مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی(نمونه مطالعاتی: شهر شیراز)
محورهای موضوعی : دو فصلنامه فضای زیست
ندا تندروصالح
1
,
وحیده حجتی
2
,
خسرو موحد
3
1 - معماری، هنر و معماری، آزاد اسلامی، شیراز، ایران
2 - معماری، هنر و معماری، آزاد اسلامی، شیراز، ایران
3 - معماری، هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
کلید واژه: مسکن, معاصر, سنتی, بیوفیلیک, معماری, طراحی,
چکیده مقاله :
ورود بیوفیلیک به عرصه طراحی در معماری برخلاف دیگر گرایشهای معماری از حوزه نظری و کتابهای علمی آغاز گردیده است. بدین منظور معماری در جستجوی راهی به سوی رفع نیازهای انسان از دیرباز تاکنون بوده است که یکی از مهمترین نیازهای انسان، نیاز به طبیعت و برقراری ارتباط با آن است. بنابراین طراحی بیوفیلیک بدین معنا نیست که ساختمانهایمان را با گل و گیاهان پوشش دهیم بلکه طراحی بیوفیلیک سعی دارد، با ادغام طبیعت در طراحی برای از بین بردن شکافی که بین طراحی مسکن سنتی و مسکن معاصر به وجود آمده و بهطور قابل توجهی بر الگوی زندگی افراد تاثیرگذار بوده است را با طراحی براساس الگوهای بیوفیلیک برگرفته از مسکن سنتی در اتصال پیوند دوباره معماری با طبیعت در طراحی مسکن معاصر فراهم سازد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی در شهر شیراز بوده است. پژوهش حاضر بهدلیل استفاده از روشهای کمی و کیفی به صورت توامان دارای پارادیم ترکیبی است و از حیث هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات بصورت اسنادی، میدانی و پرسشنامهای است. پرسشنامه توسط افراد متخصص در حوزه معماری توزیع و دادهها با استفاده از نرمافزار spss نسخه 24 مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. جهت ارزیابی سوالات پژوهش از آزمون فریدمن، کروسکال والیس، کولموگروف-اسمیرنوف، منویتنی و آزمون ویلکاکسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که میانگین رتبههای به دست آمده در مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی شهر شیراز در مولفههای ارتباط بصری با طبیعت، تنوع حرارتی و جریانهوا، ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی، ارتباط با مصالح طبیعی و پناهگاه، دارای اختلاف معنادار در مقدار هستند. به عبارت دیگر، اگرچه در اولویتبندی بعضی از این مولفهها دارای رتبههای یکسان در هر دو گونه مسکن بودهاند، اما مقدار ارزش آنها دارای تفاوت معناداری است.
The entry of biophilic into the field of design in architecture, unlike other architectural trends, has started from the field of theory and scientific books. For this purpose, architecture has been searching for a way to meet human needs since long ago, and one of the most important human needs is the need for nature and communication with it. Therefore, biophilic design does not mean to cover our buildings with flowers and plants, but biophilic design tries, by integrating nature in the design, to eliminate the gap between traditional housing design and contemporary housing, and significantly It has influenced people's life patterns by designing based on biophilic patterns derived from traditional housing in connecting architecture with nature in contemporary housing design. The purpose of this research was to compare the effective components of biophilic architecture in the design of contemporary residential complexes and traditional housing in Shiraz city. The current research has a combined paradigm due to the use of quantitative and qualitative methods. In order to investigate the comparative comparison of biophilic components, case samples in two categories of traditional housing patterns and contemporary housing were selected by the field method, and then questions based on biophilic components extracted from the theoretical foundations of a questionnaire were created by the researcher under the supervision of professors. and the researchers were designed considering the previous researches. For this purpose, validity assessment (referring to 34 experts in the field of architecture) by calculating cvr index and in terms of reliability by calculating Cronbach's alpha coefficient, the validity index for all questions was above 0.75 and Cronbach's alpha coefficient was more than 0.7. Then, using the descriptive-analytical method, the results of the questionnaires have been analyzed and evaluated with the help of SPSS version 24 software. The main hypothesis of the research was to investigate the priority of biophilic architectural components in contemporary and traditional housing according to experts. For this purpose, Friedman's ranking test was used and the result of the test showed that the ranking of components in traditional housing does not have the same priority according to experts (p<0.05). Comparing the ranking of components in traditional and contemporary housing tells about There are similarities in prioritization in some ranks and differences in other priorities. According to architectural experts, visual connection with nature, direct connection with natural systems and shelter in traditional and contemporary patterns are of high importance and perspective, risk and patterns and biomorphic forms have the same ranks but other components They had different priorities. Although Friedman's ranking test determines to some extent the difference in the value of each component in traditional and contemporary housing, it does not show the significance of this difference in the form of paired comparison of each component in contemporary and traditional housing. For this reason, the Wilcoxon signed test was used for pairwise comparison of components. This test is the non-parametric equivalent of the t-mean pairwise comparison test. Also, the Wilcoxon signed test was used for pairwise comparison of components. This test is the non-parametric equivalent of the t-mean pairwise comparison test. The Kolmogorov-Smirnov (K-S) test was used to show the normality and non-normality of the distribution of the variables. The results of the data distribution tests showed that the obtained data do not have a normal distribution (p<0.05) and should be Non-parametric tests should be used to measure research hypotheses. To investigate the effect of age and education on the responses, the Kruskal-Wallis test showed that the age and education of people did not have a significant effect on their responses, and to investigate the significant difference of gender on the responses, Mann-Whitney test was used. The result of this test showed that the gender of people has no significant effect on their answers. The results of the research show that the average ratings obtained in contemporary residential complexes and traditional housing in Shiraz in the components of visual connection with nature, thermal diversity and air flow, direct connection with natural systems, connection With natural materials and shelters, they have a significant difference in quantity. In other words, although in the prioritization of some of these components, they have the same ranks in both types of housing, but their value has a significant difference.
مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی(نمونه مطالعاتی: شهر شیراز)
1 ندا تندروصالح، وحیده حجتی2*، خسرو موحد3
1پژوهشگر دکتری، گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران.
2 استادیار شهرسازی، گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران. نویسنده مسئول.
3 دانشیار معماری، گروه معماری و شهرسازی پایدار، دانشگاه کلمبیا، واشینگتن، آمریکا.
تاریخ دریافت: 03/04/1402 تاریخ پذیرش نهایی: 05/06/1403
n چکیده
ورود بیوفیلیک به عرصه طراحی برخلاف دیگر گرایشهای معماری از حوزه نظری و کتابهای علمی آغاز گردیده است. بدین منظور معماری در جستجوی راهی به سوی رفع نیازهای انسان به طبیعت و برقراری ارتباط با آن از دیرباز تاکنون بوده است. بنابراین طراحی بیوفیلیک سعی دارد با ادغام طبیعت برای از بین بردن شکافی که بین طراحی مسکن سنتی و مسکن معاصر به وجود آمده و بر الگوی زندگی افراد تاثیرگذار بوده است را براساس الگوهای بیوفیلیک برگرفته از مسکن سنتی در اتصال پیوند دوباره معماری با طبیعت در طراحی مسکن معاصر فراهم سازد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی در شهر شیراز بوده است. که بهدلیل استفاده از روشهای کمی و کیفی به صورت توامان دارای پارادیم ترکیبی است و از حیث هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات بصورت اسنادی، میدانی و پرسشنامهای است. پرسشنامه توسط افراد متخصص در حوزه معماری توزیع و دادهها با استفاده از نرمافزار spss نسخه 24 مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در جستجوی پاسخ به این سوالات که کدامیک از مولفههای معماری بیوفیلیک بر طراحی مسکن سنتی و مجتمعهای مسکونی تاثیرگذارتر است؟ بین مولفههای تاثیرگذار بر طراحی مسکن چه رابطهای وجود دارد؟ بوده است که جهت ارزیابی سوالات از آزمون فریدمن، کروسکال والیس، کولموگروف-اسمیرنوف، منویتنی و ویلکاکسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد میانگین رتبههای به دست آمده در مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی شهر شیراز در مولفههای ارتباط بصری با طبیعت، تنوع حرارتی و جریانهوا، ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی، ارتباط با مصالح طبیعی و پناهگاه، دارای اختلاف معنادار در مقدار هستند. به عبارت دیگر، اگرچه در اولویتبندی بعضی از این مولفهها دارای رتبههای یکسان در هر دو گونه مسکن بودهاند اما مقدار ارزش آنها دارای تفاوت معناداری است.
n واژگان کلیدی: مسکن، معاصر، سنتی، بیوفیلیک، معماری، طراحی.
n مقدمه
در عصر حاضر شهرنشینی به سرعت در حال رشد بوده که باعث افزایش جمعیت در شهرها و در نتیجه مواجه با کمبود مسکن بوده است. میتوان گفت امروزه بسیاری از محیطها و مسکنهای ساخته شده ویژگیهای لازم برای سکونت انسان را دارا نیست و وابستگی و احساس نیاز انسان به طبیعت مورد بیتوجهی طراحان درحوزه مسکن قرار گرفته است. در حقیقت این امر باعث کمرنگ شدن اهمیت نیاز انسان به طبیعت در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و آسیب به ابعاد جسمانی و روحی- روانی او و در نهایت باعث پایین آمدن سطح کیفیت زندگی افراد شده است. این اتفاق زمانی رخ خواهد داد که نیازهای ساکنین و آسایش آنها در محیط ساخته شده بر عملکرد آنها در فضاهای زندگی تاثیر گذار خواهد بود. به گونهای که در معماری خانههای سنتی بکارگیری عناصر موجود در طبیعت باعث برقراری یک همزیستی مسالمتآمیزی بین انسان با محیط اطرافش برقرار بوده است و میتوان به این نکته اشاره داشت که طبیعت اهمیت بسزایی در ارتقاء توسعه تنوع اکولوژیکی و بهبود سلامت جسمانی و روانی انسان دارد. از آنجایی که انسان از محیط تاثیرپذیر است و این تاثیر را میتواند درک کند بکارگیری عناصر موجود در طبیعت میتواند بهعنوان مبنایی برای برقراری تعادل بین انسان با محیط اطرافش برقرار کند. بدین صورت با توجه به مطالب عنوان شده در ساخت مسکن امروزی چیزی که به شدت مورد جلب توجه واقع شده است، عدم توجه به نیاز انسان از لحاظ بعد روانی و توجه زیاد به کمیت در ساخت بناهای مسکونی بوده که این امر باعث از بین رفتن کیفیت در محیطهای انسان ساخت شده است. بنابراین میتوان گفت مسکن به عنوان محیطهای انسان ساخت از دغدغههایی است که بشر در طول ادوار تاریخی مختلف برای تغییر در پی پاسخگویی به نیازها و خواستههایش با توجه به شرایط زمانه و امکانات در دسترس، برای ساختن و قابل استفاده بودن مکان زندگیاش همیشه در تلاش بوده است و با رشد روز افزون جمعیت شهری، از عوامل مهم و اولیه تغییر زندگی شهری را میتوان تغییر در ساختار ساختمانهای مسکونی از حیاطدار به ساختمانهای مسکونی چند طبقه دانست که جایگاه خود را از سطح افقی به صورت عمودی گسترش داده است. بدین صورت بازگشت انسان و ارتباط او با طبیعت و بکارگیری اصول بیوفیلیک در طراحی، با بهرهگیری مستقیم و غیرمستقیم و حتی بصورت نمادین میتواند پاسخگوی نیازها و خواستههای او باشد و پیوند دوباره انسان با طبیعت را برقرار سازد. بنابراین پژوهش حاضر با انتخاب نمونهها به روش غیراحتمالی-هدفمند با توجه به معیارهایی مانند واجد در دسترس بودن و همچنین انتخاب از محلات مختلف شهر شیراز هدف شناسایی و تحلیل مقایسه تطبیقی تاثیر مولفههای معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی در شهر شیراز انجام شده است. لذا با حضور در موقعیت نمونههای مورد مطالعاتی و بررسی مسکن سنتی و معاصر و سپس توجه به اسناد کتابخانهای و سازمانی سعی بر آن شده است با توجه به اهمیت موضوع، ویژگیهای قابل انطباق با معماری بیوفیلیک توسط نگارندگان استخراج و براساس فرضیههای پژوهش مورد پیمایش قرار گرفته است. حال این سوال مطرح میشود که کدامیک از مولفههای معماری بیوفیلیک بر طراحی مسکن سنتی و مجتمعهای مسکونی تاثیرگذارتر است؟ بین مولفههای تاثیرگذار بر طراحی مسکن چه رابطهای وجود دارد؟ بدین صورت این پژوهش به دنبال یافتن پاسخهای مناسبی برای این سوالات میباشد.
n پیشینه پژوهش
به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر در پژوهش حاضر، در ابتدا لازم است نزدیکترین مقالات مرتبط با موضوع مورد پژوهش در یافتهها و نتایج تحقیق عنوان شود. سپس با مقایسه تطبیقی یافتههای آن با اهدف پژوهش حاضر، نوآوری مدنظر محققان بیان خواهد شد. در این خصوص پژوهشگران داخلی و خارجی پژوهشهای متعددی درباره کاربرد بیوفیلیک در حوزه طراحی معماری و مسکن انجام دادهاند که نتایج برخی از آنها در جدول 1 به طور مختصر ارائه شده است.
جدول1. پیشینه تحقیق(منبع: نگارندگان)
ردیف | نویسنده | پژوهشهای انجام شده | سال | شرح |
---|---|---|---|---|
1
|
9Stewart-Pollack | طراحی بیوفیلیک-عملکرد بهینه برای نخستین خانه
|
2006
| در این پژوهش برخی از ویژگیهای طراحی بیوفیلیک مانند: نشر نور پویا و زنده، تهویه طبیعی، دسترسی به آب روان، ارتباطات حسی و غیر حسی با طبیعت، پیچیدگی در عین نظم، رمز و راز، چشم انداز و پناهگاه، اشکال و فرم های طبیعی و مصالح طبیعی موجود در طبیعت پرداخته است. در ادامه پلان یک مسکن را به عنوان نمونه موردی انتخاب و ویژگی های طراحی بیوفیلیک را مورد بررسی قرار داده است. |
2 | Stephen R Kellert | بیوفیلیا | 2008 | هدف از پژوهش حاضر بررسی راهکارهای اقلیمی در راستای کاهش مصرف انرزی می باشد. این مقاله بر شواهد مربوط به ارتباط با طبیعت در جهت سلامتی انسان و خوب بودن و کاهش ارتباط انسان با طبیعت در دنیای مدرن می پردازد. |
3 | Steve Edge,Carolyn Hayles | بررسی مزایای اقتصادی روانشناختی و فیزیولوژیکی با استناد به طراحی بیوفیلیک در محیطهای داخلی | 2017 | یافتههای این پژوهش راهکارهایی از مکانیزمها و پتانسیلهای بالقوه برای تقویت طراحی بیوفیلیک و راهبردهای نانو تکنولوژی ارائه می دهد تا بیشترین سود را برای ساختمان داشته باشد. |
4 | Dr Timothy Beatley1 | شهرسازی بیوفیلیک: بازگشت طبیعت به جوامع و در زندگی ما | 2009 | پژوهشی با بررسی آگاهی دانشجویان از گیاهان، جانوران و زیستگاههای بومی نشان داد که اکثر افراد طبیعت را مفهومی انتزاعی و کلی میدانند. این یافته، زنگ خطری از گسست فزایندهی ما با دنیای طبیعی به شمار میرود. |
5 | Hyo Chang Lee- Sung Jun Park8 | «به سوی بازسازی مسکونی بیوفیلیک با یک طرح جدید سبز» | 2021
| نتایج این مطالعه روشهای جدیدی برای سیاستهای موجود طرح جدید سبز پیشنهاد کرده است و به تقسیم بندی پروژههای بازسازی مسکونی و گسترش صنایع مرتبط کمک میکند. |
6 | آنتونی سی آنتونیادس | بوطیقای معماری | 1388 | معماران با وامگیری از قوانین طبیعت میتوانند بناهایی شگفتانگیز و سازگار با محیط زیست خلق کنند. |
7 | فروزان پیرمحمودی و امیر برزویی | فضای معماری مسکونی با رویکرد بیوفیلیک | 1395 | آمیختگی با طبیعت و بهرهمندی از گیاهان در معماری، کلید سلامتی جسم و روح انسان است. معماران باید با الهام از بیوفیلیا، پیوند انسان با طبیعت را در طراحی فضاهای مسکونی تقویت کنند و به ارتقای کیفیت زندگی ساکنین بپردازند. |
8 | احسان بیطرف-فرح حبیب وحسین ذبیحی | بومیسازی اصول معماری اکولوژیک و بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی ایران در راستای ارتقای کیفیت آنها
| 1397 | پژوهش حاضر نشان میدهد انطباق و بهکارگیری اصول معماری اکولوژیک و بیوفیلیک با استانداردهای کیفی مسکن در ایران (در طراحی مجتمعهای مسکونی) نقشی اساسی در ارتقای کیفیت زندگی ساکنین ایفا میکند. |
9 | نشاط السادات محمود نظری و الهام اسفندیاری فرد | همزیستی انسان و محیط طبیعی، رویکردی تحلیلی به معماری بیوفیلیک در مجتمعهای مسکونی | 1398 | این پژوهش به بررسی مزایای معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی میپردازد. یافتههای این پژوهش نشان میدهند این نوع معماری با ایجاد فضایی سرشار از عناصر طبیعی، ضمن پاسخگویی به نیازهای فیزیولوژیکی و روانشناختی ساکنین، سطح رفاه و کیفیت زندگی آنان را به طور قابلتوجهی ارتقا میدهد. |
با بررسی و مرور پژوهشهای صورت گرفته میتوان اظهار داشت طراحی معماری بیوفیلیک یک علم کاربردی و جدید است که به روزترین یافتههای مرتبط با رابطه بین انسان و طبیعت را مد نظر قرار گرفته است تا با پیوند مسالمت آمیز بین انسان با طبیعت بتواند محیطی آرامشبخش را برای حضور افراد امکانپذیر سازد. بنابراین در پژوهش حاضر تحت عنوان مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی تلاش شده است با بررسی چهارده مولفههای معماری بیوفیلیک که شامل: 1) ارتباط بصری با طبیعت 2) ارتباط غیر بصری با طبیعت، 3) محرکهای حسی غیر ریتمیک، 4)حضور آب، 5) آتش، 6) پویایی و انتشار نور، 7) ارتباط با سیستمهای طبیعی، 8) فرمها و الگوهای بیوفیلیک، 9) پیوند مصالح با طبیعت، 10) پیچیدگی در عین نظم، 11) چشم انداز، 12)پناهگاه، 13) رمز و راز، 14) ریسک هستند و از اصول مهم حاصل از نتایج و جمعبندی این پژوهش به شمار میآیند، میتوان گفت طراحی بیوفیلیک موضوعی فراتر از یک روش جدید برای افزایش کارایی افراد با استفاده از روشهای نوآور است که کاربرد طراحی بیوفیلیک به سازگاری یک درک و ایده جدید از طبیعت بستگی دارد که ضمن بکارگیری مولفههای بیوفیلیک و اهمیت نقش آن در ایجاد محیطی مطلوب و آرامش بخش در طراحی مجتمعهای مسکونی تاکنون بصورت خاص پرداخته نشده است. امید آن میرود خروجی این پژوهش بتواند برای طراحان و معماران راهکارهای کاربردی و مفیدی به همراه داشته باشد.
n سیر تحول ارتباط با طبیعت در مسکن سنتی و معاصر
در دنیای امروز که شاهد انفجار جمعیت و کمبود شدید مسکن هستیم، رویکرد صرفاً اقتصادی به مسکن که مقولهای چندبعدی است، منجر به غفلت از کیفیت طراحی خانه شده است. اهمیت «خانه» در زندگی انسان بر کسی پوشیده نیست اما خانههای امروزی به مانند جعبههایی محصور، هیچ پیوندی با آسمان و زمین ندارند. این در حالی است که انسان نه تنها از نظر روحی و روانی به طبیعت وابسته است، بلکه تعادل و پایداری زیستمحیطی نیز به فضاهای سبز طبیعی گره خورده است (یاری بروجنبی و همکاران، 59، 1399). از آنجایی که مسکن را میتوان یکی از دغدغههای اصلی انسانها در همه مراحل حیات بشری دانست. بنابراین از دیدگاههای گوناگون، انسان از دیرباز در جستجوی پناهگاهی بوده که او را از گزند طبیعت و مخاطرات زندگی در امان نگاه دارد. این نیاز ذاتی و فطری نقطه آغازین سیر تکامل معماری و ساختمانسازی در طول تاریخ بشر محسوب میشود. پناهگاه، صرفاً یک سرپناه فیزیکی نیست بلکه تجلیگر نیازهای روحی و معنوی انسان نیز هست. آسایش و آرامش در محیط مسکن، نقشی اساسی در سلامت و تعادل روحی هر فرد ایفا میکند، چرا که انسان بیش از نیمی از زمان روزانه خود را در این مکان سپری میکند (صمدی فرد و همکاران، .(1392سیطره معماری مدرن معاصر و رشد فزاینده ابعاد شهرنشینی در دهههای اخیر موجب شده که شهر معاصر با چالشهای نوین و تازهای در زمینه سکونت مواجه گردد و برای پاسخگویی به این نیاز رو به رشد کمیت، جایگزین کیفیت شده است (زمانی و همکاران، 117،1397). بدین صورت در دومین اجلاس جهانی مسکن که در سال 1996 برگزار شد، تعریفی جامع از «مسکن مناسب» ارائه گردید. مفاد این تعریف اینگونه است: سرپناه مناسب صرفاً به معنای وجود سقفی بر فراز سر هر فرد نیست، بلکه مفهوم آن فراتر از این بوده و شامل آسایش، برخورداری از فضای کافی، دسترسی فیزیکی آسان، امنیت جانی و مالی، پایداری و استحکام سازه، تأمین روشنایی، تهویه مناسب و سیستم گرمایشی مطلوب، برخورداری از زیرساختهای اولیه نظیر آبرسانی، بهداشت، آموزش و دفع فاضلاب، کیفیت مطلوب محیط زیست، رعایت الزامات بهداشتی و همچنین قرارگیری در مکانی مناسب و قابل دسترس از نظر فرصتهای شغلی و امکانات اولیه زندگی میباشد. تأمین تمامی این مؤلفهها باید با در نظر گرفتن تواناییهای مالی و اقتصادی مردم صورت پذیرد (بولتن اقتصاد مسكن،1375، 19). بنابراین، در کنار فضای داخلی آپارتمانها، وجود فضایی مکمل در زندگی آپارتمانی ضروری است تا ساکنان بتوانند به نیازهای تفریحی خود پاسخ داده، با عناصر طبیعی ارتباط برقرار کرده و تعاملات اجتماعی مثبتی با یکدیگر داشته باشند (دانشپور و همکاران، 1388). بنابراین میتوان این چنین گفت طراحی بیوفیلیک پلی میان معماری مدرن و نیاز ذاتی انسان به ارتباط با طبیعت است. این رویکرد خلاقانه با درک این موضوع که انسان موجودی طبیعتگرا است به دنبال احیای تجربیات مثبت و سودمند حضور در طبیعت در محیطهای ساخته شده توسط انسان است. با استفاده از عناصر طبیعی مانند گیاهان، نور طبیعی، آب و مواد طبیعی، میتوان فضاهایی طراحی کرد که حس آرامش، سرزندگی و تعلق خاطر را در انسان القا کنند. طراحی بیوفیلیک نه تنها به زیباییشناسی فضا میافزاید بلکه فواید بسیاری برای سلامتی جسمی و روانی انسان نیز به ارمغان میآورد (Stewart- Pollack,2006؛ به نقل از جعفری، یوسفی،1399، 16). بطوریکه در خانههای تاریخی ایران، طبیعت به عنوان عنصری جداییناپذیر، در تار و پود معماری خانه تنیده شده و پیوند عمیقی میان انسان و طبیعت وجود دارد. برخلاف آپارتمانهای امروزی که انسان را در محاصره دیوارها و سازههای مصنوعی قرار میدهند (حائری،1387، 184). و عناصر طبیعی مانند حیاط، باغچه، حوض و نورگیر در این خانهها، نه تنها زیبایی و طراوت را به ارمغان میآورد، بلکه حس آرامش و تعلق خاطر به طبیعت را نیز در ساکنین ایجاد میکند. گویی در این خانهها، مرز میان فضای داخلی و خارجی از بین رفته و انسان خود را در آغوش طبیعت احساس میکند. این در حالی است که انسان قدیم همواره در تلاش بوده تا با بهرهمندی از طبیعت، نیازهای مادی و معنوی خود را برآورده سازد. از این رو، با ظرافت و خلاقیت، از عناصر طبیعی برای ساخت سرپناه، تأمین غذا، تنظیم دمای محیط و پاسخ به نیازهای روحی خود استفاده کرده است. این تعامل سازنده با طبیعت، نه تنها به خلق زیباییهای بینظیر در معماری سنتی ایران منجر شده بلکه به حفظ و تداوم حیات سایر موجودات زنده نیز کمک کرده است (داعی پور،1393، 52). پس طبیعت میتواند به عنوان عنصر و یکی از اجزای اصلی معماری در محیط سکونت انسان مطرح شود (Wallmann_ Sperlic et al,2019). طبیعت، سرچشمه حکمت و منبع الهام بیبدیلی است. درک قوانین حاکم بر آن، گامی اساسی در جهت ایجاد تعادل و همزیستی مسالمتآمیز بین انسان و محیط زیست به شمار میرود. با اتکا به این قوانین و الگوبرداری از ساختارهای طبیعی میتوانیم در ساخت و سازها و ابداعات خود، از طبیعت به عنوان الگو و راهنما بهره ببریم. به این ترتیب، نه تنها از تخریب و آسیب به محیط زیست جلوگیری میشود بلکه میتوانیم شاهد خلق آثار و سازههایی باشیم که در هماهنگی کامل با نظم و زیبایی طبیعت، شکوه و عظمت آن را دوچندان میکنند (Wijesooriya& BrAmbilla,2021). از این رو، جنبههای مختلفی از طبیعت که تاثیر بالایی بر رضایت کاربران از محیط مصنوع دارند، توسط محققین و طراحان بسیاری انجام شده است. ویلسون به این نتیجه دست پیدا کرد که کاربران نسبت به محیطهایی که از ویژگیهای مناظر طبیعی در طراحی محیطهای انسان ساخت استفاده کردهاند، علاقه نشان میدهند؛ همچنین وی تلاشهای بسیاری برای استفاده از نظریه بیوفیلیا در محیطهای مصنوع برای دستیابی فضاهای طبیعی و ترمیمکننده، انجام داد(Freeman, 2011 ). بهگونهای که حیاطهای مرکزی در خانههای سنتی ایران، تجلی درخشان معماری پایدار و تعامل عمیق انسان با طبیعت هستند. این فضاها با بهرهگیری هوشمندانه از عناصر طبیعی، نه تنها آسایش و سلامتی ساکنان را ارتقا میبخشند، بلکه نمادی از احترام به محیط زیست و استفاده بهینه از منابع طبیعی نیز به شمار میروند. در این حیاطها، شاهد چرخهای شگفتانگیز از تبادل انرژی و مواد بین انسان و طبیعت هستیم که تداوم حیات و رفاه ساکنان را تضمین میکند. به گونهای که طبیعت همه جا وجود دارد و بر هر چیزی تاثیرگذار است و در این فضا، آب روان، نسیم خنک، نور لطیف خورشید و سرسبزی گیاهان، در کنار هم نوازشگر روح و جسم ساکنان بوده و حس طراوت و شادابی را به ارمغان میآورند (آنتونیادس،4،1386). همچنین حضور حوض در مرکز حیاط خانههای سنتی ایرانی همچون نگین درخشان بر تارک این فضا میدرخشد. انعکاس آسمان آبی در دل حوض، گویی آیینهای تمامنما از هستی را به نظاره میگذارد و به تماشاگر، عظمت و زیبایی بیکران جهان را یادآور میشود (نائینی،1381، 50). معماری سنتی با بهرهگیری از پوشش گیاهی بر روی بناها، گامی در جهت خلق «ساختمانهای سبز» برداشته است. این اقدام فواید متعددی از جمله زیباییبخشی به نما، عایقبندی و ایجاد فضایی دلنشین برای ساکنین را به همراه دارد اما معماری بیوفیلیک، فراتر از این اهداف را دنبال میکند و به دنبال درک عمیقتر از تعامل بین انسان و طبیعت در طراحی و ساخت بناها است. در این رویکرد، صرفاً به کاشت گیاهان بر روی بنا اکتفا نمیشود بلکه با ظرافت و دقت، فرم و عملکرد بنا در ارتباط با محیط زیست مورد بررسی قرار میگیرد. معماری بیوفیلیک، با تمرکز بر ارتقای سلامت جسمی و روحی انسان و خلق یک زندگی سالم، از ساختمان سبز سنتی فراتر میرود و به دنبال ایجاد فضایی پویا و سازگار با طبیعت است (Minke,2001).
§ بیوفیلیک از منظر نظریهپردازان
«بایوفیلیا» واژهای است که برای اولین بار توسط اریک فروم، روانشناس آلمانی در سال 1964 میلادی ابداع شد. این واژه به معنای عشق به طبیعت است و به تمایل ذاتی انسان به برقراری ارتباط با دنیای طبیعی و موجودات زنده اشاره دارد. فروم معتقد بود که این تمایل، بخشی جداییناپذیر از فطرت بشر است و نقش مهمی در سلامت روان و رفاه انسان ایفا میکند (Cabanek & Newman,2016,66). در ادامه میتوان به این موضوع اشاره داشت که طراحی بیوفیلیک ریشه در «فرضیه بیوفیلیا» دارد. این فرضیه بر این باور است که انسان، پیوندی ذاتی با دنیای طبیعی پیرامون خود دارد و تماس با طبیعت، نقشی کلیدی در آرامش و آسایش او ایفا میکند. به همین دلیل، طراحی بیوفیلیک تلاش میکند تا عناصر طبیعی را در فضاهای مختلف از جمله خانهها، محل کار و اماکن عمومی ادغام کند و به این ترتیب، حس تعلق و آرامش انسان را در محیطهای ساخته شده تقویت نماید. بدین ترتیب، تعامل انسان با عناصر طبیعت اغلب در جوامع مدرن معاصر به جهت گرایشهای اجتماعی همچون: شهرسازی، طراحی ساختمان و سبک زندگی به چشم نمیخورد. کلرت (2008) پیشگام ارائه چارچوب در معماری بیوفیلیک بود. به دنبال آن، کلرت و کالابرز (2015) با معرفی چارچوب جدیدی که شامل 24 شاخص در 3 گروه بود گامی دیگر در این مسیر برداشتند. این دو چارچوب که شباهتهای زیادی به هم داشتند در ادامه توسط دنبالکنندگانشان مورد بازنگری و بهروزرسانی قرار گرفتند (براونینگ ورایان, 2020, کلرت 2018). در حقیقت کلرت، نظریه بایوفیلیا را در علم زیستشناسی اجتماعی پذیرفته و آن را در طراحی محیطهای مصنوع ساخته شده بهکاربرد و اصطلاح «طراحی بیوفیلیک» را مطرح نمود. به گفته وی، میتوان بایوفیلیا را یک پیوند گمشده در طراحی پایدار دانست (Lukman,2014,17). در واقع طراحی بیوفیلیک فلسفهای نو در معماری و طراحی محیط زیست است که بر بهکارگیری خلاقانه عناصر و ایدههای طبیعی در طراحی فضا تمرکز دارد. این نوع طراحی به دنبال ادغام و بهرهمندی از جلوههای مختلف طبیعت در فضاهای معماری است تا انسان را با طبیعت پیوند زده و الهامبخش زندگی در کنار آن باشد (کلرت،2011). پس طراحی بیوفیلیک، طراحی و ساخت بنا «با توجه به طبیعت در ذهن» است. طراحی بیوفیلیک فقط به کاشتن گل و گیاه بر روی دیوارها و بام ساختمانها خلاصه نمیشود؛ بلکه این مفهوم عمیقتر به جایگاه انسان در دنیای طبیعی و نقش طبیعت در زندگی انسان میپردازد. هدف آن ایجاد فضایی است که در آن انسان با احترام و قدردانی با طبیعت تعامل داشته باشد و این تعامل به یک امر عادی و همیشگی و نه یک استثناء یا اتفاق نادر تبدیل شود (Kellert.1993). در این خصوص نظریههای متعددی در حوزه طراحی بیوفیلیک وجود دارند که بر ایجاد ارتباط انسان با طبیعت تمرکز دارند. در این میان، نظریهپردازانی چون ولنس در کتاب «طراحی بیوفیلیک: تئوری، علم و تمرین بازگرداندن ساختمانها به زندگی» (Al-musaed, 2004) به عنصر پایه طراحی بیوفیلیک میپردازند. کلرت نیز با بررسی 26 محیط در آمریکا، از جمله مدارس، موزهها، مراکز طبیعت، پارکها، زمینهای بازی، بیمارستانها و فرهنگسراها، به تأثیرپذیری افراد از محیطهای مصنوع ساخته شده توجه میکند .(Kellert, 2003) هیرواگن و کرگری در مقاله «بیوفیلیا و زیباییشناسی حسی» در کتاب «طراحی بیوفیلیک: تئوری، علم و تمرین بازگرداندن ساختمانها به زندگی» (Al-musaed, 2004)، مولفههای طراحی بیوفیلیک را در هفت ویژگی مرتبط با نیازهای انسانی دستهبندی میکنند. این مقولات از پژوهشهای آنان در زمینه موضوعاتی را از قبیل سکونتپذیری، فرآیندهای طبیعی، هندسه طبیعت، حس خوب در طراحی فضاها گرفته شده است (Kellert,2003). کتاب «طراحی بیوفیلیک» حاصل تلاش کرامر و براونینگ2 در جهت ارتقای دانش و غنیسازی الگوهای طراحی در این زمینه بوده است. آنها با تلفیق یافتههای پژوهشهای بینرشتهای، تجربیات ارزشمند و ایدههای خلاقانه اندیشمندانی مانند کریستوفر الکساندر، جودیت هیرواگن، ریچل و استفن کلرت6، راجر اولریخ و سایر محققان، گامی بلند در جهت توسعه این رویکرد نوین در معماری برداشتهاند. چهارده الگوی استخراج شده معماری بیوفیلیک تحت 3 مقوله (طبیعت در الگوهای فضا، الگوهای قیاسی و طبیعت و ماهیت فضا) اشاره دارد (Wilson,1914). که این عوامل شامل14 الگوی استخراج شده میباشد که در جدول2 اینگونه بیان میکند:
جدول2. ویژگی مولفههای بیوفیلیک از دیدگاه نظریهپردازان(منبع: نگارندگان)
نظریهپرداز | سال | ویژگی مولفه ای بیوفیلیک | شرح عناصر بیوفیلیک برپایه مولفه ها |
Victoria Derr, Krista Lance4 | 2012 | ارتباط مستقیم با طبیعت | گیاهان، آب، ورخورشید، دید به مناظر طبیعت، حیوانات |
استفاده از مصالح طبیعی | استفاده از مصالح طبیعی و مصالح تداعی کننده فرآیندهای طبیعی | ||
تداعی طبیعت | طبیعت به مثابه الگو (الهامگیری و ادغام الگوها و فرآیندهای طبیعی در طراحی) الهام گرفتن معماران برای خلق فضاهایی که یادآور طبیعت باشند، با استفاده از اشکال و فرمهای طبیعی مانند کندوی عسل، آشیانه پرندگان و صخرهها معماری حسی، فراتر از صرفاً سرپناه، معماری با استفاده از عناصر نور، روشنایی، صدا، لامسه و بویایی، فضایی پویا و متفاعل | ||
تداعی روح مکان | اساس طراحی بر مکانهای اکولوژیکی، جغرافیایی و تاریخی ارتقای تعاملات انسانی و ترویج حس تعلق و حفظ مکان در گذر زمان | ||
Victoria Derr, Stephen R Kelert3 | 2013 | مصالح | بکارگیری مصالح بومآورد و طبیعی مانند سنگ، جوب، خاک (آجر) فرمها و اشکال با ویزگیهای برآمده از طبیعت برخورداری محیط از قابلیت تغییرشکل (انعطافپذیری) |
آب | ارتباط مستقیم با آب (لمس توسط حسهای گوناگون) | ||
انرژی | الگوهای متنوع از بازتاب نور امکان برخورداری از تهویه و نور طبیعی تعامل با مکان و احساس آن | ||
زمن و اکوسیستم های طبیعی | رابطه اکولوژیکی مکانمحور تعامل زیستی مستقیم با جانداران تجلی زیبایی و نظم طبیعت در اشکال و فرمها ویژگی دگرپیکر شدن | ||
Judih Heerwage, Bert Gregory10 | 2008 | غنای حسی | رایحه و بوهای مطبوع، ایجاد رنگها و تنوع دادن به آن مجموعهای از حسهای بصری مانند ایجاد سلسله ریتمهای روزانه و فصلی |
اکتشاف تصادفی | ارتباط مستقیم با آب (لمس توسط حسهای گوناگون) | ||
تنوع در زمینه یکسان | الگوهای متنوع از منابع نوری استفاده از نور روز و تهویه طبیعی تماس با مکان و احساس کردن آن | ||
ارتجاع پذیری | رابطه اکولوژیکی مکانمحور تعامل زیستی مستقیم با جانداران تجلی زیبایی و نظم طبیعت در اشکال و فرمها ویژگی دگرپیکر شدن | ||
حس آزادی |
| ||
چشم اندازو پناهگاه | دید نامحدود و پناهگاه در طبیعت، اغلب در کنار هم قرار میگیرند؛ همچون بوتهای که امکان مشاهده اطراف را بدون آنکه خود دیده شود، فراهم میآورد و فرصتی را برای لذت بردن از چشم اندازهای زیبا به ارمغان میآورد | ||
تبدیلپذیری | استفاده از عناصر انعطافپذیر که قابلیت جابجایی و تغییر شکل دارند، به منظور ایجاد فضاهای خلاقانه و پویا. عناصری چون نمادهای طبیعت مانند شن، چوب، سنگ و پر، با آزادی حرکت و تغییر فرم | ||
Judih Heerwage, Bety Hase5 | 2001 | دید و منظر | رایحه و بوهای مطبوع، ایجاد رنگها و تنوع دادن به آن مجموعهای از حسهای بصری مانند ایجاد سلسله ریتمهای روزانه و فصلی |
پناه | ارتباط مستقیم با آب (لمس توسط حسهای گوناگون) | ||
آب | استفاده از سطوحی که در فضاها ایجاد انعکاس میکنند جاری شدن آب تمیز در رود سیالیت متداوم جریان آب (فرم سمبولیک) | ||
تنوع زیستی | تنوع پوشش گیاهی از درختان رسا و بلندقامت گرفته تا گیاهان کوچک و گلهای رنگارنگ در فضاهای داخلی و خارجی ایجاد و جانمایی بازشوها به سوی طبیعت از طریق جانمایی هوشمندانه پنجرهها خردهفضاهای طبیعی بصورت باز (با تنوع پوشش گیاهی و گونه جانوری) | ||
تنوع حسی | همآهنگی و ریتم برآمده از طبیعت و فرآیندهای آن (تهویه و روشنایی طبیعی) تغییر و تنوع در بافت، رنگهای محیطی، جریان هوا و دما گوناگونی در روشنایی (مثلا نور متمرکز و سایه در زمان) | ||
قیاسهای طبیعی | الهام گرفتن از نقوش زیبا، اشکال خلاقانه و بافتهای متنوع موجود در طبیعت (لندآرت) الهام از ویژگی های فرکتالی (به جای تکرار دقیق عناصر، به تنوع و خود مشابهتی در مقیاس های گوناگون دقت شود) | ||
حس بازیگوشی | ترکیبی از عناصر دکوراتیو، مواد طبیعی و مصنوعی، اشیاء گوناگون و فضاهای خلاقانه که مخاطب را سرگرم کرده و در او حس شگفتی و تفریح ایجاد میکند | ||
پیچیدگی | فضاهایی که حس کنجکاوی و کاوش را در افراد برمیانگیزند با بکارگیری اصل انتقال تدریجی، امکان ترغیب مخاطب به کشف فضا پدید آید بکارگیری سطوح منحنی در طراحی فضا | ||
Crammer.s, Wiliam Browning2 | 2008 | ارتباط بصری با طبیعت | رایحه و بوهای مطبوع، ایجاد رنگها و تنوع دادن به آن |
ارتباط غیربصری با طبیعت | ارتباط مستقیم با آب (لمس توسط حسهای گوناگون) | ||
تحریک حسی غیرریتمیک | استفاده از سطوحی که در فضاها ایجاد انعکاس میکنند جاری شدن آب تمیز در رود سیالیت متداوم جریان آب (فرم سمبولیک) | ||
تنوع حرارتی و جریان هوا | تنوع پوشش گیاهی از درختان رسا و بلندقامت گرفته تا گیاهان کوچک و گلهای رنگارنگ در فضاهای داخلی و خارجی ایجاد و جانمایی بازشوها به سوی طبیعت از طریق جانمایی هوشمندانه پنجرهها خردهفضاهای طبیعی بصورت باز (با تنوع پوشش گیاهی و گونه جانوری) | ||
حضور آب | همآهنگی و ریتم برآمده از طبیعت و فرآیندهای آن (تهویه و روشنایی طبیعی) تغییر و تنوع در بافت، رنگهای محیطی، جریان هوا و دما گوناگونی در روشنایی (مثلا نور متمرکز و سایه در زمان) | ||
نورپراکنده و پویا | الهام گرفتن از نقوش زیبا، اشکال خلاقانه و بافتهای متنوع موجود در طبیعت (لندآرت) الهام از ویژگی های فرکتالی (به جای تکرار دقیق عناصر، به تنوع و خود مشابهتی در مقیاس های گوناگون دقت شود) | ||
ارتباط با سیستم های طبیعی | ترکیبی از عناصر دکوراتیو، مواد طبیعی و مصنوعی، اشیاء گوناگون و فضاهای خلاقانه که مخاطب را سرگرم کرده و در او حس شگفتی و تفریح ایجاد میکند | ||
الگو ها و فرمهای بیومورفیک | فضاهایی که حس کنجکاوی و کاوش را در افراد برمیانگیزند با بکارگیری اصل انتقال تدریجی، امکان ترغیب مخاطب به کشف فضا پدید آید بکارگیری سطوح منحنی در طراحی فضا | ||
ارتباط با مصالح طبیعت | بکارگیری مصالح بومآورد و طبیعی مانند سنگ، جوب، خاک (آجر) | ||
پیچیدگی در عین نظم | آمیختن دادههای حسی با سلسله مراتب فضایی مطابق با نظم طبیعی | ||
چشم انداز | ایجاد چشمانداز وسیع و بدون مانع از محیط | ||
پناهگاه | فضایی آرام و خلوت برای رهایی از فشار و تنش محیط | ||
رمز آلود بودن | رمزگشایی از اطلاعات پنهان در تصاویر تار و مبهم | ||
ریسک و خطر | مخاطرهای که با وجود شناخته شده بودن، قابل اعتماد است |
در ادامه پژوهش، به منظور بررسی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و سنتی با توجه به مقایسهای بودن فرآیند تحقیق پارامترهای بدست آمده شناسایی شدند که تصویر 1 بیانگر نحوه ارتباط این مولفهها با یکدیگر است.
تصویر1. روند کلی تحقیق. ماخذ: نگارندگان
n روش تحقیق
در پژوهش حاضر به دلیل استفاده از روشهای کمی و کیفی به صورت توامان دارای پارادیم ترکیبی است. روش کمی مورد استفاده در این پژوهش از نوع پیمایشی است، که به وسیله ابزار پرسشنامه و استفاده از تحلیلهای آماری به بررسی و ارزیابی اهداف اصلی پژوهش پرداخته شده است. روش کیفی مورد استفاده در این پژوهش نیز از نوع مورد پژوهی میباشد، سپس به منظور بررسی مقایسه تطبیقی مولفههای بیوفیلیک، نمونههای موردی در دو دسته الگوهای مسکن سنتی و مسکن معاصر به روش میدانی انتخاب و با ابزار پرسشنامه جمعآوری شد. سپس با روش توصیفی- تحلیلی به نقد و ارزیابی نتایج حاصل از پرسشنامهها به کمک نرم افزار24 SPSS پرداخته شد. همانگونه که پیش از این عنوان شد، پژوهشگر در پی آن بوده است تا مقایسه تطبیقی مولفههای بیوفیلیک را با تمرکز بر نمونه موردیهای مورد مطالعه مسکن سنتی و خانه های معاصر در شهر شیراز بیابد. منظور از الگوهای مسکن سنتی، خانههایی حیاطدار است که میزان حضورپذیری عناصر طبیعت در آن قابل مشاهده است. منظور از الگوهای مسکن معاصر نیز، الگوهای مجتمعهای مسکونی آپارتمانی است. مبنای انتخاب مسکن سنتی داشتن حداکثر عناصر انطباقپذیر با طبیعت و همچنین مبنای انتخاب مسکن معاصر بکارگیری عناصر طبیعت و ویژگیهای قابل انطباق آن با طبیعت بوده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است. نوع پژوهش حاضر بر اساس ماهیت آن به صورت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات مطابق با جدول3 به روش اسنادی برای تهیه پیشینه تحقیق، چارچوبنظری و بررسی و شناسایی متغیرها و با استناد به کتب و مقالات و هم چنینی آراء نظریهپردازان در زمینه مولفههای بیوفیلیک گردآوری شده است.
جدول3. روش گردآوری اطلاعات(منبع: نگارندگان)
روش گرد آوری اطلاعات | موارد ارزیابی شده |
اسنادی | بررسی ویژگی های معماری بیوفیلیک، بررسی نقش محیط و انطباق آن براساس نیازهای انسان، ادغام طبیعت با معماری و فضاهای انسان ساخت |
میدانی | حضور افراد در مسکن سنتی و مجتمع های مسکونی ، میزان پیوند زندگی انسان با طبیعت، ارزیابی ارتباط مستقیم با طبیعت در طراحی مسکن، ارزیابی ارتباط غیر مستقیم با طبیعت در طراحی مسکن، ارزیابی الگو های متشابه طبیعی (تجربه نمادگرایی) در طراحی مسکن، ارزیابی ویژگی های محیطی مسکن براساس مولفه های بیوفیلیک |
حجم نمونه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر 34 نفر از متخصصین در حوزه معماری انتخاب شده است. انتخاب این تعداد براساس دلایل زیر بوده است:
1- تعداد محدود متخصین در حوزه معماری
2- بیوفیلیک: در جامعه آماری پژوهش، تعداد متخصصین دارای تخصص و تجربه کافی در زمینه معماری بیوفیلیک محدود است. انتخاب 34 نفر به دلیل دسترسی به این تعداد متخصص با دانش و تجربه مرتبط صوت گفته است.
3- تحلیلهای آماری: براساس استانداردهای تحقیقاتی، برای دستیابی به نتایج معتبر وقابل اعتماد، نیاز به تعداد کافی از نمونهها داریم. تعداد 34 نفر امکان اجرای تحلیلهای آماری مناس را فراهم میآوردکه در این پژوهش بااستفاده ازنرمافزار 24 Spssانجام شده است.
4- روش نمونه گیری هدفمند: به کارگیری روش نمونهگیری هدفمند، مبنای انتخاب مشارکتکنندگان در این پژوهش بود که در آن تخصصین با تجربه و دانش کافی در زمینه معماری بیوفیلیک به عنوان نمونههای تحقیق انتخاب شدهاند. این روش به پژوهشگر این امکان را میدهد تا با جمعآوری دادهها و انجام تحلیلهای آماری کفایت لازم را داشته باشد.
5- مطالعات مشابه: بررسیهای انجام شده در تحقیقات مشابه نشان میدهد که حجم نمونه30 تا 40 نفر برای پژوهشهای کیفی-کمی در حوزه معماری بیوفیلیک معمول و قابل قبول است. این تعداد برای دستیابی به تنوع کافی در دادهها و انجام تحلیلهای آماری کفایت لازم را دارا است.
6- محدودیتهای زمانی و منابع: با توجه به محدودیتهای زمانی و منابع پژوهش، انتخاب34نفر از متخصصین عملیترین گزینه بوده است تا بتوان دادهها را ا کیفیت بالا و در زمان مناسب جمعآوری و تحلیل کرد.
در ادامه سوالات این پژوهش بر مبنای مولفههای بیوفیلیک مستخرج از مبانی نظری طراحی شده و پرسشنامهای محقق ساخته بوده است که تحت نظر اساتید و محققان با در نظر گرفتن پژوهشهای پیشین انجام شده طراحی گردید. بنابراین میتوان پرسشنامهای با اعتبار و قابل قبول معرفی کرد. بدین منظور سنجش میزان پایایی و قابلیت اعتماد پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و سنجش روایی پرسشنامه نیز توسط اساتید و متخصصین در حوزه معماری مورد تایید قرار گرفته است. بر اساس روشهای آماری نتایج حاصل آن تضمین کننده محتوای پرسشنامه در راستای پاسخ به سوالات پژوهش استخراج و ارائه گردیده است. برای سنجش پرسشنامه توزیع شده به لحاظ روایی از طریق محاسبه شاخص cvr و به لحاظ پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ اعتباریابی شده است. شاخص روایی برای همه سوالات بالای 0.75 و ضریب آلفای کرونباخ بیش از 0.7 بود که طبق جدول4 نشان از اعتبار مناسب ابزار تحقیق داشته است. سپس مولفههای تاثیرگذار بیوفیلیک بر اساس اولویت بندی فریدمن مشخص شد. توزیع نرمال یا غیرنرمال بودن متغیرها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف (K-S) مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین از آزمون ویلکاکسون علامتدار برای مقایسه زوجی مولفهها استفاده شده است. این آزمون معادل ناپارامتری آزمون مقایسه زوجی میانگین تی میباشد. سپس برای بررسی تاثیر سن و تحصیلات بر پاسخها از آزمون کروسکال والیس، منویتنی استفاده گردیده است. در این پژوهش، از امکانات نرم افزار 24SPSS برای تحلیل آماری دادهها استفاده شد.
جدول 4. آمار پایایی ابزار تحقیق(منبع: نگارندگان)
نمونه | آلفای کرونباخ | تعداد سوالات |
سنتی | .482 | 29 |
معاصر | .809 | 28 |
کلی | .737 | 57 |
§ روند انتخاب نمونههای موردی
در این پژوهش انتخاب نمونهها به روش غیراحتمالی-هدفمند صورت گرفته است. با این قید که در پژوهش حاضر نگارندگان سعی داشتند پژوهش صورت گرفته در حوزه معرفی مولفههای معماری بیوفیلیک و بررسی تطبیقی آنها در بناهای مسکونی معاصر و سنتی شهرشیراز با توجه به رشد روزافزون جمعیت شهرنشینی و پیروی از شرایط متنوع ساختار اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جامعه و تغییر سبک زندگی انسان در دورههای مختلف از خانههای حیاط دار به خانههای آپارتمانی مورد بررسی قرار گیرد. از این رو برای انتخاب نمونههای موردی چهار معیار کلی اساس کار قرار گرفت؛
1- برای جلوگیری از گسترده شدن حجم مطالب و حائز اهمیت بودن این موضوع که مسکن پیچیدهترین بنا در طراحی معماری در طی ادوار مختلف به شمار میرود، بناها از یک اقلیم انتخاب شود.
2- نمونههای انتخابی مسکن سنتی، متعلق به دوره قاجار و پهلوی اول باشد و نمونههایی مورد بحث قرار بگیرند، که تخریب و تغییرات الحاقی در آنها به ندرت انجام شده باشد و حداکثر انطباقپذیری با طبیعت را دارا باشد و از لحاظ موقعیت مکانی در بافت قدیمی شهر پراکنده باشند. از مزایای انتخاب این سه بنا آن است که نمونهها مورد نقد و ارزیابی در بحث بیوفیلیک قرار نگرفته باشد و این باعث نگارش مقالهای میشود که بنمایه آن بدیع است.
3- از آنجایی که انتخاب نمونههای موردی با رویکرد بیوفیلیک در میان همه نمونههای موجود، مستدعی پژوهشی گسترده و جامع است، لذا با توجه به نظر صاحبنظران در حوزه معماری و افراد متخصص که شناخت کافی ازبناهای معماری سنتی و معاصر داشتند نمونهها انتخاب شدند. در مرحله اول فهرستی از افراد متخصص دانشگاهی و طراحان معمار شیراز تهیه شد. از این میان متخصصین و صاحبنظران در این حوزه که قابل دسترس بودند و شرایط همکاری با پژوهشگران را دارا بودند انتخاب شدند. با مراجعه به این افراد از میان مجتمعهای مسکونی شیراز سه بنا با توجه به معیارهای زیر انتخاب شدند.
الف- در دسترس باشد.
ب-امکان بازدید و تصویربرداری از آنها وجود داشته باشد.
ج- بکارگیری عناصر طبیعت و ویژگیهای قابل انطباق با طبیعت تا حد امکان در آنها وجود داشته باشد.
4- در نهایت علل انتخاب نمونههای موردی مسکن معاصر و سنتی از مناطق مختلف شهری شیراز، رسیدن به معیارهای کلی جهت کاربرد مولفههای بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر با شناخت پارادیمهای اصلی مولفههای معماری بیوفیلیک در خانههای سنتی شیراز برای دستیابی و رسیدن معیارهای منسجم و سهولت در مطالعه تطبیقی مولفه های بیوفیلیک در مسکن معاصر و سنتی بوده است (جدول5).
جدول5. معرفی نمونههای موردی مسکن سنتی و معاصر(منبع: نگارندگان)
منزل فرهادی | |||||||
( نگارندگان) | ( نگارندگان) | ( نگارندگان) |
|
تصاویر و موقعیت قرارگیری در شهرشیراز. ( نگارندگان) | |||
بافت قدیم شهر شیراز- خیابان لطفعلی خان زند-محله بالاکفت- محله درب شیخ- کوچ حکیم السلطنه | موقعیت | ||||||
دوره قاجار | قدمت | ||||||
گچ بری های بکار رفته در طاق نماهای ضلع جنوبی و اتاق ها با موضوعات انسانی، حیوانی و گیاهی، کاشی هفت رنگ و استفاده از چوب در درک ها و ستنو های ضلع غربی و همه سقف ها با نقاشی های گل و برگ آذین داده شده است.
| ویژگی های قابل انطباق با معماری بیوفیلیک | ||||||
منزل علی اکبر یزدیان | |||||||
( نگارندگان) | ( نگارندگان) | ( نگارندگان) | ( نگارندگان) |
تصاویر و موقعیت قرارگیری در شهرشیراز. ( نگارندگان) | |||
بافت قدیم شهر شیراز- گذر سنگ سیاه-کوچه جنب مسجد ایلخانی-روبروی مدرسه شیبانی | موقعیت | ||||||
قاجار | قدمت | ||||||
گچ بری های متنوع در فضاهای داخلی و سرستون های ایوان ها، کاشیکاری در نمای ضلع شمالی، سقفهای چوبی کادربندی و نقاشی، استفاده از رنگهای شاد در رنگ آمیزی گچ بری ها و سقف این بنا از تزئینات شاخص این بنا می باشد. | ویژگیهای قابل انطباق با معماری بیوفیلیک | ||||||
منزل علی اکبر برکت | |||||||
( نگارندگان) |
( نگارندگان) | ( نگارندگان) | ( نگارندگان) |
تصاویر و موقعیت قرارگیری در شهرشیراز. ( نگارندگان) | |||
بافت قدیم شهر شیراز- خیابان ناصر خسرو- کوچه25 | موقعیت | ||||||
پهلوی اول | قدمت | ||||||
سقف های چوبی که با نقاشی های گل و بوته، طرح های اسلیمی و تابلوهایی از چهره زنان و تصاویری از قصرهای به سبک اروپایی است. وجود حوض چندضلعی وسط حیاط، وجود درختان ثمرده از ویژگی های بارز این بنا است. | ویژگی های قابل انطباق با معماری بیوفیلیک | ||||||
مجتمع مسکونی بوعلی | |||||||
( نگارندگان) |
( نگارندگان) |
( نگارندگان) |
( نگارندگان) |
تصاویر و موقعیت قرارگیری در شهرشیراز. ( نگارندگان) | |||
شیراز- بلوار شیرودی- نرسیده به میدان فرصت شیرازی | موقعیت | ||||||
عاری از هرگونه تزئینات داخلی، عدم استفاده از مصالح طبیعی در ساخت طراحی فضای داخلی، استفاده از بازشوهای وسیع برای دید و منظر مناسب، نشرنورپویا و زنده در فضای خانه | ویژگی های قابل انطباق با معماری بیوفیلیک | ||||||
مجتمع مسکونی صدف | |||||||
( نگارندگان) |
( نگارندگان) |
( نگارندگان) |
|
تصاویر و موقعیت قرارگیری در شهرشیراز. ( نگارندگان) | |||
چهارراه فضیلت -بلوار نصر غربی- خیابان موعود | موقعیت | ||||||
عدم استفاده از تزئینات در جداره ها، استفاده از بازشوهای نسبتا وسیع، تهویه مناسب، نشر نور پویا و زنده، وجود درختان همیشه سبز در فضاسازی محوطه | ویژگی های قابل انطباق با معماری بیوفیلیک | ||||||
مجتمع مسکونی ASP | |||||||
( نگارندگان) | ( نگارندگان) | ( نگارندگان) | ( نگارندگان) |
تصاویر و موقعیت قرارگیری در شهرشیراز. ( نگارندگان) | |||
شهر شیراز- معالی آباد- بلوار پرستار-کوی وحدت | موقعیت | ||||||
وجود آبنما در محوطه، استفاده از عناصر گیاهی برای فضاسازی محوطه مجتمع مسکونی، استفاده از بازشوهای وسیع، دید و منظر مناسب، نشر نورپویا و زنده، تهویه مناسب، به علت همجواری با مجتمع تجاری، بیمارستان، پارک آلودگی صوتی در این مجتمع آزار دهنده می باشد. | ویژگی های قابل انطباق با معماری بیوفیلیک |
n تحلیل یافتهها
پس از توزیع و نمرهگذاری پرسشنامه در راستای مولفههای مورد بررسی و تاثیر آن در طراحی مسکن سنتی و معاصر نتایج بدست آماده در دو سطح توصیفی و استنباطی توسط نرمافزار تجزیه و تحلیل شد که در زیر به شرح آن ها پرداخته میشود. یافتههای آزمون توصیفی پژوهش بیانگر این است که 32.4 درصد در گروه سنی 30-20، 47.1 درصد گروه سنی40-30، 11.8 درصد گروه سنی50-40، 5.9 درصدگروه سنی 60-50 و 2.9 درصد را گروه سنی70-60 را شامل می شود. که 52.9درصد از پاسخگویان زنان و 47.1درصد میزان پاسخگویی توسط مردان انجام شده است. از نظر تحصیلات 11.8درصد کارشناسی، 38.2درصد کارشناسی ارشد و میزان 50 درصد دارای مدرک دکتری بودهاند. در نهایت با توجه به تنوع جمعیتشناختی مشارکتکنندگان، تاثیر سن، تحصیلات و جنسیت بر پاسخهای آنها مورد بررسی قرار گرفت. نخست برای بررسی تفاوت معنادار جنسیت بر پاسخها، از آزمون منویتنی استفاده شده. نتیجه این آزمون نشان داد جنسیت افراد بر پاسخهای آنها تاثیر معناداری ندارد. سپس برای بررسی تاثیر سن و تحصیلات بر پاسخها از آزمون کروسکال والیس استفاده شده است. نتیجه این آزمون نشان داد سن و تحصیلات افراد بر پاسخهای آنها تاثیر معناداری ندارد.
§ آزمون نرمال بودن متغیرها
مطابق با اطلاعات ارائه شده در جدول 6، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف جهت سنجش توزیع دادهها مورد استفاده قرار گرفته است، با توجه به اینکه پیش از انجام آزمونهای لازم، نخست باید الگوی توزیع دادهها مشخص شود. نتیجه آزمونهای سنجش توزیع دادهها، نشان داد، دادههای به دست آمده توزیع نرمال ندارند (P<0.05). بنابراین باید از آزمونهای ناپارمتریک برای سنجش فرضیات تحقیق استفاده شود.
جدول 6. آزمون سنجش توزیع دادههای تحقیق، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف(منبع: برگرفته از خروجی نرمافزار24Spss)
| Kolmogorov-Smirnova | Shapiro-Wilk | ||||||||||
مقدار | درجه آزادی | سطح معناداری | مقدار | درجه آزادی | سطح معناداری | |||||||
ارتباط بصری با طبیعت (سنتی) | .250 | 34 | .000 | .828 | 34 | .000 | ||||||
ارتباط غیربصری با طبیعت (سنتی) | .456 | 34 | .000 | .321 | 34 | .000 | ||||||
تحریک غیرموزون حسی (سنتی) | .447 | 34 | .000 | .302 | 34 | .000 | ||||||
حضور آب (سنتی) | .222 | 34 | .000 | .818 | 34 | .000 | ||||||
تنوع حرارتی و جریان هوا (سنتی) | .132 | 34 | .143 | .957 | 34 | .200 | ||||||
نشر نور پراکنده (سنتی) | .224 | 34 | .000 | .907 | 34 | .007 | ||||||
ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی (سنتی) | .488 | 34 | .000 | .254 | 34 | .000 | ||||||
الگوها و فرمهای بیومورفیک (سنتی) | .195 | 34 | .002 | .928 | 34 | .027 | ||||||
آتش (سنتی) | .230 | 34 | .000 | .879 | 34 | .001 | ||||||
پیچیدگی و نظم (سنتی) | .255 | 34 | .000 | .786 | 34 | .000 | ||||||
ارتباط با مصالح طبیعی (سنتی) | .278 | 34 | .000 | .883 | 34 | .002 | ||||||
چشم انداز (سنتی) | .199 | 34 | .001 | .918 | 34 | .014 | ||||||
پناهگاه (سنتی) | .251 | 34 | .000 | .840 | 34 | .000 | ||||||
رازآلود بودن (سنتی) | .333 | 34 | .000 | .731 | 34 | .000 | ||||||
ریسک (سنتی) | .204 | 34 | .001 | .898 | 34 | .004 | ||||||
ارتباط بصری با طبیعت (معاصر) | .161 | 34 | .026 | .896 | 34 | .004 | ||||||
ارتباط غیربصری با طبیعت (معاصر) | .339 | 34 | .000 | .526 | 34 | .000 | ||||||
تحریک غیرموزون حسی (معاصر) | .142 | 34 | .079 | .906 | 34 | .007 | ||||||
حضور آب (معاصر) | .191 | 34 | .003 | .914 | 34 | .011 | ||||||
تنوع حرارتی و جریان هوا (معاصر) | .176 | 34 | .009 | .929 | 34 | .030 | ||||||
نشر نور پراکنده (معاصر) | .219 | 34 | .000 | .909 | 34 | .008 | ||||||
ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی (معاصر) | .237 | 34 | .000 | .861 | 34 | .001 | ||||||
الگوها و فرمهای بیومورفیک (معاصر) | .166 | 34 | .018 | .940 | 34 | .062 | ||||||
آتش (معاصر) | .209 | 34 | .001 | .879 | 34 | .001 | ||||||
پیچیدگی و نظم (معاصر) | .283 | 34 | .000 | .854 | 34 | .000 | ||||||
ارتباط با مصالح طبیعی (معاصر) | .141 | 34 | .084 | .945 | 34 | .089 | ||||||
چشم انداز (معاصر) | .139 | 34 | .092 | .930 | 34 | .032 | ||||||
پناهگاه (معاصر) | .162 | 34 | .024 | .926 | 34 | .024 | ||||||
رازآلود بودن (معاصر) | .213 | 34 | .000 | .852 | 34 | .000 | ||||||
ریسک (معاصر) | .237 | 34 | .000 | .861 | 34 | .001 |
§ بررسی اولویتبندی مولفهها
در پیپاسخ به سوال اصلی تحقیق بررسی اولویت مولفههای معماری بیوفیلیک در مسکن معاصر و سنتی از نظر متخصصین بوده است. در این مطالعه از آزمون فریدمن برای ارزیابی تفاوتهای معنیدار بین رتبهبندیها استفاده شد. نتیجه آزمون نشان داد رتبهبندی مولفهها در مسکن سنتی از نظر متخصصین دارای اولویت یکسان نیست (P<0.05) (جدول 7). مقایسه رتبهبندی مولفهها در ساختار مسکن سنتی و معاصر حکایت از شباهت اولویتبندی در بعضی رتبهها و اختلاف در دیگر اولویتها دارد. مطابق نظر متخصصین معماری، ارتباط بصری با طبیعت، ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی و پناهگاه در هر دو الگوی سنتی و معاصر دارای اهمیت بالایی است. همچنین چشمانداز، ریسک و الگوها و فرمهای بیومورفیک نیز دارای رتبههای یکسانی هستند. اما سایر مولفهها دارای اولیتهای متفاوت بودهاند. در مسکن معاصر جریان هوا و تنوعحرارتی دارای ارزش بالاتر قابل توجهی در مسکن معاصر نسبت به سنتی بوده است. در مقابل در مسکن سنتی مولفهای مانند رازآلود بودن اهمیت بالاتری از مسکن معاصر داشته است. بررسی مقادیر میانگین رتبه نشان داد از نظر متخصصین مشارکتکننده در این پژوهش، ارتباط بصری با طبعیت با میانگین رتبه 10.47مهمترین مولفه بیوفیلیک در مسکن سنتی ایرانی و ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی با میانگین رتبه10.46 مهم ترین مولفه بیوفیلیک در مسکن معاصر بوده است. نتیجه نشان داد تنوعحرارتی با میانگین رتبه4.29 در مسکن سنتی و ارتباط با مصالحطبیعی با میانگین رتبه 4.79 در مسکن معاصر آخرین اولویت از نظر آنان شمرده میشود. ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی، پناهگاه، حضور آب و رازآلود بودن در رتبههای بعد قرار داشتهاند.
جدول7. مقایسه رتبهبندی مولفههای بیوفیلیک در مسکن سنتی و معاصر (منبع: برگرفته از خروجی نرمافزار24Spss)
رتبهبندی | |||
معاصر | میانگین رتبه | سنتی | میانگین رتبه |
ارتباط بصری با طبیعت | 8.18 | ارتباط بصری با طبیعت | 10.47 |
ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی | 10.46 | ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی | 10.66 |
پناهگاه | 9.6 | پناهگاه | 9.99 |
ارتباط غیربصری با طبیعت | 9.28 | حضور آب | 9.32 |
تنوع حرارتی و جریان هوا | 8.71 | رازآلود بودن | 9.28 |
حضور آب | 8.6 | ارتباط غیربصری با طبیعت | 8.4 |
نشر نور پراکنده | 8.28 | پیچیدگی و نظم | 8.37 |
تحریک غیرموزون حسی | 8.09 | نشر نور پراکنده | 8.1 |
رازآلود بودن | 7.9 | تحریک غیرموزون حسی | 7.72 |
چشم انداز | 7.81 | چشم انداز | 7.71 |
آتش | 7.57 | ارتباط با مصالح طبیعی | 7.19 |
پیچیدگی و نظم | 7.46 | آتش | 6.34 |
ریسک | 6.97 | ریسک | 6.13 |
الگوها و فرمهای بیومورفیک | 6.31 | الگوها و فرمهای بیومورفیک | 6.03 |
ارتباط با مصالح طبیعی | 4.79 | تنوع حرارتی و جریان هوا | 4.29 |
نمودار 2. مقایسه رتبهبندی مولفههای بیوفیلیک در مسکن سنتی و معاصر(منبع: برگرفته از خروجی نرم افزار24Spss)
اگرچه آزمون رتبهبندی فریدمن تا حدی تفاوت در ارزش هر مولفه در ساختار مسکن سنتی و معاصر را مشخص میکند، اما معناداری این تفاوت به صورت مقایسه زوجی هر مولفه در مسکن معاصر و سنتی را نشان نمیدهد. به همین دلیل از آزمون ویلکاکسون علامتدار برای مقایسه زوجی مولفهها استفاده شده است. این آزمون معادل ناپارامتری آزمون مقایسه زوجی میانگین تی میباشد. خروجی این آزمون دو جدول میباشد. جدول نخست میانگین رتبهها و مجموع رتبههای هر مولفه را در حالتی که میانگین رتبه مسکن سنتی از مسکن معاصر بالاتر بوده (رتبه منفی)، میانگین رتبه مسکن معاصر بالاتر بوده (رتبه مثبت) و در حالتی که در پاسخها تفاوتی میان میانگین رتبهها نبوده (همرتبه) ارائه میکند (جدول8).
جدول8. آزمون مقایسه زوجی مولفههای بیوفیلیک در مسکن سنتی و معاصر(منبع: برگرفته از خروجی نرمافزار24Spss)
رتبهها | ||||
مقایسه زوجی مسکن سنتی - معاصر | تعداد | میانگین رتبه | مجموع رتبه | |
ارتباط بصری با طبیعت | رتبه منفی | 20 | 12.95 | 259.00 |
رتبه مثبت | 4 | 10.25 | 41.00 | |
هم رتبه | 10 |
|
| |
ارتباط غیربصری با طبیعت | رتبه منفی | 13 | 11.15 | 145.00 |
رتبه مثبت | 11 | 14.09 | 155.00 | |
هم رتبه | 10 |
|
| |
تحریک غیرموزون حسی | رتبه منفی | 15 | 14.13 | 212.00 |
رتبه مثبت | 11 | 12.64 | 139.00 | |
هم رتبه | 8 |
|
| |
حضور آب | رتبه منفی | 16 | 10.63 | 170.00 |
رتبه مثبت | 6 | 13.83 | 83.00 | |
هم رتبه | 12 |
|
| |
تنوع حرارتی و جریان هوا | رتبه منفی | 7 | 10.00 | 70.00 |
رتبه مثبت | 25 | 18.32 | 458.00 | |
هم رتبه | 2 |
|
| |
نشر نور پراکنده | رتبه منفی | 12 | 12.58 | 151.00 |
رتبه مثبت | 9q | 8.89 | 80.00 | |
هم رتبه | 13 |
|
| |
ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی
| رتبه منفی | 13 | 10.27 | 133.50 |
رتبه مثبت | 5 | 7.50 | 37.50 | |
هم رتبه | 16 |
|
| |
الگوها و فرمهای بیومورفیک | رتبه منفی | 18 | 15.03 | 270.50 |
رتبه مثبت | 11 | 14.95 | 164.50 | |
هم رتبه | 5 |
|
| |
آتش | رتبه منفی | 10 | 13.70 | 137.00 |
رتبه مثبت | 15 | 12.53 | 188.00 | |
پیچیدگی و نظم | رتبه منفی | 14 | 11.11 | 155.50 |
رتبه مثبت | 7 | 10.79 | 75.50 | |
هم رتبه | 13 |
|
| |
ارتباط با مصالح طبیعی | رتبه منفی | 20 | 12.20 | 244.00 |
رتبه مثبت | 3 | 10.67 | 32.00 | |
هم رتبه | 11 |
|
| |
چشم انداز
| رتبه منفی | 16 | 13.22 | 211.50 |
رتبه مثبت | 8 | 11.06 | 88.50 | |
هم رتبه | 10 |
|
| |
پناهگاه | رتبه منفی | 17 | 13.00 | 221.00 |
رتبه مثبت | 7 | 11.29 | 79.00 | |
هم رتبه | 10 |
|
| |
رازآلود بودن | رتبه منفی | 13 | 9.54 | 124.00 |
رتبه مثبت | 6 | 11.00 | 66.00 | |
هم رتبه | 15 |
|
| |
ریسک | رتبه منفی | 11 | 10.55 | 116.00 |
رتبه مثبت | 12 | 13.33 | 160.00 | |
هم رتبه | 11 |
|
|
جدول دوم با ارائه آماره z و معناداری آن، اطلاعات دقیقتری از تفاوت ارزش مولفهها در هر دو ساختار سنتی و معاصر به دست میدهد. آماره z اندازه استاندارد شده از فاصله بین مجموع رتبه (گروه مثبت یا منفی بر اساس معنادار بودن)و مقدار پیشبینی شده آن است. سطح معناداری نیز احتمال به دست آورده z حداکثر را ارزیابی میکند. نتیجه نشان میدهد در مولفههای ارتباط بصری با طبیعت، تنوع حرارتی و جریان هوا، ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی، ارتباط با مصالح طبیعی و پناهگاه، میانگین رتبههای به دست آمده در مسکن معاصر و سنتی دارای اختلاف معنادار در مقدار هستند. به عبارت دیگر، اگرچه در اولویتبندی بعضی از این مولفهها دارای رتبههای یکسان در هر دو گونه مسکن بودهاند، اما مقدار ارزش آنها دارای تفاوت معناداری است. در ارتباط بصری با طبیعت، ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی، پناهگاه و ارتباط با مصالح طبیعی در مسکن سنتی مقدار بالاتری گزارش شده است. در حالی که در مولفه تنوع حرارتی و جریان هوا، مسکن معاصر مقدار بالاتری را مطالبه نموده است (جدول 9).
جدول9. معناداری مقایسه زوجی مولفههای بیوفیلیک در مسکن سنتی و معاصر(منبع: برگرفته از خروجی نرمافزار24Spss)
مقایسه زوجی مسکن سنتی - معاصر | Z | سطح معناداری | |
ارتباط بصری با طبیعت | سنتی - معاصر | -3.156b | .002 |
ارتباط غیربصری با طبیعت | سنتی - معاصر | -.144c | .885 |
تحریک غیرموزون حسی | سنتی - معاصر | -.940b | .347 |
حضور آب | سنتی - معاصر | -1.436b | .151 |
تنوع حرارتی و جریان هوا | سنتی - معاصر | -3.629c | .000 |
نشر نور پراکنده | سنتی - معاصر | -1.270b | .204 |
ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی | سنتی - معاصر | -2.214b | .027 |
الگوها و فرمهای بیومورفیک | سنتی - معاصر | -1.170b | .242 |
آتش | سنتی - معاصر | -.699c | .485 |
پیچیدگی و نظم | سنتی - معاصر | -1.454b | .146 |
ارتباط با مصالح طبیعی | سنتی - معاصر | -3.245b | .001 |
چشم انداز | سنتی - معاصر | -1.778b | .075 |
پناهگاه | سنتی - معاصر | -2.035b | .042 |
رازآلود بودن | سنتی - معاصر | -1.187b | .235 |
ریسک | سنتی - معاصر | -.711c | .477 |
بر اساس رتبه های مثبت b | |||
بر اساس رتبه های منفی c |
n نتیجهگیری
در این پژوهش سعی شده است به بررسی مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک بر مسکن سنتی و مجتمعهای مسکونی معاصر پرداخته شود؛ که به طور کلی دستهای از مقالات به بررسی و شناسایی و معرفی عوامل تاثیرگذار مولفههای بیوفیلیک پرداختهاند از جمله میتوان به نظریات و تحقیقات درولنس، دروکلرت هیراوگن و گرگری، هیراوگن وهاس، کرامروبراونینگ در حوزه معماری بیوفیلیک در بخشهای پیشینه تحقیق به برخی از آنها اشاره شد. همانگونه که در بخش پیشینه تحقیق پژوهش اشاره گردید، نتایج تحقیقات مشابه داخلی و خارجی یافتههای تحقیق حاضر را تایید و تکمیل میکند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و خانههای سنتی شهر شیراز صورت گرفته است و از تحلیل سه مسکن سنتی و سه مجتمع مسکونی نتایج زیر حاصل شده است: با توجه به بررسی رابطه مولفههای بیوفیلیک با زوج متغیر بیوفیلیک و سن، بیوفیلیک و تحصیلات، بیوفیلیک و جنسیت ارتباط معناداری وجود ندارد. در رابطه با سوال اصلی تحقیق مبنی بر اینکه کدامیک از مولفههای معماری بیوفیلیک بر طراحی مسکن سنتی و مجتمعهای مسکونی تاثیرگذارتر است؟ نیز نتایج نشان میدهد با توجه به نتیجه آزمون فریدمن در جهت رتبهبندی مولفههای بیوفیلیک در مسکن سنتی و مجتمعهای مسکونی می توان گفت این رتبهبندی داری ارزش و اولویت یکسان نبوده بطوری که مقایسه رتبهبندی مولفهها در ساختار مسکن سنتی و معاصر حکایت از شباهت اولویتبندی در بعضی رتبهها و اختلاف در دیگر اولویتها دارد. مطابق نظر متخصصین معماری، ارتباط بصری با طبیعت، ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی و پناهگاه در هر دو الگوی سنتی و معاصر دارای اهمیت بالایی است. همچنین چشمانداز، ریسک و الگوها و فرمهای بیومورفیک نیز دارای رتبههای یکسانی هستند. اما سایر مولفهها دارای اولیتهای متفاوت بودهاند. در مسکن معاصر جریانهوا و تنوعحرارتی دارای ارزش بالاتر قابل توجهی در مسکن معاصر نسبت به سنتی بوده است. بنابراین در مسکن سنتی مولفهای مانند رازآلود بودن اهمیت بالاتری از مسکن معاصر داشته است. بررسی مقادیر میانگین رتبه نشان داد از نظر متخصصین مشارکتکننده در این پژوهش، ارتباط بصریباطبیعت با میانگین رتبه 10.47مهمترین مولفه بیوفیلیک در مسکن سنتی ایرانی و ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی با میانگین رتبه10.46 مهمترین مولفه بیوفیلیک در مسکن معاصر بوده است. نتیجه نشان داد تنوعحرارتی با میانگین رتبه4.29 در مسکن سنتی و ارتباط با مصالح طبیعی با میانگین رتبه 4.79 در مسکن معاصر آخرین اولویت از نظر آنان شمرده میشود. ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی، پناهگاه، حضور آب و رازآلود بودن در رتبههای بعد قرار داشتهاند. سوال دیگر این پژوهش عبارت است از: بین مولفههای تاثیرگذار بر طراحی مسکن سنتی و معاصر چه رابطهای وجود دارد؟ با توجه به اینکه در رتبهبندی فریدمن تا حدی تفاوت در ارزشگذاری هر مولفه در ساختار مسکن سنتی و معاصر را مشخص میکند، اما معناداری این تفاوت به صورت مقایسه زوجی هر مولفه در مسکن معاصر و سنتی را نشان نمیدهد. به همین دلیل از آزمون ویلکاکسون علامتدار برای مقایسه زوجی مولفهها استفاده شده است. این آزمون معادل ناپارامتری آزمون مقایسه زوجی میانگین تی میباشد. خروجی این آزمون دو جدول میباشد. خروجیهای دو جدول این نتیجه را به ما نشان میدهد در مولفههای ارتباط بصری با طبیعت، تنوعحرارتی و جریانهوا، ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی، ارتباط با مصالح طبیعی و پناهگاه، میانگین رتبههای به دست آمده در مسکن معاصر و سنتی دارای اختلاف معنادار در مقدار هستند. به عبارت دیگر، اگرچه در اولویتبندی بعضی از این مولفهها دارای رتبههای یکسان در هر دو گونه مسکن بودهاند، اما مقدار ارزش آنها دارای تفاوت معناداری است. در ارتباط بصری با طبیعت، ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی، پناهگاه و ارتباط با مصالح طبیعی در مسکن سنتی مقدار بالاتری گزارش شده است. در حالی که در مولفه تنوع حرارتی و جریان هوا، مسکن معاصر مقدار بالاتری را مطالبه نموده است. با توجه به نتایج حاصله میتوان گفت معماری سنتی و تاریخی سرشار از معنا و مفهوم در طراحی دانست که بر اساس فرهنگ، عقاید، محیط و بسیاری از مسائل اقتصادی، اجتماعی به شکل کالبدی سازمان یافته و با توجه به نیازهای افراد شکل گرفته است. در خانههای سنتی طبیعت نقش بسیار مهمی را در ساختار فضایی خانه ایفا کرده است. لیکن امروزه در طراحی و ساخت مجتمعهای مسکونی به علت عدم توجه به معنا و مفهوم طبیعت و در نظر گرفتن ارتباط مستقیم با طبیعت، عوامل موثر و نقش بسزای آن در طبیعت مورد بیتوجهی بسیاری قرار گرفته است. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده از تحلیلها و مقایسه مولفههای بیوفیلیک در مسکن سنتی و معاصر میتوان در جدول10 راهکارهایی جهت طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر با در نظر گرفتن اصول معماری بیوفیلیک ارائه داد.
جدول10. مقایسه تاثیر مولفههای بیوفیلیک در مسکن معاصر و سنتی (منبع: نگارندگان)
ردیف | متغییر طراحی بیوفیلیک | مولفه های معماری بیوفیلیک | ویژگی های قابل انطباق با الگوی مولفه های معماری بیوفیلیک | ارائه راهکار در طراحی مجتمعهای مسکونی | |
مسکن سنتی | مسکن معاصر | ||||
1 | طبیعت در الگو های فضایی (ارتباط مستقیم با طبیعت) | ارتباط بصری با طبیعت | استفاده از شومینه ها و شعله مستقیم آتش- استفاده از بازشوهای وسیع برای دید و منظر مناسب، استفاده از آب، گل و گیاه و درخت | استفاده از بخاری یا شوفاژ به جای شومینه، استفاده از بازشوها با توجه به ضوابط شهرداری و دید به ساختمان های همجوار، استفاده از گلدان در بالکن به علت عدم وجود باغچه | استفاده از بازشوهای برای دید و منظر مناسب، کاشت درختان در محوطه، استفاده از گیاهان آپارتمانی |
2 | ارتباط غیر بصری با طبیعت | دید به عناصر طبیعت، استفاده از سیستم های زنده مانند ماهی در آب حوض و استفاده از رنگ های طبیعی در نقاشی جداره ها و سقف ها | امروزه به علت عدم وجود حوض در بعضی از مجتمعهای مسکونی از آکواریومهای کوچک برقی استفاده میشود. عدم استفاده از رنگهای طبیعی و نقاشی جدارهها و سقف | استفاده از آکواریوم، بکارگیری رنگ های طبیعی، ایجاد فضایی مناسب برای پرندگان | |
3 | محرکهای حسی غیر ریتمیک | تجربه بویایی و وجود صدای طبیعی در محیط | به علت همجواری با خیابان و همجواریهای اطراف با افزایش آلودگی صوتی و آلودگی هوا مواجهه می باشد. | بهره گیری از عناصر طبیعی از قبیل آب و گیاهان و تقویت غنای حسی و ایجاد تنوع تجربیات حسی در جهت تامین نیازهای انسان با فضاسازی طبیعت مصنوع و درگیر کردن حواس پنج گانه انسان، محوطه سازی مناسب، طراحی ساختمان با ارتفاع مناسب | |
4 | حضور آب | درگیری حواس بینایی، شنوایی، لامسه | عدم حضور آب | استفاده از آبنماهای دیواری تداعی کننده تعامل انسان با محیط طبیعت | |
5 | آتش | وجود عنصر آتش در شومینه ها | بخاری، شوفاژ | استفاده از شومینه های مدرن با مصرف سوخت کمتر جایگزین بخاری و شوفاژ | |
6 | پویایی و انتشار نور | استفاده از پنجره های مشبک با شیشه های رنگی- ایجاد سایه نور در فضای داخلی | سایه اندازی ساختمان های همجوار، بازشوهای کوچک و به علت دید اکثر واحدها با پردهکشی از بهره گیری نور طبیعی بی بهره می مانند | استفاده از شیشه های رنگی برای ترکیب نور با رنگ در روز، بکارگیری لامپ های رنگی و آرامش بخش برای استفاده در شب برای روشنایی محیط | |
7 | ارتباط با سیستم های طبیعی | تالارهای زمستانه-تابستانه استفاده از گیاهان رونده و همیشه سبز در حیاط | با توجه به اینکه اکثر مجتمعها داررای بالکن و تراس هسند بیشتر ترس ها کاربرد جایگاه رخت آویز و کولر در بعضی از مجتمها می باشد و کمتر افرادی بالکن را با گلدان پوشش داده اند. | استفاده از دیوارها و بام های سبز و پیوند مسالمت آمیز انسان با طبیعت و تامین آرامش بصری | |
8 | الگو های متشابه طبیعی (تجربه نمادگرایی) | فرم ها و الگو های بیوفیلیک | استفاده از نقاشی های گل و بوته، طرح های اسلیمی و ترنج، بکارگیری نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی | عدم استفاده از عناصر بیوفیلیک و استفاده از ستون های ساده، عدم استفاده از نقوش حیوانی، گیاهی و هندسی | استفاده از اشکال طبیعت گرایانه در بکارگیر فضاهای داخلی ساختمان و همسو شدن مسکن با طبیعت |
9 | پیوند مصالح با طبیعت | استفاده از چوب و کاهگل | عدم استفاده از مصالح چوب و ... به علت هزینه | استفاده از مصالح طبیعی موجود در طبیعت که ارتباط بین خانه و طبیعت و بهره گیری از هنر اصیل و افزایش عمر بنا را حفظ و رضایت ساکنین را جلب نماید. | |
10 | پیچیدگی در عین نظم | وجود نظم و تقارن در نمای ساختمان و عناصر معماری | عدم توجه به پیچیدگی به علت کمبود مقیاس های کم در مجتمعهای مسکونی | توجه به پیچیدگی از طریق تناسبات و مقیاس ها و تشویق به کشف آنها با پلان خوانا و دارای نظم | |
11 | ماهیت الگو های فضایی ( ارتباط غیر مستقیم با طبیعت) | چشم انداز | استفاده از بازشوهای وسیع | عدم استفاده از بازشوهای وسیع به علت دید و عدم حفظ حریم | توجه به تناسبات بصری و دید و منظر با استفاده از پنجره های بزرگ و بالکن برای دید و چشم اندازها به مناظر اطراف با توجه به حفظ حریم ، |
12 | پناهگاه | وجود فضاهای خصوصی بصورت اندرونی | به علت کمبود فضا و مساحت کم واحدها امکان وجود فضاهای خصوصی امکان پذیر نیست. | آسایش و نبود فعالیتهای مزاحم و ایجاد اتاق و فضای خصوصی برای فرد | |
13 | رمز و راز | امکان دید از داخل تالار و اتاق ها از طریق ارسی ها به فضای بیرون به گونه غیرقابل رویت بودن از محیط بیرون | به علت استانداردهای طراحی و بازشوها، تا حدودی امکان دید از فضای بیرون به داخل تالار و اتاقها غیر ممکن است. | استفاده از شیشه های رفلکس برای عدم دید به محیط داخلی، استفاده از سیستم های عایق صوتی و اکوسیتیک برای جلوگیری از عبور صدا به دیوار همسایه و حفظ حریم شخصی ساکنین | |
14 | ریسک | تهدید قابل شناسایی همراه با تضمین قابل اعتماد | تهدید قابل اعتماد در مسکن | خوانا بودن فضا با توجه به در نظر گرفتن استانداردهای فضایی
|
با توجه به مطالعات انجام گرفته و نتایج موجود در رابطه با بررسی مولفههای معماری بیوفیلیک در مسکن سنتی و معاصر در پژوهش حاضر که در جدول(10) آمده، مشخص شد که معیارهای معماری بیوفیلیک در معماری سنتی مسکن فاصله بسیاری با معیارهای معماری بیوفیلیک در مسکن معاصر داشته است که با انطباق این مولفهها در معماری مسکن سنتی و معاصر می توان راهکارهایی در طراحی مجتمعهای مسکونی ارائه داد.
n پینوشت
.1 Dr Timothy Beatley
.2 Crammer , Wiliam Browning
.3 Victoria Derr, Stephen R Kelert3
.4 Victoria Derr, Krista Lance
.5 Judih Heerwage, Bety Hase
.6 Stephen R Kellert
.7Kellert& Wilson
.8 Hyo Chang Lee- Sung Jun Park
.9Stewart-Pollack
.10 Judih Heerwage, Bert Gregory
n فهرست منابع
- ابراهیم زاده، عیسی، قادرمرزی، جمیل. (1394). تحلیلی بر کیفیت مسکن در محلات شهری، راهکاری جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان مطالعه موردی: محلات شهر دهگلان، نشریه: جغرافیا و توسعه،(13) ،(40)، 139-156.
-احدی نژاد روشنی، محسن.، ابراهیم زاده، عیسی. غلامی، یونس. حسینی، سید احمد .(1394). ارزیابی کیفیت مسکن در نواحی شهر زنجان، نشریه مطالعات نواحی شهری دانشگاه باهنر کرمان، (2)، (4).
- آصفی، مازیار، ایمانی، الناز .(1395). بازتعریف الگوهای ایده آل طراحی مسکن ایرانی-اسلامی معاصر با ارزیابی کیفی خانه های سنتی، فصلنامه پژوهشهای معماری اسلامی،(11)، (4).
- آنتونیادس، آنتونی سی. (2011). بوطیقای معماری، ترجمه احمدرضا آی ، تهران، سروش، جلد اول و جلد دوم.
- آنتونیادس، آنتونی. (2009). بوطیقای معماری، جلد دوم، ترجمه: احمدرضا آی، انتشارات سروش.
-آنتونیادس، آنتونی. (2007). بوطیقای معماری، ترجمه: احمدرضا آی.، جلد دوم، انتشارات سروش، تهران.
- اهری، زهرا، امینی جدید، شهلا. (1996). تجربیات کشورهای دیگر در تامین مسکن. نشریه: مسکن و انقلاب، 52.
- بیطرف، احسان، حبیب، فرح، ذبیحی، حسین. (1397). بومی سازی اصول معماری اکولوژیکی و بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی ایران به منظور ارتقای کیفیت آنها. نشریه مدیریت شهری، (17)، (52)، 205-218.
- بولتن اقتصاد مسکن،(1375)، مسکن در دستور کار اسکان بشر؛ دفتر برنامه ریزی واقتصاد مسکن، شماره مسلسل18، بهار، تهران.
- پیرمحمودی، فروزان، برزویی، امیر. (1396). فضای معماری مسکونی با رویکرد بیوفیلیک، پنجمین همایش ملی مهندسین عمران، معماری و توسعه شهری پایدار، تهران.
-توسلی، محمود. (1367). اصول و روشهای طراحی شهری و فضاهای مسکونی در ایران، انتشارات: وزارت مسکن و شهرسازی، معاونت شهرسازی و معماری، تهران.
- جعفری نجف آبادی، عاطفه.، مهدوی پور، حسین. (1392). نقش تکنولوژیهای بومی در کیفیت فضاهای مسکونی. نشریه مسکن و روستا، (32) ، (141)، 51-68.
- حائری مازندرانی، محمدرضا. (1388). خانه، فرهنگ، طبیعت: بررسی معماری خانههای تاریخی و معاصر، انتشارات: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری، تهران.
- حبیبی، سید محسن. (1379). جامعه مدنی و زندگی شهری، مجله هنرهای زیبا، (7)، 21-33.
- حکمت نیا، حسن، موسوی، میرنجف. (1385)، کاربرد مدل در جغرافیا با تأکید بر برنامه ریزی شهری و ناحیهای. تهران: انتشارات علم نوین.
- دانشپور، سید عبدالهادی، سپهریمقدم، منصور، چرخچین، مریم. (1388)، تبیین مدل وابستگی به مکان بررسی عناصر و ابعاد مختلف آن، نشریه هنرهای زیبا-معماری و شهرسازی، (38)، 48-37.
- زمانی، بهادر;قلعه نویی، محمود و پیمان فر، سپیده،(1397)، بازشناسی مولفههای سکونتگاه (مطالعه موردی: محله مجمر اصفهان). فصلنامه مسکن و محیط روستا، شماره (162)،117-130.
- زنجانی، حبیب الله. (1371). جمعیت و شهرنشینی در ایران، انتشارات: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران.
-شماعی، علی، پوراحمدی، احمد. (1383). تحلیلی بر سیاستها و برنامههای بهسازی و نوسازی شهری در برنامههای توسعه کشور. نشریه پژوهشهای جغرافیایی، (48)، 204-181.
- صمدی فرد، زهرا، محد، خسرو، جهانبخش، حیدر. (1392). بومی سازی و پایداری مجتمع های مسکونی با بهره وری از فضاهای عمومی به منظور افزایش تعاملات اجتماعی، همایش ملی معماری، شهرسازی و توسعه پایدار با محوریت از معماری بومی تا شهر پایدار.
-طالبان، نیما.، آتشی، مهدی، نبیزاده، سیما. (1387). مجتمع های مسکونی کتابکده کسری مشهد.
- علی الحسابی، مهران.، حسینی، سید باقر، نصبی، فاطمه. (1389). بررسی توسعه پایدار از دیدگاه اقتصادی و زیست محیطی با محوریت مسکن (نمونه موردی: مسکن به سبک قدیم بوشهر)، نشریه اقتصاد و توسعه منطقه، (1)، 152-165.
- فرهانی، ساسان. (1374). پیش بینی وضعیت مسکن در مناطق شهری استان گیلان، مجموعه مقالات دومین سمینار سیاست های توسعه مسکن در ایران، جلد دوم، تهران، وزارت مسکن و شهرسازی.
- فنی، زهرا. (1388). درآمدی بر توسعه جهانی شدن و پایداری (جغرافیای توسعه)، چاپ اول، انتشارات جغرافیایی نیروهای مسلح.
-قربانی پارام، محمدرضا، باور، سیروس، محمودی نژاد، هادی. (1399). بررسی تأثیر اصول معماری بیوفیلیک بر کیفیت طراحی مسکن در اقلیم شمال ایران (مطالعه موردی: شهر گرگان)، نشریه نگرش های نوین در جغرافیای انسانی، (12) ،(2) ، 405-424.
- محمود نظری تکیه، نشاط السادات، اسفندیاری فرد، الهام، (1398). همزیستی انسان و محیط طبیعی، رویکردی تحلیلی به معماری بیوفیلیک در مجتمع های مسکونی، هشتمین کنفرانس بین المللی عمران، معماری و توسعه اقتصاد شهری، شیراز.
- مخبر، عباس. (1363). ابعاد اجتماعی مسکن، سازمان برنامه و بودجه، انتشارات: دفتر تحقیقات و معیارهای فنی.
- معین 1، محمد. (1363). فرهنگ فارسی (متوسط) (نسخه 6 جلد 2). تهران: انتشارات امیرکبیر، 6(2).
- معین 2، محمد. (1363). فرهنگ فارسی (متوسط) (نسخه 6، جلد 3)، تهران: انتشارات امیر کبیر، 6(2).
- Al-musaed, Amjad. (2004). Intelligent sustainable strategies upon passive bioclimatic houses. Arkitektskole in Aarhus,Denmark.
- Arof, Khairul, Zahreen, Moho, ismail, S. & Najib, Nadirah, Hazwani. & Amat, Rohayah, Che. (2020). Exploring Opportunities of Adopting Biophilic Cities Concept into Mixed-Use Development Project in Malaysia, IOP Conference Series Earth and Environmental Science.
- Beatley, Timothy. (2009). Biophilic Urbanism: Inviting Nature Back to our Communities and into our lives, Willliam & Mary, Environmental Law and Policy Review, Vol. 34, No. 1. PP. 209-238.
- Buabin. (1376). The beauty of light, translation: Parviz Qavami, Soroush Publications, 110-15.
- Browning, William D., Ryan, Catherine.O., 2020. What is biophilia and what does it mean for buildings and spaces? Nature Inside: A Biophilic Design Guide. RIBA Publishing, pp. 1_5.
- Browning, William.D, Cramer.S. (2008). Transforming building practices through biophilic design, Biophilic Design Hoboken: Wiley, 335 (2008), p. 346.
- Cabanek, Agata. & Newman, Piter. (2016) Biophilic Urban Regeneration: Can Biophilics be a Land Value Capture Mechanism?, Sustainable Development and Planning, Vol.210, No.8,
- pp.65-74.
- Domanshi, Henry. (2008). Housing Conditions; in handbook of quality of life in the enlarged European Union, Edited by: Jens Alber, Tony Fahey and Chiara Saraceno.
- Derr, Victoria. & Lance, Krista. (2012). Biophilic Boulder: Children's Environment That Foster Connections to Nature. Children, Youth and Environments, (22)112-143.
- Derr, Victoria. Kellert, Stephen R. (2013). Making children’s environment “R.E.D.”: Restorative Environmental Design and Its realtionship to sustainable design. 44th Annual Conference of the Environmental Design Research Association, Providence, Rhode Island, 31-37.
- Heerwagen, Judith, Hase, Bety. (2001). Building biophilia: connecting people to nature in building design. Environmental Design + Construction, 33, 30-36.
- Heerwagen, Judith, Gregory, Bert. (2008).Biophilic Design:The Theory,Scienc and Practice of Bringing Buildings to Life.
- Housing Economy Bulletin. (1996). Housing in the human settlement agenda; Housing Planning and Economics Office, No. 18, Bahar, Tehran.
- Gillis, Kaitlyn, Gatersleben, Birgitta, B. (2015). A Review of Psychological Literature on the Health and Wellbeing Benefits of Biophilic Design. M. Taub )Ed.), OPEN ACCESS buildings, pp.948- 963.
- Kellert, , Stephen .R .(1993). The Biophilia Hypothesis. Island Press.
- Kellert, Stephen .R, Heerwagen, Judith, Mador, Martin. ( 2011). Biophilic Design: The Theory, Science and Practice of Bringing Buildings to Life; John Wiley & Sons: Hoboken, NJ, USA.
- Kellert , Stephen .R,Wilson, Edward O .(2003).The biophilia hypothesisWashington, DC:Island Press,173-197.
- Kellert, Stephen .R.( 2018). Nature by Design: The Practice of Biophilic Design. Yale University Press.Kellert, Stephen R., Calabrese, Elizabet .F. (2015). The Practice of Biophilic Design. Available online at: http://www.biophilic-design.com.
- Kellert, Stephen R.(2008). Biophilia. In: Jørgensen, S.E., Fath, B.D. (Eds.), Encyclopedia of Ecology, pp. 462_466. Elsevier Science.
- Lee., Hyo Chang; Park, Sung Jun. (2021). Toward the Biophilic Residential Regeneration for the Green New Deal. Int. J. Environ. Res. Public Health, 18, 25-23.
- Lukman, Lukman. Muazu. (2014). An Exploration of Biophilia and Its Implications in the Design of Drug De-Addiction Centre, Zaria, Kaduna State (Unpublished master's thesis), Faculty of Environmental Design, Ahmadu Bello University, Zaria, Nigeria.
- Maas, Jolanda., Spreeuwenberg, Peter., Winsum-Westra Marijke. Van., Verheij, Robert.A., Vries, S., Groenewegen, P.P. (2009). Is Green Space in the Living Environment Associated with People’s Feelings of Social Safety? Journal of Environment and Planning A, 41(7), 1763-1777.
- Minke ,Gernot. (2001). Inclined green roofs-ecological and economical advantages and passive heatingand coolingeffec.
- Steemers, Koen. (1994). Daylighting Design: Enhanc.
- Wallmann-Sperlich, Birgit., Hoffmann, Sophie., Salditt, Anne., Bipp, Tanja., Froboese, Ingo.( 2019). Moving to an “Active” biophilic designed office workplace: a pilot study about the effects on sitting time and sitting habits of office-based workers. Int. J. Environ. Res. Publ. Health 16.
- Wijesooriya, Niranjika., Brambilla, Arianna.( 2021). Bridging biophilic design and environmentally sustainable design: a critical review. J. Clean. Prod. 283, 124591.
- Wilson, Edward .O.(1914). Biophilia. 1914. Cambridge, MA: Harvard University Press.
- Xue, Fei. & Gou, Zhonghua. & Siu-Yu Lau, Stephen. & KitLau, Siu. & Hung Chung, Kin. & Zhang, Jian. (2019). From biophilic design to biophilic urbanism: Stakeholders’ perspectives, Journal of Cleaner Production, Vol. 211, No.23
- pp.1444-1452.
[1] * نویسنده مسئول: E-mail: Vahidehojati2@gmail.com
این مقاله برگرفته از رساله دکتری نویسنده اول با عنوان “تدوین مولفههای معماری بیوفیلیک در مجتمعهای مسکونی با هدف کاهش استرس زنان خانهدار(مطالعه موردی: شهر شیراز)” میباشد که به راهنمایی نویسنده دوم و مشاوره نویسنده سوم در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز انجام شده است.