بررسی اثر الگوهای تدریس بر فراشناخت دانشآموزان مقطع متوسطه از دیدگاه معلمان
محورهای موضوعی : علوم تربیتی
1 - عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
کلید واژه: شناخت, فراشناخت, حل مسأله, الگوهای تدریس, روش سخنرانی, بحث گروهی و پرسش و پاسخ,
چکیده مقاله :
مطالعات نشان میدهد که انسان همواره در طول تاریخ به انباشتن اطلاعات و معلومات در حافظه کودکان به عنوان یک اصل اساسی آموزش مورد توجه قرار میداده است. از این جهت مهمترین ویژگی و امتیاز کودکان بر یکدیگر داشتن قوه حافظه قوی برای حفظ اطلاعات معلومات بوده است در نتیجه به حافظه تأکید میشد. در قرن نوزدهم اصالت این نظریه مورد تردید واقع گردید با این حال امروزه هنوز این نظریه در محیط آموزش و پرورش سایه انداخته است. روشهای جدید آموزش و پرورش موجبات تغییر در ماهیت آموزش و پرورش را فراهم کرده و آموزش از راه حل مسأله و کسب تجربه منجر به تغییر در رفتار یادگیرندگان میشود. در این تحقیق روشهای تدریس غالب (سخنرانی، پرسش و پاسخ، حل مسأله و بحث گروهی) در نظام آموزشی و اثر آن بر فراشناخت دانشآموزان مورد بررسی قرار گرفته است. اهداف کلی پژوهش بررسی اثر هر یک از الگوهای تدریس نامبرده بر فراشناخت دانشآموزان و ارائه پیشنهادها و راهحلهایی جهت بهبود مسائل آموزشی و پرورش به مسؤلین مربوطه میباشد سؤالهای تحقیق عبارتند از: 1-آیا آموزش به روش سخنرانی بر فراشناخت دانشآموزان اثر دارد؟ 2- آموزش به روش حل مسأله بر فراشناخت دانشآموزان اثر دارد؟ 3- آیا آموزش با روش پرسش و پاسخ در فراشناخت یادگیرندگان تأثیر دارد؟ 4- آیا آموزش با روش بحث گروهی در فراشناخت دانشآموزان اثر دارد؟ 5- آیا بین اثر روشهای تدریس فوق در فراشناخت دانشآموزان تفاوت دارد؟ جامعه آماری در این تحقیق کلیه معلمان مدارس متوسطه دخترانه شهرستان بهشهر اعم از زن و مرد انتخاب شدند ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه 30 سؤالی محقق ساخته که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 82% به دست آمده است روش آماری از نوع آمار توصیفی و آمار استنباطی آزمون t تک متغیر و تحلیل واریانس است نتایج به دست آمده از تحقیق به شرح زیر میباشد. آموزش به روش سخنرانی در فراشناخت دانشآموزان اثر ندارد، آموزش با تأکید بر حل مسأله بر فراشناخت یادگیرندگان تأثیر دارد. بحث گروهی و روش پرسش و پاسخ نیز در فراشناخت دانشآموزان دوره متوسطه اثر دارد و نهایتاً اثرگذاری هر یک از روشهای فوق بر فراشناخت متفاوت است.
Throughout history, the accumulation of information by student, has been seen as a basic principle in education. As a result, what distinguishes students is the degree of their ability to retain information in their minds, lending to put an emphasis on memory. In 1800s, this theory was doubted. However, it still overshadows education environments. New methodology has paved the way for changing the nature of education. Educating children through problem solving and experiments has led to a change in learners’ behavior. The present research studies different types of teaching (lecturing, question and answering, problem solving, and group discussion), and their effect on learners metacognitive. The objectives of the research are to investigate the effect of each method on learners metacognitive , and to provide authorities some suggestions and solutions to improve education. Research questions are: 1.Does lecturing method have an effect on students metucognitive? 2.Does problem-solving method have an effect on students metacognilive? 3.Does question–answer method have an effect on learners metucognitive? 4.Does group-discussion method have an effect on learners metucognitive? 5.Is there any difference in the effects of these methods? Statistical population were all the teachers, men and women, who taught at high schools for females in Behshahr. Data collection instrument was a researcher – mnde questionnaire with a reliability of 0.82 obtained using Cronbachs coefficient. The statistical method used was descriptive and inferential (one variable t-test, ANOVA). The results showed that teaching through lecturing has no effect on students metacognition . Teaching through problem–solving has an effect on students metacognition . group discussion and question answer methods have an effect on students metacognition . Finally, the effectiveness of each method on metacognition is different.