مقایسه میزان ماندگاری آموزش مبتنی بر رابطه والد کودک با آموزش مدیریت والدین بر بهبود روابط والد کودک(موردمطالعه: کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای)
محورهای موضوعی : علوم تربیتیرحیم سلگی 1 , فریبرز باقری 2 , حسن احدی 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2 - دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
3 - استاد گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
کلید واژه: آموزش, آموزش مدیریت والدین, اختلال نافرمانی مقابلهای, مداخلات مبتنی بر رابطه والد-کودک,
چکیده مقاله :
اختلال نافرمان مقابله ای از شایعترین اختلالات روانشناختی دوران کودکی میباشد که تأثیرات نامطلوبی بر تعاملات خانواده دارد که نیازمند شناسایی صحیح میباشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان ماندگاری آموزش مبتنی بر رابطه والد کودک با آموزش مدیریت والدین بر بهبود روابط والد کودک صورت گرفت. این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی (پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل به همراه پیگیری) انجام گرفت. در این پژوهش جامعه آماری شامل کلیه والدین کودکان 5-11 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شهر تهران میباشد. جهت اجرای پژوهش تعداد 45 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال نامبرده که برای درمان کودکانشان مراجعه کرده بودند به صورت نمونهگیری دردسترس در پژوهش مشارکت داده شدند. سپس جهت ارزیابی پیشآزمون و قبل از اجرای مداخله، مادران پرسشنامه علائم رفتاری کودکان و پرسشنامه طرد و پذیرش والدین را تکمیل کردند. در مرحله بعد دو گروه آزمایشی و مداخله درمانی را به همراه دارو درمانی دریافت کردند و گروه کنترل صرفاً دارو درمانی را دریافت کرد. در انتهای مداخله نیز پرسشنامههای مذکور در مراحل پسآزمون و پیگیری توسط مادران تکمیل شد. دادهها نیز از طریق آزمون آماری کالموگروف-اسمیرنوف، شایپرو-ویلک، تحلیل واریانس و مقایسه زوجی میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر رابطه والد_کودک و آموزش مدیریت والدین در بهبود روابط والد-کودک در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای به صورت معنادار در مراحل پسآزمون و پیگیری موثر بوده است و مقایسه زوجی نیز نشان داد که اثر درمان در طول زمان ماندگار است.
Disobedient disorder is one of the most common childhood psychological disorders that has adverse effects on family interactions that need to be properly identified. Therefore, the aim of this study was to compare the duration of education based on child-parent relationship with parent management education to improve parent-child relationships. This study was performed as a quasi-experimental (pre-test post-test with control group with follow-up). In this study, the statistical population includes all parents of children aged 11-5 years with coping disorder in Tehran. In order to conduct the research, 45 mothers of children with the disorder who had referred for the treatment of their children participated in the study by available sampling. Then, to evaluate the pre-test and before the intervention, the mothers completed the Children Behavioral Symptoms Questionnaire and the Parental Rejection and Acceptance Questionnaire. In the next stage, the two experimental groups received treatment and intervention along with drug therapy, and the control group received only drug therapy. At the end of the intervention, the mentioned questionnaires were completed by the mothers in the post-test and follow-up stages. Data were also analyzed by Kalmogorov-Smirnov, Shaipro-Wilk test, analysis of variance and pairwise comparison of means. The results showed that group-based parent-child relationship training and parental management training were significantly effective in improving parent-child relationships in children with coping disorder in the post-test and follow-up stages. The effect of treatment is lasting over time.
_||_