زبان و مسئله تفسیر در آرای روشنفکریِ عبدالکریم سروش
محورهای موضوعی : تحولات سیاسی در ایرانانوشه دربندی 1 , علیاکبر امینی 2 , حامد عامری گلستانی 3
1 - دانشجوی دکتری علوم سیاسی، پردیس علوم و تحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلالمی، اهواز، ایران؛ دانشجوی دکتری علوم سیاسی، واحد اهواز،
2 - استادیار علوم سیاسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسالمی، تهران، ایران
3 - گروهِ علومِ سیاسی، واحدِ اهواز، دانشگاهِ آزادِ اسلامی، اهواز، ایران
کلید واژه: زبان, تفسیر, روشنفکری, سروش,
چکیده مقاله :
روشنفکری دینی پس از انقلاب، با چرخش هایی به سمت برخی از مکاتب فلسفی اروپایی، نظیر فلسفه تحلیلی، آرای روشنفکری خود را بر مبنای آن ها تنظیم کردند. اگرچه بحث اصلی آن ها، توجه به مقولات دینی نظیر معرفت دینی، فقه پویا و در بُعد سیاسی حکومت دینی بود، نگرش برون دینی آن ها و در رأسشان عبدالکریم سروش، مبتنی بر آن مکاتب بود. دو مقوله زبان و مسئله تفسیر، از مؤلفه های مهم این نگاه برون دینی است. پژوهش حاضر، با هدف شناخت این دو مؤلفه در آرای روشنفکری سروش، بر اساس آنچه در اندیشه فلاسفه ای چون ویتگنشتاین و گادامر مطرح شده است به این پرسش می پردازد که زبان و مسئله تفسیر، در اندیشه ویتگنشتاین و گادامر، چه بازتابی در آرای روشنفکری سروش داشتند؟ سروش با استفاده از مؤلفه ای فلسفی زبان و تفسیر، در آرای روشنفکری خود به بازتعریف نسبت عقل و دین توجه کرده و در تفسیر متون مقدس و نیز مبانی دینی از دستاوردهای نوین تفسیری بهره می گیرد و مقولات سه گانه معرفت دینی، فقه پویا و حکومت دموکراتیک دینی را عرضه می کند و می توان گفت این کار را با نوعی دیالوگ میان مبانی معرفت دینی و دو مقوله زبان و تفسیر انجام می دهد.
Religious intellectuals after the revolution, by turning towards some European philosophical schools, such as analytical philosophy, adjusted their intellectual opinions based on them. Although their main discussion was to pay attention to religious categories such as "religious knowledge", "dynamic jurisprudence" and, in the political dimension, "religious government", their extra-religious attitude and headed by Abdul Karim Soroush were based on those schools. The two categories of language and the issue of interpretation are important components of this extra-religious view. The present study, with the aim of knowing these two components in the intellectual opinions of Soroush, based on what has been raised in the thought of philosophers such as Wittgenstein and Gadamer, deals with the question of what language and the problem of interpretation, in the thought of Wittgenstein and Gadamer, is a reflection in the intellectual opinions. Did they have a drink? By using a philosophical component of language and interpretation, Soroush pays attention to redefining the relationship between reason and religion in his intellectual views, and in the interpretation of holy texts and also religious foundations, he takes advantage of new exegetical achievements and the three categories of "religious knowledge", "jurisprudence" It offers "dynamic" and "religious democratic government" and it can be said that it does this with a kind of "dialogue" between the foundations of religious knowledge and the two categories of "language" and "interpretation".
_||_