تلازم و تقابل واقعیت اسطورهای و کرامات عرفانی در ادیان ابراهیمی
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)ناصر امیرمحمدی 1 , نعمت اصفهانی عمران 2 , حمید طبسی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران.
کلید واژه: کرامت, عرفان اسلامی, جادوی قباله, معجزۀ مسیحی, واقعیت اسطورهای,
چکیده مقاله :
سه دین بزرگ ابراهیمی جزء شریعتشان و قوانین منبعث از آن به میانجی کتب مقدس در اجتماع نفوذ یافته و از سلوک عارفانه ای سخن گفته و به پاداش و سزای اخروی در پی تزکیۀ نفس، نیل به حقیقت الهی و وصال او پرداخته اند. به این اعتبار، تصوف و عرفان پیش از شکل گیری گونۀ اسلامی اش در دین یهود و مسیحیت نیز پیشینه ای قابلتأمل دارد.؛ از مهمترین موارد مشترک در هر سه رویکرد عرفانی، مفهوم کرامت است. با این حال مطالعۀ خاستگاه شناسانه و هم چنین پدیدارشناختی کرامات عرفانی در هر سه دین ابراهیمی نشان می دهد که تا چه اندازه این رویدادها با اسطوره در تناظر بوده اند. جستار حاضر با روش تطبیقی و رویکرد توصیفی-تحلیلی می کوشد با مطالعۀ شکل گیری تاریخی مفهوم کرامات و بررسی مهمترین اسطوره های دینی، رابطۀ برخی از این رویدادها را با آنچه در اندیشۀ اسطوره شناسان بزرگ واقعیت اسطوره ای خوانده شده، آشکار ساخته و شناسایی کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که کرامت در عرفان یهودی در عین حال که با جادو پیوند می خورد، الگوهای اسطوره ای مصر باستان را دنبال می کند؛ حال آن که این امر در عرفان مسیحی بر اساس نوعی مشاهده به دست می آید و منبع اصلی کرامات خود مسیح است. در عرفان اسلامی کرامات همپای معجزه است که بهجای رسول، در اینجا به ولی یا عارف الهی تعلق دارد و نتیجۀ تزکیۀ نفس است؛ اما نتیجه ای طبعی و بعضاً قهری است و از این رو دارای فضیلتی در مقام ابزار یا هدف نیست.
The three great Abrahamic religions, apart from their Shari'a and the laws derived from it, which have penetrated into society through the Holy Scriptures, have spoken of mystical conduct which, apart from the law and the fear of hope for the reward and punishment of the Hereafter, seeks self-cultivation. Achieving the divine truth and joining him. In this sense, Sufism and mysticism have a considerable history before the formation of their Islamic form in Judaism and Christianity. One of the most important commonalities in all three mystical approaches is the concept of "dignity" meaning the performance of supernatural acts or states of habit. However, the epistemological as well as the phenomenological study of mystical miracles in all three Abrahamic religions shows the extent to which these events correspond to myth. The present article tries with a comparative method and descriptive-analytical approach by studying the historical formation of the concept of miracles and examining the most important religious myths, the relationship of some of these events with what the great mythologists think of as "mythical reality". Revealed and identified. The results show that dignity in Jewish mysticism, while linked to magic, follows the patterns of the myths of ancient Egypt; However, this is achieved in Christian mysticism on the basis of some kind of observation, and the main source of miracles is Christ himself. In Islamic mysticism, miracles accompany a miracle that instead of a messenger, it belongs to a divine guardian or mystic and is the result of self-cultivation, but it is a natural and sometimes coercive result and therefore has no virtue as a tool or goal.
_||_