پیمایش سلامت اجتماعی خانوارهای کلان شهر تبریز
محورهای موضوعی : زن و خانواده
1 - استادیار، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری ، واحد تبریز ، دانشگاه آزاد اسلامی ، تبریز، ایران ( نویسنده مسئول )panahin@yahoo.com
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد بیولوژی – فیزیولوژی دانشگاه واشنگتن ، سیاتل ، گروه بیولوژی؛ سیاتل ، آمریکا
کلید واژه: اعتماد اجتماعی, سلامت اجتماعی, اعتقادات دینی, پایگاه اجتماعی– اقتصادی, احساس نا امیدی,
چکیده مقاله :
سلامت اجتماعی عبارت است از توانایی انجام موثر و کارآمد نقشهای اجتماعی بدون آسیب رساندن به دیگران و در واقع ارزیابی شرایط و کار فرد در جامعه است . هدف کلی این بررسی پیش بینی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت اجتماعی خانوارهای شهر تبریز بود . سلامت اجتماعی فقط یک امر زیستشناختی نیست و عوامل اجتماعی نیز در تعیین سطح سلامت افراد نقش موثری میباشند. روش تحقیق ، پیمایش وابزار جمعآوری داده ها ، پرسشنامه بود. جامعه آماری ، خانوار های شهر تبریز که تعداد آنها برابر 428009 بود. با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه ، تعداد 326 خانوار نمونه تعیین گردید . شیوه نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای بود . نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد از بین متغیرهای پیش بین ، چهار متغیر اعتقادات دینی، احساس ناامیدی، اعتماد اجتماعی و گذران اوقات فراغت در مدل نهایی باقی ماندند و این متغیرها 22 درصد واریانس متغیر سلامت اجتماعی را تبیین نمودند.
Social health is the ability to effectively and efficiently perform social roles without harming others, and in fact, it is an evaluation of the individual's conditions and work in society. The general purpose of this study was to predict the social factors related to the social health of households in Tabriz city. Social health is not only a biological issue and social factors also play an effective role in determining the health level of people. The research method was a survey and the data collection tool was a questionnaire. The statistical population is the households of the city of Tabriz, whose number was equal to 428,009. According to the sample size formula, the number of 326 sample households was determined. The sampling method was a multi-stage cluster. The results of the regression analysis showed that among the predictor variables, four variables of religious beliefs, feelings of hopelessness, social trust and spending leisure time remained in the final model and these variables explained 22% of the variance of the social health variable.
آرگایل ، م (1383) روانشناسی شادی ، ترجمه: کاظم بهرامی و دیگران، انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان
باباپور خیرالدین، جلیل و رسولزاده طباطبایی، سیدکاظم و اژهای، جواد و فتحی آشتیانی، علی (1382) بررسی رابطه بین شیوههای حل مساله و سلامت روانشناختی دانشجویان، مجله روانشناسی، سال هفتم، شماره 1
بخشیپور رودسری، عباس و پیروی، حمید و عابدیان، احمد (1384) بررسی رابطه میان رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان، فصلنامه اصول بهداشت روانی، سال هفتم، شماره 28-27
بهزاد ، داود (1383) سرمایه اجتماعی بستری برای ارتقا سلامت روان، تهران : فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی
تبار درزی ، هادی عبدالله (1386) بررسی ارتباط سلامت اجتماعی و متغیرهای دموکراتیک اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال هشتم، شماره 30 و 31
حاتمی ، پ ( 1388 ) بررسی عوامل موثر بر سلامت اجتماعی دانشجویان با تاکید بر شبکه های اجتماعی . پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی
جعفری ، ا و عابدی ف م و لیاقت دار ، م (1385 ) بررسی میزان شادمانی و عوامل همبسته آن در میان دانشجویان دانشگاه های اصفهان . گزارش نهایی طرح پژوهشی دانشگاه اصفهان .
دومازدیه ، ژوفر (1381) مقدمهای بر جامعهشناسی اوقات فراغت(مقاله نهم از کتاب: تلویزیون، خانواد و فرهنگ) ، ترجمه : علی اسدی، تهران : سازمان چاپ و انتشارات اسلامی
سجادی، حمیرا و صدرالسادات، جلال (1384) شاخصهای سلامت اجتماعی، فصلنامه سیاسی اقتصادی، شماره 207 و 208
سراج زاده ، سیدحسین (1384) چالش های دینی و مدرنیته، تهران: طرح نو
شربتیان ، م ( 1391) تاملی بر پیوند معنایی مولفه های سرمایی اجتماعیو میزان بهره مندی از سلامت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد ، فصلنامه جامعه شناسی مطالعات جوانان ، سال دوم ، شماره پنجم ، صص 174- 149
شجاعی زند، علی رضا (1380) دین، جامعه و عرفی شدن؛ جستارهای در جامعه شناسی دین. تهران: نشر مرکز
عبدالله تبار، هادی و همکاران (1387) بررسی سلامت اجتماعی دانشجویان، فصلنامه رفاه اجتماعی، شماره 30 و 31
قائدی، غلامحسین و یعقوبی، حمید (1387) رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی اجتماعی دانشجویان، مجله ارمغان دانش، دوره 13، شماره 2.
گیتی قریشی ، ا (1388 ) سطح امیدواری در دانشجویان سال اول و سال آخر روانشناسی ، فصلنامه اندیشه و رفتار ، دوره سوم ، شماره 12 تابستان
محسنی تبریزی، علیرضا (1380) بررسی مفهوم اعتماد با رویکرد روانشناختی اجتماعی، نمایه پژوهش، شماره 18، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
میلر، چارلز (1384) راهنمای سنجش و تحقیقات، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران : نشرنی
_||_Abbasabadi, M. (2004). Study & Comparative EQ & sadness in boys' adolescence 14-18 in Kerman, Thesis of MS, Alammeh University, p 52.
Abdollah Tabar, H (2007) Studying the social health of students, Social Welfare Quarterly, No. 30 and 31
Argyle, M. (2004) Psychology of happiness, translated by: Kazem Bahrami and others, Isfahan University Jihad Publications
Babapour Khairaldin, J and Rasolzadeh Tabatabayi, S and Eghei, J and Fathi Ashtiani, A (2012) Investigating the relationship between problem solving methods and psychological health of students, Journal of Psychology, Year 7, Number 1
Bakhshipour Rudsari, A and Pirou, H and Abedian, A (2004) Studying the relationship between life satisfaction and social support with mental health in students, Principles Mental Health Quarterly, 7th year, number 27-28
Behzad, D (2014) Social capital for promoting mental health, Tehran: Social Welfare Research Quarterly
Blanco, Amalio & Diaz, Dario. (2007). Social order and mental health: a social well- being approach, Autonoma university of Madrid, psychology in Spain, Vol, 11(5).
Cicognani. Elvira& Pirini, Claudia & Keyes, Corey & Joshan loo, Mohsen & Rostami, Reza & Nosrat abadi, Masoud, (2007), Social Participation, Sense of Community and Social Well Being: A Study on American, Italian and Iranian University Students, Springer Science Business Media B.V. pp97-112.
Dejekam, N. (2004). Beck sadness scale about students of Tehran University, Thesis of MS of Teheran University.
Domazdieh, J (2001), Introduction to the Sociology of Leisure Time (9th article of the book: Television, Family and Culture), translated by: Ali Asadi, Tehran: Islamic Printing and Publishing Organization
Giti Qoreishi, A. (2008) Level of hope in first year and final year students of psychology, Thought and Behavior Quarterly, third volume, summer number 12
Hatami, P. (2008) Investigating factors affecting the social health of students with emphasis on social networks. Master's thesis in Sociology, Allameh Tabatabai University
Hezar Jaribi, J. and Safari shal, R. (2010) Life satisfaction and the place of feeling of security in it: a study among Tehrani citizens. Social Order Quarterly, first year, third issue, autumn, pp. 7-28
Jafari, A., Abedi F.M. and Liaqat Dar, M. (2015) Studying the level of happiness and its related factors among students of Isfahan universities. The final report of the research project of the University of Isfahan.
Keyes‚ C. L. M. (1998) Social Well – being, Social Psychology Quarterly, 61(2): 121-140.
Miller, Ch (2010) Measurement and research guide, translated by Hoshang Naiebi, Tehran: Nashr nei
Mohseni Tabrizi, A (2001) Investigating the concept of trust with a social psychological approach, Research Profile, No. 18, Ministry of Culture and Islamic Guidance
Qaedi, Gh and Yagoubi, H (2007) The relationship between the dimensions of perceived social support and the dimensions of social well-being of students, Armaghane Danesh Magazine, Volume 13, Number 2.
Sajjadi, H and Sadr ol-Sadat, J (2004) Social Health Indicators, Economic Political Quarterly, No. 207 and 208
Seraj Zadeh, S (2004) Religious challenges and modernity, Tehran: New Project
Sharbatian, M. (2012) Reflection on the semantic link of social cold components and the degree of benefit from social health among the students of Payam Noor University of Mashhad, Sociology Quarterly of Youth Studies, 2nd year, 5th issue, pp. 149-174
Shujaei Zand, A (2010) Religion, society and secularization; Essays in sociology of religion. Tehran: Nashr Markaz
Tabar Darzi, Hadi A (2006) Investigation of the relationship between social health and social democratic variables of students of the University of Welfare and Rehabilitation Sciences, Scientific Research Quarterly of Social Welfare, Year 8, No. 30 - 31
عوامل پیش بینی کننده سلامت اجتماعی خانوارهای کلان شهر تبریز
چکیده :
سلامت اجتماعي عبارت است از توانايي انجام موثر و كارآمد نقشهاي اجتماعي بدون آسيب رساندن به ديگران و در واقع ارزيابي شرايط و كار فرد در جامعه است . هدف کلی این بررسی پیش بینی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت اجتماعی خانوارهای شهر تبریز بود . سلامت اجتماعی فقط يك امر زيستشناختي نيست و عوامل اجتماعي نيز در تعيين سطح سلامت افراد نقش موثری ميباشند. روش تحقیق ، پیمایش وابزار جمعآوری داده ها ، پرسشنامه بود. جامعه آماری ، خانوار های شهر تبریز که تعداد آنها برابر 428009 بود. با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه ، تعداد 326 خانوار نمونه تعیین گردید . شیوه نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای بود . نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد از بین متغیرهای پیش بین ، چهار متغیر اعتقادات دینی، احساس ناامیدی، اعتماد اجتماعي و گذران اوقات فراغت در مدل نهايي باقي ماندند و اين متغيرها 22 درصد واريانس متغير سلامت اجتماعی را تبيين نمودند.
واژگان کلیدی : سلامت اجتماعی ، اعتماد اجتماعی ، احساس نا امیدی ، اعتقادات دینی ، پایگاه اجتماعی– اقتصادی
مقدمه :
سازمان بهداشت جهاني، سلامتي را حالت بهزيستي كامل جسماني، رواني و اجتماعي و نه فقط فقدان بيماري يا ناتواني ميداند ( باباپور خيرالدين و همكاران، 1382). سلامتي داراي ابعاد مختلف جسماني، رواني، هيجاني، عقلاني، معنوي و اجتماعي است كه اين مفاهيم ضمن بهرهمندي از وجوه مشترك، داراي جنبههاي متفاوت نيز بوده و از عوامل متعددي تأثير ميپذيرند. سلامت مفهومي چند بعدي است و تعريف سازمان جهاني سلامت نيز به سه بعد جسمي، رواني و اجتماعي آن اشاره دارد. سلامت جسمي يا زيستشناختي، سلامت در كاركردهاي بدن وحالت بهينه عملكرد هر ياخته يا اندام بدن در هماهنگي كامل با بقيه اعضا است. سلامت با همه جوانب از جمله حقوق اوليه انساني و شاخصهاي عدالت در جامعه همراه است. حق سلامتي به معني برخورداري از يك زندگي سالم و مولد با كيفيت، توام با طول عمر قابل قبول و عاري از بيماري و ناتواني است. اين حق همگاني بوده و مسئوليت آن بر عهده دولتهاست. يكي از هدفهاي مهم نظام سلامت در هر كشور تأمين، حفظ و ارتقا، سلامت و كيفيت زندگي تمام افراد جامعه است. براي تحقق اين امر مهيا سازي امكانات و تسهيلات مناسب جهت تأمين سلامت جسمي، رواني و اجتماعي انسان در كليه مراحل زندگي از جمله حقوق اوليه به شمار ميرود.
در مقاله حاضر يكي از ابعاد سلامت یعنی سلامت اجتماعي مورد بررسي قرار ميگيرد. سلامت اجتماعي شامل سطوح مهارتهاي اجتماعي، عملكرد اجتماعي و توانايي شناخت هر كس از خود به عنوان عضوي از جامعه بزرگتر به حساب ميآيد و بر شرايط اقتصادي و اجتماعي و رفاه شخصي در رابطه با شبكه اجتماعي توجه ميشود. در واقع سلامت اجتماعي رابطه شبكه ارتباطات اجتماعي و تعادل شخصي و سازگاري ميان فرد و محيط است. با گذار جوامع از حالت سنتي به صنعتي بحث مربوط به سلامت افراد جامعه اهميت بيشتري پيدا ميكند. قرن جديد با خود عقايد جديدي پديد آورده است، يك باور جدي اين است كه در مورد يك ملت صرفاً با رشد اقتصادي نميتوان قضاوت كرد بلكه احساس خوشنودي، امنيت رواني و سلامت در ابعاد مختلف (زيستي، رواني، اجتماعي، معنوي) نيز مهم است (بهزاد، 1383: 3). در يك جامعه پايدار، برابري، آموزش، بهداشت، سلامت و برخورداري از نيازهاي اساس از ملزومات يك جامعه و شاخصهاي توسعه آن به شمار ميرود. سلامت يك موضوع شايع در بسياري از فرهنگ هاست. درواقع هر جامعهاي به عنوان بخشي از فرهنگ خود مفهوم خاصي از سلامتي دارد. ارتقا سلامت در جامعه شاخص توانمندي نظام اجتماعي به شمار ميآيد اين توانمندي به لحاظ عملي از طريق ارزيابي زندگي افراد جامعه مدنظر قرار ميگيرد. عوامل اجتماعي اثر قابل توجهي در روندي كه جامعه ما منابع خود را براي مقابله با مخاطرات بهداشتي و عرضه مراقبتهاي پزشكي به مردم سازماندهي ميكنند، دارد و در اين ميان نقش عوامل اجتماعي يك جامعه از اهميت خاصي برخوردار است. بنابراين سلامت فقط يك امر زيستشناختي نيست و عوامل اجتماعي نيز در تعيين سطح سلامت افراد دخيل ميباشد. شرايط و موقعيتهاي اجتماعي نه تنها امكان ايجاد بيماري و يا معلوليت را افزايش ميدهد بلكه ميتواند افق خاصي را از نظر پيشگيري از بيماري و نيز حفظ سلامت ترسيم نمايد، چرا كه سلامتي شرط ضروري براي ايفاي نقشهاي اجتماعي است و انسانها در صورتي ميتوانند فعاليت كامل داشته باشند كه هم خود را سالم احساس كنند و هم جامعه آنها را سالم بداند. مهمترين خطرات مطرح براي سلامت و رفاه و آسايش فرد از يك شيوه زندگي ناسالم و رفتار خطرآفرين ايجاد ميشود و اين واقعيتي است كه در مورد برخي از بيماريهاي قلب، ايدز و سرطان مطرح است. از سوي ديگر شيوه زندگي سالم و اجتناب از رفتارهاي پرخطر، توانايي فرد را براي زندگي طولانيتر و سالمتر افزايش ميبخشد. شواهد موجود نشان ميدهند كه ساختارهاي كلان و خرد جوامع درحال توسعه به نحوي هستند كه توانايي تأمين سلامت جسمي، رواني، اجتماعي و معنوي را در سطح مطلوبي فراهم نكردهاند. بسياري از افراد جامعه از سلامت جسماني به ويژه سلامت اجتماعی رضايتبخشي برخوردار نيستند. كشور ايران و به تبع آن شهر تبريز كه در خوشبينانهترين حالت، جامعهاي در حال توسعه قلمداد ميشود از اين قاعده مستثني نيست و از لحاظ شاخصهاي بهداشتي و سلامتي در وضعيت بسيار مطلوبي به سر نميبرد ، به همين خاطر وضعيت سلامت اجتماعي افراد يكي از مسائل اساسي ميباشد كه شهر تبريز با آن دست به گريبان است و شناخت راههاي ارتقا آن ميتوند كمك شاياني به افزايش سطح سلامتي افراد جامعه بكند. ضرورت و اهميت هر پژوهش به نتايج و فوايد نظري و عملي آن برميگردد. يعني بايد از يك طرف به غنا و پيشرفت تفكر مربوط باشد، از طرف ديگر به شناخت واقعيتها تا با شناسايي عواملي كه از صافي آزمونهاي نظري ميگذرند و با توجه به شرايط خاص هر جامعه و فرهنگ بتوان برنامهريزي مفيدي جهت اصلاح و بهبود آن طراحي كرد. بررسي و پیش بینی عوامل اجتماعي مرتبط با سلامت در از منظر جامعهشناختي از اهميت بالايي برخوردار است. سياستگذاران و برنامهريزان بايستي بتوانند براساس ابزار و امكانات موجود به ارتقا و كيفيت زندگي مردم جامعه و سلامت آنان جامه عمل بپوشاند و نوعي يكپارچگي و تعادل فعال در جامعه به وجود آورند. يكي از محورهاي ارزيابي سلامتي جوامع مختلف، سلامت اجتماعي آن جامعه است. سلامت اجتماعي نقش مهمي در تضمين پويايي و كارآمدي هر جامعه ايفا ميكند. از آنجائي كه شرط مهم براي رشد و شكوفايي هر جامعهاي وجود افراد آگاه، كارآمد و خلاق است، لذا پرورش وتقويت انگيزه پيشرفت سبب ايجاد انرژي و جهتدهي مناسب رفتار و علايق و نيازهاي آنها در راستاي اهداف ارزشمند و معين شده ميباشد و از آنجا كه سلامت اجتماعي نقش عمدهاي در كاركرد تمام زمينههاي فردي، خانوادگي و اجتماعي دارد بديهي است كه برنامهريزي صحيح و جامع در تأمين سلامت اجتماعي كاملاً ضروري به نظر ميرسد.
دیدگاه های نظری :
امیل دورکيم
دورکيم با انتقاد از کم رنگ شدن اخلاقيات در جوامع جديد وارگانيک براين امر تاکید داشت که زندگي بدون وجود الزام هاي اخلاقي و ضرورت هاي اجتماعي غير قابل تحمل بوده و درنهايت به افزايش ميزان آنومي در جامعه منجر مي شود. وي در ادامه بيان مي دارد که در جوامع امروزي خواه در سطح جامعه و خواه در سطح برخي گروههاي تشکيل دهنده آن، معيار و هنجارهاي سنتي در حال رنگ باختن هستند بي آنکه هنجاري جديد جايگزين آن گردد. برهمين اساس بي هنجاري در شرايطي پديد مي آيد که در حوزه هاي معيني از زندگي اجتماعي، معيارهايي واضح براي راهنمايي رفتار وجود نداشته باشد، پيامدهاي اين امر در قالب تعارض شخصيت فردي و اجتماعي فرد ظاهر مي شود که اين امر کيفيت زندگي وي را دچار اختلال مي نمايد، علت آشکار تحقق آنومي در نظر دورکيم تحولات شتابان اقتصادي است که منجر به ايجاد بحران در نظام اموزشي و هنجاري جامعه مي گردد.به اين ترتيب مي توان گفت کيفيت زندگي در انديشه دورکيم معلول مکانيسمي معين و عوامل اجتماعي مشخصي مي باشد، هرچند که وي به صورت موردي وخاص اين انديشه را بيان نمي دارد اما تلويحاً براين امر اشاره دارد به طوري که تاکيد وي براين موضوع که « فقدان اجماع در باب ارزش هاي مقرره » منجر به محو و غيبت تدريجي ضوابط اخلاقي مي گردد و جامعه قدرت مديريت موثر واعمال کنترل اجتماعي رابر فرد از دست مي دهد و فقدان چنين ضابطه اخلاقي وکنترلي باعث بروز بي هنجاري و به تبع آن کاهش کيفيت زندگي فرد مي شود.
بنابراين در اين نظريه کيفيت زندگي تابع نوع، شدت و چگونگي رابطه اجتماعي است، رابطه اجتماعي از دو طريق بر کيفيت زندگي فرد اثرگذار است، از يک سو با تامين نيازهاي عاطفي، شناختي و حتي مادي فرد با کيفيت زندگي در ارتباط است و از سوي ديگر از طريق مهار تمايلات افراد، از آرزوهاي بي پايان و ارضا نشدني وي جلوگيري مي کند.در واقع دورکيم درصدد بود که نشان دهد که هر جامعه اي که افراد آن به وسيله نظامي از ارزش، هنجار و اخلاقيات هدايت مي شوند رضايت بيشتري از موقعيت خود در نظام اجتماعي داشته و کيفيت زندگي متعالي تري را تجربه مي کند.
تالکوت پارسونز
از دیدگاه تالکوت پارسونز ، هر کنشي توسط صور خاصي از ساختارهاي اجتماعي ساخته و توليد مي شوند، ازاين رو کيفيت زندگي در چارچوب شرايط و ساختارهاي اجتماعي ومسيرهاي جهت نيل به اهداف قابل تبيين مي باشد . پارسونز اختيار و اراده آدمي را در فعاليت هاي اجتماعي انکار نکرده است و نقش و تاثيرات ساختاري را در کنش آدمي ناديده نمي انگارد، از اين منظر کيفيت زندگي ( و به تبع آن سلامت اجتماعی ) در چارچوب شرايط ، ساختارهاي اجتماعي و مسيرهايی جهت وصول به اهداف فرهنگي قابل تبيين است.
مروری بر پیشینه تجربی :
نتایج تحقیق هزارجریبی و صفری شال (1388) نشان داده است که متغیر امید به آینده ، بواسطه متغیر اعتماد ، تاثیر فزاینده ای بر میزان رضایت افراد دارد . این رضایت بنوبه خود ، سلامت اجتماعی را بدنبال دارد . بنظر گیتی قریشی (1388 ) افراد امیدوار روابط اجتماعی قوی تری با دوستان ، همسر ، بستگان و همسایگان خود دارند . در مطالعهاي توسط بخشيپور رودسري و همكارانش با هدف بررسي رابطه بين رضايت از زندگي و حمايت اجتماعي با سلامت رواني دانشجويان دانشگاه تهران (82-1381)، يافتهها نشان داده است كه رضايت از زندگي و حمايت اجتماعي به شكل معناداري سلامت رواني را پيشبيني ميكند. همچنين تأهل به شكل معناداري با بهداشت رواني بالاتر، رضايت از زندگي و احساس حمايت اجتماعي بيشتر، همبسته بود و بطور كلي آسيبپذيري دانشجويان غيربومي بالاتر بود (بخشيپور رودسري، 1384). قائدي و يعقوبي در سال 1386 پژوهشي با عنوان بررسي رابطه بين ابعاد حمايت اجتماعي ادراك شده و ابعاد بهزيستي در دانشجويان دختر و پسر دانشگاه تهران وعلامه طباطبايي انجام دادند. يافتهها نشان دادند كه وجوه مختلف حمايت اجتماعي ادراك شده پيشبيني كنندههاي بهتري براي رضايتمندي از زندگي و بالانس عاطفي در دختران نسبت به پسران هستند و بهزيستي روانشناختي و اجتماعي در دختران بيشتر به وسيله حمايت اجتماعي از خانواده ودر پسران بيشتر به وسيله حمايت اجتماعي از دوستان پيشبيني ميشود. همچنين حمايت ادراك شده از فرد خاص و از افراد گروه در دانشكده اثري بر روي ابعاد مختلف بهزيستي فرد ندارد (قائدي و يعقوبي، 1387). عبدالله تبار و همكاران (1386) در پژوهشي باعنوان بررسي سلامت اجتماعي دانشجويان به بررسي سلامت اجتماعي دانشجويان دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي و ارتباط آن با متغيرهاي دموگرافيك اجتماعي آنان پرداختند. نتايج نشان دادند ، ميانگين سلامت اجتماعي در دانشجويان مقطع كارشناسيارشد (22/72) بيشتر از دانشجويان مقطع كارشناسی (42/66) ميباشد همچنين بين متغير سلامت اجتماعي با متغير وضعيت تأهل، عضويت در انجمنها و وضعيت اشتغال ارتباط معناداري وجود داشت (عبدالله تبار و همكاران، 1387). بلانكو و دياز (Blanco & Dize) (2007) در مقالهاي با عنوان نظم اجتماعي و سلامت رواني با رويكردي به سلامت اجتماعي سعي كردند تا ارتباط بين ابعاد سلامت اجتماعي را به عنوان شاخص نظم اجتماعي با جنبههاي ديگري از سلامت مثل ميزان افسردگي، عزتنفس، سلامت درك شده، محروميت، ميزان آنومي و كنشهاي متقابل اجتماعي، احساسات مثبت و منفي و رضايت را مورد بررسي قرار دهند (Blanco & Dize, 2007: 61-71). كيكوگناني (Cicognani) و همكارانش (2007) در پژوهشي سعي كردند تا به ارزيابي ارتباط بين مشاركت اجتماعي، درك از اجتماع در ميان جوانان دانشجوی ايتاليايي، آمريكايي و ايراني و تأثير اين دو متغير بر سلامت اجتماعي پرداختهاند (Cicognani & et al, 2007: 97-110). لاروچ در سال 1998 مطالعهاي توصيفي را با عنوان سلامت اجتماعي روي 151 دانشجوي دانشگاه در بوستون ماساچوست انجام داد، هدف مطالعه تعيين ارتباط بين وضعيت سلامت اجتماعي، جنسيت، متوسط نمره تحصيلي و تعيين كنندههاي اصلي مرتبط و غيرمرتبط در سلامت با سبك زندگي ارتقاء دهنده سلامت آنها بود. زنان دانشجو به نحو معنيداري در ابعاد تغذيه، روابط بين فردي، مسئوليتپذيري در مقابل سلامت و سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت رفتار بهتري از مردان داشتند (تباردرزي ، 1385: 39) .
فرضیهها :
1- بین میزان سلامت اجتماعی و میزان اعتماد اجتماعی خانوارهای شهر تبریز رابطه وجود دارد.
2- بین سطح سلامت اجتماعی و احساس نومیدی خانوارهای شهر تبریز رابطه وجود دارد.
3- بین میزان سلامت اجتماعی و گذران اوقات فراغت در خانوارهای شهر تبریز ارتباط وجود دارد.
4- بین سطح سلامت اجتماعی و میزان اعتقادات دینی خانوارهای شهر تبریز رابطه وجود دارد.
5- سلامت اجتماعی خانوارهای شهر تبریز بر حسب پایگاه اجتماعی - اقتصادی متفاوت است .
تعريف متغيرها :
سلامت اجتماعی
اين بعد از سلامت مربوط است به « تصوري که افراد درباره خودشان، تعاملات و ارتباطات اجتماعي شان، سودمندي، نقش اجتماعي و مثبت بودن در اجتماع دارند (ليچ ،2003: 10) . سلامت اجتماعي مولفهاي از مفهوم سلامتي ميباشد كه به معني توانايي ايفاي نقشهاي اجتماعي است، بدون اينكه به طور عيني يا ذهني قصد آسيب رساندن به ديگري در كار باشد. کییز به ابعاد پنچ گانه سلامت اجتماعی توجه کرده است.
تعريف عملياتي: نمرهاي كه فرد در پرسشنامه سلامت اجتماعي كيیز كسب ميكند. مقادير آلفاي كرونباخ بدست آمده براي زيرشاخصها و سلامت اجتماعي در كل مورد قبول بود . اعتبار پرسشنامه حاضر نیز از طريق اعتبار صوري به دست آمد.
جدول(1) ضريب آلفاي كرونباخ براي مقياس سلامت اجتماعي و زيرمقياسهاي آن
سلامت اجتماعي | مقدار آلفاي كرونباخ |
يكپارچگي اجتماعي | 7555/0 |
انسجام اجتماعي | 7919/0 |
پذيرش اجتماعي | 7840/0 |
مشاركت اجتماعي | 7275/0 |
انطباق اجتماعي | 8021/0 |
سلامت اجتماعي | 8567/0 |
احساس نومیدی
دلمردگي ناشي از افسردگي كه ميتواند خود را به شكل از دست رفتن اميد به آينده نشان دهد. در اين شرايط فرد احساس ميكند نامطبوع خواهد بود و در موارد شديد خود احساس ميكند كه آينده برايش وجود ندارد(Abbas Abadi, 2009: 52) . بك تأكيد دارد كه نااميدي بعدي از افسردگي است كه بيشتر شناختي است تا عاطفي. يعني فرد از نظر مباني شناختي به نوعي نااميدي در احتمال وقوع تغييرات مثبت و حل مشكلات ميرسد كه اين نااميدي بيش از ساير جنبههاي افسردگي با خودكشي در ارتباط است (Dejekam, 2004).
برای اندازهگیری این متغیر از مقیاس احساس ناامیدی شوسلر(Schuessler) که شامل 9 گویه میباشد استفاده شده است.
گذران اوقات فراغت
مجموعهای از اشتغالاتی است که فرد کاملاً به رضایت خاطر خود یا برای استراحت، تفریح، توسعه اطلاعات، آموزش غیرانتفاعی و مشارکت اجتماعی داوطلبانه بعد از آزاد شدن از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی بدان میپردازد(دومازدیه، 1381: 156). این متغیر از طریق مقیاس 47 گویهای Pace اندازهگیری شده است و هر گویه با مقیاس 5 درجهای رتبهبندی شده است(میلر، 1384: 496).
اعتقادات دینی
عبارت است از ایمان به خدا، تلاش در جهت شناخت خدا، ترس از غضب الهی و عمل کردن مطابق ضوابط مذهبی . به تعریف دیگر التزام فرد به دين مورد قبول خويش، اين التزام در مجموعهاي از اعتقادات، احساسات، اعمال فردي وجمعيکه حول خداوند (امر قدسي) و رابطه ايماني با او دور ميزند سامان مي پذيرد .شجاعي زند تدين را منوط به ديني بودن، پايبندي ديني و داشتن التزامات ديني1 در فرد مي داند، وي اعتقاد دارد که از دو طريق مي توان فرد ديندار را از ديگران باز شناخت : نخست پايبندي و التزام ديني اش و دوم پيامد دينداري و آثار آن در فکر، جان، عمل فردي و اجتماعي اش (شجاعي زند، 1380)، پس به بيان کلي تر تدين يعني داشتن التزام ديني، به نحوي که نگرش، گرايش و کنش هاي فرد را متاثر سازد . برای اندازهگیری اين متغير، از پرسشنامه ابعاد اعتقادی، مناسکی و پیامدی مقیاس گلاک و استارک که به صورت مقیاس لیکرت ساخته شده است، استفاده شده است (سراجزاده، 1384).
پایگاه اجتماعی – اقتصادی
يكي از مهمترين و كاربرديترين متغيرهاي مستقل در تحليل رفتارها، عقايد افراد و موقعيت آنها در سلسله مراتب اجتماعي است. پايگاه مجموعه حقوق و تكاليفي است كه بيانگر موقعيت يك فرد در رابطه با ديگران است، اعم از اينكه اين روابط افقي يا عمودي، مبتني بر تساوي و يا سلسله مراتب و يا مرتبط با منافع اعتبار اجتماعي و افتخار باشد(محسني تبریزی، 1380: 215). ابزار سنجش مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس پايگاه اجتماعي- اقتصادي نامـ پاورز(Nam- Powers Socio-economic Status Scores) است و آن اندازهاي چند گويهاي است كه حاصل ميانگينگيري از نمرات گويههاي جزئي شغل، تحصيلات و درآمد خانواده است.
اعتماد اجتماعی
نوعي احساس فردي نسبت به امري است كه مورد تأييد است. به اين ترتيب اعتماد را ميتوان نگرشي مثبت نسبت به فرد يا امري خارجي دانست. اعتماد مبين نوع ارزيابي ما از پديدهاي است كه باآن مواجهيم و همواره مثبت است. چه اگر اعتماد برابر با پذيرش امر مقابل باشد، پذيرش مثبت است ( محسنیتبریزی ، 1380: 2) . برای اندازهگیری این متغیر از مقیاس تردید درباره قابل اعتماد بودن مردم شوسلر (Schuessler) که شامل 8 گویه میباشد استفاده شده است.
روش تحقیق
روش تحقیق پیمایش بود و دادهها به صورت میدانی جمع آوری شده اند. ابزار جمعآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد بود. جامعه آماری، خانوار های شهر تبریز بود که تعداد آنها برابر 428009 میباشد. با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه، برای شهر تبریز، تعداد 326 خانوار برآورد گردید . شیوه نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای بود که طی مراحل زیر انجام پذیرفت :
1- تقسیم شهر به حوزهها و انتخاب نمونهای از حوزهها.
2- تقسیم حوزهها به بلوکها و انتخاب نمونهای از بلوک هر حوزه منتخب
3- تهیه فهرست خانوارهای هر بلوک منتخب و انتخاب تصادفی خانوارها
روشهای توصیف و تحلیل اطلاعات
برای تحلیل توصیفی دادهها از آمارههای فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، واریانس و انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی، متناسب با سطوح سنجش متغیرها و نوع دادهها از آزمونهای پارامتری استفاده شد. برای آزمون روابط دو متغیره فرضیه، متناسب با سطح سنجش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون ، و برای مقایسه گروه ها از آزمون های مقایسه میانگین ، تحلیل واریانس و برای تحلیل چند متغیره از رگرسیون استفاده گردید.
یافته های توصیفی :
در مطالعه حاضر ، از كل نمونه آماري مورد مطالعه (326 نفر) ، 161 نفر(4/49%) از پاسخگويان مورد مطالعه مرد و 165 نفر(6/50%) زن بودند . براساس نتايج توصيفي پژوهش، از 323 نفر مورد مطالعه 120 نفر(2/37%) از پاسخگويان مورد مطالعه مجرد و 203 نفر(8/62%) متأهل بودند.
در نمونه آماري مورد مطالعه (326 نفر)، 138 نفر(3/42%) از پاسخگويان مورد مطالعه داراي وضع اقتصادي پايين، 129 نفر(6/39%) متوسط و 59 نفر(1/18%) بالا بودند كه نما دراين توزيع مربوط به پاسخگوياني بود که داراي وضع اقتصادي پايين بودند.
میزان اعتقادات ديني حداقل 10 و حداكثر 95 بود و در حد متوسط بود. میزان متغير نااميدي حداقل 56/5 و حداكثر 100 ، نمره مربوط به متغير اعتماد اجتماعی حداقل نمره 62/15 و حداكثر 100 ، نمره مربوط به متغير گذران اوقات فراغت حداقل نمره 64/35 و حداكثر 92 بود. میزان سلامت اجتماعي حداقل نمره 36/36 و حداكثر 100 بود . آزمون اسميرنف كولموگورف نشان داد كه سطح معنيداري آزمون در مورد همه سازهها از 05/0 بزرگتر بود و بنابراين از آزمون هاي پارامتري استفاده شد.
آزمون فرضیه ها :
آزمون ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين میزان سلامت اجتماعي و ميزان اعتقادات ديني شهروندان همبستگي مستقیم معنيدار وجود دارد. ضريب همبستگي برابر 338/0 = r با سطح معنيداري 000/0= P بدست آمد. بين میزان سلامت اجتماعي و ميزان احساس نا امیدی شهروندان همبستگي معنيدار معکوس وجود داشت. ضريب همبستگي برابر 209/0- = rبا سطح معنيداري 000/0= P محاسبه شده بود . مطابق با آزمون ضريب همبستگي ، بين میزان سلامت اجتماعي و ميزان اعتماد اجتماعی شهروندان همبستگي معنيدار مستقیم وجود داشت. ضريب همبستگي برابر 130/0 = rبا سطح معنيداري 019/0= P بدست آمد. بين میزان سلامت اجتماعي با ميزان گذران اوقات فراغت شهروندان همبستگي معنيدار مستقیم وجود داشت و ضريب همبستگي برابر 188/0 = rبا سطح معنيداري 001/0= P محاسبه شد. نتايج بدست آمده از آزمون تحليل واريانس نشان داد كه بين پایگاه اقتصادیـ اجتماعی شهروندان و سلامت اجتماعی آنان تفاوت معنيداري وجود دارد. با توجه به معنيدار بودن آزمون F ، براي پيگيري تفاوتهاي معنيدار در تجزيه و تحليلهاي چندگروهي، از آزمون تعقيبي LSD استفاده گرديد. نتيجه اين آزمون نشان داد كه بيشترين تفاوت ميانگينها را مي توان در پايگاه اقتصادي اجتماعي بالا با پایگاه متوسط و پایین مشاهده کرد .
نتايج تحليل رگرسيوني عوامل تبيين كننده سلامت اجتماعی نشان داد كه از ميان متغيرهاي پيشبين ، چهار متغير اعتقادات دینی، احساس ناامیدی، اعتماد اجتماعي و گذران اوقات فراغت در مدل نهايي باقي ماندند كه اين متغيرها 22 درصد واريانس متغير ملاک را تبيين نمود. ضريب نهايي رگرسيوني چندگانه 48/0 بودكه مجذور آن يعني ضريب تبيين 20/0= R2 همچنين ضريب تبيين تصحيح شده برابر 19/0= بود . درصد واقعي و اصلاح شده ميزان تبيين تغييرات متغير ملاک توسط متغيرهای پيشبين باقیمانده در مدل 19 درصد بود و بنا براين 19 درصد از تغييرات متغير ملاک توسط متغيرهایي كه در مدل نهايي باقي ماندهاند، پيشبيني گردید. همچنين شكل رگرسيوني تبيين شده نيز طبق آزمون تحليل واريانس انجام شده خطي بود؛ زيرا مقدار آزمون F براي تعيين معنيداري اثر متغيرهاي تاثیرگذار بر پیشبینی میزان سلامت اجتماعی برابر 11/20 با سطح معنيداري 000/0 = p و زیر 05/0 بود ، یعنی جهت رابطه بین متغیرها یکطرفه بود. در مجموع و با توجه به ضرايب بتاي استاندارد نشده ملاحظه شد كه مقدار ثابت () برابر 45/55، اعتقادات دینی با بتای 134/0 = ، احساس ناامیدی با بتاي 09/0- = ، اعتماد اجتماعی با بتای 10/0 = و گذران اوقات فرات با بتای 09/0 = بودند که در تبيين سلامت اجتماعی سهم معنيداري داشتند. در نهايت با حذف مقدار ثابت آلفا () از طريق استاندارد كردن مقادير متغير تبیین کننده، ملاحظه شد كه اعتقادات دینی با بتاي 272/0 =، اعتماد اجتماعی با بتای 244/0 = و گذران اوقات فراغت با بتای 117/0 = بترتیب بیشترین تاثیر مثبت و احساس ناامیدی با بتای 263/0- = تاثیر منفی را در پيشبيني سلامت اجتماعی شهروندان داشتند.
نتیجهگیری و بحث :
با توجه به معنيداري میزان سلامت اجتماعي و ميزان اعتقادات ديني شهروندان ، باید گفت ، دین بواسطه کارکردهای متعددی که دارد ، بر سلامتی افراد موثر است . مذهبی بودن بعنوان مانعی درمقابل فشار روانی عمل می کند و آثار زیانبار را بر طرف می سازد و به ظهور احساسات و هیجانات مثبت منجر می کردد . افراد دیندار ، رضایت بیشتری از زندگی دارند. دعاهای مکرر و احساس نزدیکی به خدا ، قوی ترین پیش بینی کننده رضایت از زندگی است ( آرگایل، 1383 : 260 ) . فعالیت های دینی بر شادی و نشاط افراد افزوده و به تبع آن بر سلامتی نیز می ا فزاید ، شاید دلیل آن حمایت های اجتماعی حاصل از فعالیت های اجتماعی ، احساس دریافت کمک و حمایت ، احساس تعالی ، احساس تجدید قوا ، احساسات مثبت نسبت به زندگی ، آرامش ذهنی ، لذت از همراهی با دیگران ، فرصت کمک به دیگری و افزایش روابط اجتماعی باشد .
بين سلامت اجتماعي و ميزان احساس نا امیدی شهروندان همبستگي معنيدار معکوس وجود داشت . کسانی که نسبت به آینده خود و مسایل زندگی احساس ناامیدی دارند ، از سلامتی کمتری نیز برخوردار می باشند . نتایج تحقیق هزارجریبی و صفری شال (1388) نشان داده است که متغیر امید به آینده ، بواسطه متغیر اعتماد ، تاثیر فزاینده ای بر میزان رضایت افراد دارد . این رضایت بنوبه خود ، سلامت اجتماعی را نیز بدنبال دارد . بنظر گیتی قریشی (1388 ) افراد امیدوار روابط اجتماعی قوی تری با دوستان ، همسر ، بستگان و همسایگان خود دارند . امیدواری بر کیفیت روابط با دیگران تاثیر گذاشته ، افراد ناامید بندرت می توانند با دیگران ارتباط رضایت بخشی داشته باشند .
توجه به سلامتی یکی از نیازهای حیاتی انسان برای رشد و بالندگی است . امید، جایگاه خاصی در سلامتی روانی ، جسمانی و به تبع آن پیشرفت فرد دارد و یکی از سازه هایی است که بعنوان شاخص توانمندی در بهزیستی مثبت افراد مورد توجه واقع شده است . امیدوار بودن مهمترین انگیزه در زندگی انسان است و امید منشا پویایی و پیشرفت در زندگی است و انسان را در رسیدن به اهداف حود یاری می کند . امیدواری در نقطه مقابل ناامیدی قرار می گیرد که حودش ریشه بسیاری از بیماری های روانی و جسمانی بوده معضلات اجتماعی وسیعی را می تواند در پی داشته باشد .
بين میزان سلامت اجتماعي و ميزان اعتماد اجتماعی شهروندان همبستگي معنيدار مستقیم وجود داشت . افرادی که از اعتماد اجتماعی بالایی بهره دارند ، میزان سلامت اجتماعی شان نسبت به افراد دارای اعتماد کم ، بالاتر است . شربتیان (1391) نیز در پژوهش خود ، رابطه معنی داری بین سلامت اجتماعی و اعتماد بدست آورده است . سلامت اجتماعي از اساسی ترین معیارهای رفاه اجتماعی جامعه بشمارد می رود . سلامت اجتماعي با بهداشت فردی ، روانی و اجتماعی مرتبط است . اعتماد ، بعنوان شاخصی از سرمایه اجتماعی از عواملی است که زمینه ساز مشارکت و همکاری بین اعضای جامعه است . کاهش اعتماد اجتماعی در جامعه موجب می گردد همواره نوعی ترس از برقراری رابطه و احساس ناامنی بین اعضا بوجود آید که مانع از تداوم و تقویت رابطه و کاهش همکاری می گردد و فردگرایی و منفعت طلبی که منشا بسیاری از نابسامانی ها و انحرافات اجتماعی است ، در جامعه رواج می یابد .
بين میزان سلامت اجتماعي و ميزان گذران اوقات فراغت شهروندان همبستگي معنيدار مستقیم وجود داشت . افرادی که زمان بیشتری برای گذران اوقات فراغت صرف می کردند ، از سلامت اجتماعی بالایی برخوردار بودند .فعالیت های اوقات فراغت می توانند منبع مناسبی برای ایجاد سلامتی گردند . اوقات فراغت ، فعالیت هایی هستند که فرد با توجه به علاقه و انگیزه و آزادی عمل در مورد آنها تصمیم می گیرد و با وجود تنوع و تفاوت هایی که با هم دارند بنحوی نیازهای اجتماعی را به بر آورده می سازند. شرکت افراد در برخی مسابقات ورزشی بعنوان یکی از شیوه های گذران اوقات فراغت ، حمایت اعضای تیم و طرفداران آن را بدنبال دارد . اوقات فراغت ، برای تلطیف عواطف و تخلیه هیجانات منفی تاثیر بسزایی دارد . انتحاب الگوی مناسب گذران اوقات فراغت ، این امکان را می دهد که فرد متعادل و متوازن بود و بتواند هیجانات خود را تنظیم کند . سلامت بخش بودن فعالیت های اوقات فراغت به این دلیل است که وقتی افراد به اینگونه فعالیت ها می پردازند ، در حال انجام کاری هستند که می توانند آن را بخوبی انجام دهند و این امر موجب نشاط و سلامتی آنان می گردد . اوقات فراغت حس رهایی از خشم و تنش را در فرد ایجاد می نماید و او را بر ای گسترش افق فکری خود توانمند می سازد . ( جعفری و دیگران ، 1385 ) .
بين پایگاه اقتصادیـ اجتماعی شهروندان و سلامت اجتماعی آنان تفاوت معنيداري وجود داشت. در پژوهش حاضر ، بيشترين تفاوت ميانگينها را مي توان در پايگاه اقتصادي اجتماعي بالا با پایگاه متوسط و پایین مشاهده کرد. حاتمی ( 1388 ) نیز تفاوت معنيداري بين پایگاه اقتصادیـ اجتماعی و سلامت اجتماعی دانشجویان بدست آورده است ، بطوری که 8/10 درصد افراد متعلق به پایگاه اقتصادیـ اجتماعی پایین از سلامت اجتماعی بالایی بر خوردار بودند ، این میزان برای افراد دارای پایگاه اقتصادیـ اجتماعی متوسط برابر 8/16 و برای افراد دارای پایگاه اقتصادیـ اجتماعی بالا ، 4/29 بود .
پايگاه اقتصاديـ اجتماعي رابطه روشني با سلامت دارد كه در مواردي همچون نرخ مرگ و مير، ديابت،آسم و بيماريهايي از اين دست در افرادي كه از حيث اجتماعيـ اقتصادي در سطح پاييني قرار دارند، نمود پيدا ميكند. رفتارهاي مربوط به سبك زندگي افرادي كه جزء گروههاي سطح پايين اجتماعيـ اقتصادي به شمار ميروند هم به گونهاي است كه ريسك سلامت را بالاتر ميبرد. گراهام مطرح ميكند كه سلامتي فرد به عنوان يك موضوع مهم نتيجه شرايط اقتصاديـ اجتماعي است. افرادي كه از لحاظ اقتصاديـ اجتماعي در شرايط بهتري قرار دارند، به دليل توانايي و دسترسي بهتر در وضعيت مطلوبتري قرار ميگيرند و در مقابل افرادي كه به طبقات پايين جامعه تعلق دارند، از سلامتي نامطلوب رنج ميبرند. به باور وي عواملي كه باعث ميشود تغييرات در وضعيت اقتصاديـ اجتماعي افراد بر سلامتي (جسمي، رواني، اجتماعي) تأثير بگذارد در سه مقوله مادي، رفتار و رواني اجتماعي قرار ميگيرند. عوامل مادي، محيط فيزيكي، خانه، محله و محل كار به اضافه استانداردهاي زندگي كه بوسيله درآمد تأمين ميشوند. عوامل رفتاري: عبارتند از عادات و رفتارهاي روزمره مرتبط با سلامتي كه يك مسير اقتصاديـ اجتماعي قوي را نشان ميدهند. از قبيل استعمال دخانيات، مشروبات الكلي، فعاليتهاي اوقات فراغت و رژيم غذايي عوامل رواني بيشتر به برداشتهاي فرد از وضعيت اجتماعي و مقايسه خود با ديگران از لحاظ اقتصاديـ اجتماعي و مشاهده زندگي افراد در يك جامعه نابرار اطلاق ميشود. عوامل مادي، رفتاري و رواني اجتماعي به همراه يكديگر ظاهر ميشوند. گروههاي داراي پايگاه اقتصاديـ اجتماعي پايين به دليل زندگي در محيطهاي فيزيكي نامطلوب و محلههاي پرجمعيت دچار وضعيتهاي خطرناك ميشوند. هوث و ويليامز نيز بيان ميكنند كه افراد داراي پايگاه اقتصاديـ اجتماعي و قوميـ نژادي محروم جامعه، سطوح پاييني از انواع سلامت را به خود اختصاص ميدهند. براساس نظريات ايشان، محروميتهاي اقتصاديـ اجتماعي تثبيت شده در طول دوران زندگي به احتمال زياد خطرات فراواني براي سلامت اجتماعي ايجاد ميكنند. بر همين اساس آنها معتقدند چيزي كه SES را به عنوان تعيين كننده قدرتمند در سلامت افراد مطرح ميكند عبارت است از اينكه پايگاه اقتصاديـ اجتماعي فرد تجارب فرد و همه عوامل اجتماعيـ رواني و محيطي مخاطرهآميز براي سلامت افراد در گذشته، حال و آينده تحت تأثير قرارميدهد. افراد طبقه پايين عمدتاً در حاشيهها و محلههايي زندگي ميكنند كه محيط فيزيكي محلههاي آن در سطح نامطلوبي قرار دارد، علاوه بر اين سطح سرمايه اجتماعي پايين است. وضعيت اقتصاديـ اجتماعي بر سلامت انسان موثر شناخته شده است و براي اكثر مردم جهان وضعيت سلامت در درجه اول با ميزان پيشرفت اقتصاديـ اجتماعي يعني درآمد سرانه، سطح آموزش، تغذيه، اشتغال، مسكن، نسبت سرباري، بعد خانواده، ميزان افزايش جمعيت تعيين ميشود (سجادي، 1385: 2) .
منابع :
آرگایل ، م (1383) روانشناسی شادی ، ترجمه: کاظم بهرامی و دیگران، انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان
باباپور خيرالدين، جليل و رسولزاده طباطبايي، سيدكاظم و اژهاي، جواد و فتحي آشتياني، علي (1382) بررسي رابطه بين شيوههاي حل مساله و سلامت روانشناختي دانشجويان، مجله روانشناسي، سال هفتم، شماره 1
بخشيپور رودسري، عباس و پيروي، حميد و عابديان، احمد (1384) بررسي رابطه ميان رضايت از زندگي و حمايت اجتماعي با سلامت روان در دانشجويان، فصلنامه اصول بهداشت رواني، سال هفتم، شماره 28-27
بهزاد ، داود (1383) سرمايه اجتماعي بستري براي ارتقا سلامت روان، تهران : فصلنامه علمي پژوهشي رفاه اجتماعي
تبار درزی ، هادی عبدالله (1386) بررسی ارتباط سلامت اجتماعی و متغیرهای دموکراتیک اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال هشتم، شماره 30 و 31
حاتمی ، پ ( 1388 ) بررسی عوامل موثر بر سلامت اجتماعی دانشجویان با تاکید بر شبکه های اجتماعی . پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی
جعفری ، ا و عابدی ف م و لیاقت دار ، م (1385 ) بررسی میزان شادمانی و عوامل همبسته آن در میان دانشجویان دانشگاه های اصفهان . گزارش نهایی طرح پژوهشی دانشگاه اصفهان .
دومازديه ، ژوفر (1381) مقدمهاي بر جامعهشناسي اوقات فراغت(مقاله نهم از كتاب: تلويزيون، خانواد و فرهنگ) ، ترجمه : علي اسدي، تهران : سازمان چاپ و انتشارات اسلامي
سجادي، حميرا و صدرالسادات، جلال (1384) شاخصهاي سلامت اجتماعي، فصلنامه سياسي اقتصادي، شماره 207 و 208
سراج زاده ، سیدحسین (1384) چالش های دینی و مدرنیته، تهران: طرح نو
شربتیان ، م ( 1391) تاملی بر پیوند معنایی مولفه های سرمایی اجتماعیو میزان بهره مندی از سلامت اجتماعی در بین دانشجويان دانشگاه پیام نور مشهد ، فصلنامه جامعه شناسی مطالعات جوانان ، سال دوم ، شماره پنجم ، صص 174- 149
شجاعي زند، علي رضا (1380) دين، جامعه و عرفي شدن؛ جستارهاي در جامعه شناسي دين. تهران: نشر مرکز
عبدالله تبار، هادي و همكاران (1387) بررسي سلامت اجتماعي دانشجويان، فصلنامه رفاه اجتماعي، شماره 30 و 31
قائدي، غلامحسين و يعقوبي، حميد (1387) رابطه بين ابعاد حمايت اجتماعي ادراك شده و ابعاد بهزيستي اجتماعي دانشجويان، مجله ارمغان دانش، دوره 13، شماره 2.
گیتی قریشی ، ا (1388 ) سطح امیدواری در دانشجویان سال اول و سال آخر روانشناسی ، فصلنامه اندیشه و رفتار ، دوره سوم ، شماره 12 تابستان
محسني تبريزي، عليرضا (1380) بررسي مفهوم اعتماد با رويكرد روانشناختي اجتماعي، نمايه پژوهش، شماره 18، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
میلر، چارلز (1384) راهنمای سنجش و تحقیقات، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران : نشرنی
References:
Abbasabadi, M. (2004). Study & Comparative EQ & sadness in boys' adolescence 14-18 in Kerman, Thesis of MS, Alammeh University, p 52.
Abdollah Tabar, Hadi (2007) Studying the social health of students, Social Welfare Quarterly, No. 30 and 31
Argyle, M. (2004) Psychology of happiness, translated by: Kazem Bahrami and others, Isfahan University Jihad Publications
Babapour Khairaldin, Jalil and Rasulzadeh Tabatabayi, Seyyedkazem and Azghei, Javad and Fathi Ashtiani, Ali (2012) Investigating the relationship between problem solving methods and psychological health of students, Journal of Psychology, Year 7, Number 1
Bakhshipour Rudsari, Abbas and Pirou, Hamid and Abedian, Ahmed (2004) Studying the relationship between life satisfaction and social support with mental health in students, Principles Mental Health Quarterly, 7th year, number 27-28
Behzad, Davoud (2014) Social capital for promoting mental health, Tehran: Social Welfare Research Quarterly
Blanco, Amalio & Diaz, Dario. (2007). Social order and mental health: a social well- being approach, Autonoma university of Madrid, psychology in Spain, Vol, 11(5).
Cicognani. Elvira& Pirini, Claudia & Keyes, Corey & Joshanloo, Mohsen & Rostami, Reza & Nosratabadi, Masoud, (2007), Social Participation, Sense of Community and Social Well Being: A Study on American, Italian and Iranian University Students, Springer Science Business Media B.V. pp97-112.
Dejekam, N. (2004). Beck sadness scale about students of Tehran University, Thesis of MS of Teheran University.
Dumazdieh, Jafar (2001), Introduction to the Sociology of Leisure Time (9th article of the book: Television, Family and Culture), translated by: Ali Asadi, Tehran: Islamic Printing and Publishing Organization
Giti Qureishi, A. (2008) Level of hope in first year and final year students of psychology, Thought and Behavior Quarterly, third volume, summer number 12
Hatami, P. (2008) Investigating factors affecting the social health of students with emphasis on social networks. Master's thesis in Sociology, Allameh Tabatabai University
Hezar Jaribi, J. and Safarishal, R. (2010) Life satisfaction and the place of feeling of security in it: a study among Tehrani citizens. Social Order Quarterly, first year, third issue, autumn, pp. 7-28
Jafari, A., Abedi F.M. and Liaqat Dar, M. (2015) Studying the level of happiness and its related factors among students of Isfahan universities. The final report of the research project of the University of Isfahan.
Miller, Charles (2010) Measurement and research guide, translated by Hoshang Naiebi, Tehran: Nashr nei
Mohseni Tabrizi, Alireza (2001) Investigating the concept of trust with a social psychological approach, Research Profile, No. 18, Ministry of Culture and Islamic Guidance
Qaidi, Gholamhossein and Yacoubi, Hamid (2007) The relationship between the dimensions of perceived social support and the dimensions of social well-being of students, Armaghane Danesh Magazine, Volume 13, Number 2.
Sajjadi, Humeira and Sadr al-Sadat, Jalal (2004) Social Health Indicators, Economic Political Quarterly, No. 207 and 208
Seraj Zadeh, Seyyed Hossein (2004) Religious challenges and modernity, Tehran: New Project
Sharbatian, M. (2012) Reflection on the semantic link of social cold components and the degree of benefit from social health among the students of Payam Noor University of Mashhad, Sociology Quarterly of Youth Studies, 2nd year, 5th issue, pp. 149-174
Shujaei Zand, Ali Reza (2010) Religion, society and secularization; Essays in sociology of religion. Tehran: Nashr Markaz
Tabar Darzi, Hadi Abdallah (2006) Investigation of the relationship between social health and social democratic variables of students of the University of Welfare and Rehabilitation Sciences, Scientific Research Quarterly of Social Welfare, Year 8, No. 30 - 31
Factors predicting social health of Tabriz metropolitan households
Social health is the ability to effectively and efficiently perform social roles without harming others, and in fact, it is an evaluation of the individual's conditions and work in society. The general purpose of this study was to predict the social factors related to the social health of households in Tabriz city. Social health is not only a biological issue and social factors also play an effective role in determining the health level of people. The research method was a survey and the data collection tool was a questionnaire. The statistical population is the households of the city of Tabriz, whose number was equal to 428,009. According to the sample size formula, the number of 326 sample households was determined. The sampling method was a multi-stage cluster. The results of the regression analysis showed that among the predictor variables, four variables of religious beliefs, feelings of hopelessness, social trust and spending leisure time remained in the final model and these variables explained 22% of the variance of the social health variable.
Key words: social health, social trust, feeling of hopelessness, religious beliefs, socio-economic base
[1] . Religious commitment