اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری بیماران دیابتی نوع دو
محورهای موضوعی : فصلنامه مهارت های روانشناسی تربیتیابراهیم قنبری 1 , فاطمه شهابی زاده 2
1 - کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران
2 - دانشیار گروه روانشناسی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران
کلید واژه: نشخوار فکری, دیابت نوع دو, شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی, دشواری درتنظیم هیجان,
چکیده مقاله :
دیابت نوع دو یک معضل مهم برای سلامت عمومی است که باعث اثرات گستردهای بر عملکردهای فردی و اجتماعی افراد میشود. پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر دشواری درتنظیم هیجان و نشخوار فکری بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. پژوهش حاضر از نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه ی آماری کلیه بیماران زن و مرد مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز دولتی سلامت شهر بیرجند در 3 ماه آخر سال 1395 بودند (100 بیمار) که نمونهای شامل 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده عبارت بودند از: دشواری در تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) و نشخوار فکری نالن- هاکسما و مارو (1991)، جهت تحلیل داده، از تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد، میانگین گروه آزمایش در مولفه های دشواری در تنظیم هیجانی (p <0/05) و نشخوار فکری (p <0/01) کاهش داشته است. بنابراین نتایج پژوهش اهمیت مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در ارتقاء زندگی بیماران دیابتی را نشان می دهد.
Type II diabetes is an important public health problem that has a massive impact on individual and social functions of individuals. The present study was aimed at the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy on Difficulties emotion regulation and obsessive- rumination component in diabetes 2. The present study was a semi-experimental pretest-posttest design. The statistical population of all women and men with type 2 diabetes referred to health centers of Birjand in the last 3 months of 1395 (100 people). To collect data, a sample of 30 people was selected using available sampling method. The tools used were: Gratz and Romer's (2004) Difficulties emotion regulation (2004), and Nalen-Huxma and Marrow's Rumination Scale (1991). For data analysis, variance and multivariate covariance analysis were used. The findings showed that the mean of the experimental group in the stress components of emotional regulation (p < 0/05) and rumination (p < 0/01) decreased compared to the control group. The results of the study show the importance of mindfulness-based cognitive therapy intervention in improving the life of diabetic patients.
_||_