اثربخشی معنا درمانی به شیوه‌ی گروهی در افسردگی بیماران مولتی پل اسکلروزیس (ام.اس.)
محورهای موضوعی : علوم تربیتی
هما رضایی
1
(
دانشگاه خاتم
)
دکتر عبدالله شفیع آبادی
2
(
دانشگاه خاتم
)
کلید واژه: افسردگی, بیماری مولتی پل اسکلروزیس, معنی درمانی گروهی,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش کاهش افسردگی افراد دچار به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام.اس.) به شیوه‌ی معنا درمانی گروهی است. پایه‌ی نظری این بررسی معنی درمانی فرانکل است. فرانکل بر این باور است انسان وقتی با وضعی تغییر ناپذیر روبروست، مانند بیماری درمان ناپذیر این فرصت را یافته است که به عالی‌ترین و ژرف‌ترین معنای زندگی دست یابد. مفهوم‌های بنیادین این نظریه: معنی جویی، معنای زندگی، آزادی و مسئولیت، معنای عشق، معنای رنج، معنای مرگ، و حضور خدا در ناخودآگاه است. پیشینه‌ی پژوهش‌های انجام شده در این زمینه، گویای سودمندی این دو شیوه در کاهش افسردگی بیماران جسمی بوده است. برای آزمون اثربخشی این شیوه در کاهش میزان افسردگی، بیست و چهار نفر از بیماران ام.اس. برگزیده شدند و به شیوه‌ی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در نشست‌های گروهی معنی درمانی شرکت کردند و گروه کنترل از فرایند درمان دور نگه داشته شدند. میزان افسردگی هر دو گروه به وسیله‌ی پرسشنامه‌ی افسردگی بک، سه بار (پیش آزمون، پس آزمون، و آزمون پیگیری) سنجش شد. برایند این پژوهش افزون بر تایید چارچوب نظری، گویای اثر بخشی معنی‌دار گروه درمانی به شیوه‌ی معنی درمانی در کاهش افسردگی بیماران ام.اس. است. بر اساس این پژوهش پیشنهاد می‌شود برای کاهش افسردگی بیماران ام.اس. چندگانه از مشاوره‌ی گروهی به شیوه‌ی معنادرمانی بهره گرفته شود
The study aims to investiyate the effectiveness of group logo therapy on lowering ms patients’ depression, the theoretical foundation of the study is based an Frankl’s logo therapy. Frankl believes that when someone faccs an unchangeable situation, such as an incurable discnse, or she has the chance to arrive at the most meaningful and deepest meaning of life. Fundamental concepts of this theory are: meaning seeking, the meaning of life, freedom and responsibility, the meaning of love, the meaning of suffering, the meaning of death, and the presence of God in svb- conciousness. Research literature shows the effectiveness of these two methods in decreasing deprcusion in such patients. To study the effectiveness of these two methods, 24 ms patients were chosen, and randomly assigned to expclimental and control groups. The experimental group participated in group logo therapy. The control group was nol givcn this chance. Their depression was measured using beck test three times (pre-test, post-test, follow up test). the study, supporting the theory, indicated the effectiveness of group logotherapy on decreasing depression an such pationts . Based on the results it is suggested that M.S patients are given group logotherapy to decrease their depression
