تأثیر آموزش درس ریاضی به روش حل مسأله بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان کلاس چهارم ابتدایی شهر بروجن
محورهای موضوعی : علوم تربیتیزهره سعادتمند 1 , محمدعلی نادی 2 , نسترن طاهرزاده بروجنی 3
1 - استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوارسگان )اصفهان(
2 - استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوارسگان )اصفهان
3 - کارشناس ارشد برنامه ریزی آموزشی
کلید واژه: پیشرفت تحصیلی, روش تدریس, حل مسأله, آموزش ریاضی, رویکردهای یاددهی و یادگیری,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش درس ریاضی به روش حلمسأله بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزان کلاس چهارم ابتداییانجام گرفت. جامعهی آماری این پژوهش شامل 1101دانشآموز دختر و پسر کلاسچهارم ابتدایی شهر بروجن بود. نمونههای مورد مطالعه شامل 48دانش آموز دخترو 52دانشآموز پسر از میان دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی بود که با روشنمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروههایآزمایشی و کنترل قرار گرفتند. فرضیههای این پژوهش عبارتند از: (1روش تدریسحل مسأله، نمرات ریاضی گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل، در مرحلهی پسآزمون افزایش میدهد. (2روش تدریس حل مسأله، نمرات ریاضی پسران را نسبتبه دختران، در مرحلهی پس آزمون افزایش میدهد. این پژوهش نیمه تجربی بوده وبرای آن از طرح آزمون مقدماتی و نهایی با گروه کنترل استفاده شده است. ابزارمورد استفاده پیش آزمون و پس آزمون بودند. گروه آزمایش حدود 5هفته درس ریاضی را به روش حل مسأله آموزش دیدند ولی گروه کنترل به روش سنتی تحتآموزش قرار گرفتند. پس از خاتمه دوره، پس آزمون اجرا شد. نتایج به دست آمدهنشان داد که بین میزان پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزانی که بهروش حل مسأله آموزش دیدند با دانشآموزانی که به روش سنتی این درس راگذراندند تفاوت معنادار وجود دارد. ) P=0 /00و ( F=436/172و بین دانشآموزاندختر و پسر در میزان پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی تفاوت معنادار مشاهده(p 0/0 .2 ) .شد
The purpose of this study was to investigate the effectiveness ofmathematics teaching based on problem-solving on the educationalachievement of elementary school students. The population the studyconsisted of 1101 girls and boys, studying at fourth grade inelementary schools located in Boroojen. A sample of 48 girls and 52boys was selected through cluster sampling. They were randomlyassigned to the control group and the experimental group. Thehypotheses investigated were a) the problem solving method increasesmath scores in the control groups; b) the problem solving method ismore effective on boys’ scores in the post-test. This research was aquasi-experimental with control group and pretest-posttest design. Theexperimental-group received 5 weeks of instruction using the newmethod, while the control group was taught through the traditionalmethod. The result showed that there was a statically significantdifference in subjects’ educational achievement in two groups (P=0/00 وF=436/172 . )In addition there was statistically significantdifferent between girls and boys in educational achievement.(p= 0/0 2)
_||_