اثربخشی درمان مبتنی برپذیرش و تعهد واقعیت گرا بر اضطراب امتحان و تحمل پریشانی دانش آموزان
محورهای موضوعی : علوم تربیتی
1 - استادیار گروه روانشناسی، واحد بهشهر، دانشگاه ازاد اسلامی، مازندران، ایران. m.pourfaraj@gmail.com
کلید واژه: اضطراب امتحان, دانش آموزان, تحمل پریشانی, درمان مبتنی برپذیرش و تعهد واقعیت گرا,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی برپذیرش و تعهد واقعیتگرا بر اضطراب امتحان و تحمل پریشانی دانش آموزان پایه دهم شهرستان آمل بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیشآزمون - پسآزمون همراه با گروه کنترل بوده و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعة آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر مشغول به تحصیل در پایه دهم شهر آمل در سال تحصیلی 1402-1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمندو با توجه به ملاکهای ورود و خروج تعداد 32 نفر از دانش آموزانی که اضطراب امتحان بالاتر و تحمل پریشانی پایین تری داشتند انتخاب شدند و بصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد اضطراب امتحان و پرسشنامه تحمل پریشانی بود. گروه آزمایش 8 جلسه درمان مبتنی برپذیرش و تعهد واقعیت گرا را دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل به لحاظ اضطراب امتحان و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد ( 001/0p>). بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی برپذیرش و تعهد واقعیتگرا برکاهش اضطراب امتحان وافزایش تحمل پریشانی دانش آموزان پایه دهم شهرستان آمل مؤثر بوده است و میتوان از این مداخله بعنوان روشی مناسب دربهبود اضطراب امتحان وتحمل پریشانی بهره برد.
The aim of the present study was to investigate the effectiveness of treatment based on realistic acceptance and commitment on exam anxiety and distress tolerance of 10th grade students in Amol city. The current research design is semi-experimental with pre-test-post-test along with the control group and is practical in terms of purpose. The statistical population included all male students studying in the 10th grade of Amol city in the academic year of 1402-1401. Using the targeted sampling method, according to the entry and exit criteria, 32 students who had higher exam anxiety and lower distress tolerance were selected and randomly placed in the experimental and control groups. The research tools included standard test anxiety questionnaire and distress tolerance questionnaire. The experimental group received 8 sessions of therapy based on realistic acceptance and commitment. The data were analyzed using covariance analysis. The findings showed that there is a significant difference between the experimental and control groups in terms of exam anxiety and distress tolerance (p>0.001). Therefore, it can be concluded that the treatment based on realistic acceptance and commitment has been effective in reducing exam anxiety and increasing distress tolerance of tenth grade students in Amol city, and this intervention can be used as a suitable method to improve exam anxiety and distress tolerance.
_||_