structure of the space, customization of places, elimination of scattered circulation by a certain and limited circulation design, elimination of space wastage by functional design of the space and the proportionality of the space with the body have been employed in the case studies.
