بررسی رابطه بین آموزش ترغیبی و باورهای هوشی در دانش آموزان دوره متوسطۀ شهرکاشمر
محورهای موضوعی : علوم تربیتیحسین مهدیان 1 , دکتر حسن اسدزاده 2 , دکتر حسن شعبانی 3 , دکتر قدسی احقر 4 , دکتر حسن احدی 5
1 - دانشجوی دکترای روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
2 - عضو هیأت علمی بازنشسته دانشگاه علامه طباطبائی
3 - عضو هیأت علمی بازنشسته دانشگاه علامه طباطبائی
4 - عضو هیأت علمی پژوهشگاه تعلیم و تربیت.
5 - عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی
کلید واژه: جنسیت, آموزش ترغیبی, باورهای هوشی, پایه تحصیلی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ بین آموزش ترغیبی و باورهای هوشی در دانشآموزان دورۀ متوسطۀ شهر کاشمر انجام شد. جامعه پژوهش عبارت بود از کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر دورۀ متوسطۀ شهر کاشمر که در سال تحصیلی 89 - 1388 مشغول به تحصیل بودهاند. نمونۀ آماری نیز شامل پانصد و چهل نفر از دانشآموزان (دویست و هفتاد دختر و دویست و هفتاد پسر) بود که با روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند. بدین ترتیب که ابتدا شهر کاشمر به سه حوزۀ جغرافیایی (شمال، جنوب و مرکز) تقسیم شد. سپس، از هر حوزه چهار مدرسه و از هر مدرسه سه کلاس و سرانجام از هر کلاس پانزده نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از (الف) پرسشنامۀ آموزش ترغیبی(آموس، پورکی و توبیاس، 1984) و (ب) پرسشنامه باورهای هوشی (ذبیحی حصاری، 1384). دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که (الف) بین مؤلفههای آموزش ترغیبی و باورهای هوشی رابطه معنیداری وجود دارد؛ (ب) بین نظرات دانشآموزان دختر و پسر دربارۀ آموزش ترغیبی تفاوت وجود دارد؛ (ج) بین نظرات دانشآموزان پایههای مختلف تحصیلی دربارۀ آموزش ترغیبی تفاوت وجود دارد و (د) بین باورهای هوشی دانشآموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد. استفاده از این نتایج میتواند تأثیر گذار بر روند آموزش و یادگیری باشد.
The present study has been carried out with aim of Investigation of relationship between invitational education and intelligence beliefs in high school students of Kashmar . The research population include all male and female students studying at high schools in the academic year of 2009-2010 in Kashmar. The research sample includes 540 students (270 females, 270 males), selected through multi-stagerandom sampling: the city was divided into three regions (north, center, south), then four schools in each region and three classes in each school were randomly selected. Research instruments include (a) invitational teaching survey(Amos, Purkey, Tobias, 1980; Revised 1990; shaw2003); (b) intelligence beliefs questionnaire (Zabihi, 2005). Data were analyzed using Pearson correlation, one-sided ANOVA, and t-test. The results showed that (a) there is a significant relationship between invitational education components and those of intelligence beliefs; (b) there is differences between female and male students’ beliefs about invitational education; (c)there is differences between students’ beliefs about invitational education from various grade, and (d) intelligence beliefs are different among male and female students. The finding have some implications for education and effective learning, which are discussed in this article.