سیاستگذاری معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی
محورهای موضوعی : معماریمهلقا شاهد 1 , حسن ستاری ساربانقلی 2 , ارسلان طهماسبی 3
1 - دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.
2 - دانشیار گروه معماری و شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
3 - استادیار گروه معماری، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
کلید واژه: زمینه گرایی فرهنگی, معماری پارامتریک, رویکرد دلفی فازی.,
چکیده مقاله :
رویکرد پارامتریک بنابر قابلیت ها و بواسطه ی بهره گیری از فرایندها و ابزارهای جدید در تحقق نیازها مورد توجه طراحان شهری و معماری قرار گرفته است. با توجه به این که اثر معماری برای پاسخ گویی مطلوب به نیازهای انسان باید در همخوانی با بستر فرهنگی خود شکل گرفته و نیز با در نظر گرفتن قابلیت های معماری پارامتریک، پیشنهاد سیاست هایی در حیطه معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی دارای اهمیت می باشد. این تحقیق با هدف سیاستگذاری معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی انجام گرفته است. رویکرد تحقیق در وهله اول به صورت مطالعات کتابخانه ای و تبیین توصیفی– تحلیلی بوده و در ادامه با هدف غربالگری معیارها، از روش دلفی فازی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که همه معیارها از دیدگاه خبرگان دارای اهمیت و معیار تغییرات و بازتولید الگوهای بومی- محلی به کمک تعریف قواعد جدید طراحی دارای بیشترین اهمیت نسبت به سایر معیارها می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نمایش مفاهیم فرهنگی به وسیله ی الگوسازی از طریق اقتباس از فرم های برگرفته از عناصر بومی– محلی توسط تعریف اصول جدید دارای نقش مهمی در سیاستگذاری معماری پارامتریک مبتنی بر زمینه فرهنگی بوده و نیازمند تعامل نزدیک طراحان و اندیشمندان حیطه فرهنگ و معماری می باشد. هم چنین تلاش در جهت دستیابی به نرم افزارها و برنامه های کاربردی در این حوزه حائز اهمیت می باشد.
Architects and Architects and urban designers have considered parametric architecture due to its capabilities and ability to meet human needs. Parametric architecture relies on new methods, procedures, and tools in the design and form generation arena. The mentioned features can affect the type of communication and interaction with cultural context. Due to the fact that the architectural work must be formed in accordance with its cultural background in order to respond to human needs and also considering the capabilities of parametric architecture, it is important to propose policies in the field of parametric architecture based on cultural contextualism. This research has been carried out with the aim of policymaking of parametric architecture with the approach of cultural contextualism. This is a Basic-Developmental study that identified the considered criteria and components in the first stage through library research and relevant literature review. The Fuzzy Delphi technique was used for screening criteria in the second stage in which, the expert agreement was taken into account as the benchmark for evaluating the importance of criterias. The main purpose of criteria screening is to find valid criteria and eliminate redundant criteria from the viewpoint of experts. The results derived from the Fuzzy Delphi technique indicated that all scores confirmed the importance of criteria from the viewpoint of experts regarding the final grade point average and given threshold. Accordingly, there was an agreement on criteria evaluation, so they could not be eliminated. Since the final grade point average of all variables was confirmed, it was not required to continue the Fuzzy Delphi computations in the next rounds. Hence, the decision was made on selecting criteria in the first round. Moreover, experts agreed on the importance of criteria introducing form changes and vernacular patterns regeneration as the most important criterion rather than others. The experts introduced the mentioned criteria as the most important component by defining new rules for generating diverse patterns. Results indicated that the display of cultural themes in the frame of pattern-making through adaptation from patterns derived from vernacular patterns by defining new rules and principles has an important role in the policymaking of parametric architecture with the approach of cultural contextualism. Therefore, this point must be considered in the design. This case requires interaction between designers and experts in culture and architecture. Moreover, it is highly substantial to have access to relevant software and application in this field.
Policymaking of Parametric Architecture with the Approach of Cultural Contextualism
Abstract
Architects and Architects and urban designers have considered parametric architecture due to its capabilities and ability to meet human needs. Parametric architecture relies on new methods, procedures, and tools in the design and form generation arena. The mentioned features can affect the type of communication and interaction with cultural context. Due to the fact that the architectural work must be formed in accordance with its cultural background in order to respond to human needs and also considering the capabilities of parametric architecture, it is important to propose policies in the field of parametric architecture based on cultural contextualism. This research has been carried out with the aim of policymaking of parametric architecture with the approach of cultural contextualism. This is a Basic-Developmental study that identified the considered criteria and components in the first stage through library research and relevant literature review. The Fuzzy Delphi technique was used for screening criteria in the second stage in which, the expert agreement was taken into account as the benchmark for evaluating the importance of criterias. The main purpose of criteria screening is to find valid criteria and eliminate redundant criteria from the viewpoint of experts. To do this, experts in architecture, urban design, and urban engineering disciplines were assigned to two categories of academic and technical-experimental professors who participated in the Fuzzy Delphi process. Sample selection was done through non-probability purposive sampling. The questionnaire was used as the data collecting tool in the Fuzzy Delphi approach and items associated with research criteria were introduced to experts based on a five-point Likert scale. The results derived from the Fuzzy Delphi technique indicated that all scores confirmed the importance of criteria from the viewpoint of experts regarding the final grade point average and given threshold. Accordingly, there was an agreement on criteria evaluation, so they could not be eliminated. Since the final grade point average of all variables was confirmed, it was not required to continue the Fuzzy Delphi computations in the next rounds. Hence, the decision was made on selecting criteria in the first round. Moreover, experts agreed on the importance of criteria introducing form changes and vernacular patterns regeneration as the most important criterion rather than others. The experts introduced the mentioned criteria as the most important component by defining new rules for generating diverse patterns. Results indicated that the display of cultural themes in the frame of pattern-making through adaptation from patterns derived from vernacular patterns by defining new rules and principles has an important role in the policymaking of parametric architecture with the approach of cultural contextualism. Therefore, this point must be considered in the design. This case requires interaction between designers and experts in culture and architecture. Moreover, it is highly substantial to have access to relevant software and application in this field.
Keywords: Cultural Contextualism, Fuzzy Delphi Approach, Parametric Architecture.
سیاستگذاری معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی1
چکیده: رویکرد پارامتریک بنابر قابلیت ها و بواسطه ی بهره گیری از فرایندها و ابزارهای جدید در تحقق نیازها مورد توجه طراحان شهری و معماری قرار گرفته است. با توجه به این که اثر معماری برای پاسخ گویی مطلوب به نیازهای انسان باید در همخوانی با بستر فرهنگی خود شکل گرفته و نیز با در نظر گرفتن قابلیت های معماری پارامتریک، پیشنهاد سیاست هایی در حیطه معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی دارای اهمیت می باشد. این تحقیق با هدف سیاستگذاری معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی انجام گرفته است. رویکرد تحقیق در وهله اول به صورت مطالعات کتابخانه ای و تبیین توصیفی– تحلیلی بوده و در ادامه با هدف غربالگری معیارها، از روش دلفی فازی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که همه معیارها از دیدگاه خبرگان دارای اهمیت و معیار تغییرات و بازتولید الگوهای بومی- محلی به کمک تعریف قواعد جدید طراحی دارای بیشترین اهمیت نسبت به سایر معیارها می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نمایش مفاهیم فرهنگی به وسیله ی الگوسازی از طریق اقتباس از فرم های برگرفته از عناصر بومی– محلی توسط تعریف اصول جدید دارای نقش مهمی در سیاستگذاری معماری پارامتریک مبتنی بر زمینه فرهنگی بوده و نیازمند تعامل نزدیک طراحان و اندیشمندان حیطه فرهنگ و معماری می باشد. هم چنین تلاش در جهت دستیابی به نرم افزارها و برنامه های کاربردی در این حوزه حائز اهمیت می باشد.
واژگان کليدي: زمینه گرایی فرهنگی، معماری پارامتریک، رویکرد دلفی فازی.
مقدمه
رسانه های دیجیتال در ابتدا فقط به عنوان رسانه ای برای نمایش مورد استفاده قرار می گرفتند، اما با توسعه فناوری های دیجیتال بر تفکر و فرایند طراحی هم تاثیرگذار بوده اند(Nasir & Kamal, 2023: 99). از جمله جریان های وابسته به کاربرد فناوری های دیجیتال در معماری، طراحی پارامتریک است. طراحی پارامتریک حوزه مهمی است که در آن فناوری و معماری به طور هماهنگ با هم کار می کنند و ابزارهای برنامه نویسی کاملاً بر معماری تأثیر می گذارند(Aref et al., 2023: 15). امروزه طراحان ساختمان به طور فزاینده ای از طراحی پارامتریک برای کشف راه حل های طراحی در زمینه هایی چون فرم ساختمان، طراحی سازه، انرژی ساختمان و توسعه شهری بهره می گیرند(Bunt & Brown, 2023: 2). طراحی پارامتریک در زمینه حل مسائل طراحی فرم های آزاد و انطباق با نیازهای خاص کاربر از طریق مدل سازی الگوریتمی و ایجاد ارتباط معقول بین اهداف طراحی و پاسخ ها توسط پارامترها و توابع هدف کاربرد دارد(Lee et al., 2023: 6؛ Nasir & Kamal, 2023؛ Wang & Chen, 2022: 2). از سویی فارغ از روش و نوع ابزار طراحی، معماری با درك پيام بستر خود شكل مي گيرد و پيامي را به عینیت می رساند كه بستر معماري به آن داده است. هیچ بنای معماری در انزوا و بصورت ایزوله شده وجود ندارد(بحریه و دیگران، 1399: 8). زمینه گرایی در تلاش برای دستیابی به معماری و شهرسازی برگرفته از بستر طراحی است که در آن زمینه به هر دو بعد مصنوع و فرهنگی فرم معنا می بخشد.
در بهره گیری از رویکردها و روش های جدید در تولید فضای معماری، هماهنگی و سازگاری با مولفه های فرهنگی بستر طراحی دارای اهمیت می باشد. معماری پارامتریک با توجه به قابلیت پاسخگویی آن به نیازهای انسانی مدنظر معماران و طراحان شهری قرار گرفته و هم چنین تغییرات بزرگی را در ایده پردازی طراحان در تولید فرم به ارمغان آورده است(Han et al., 2023: 2-3؛ Caetano et al., 2020: 293). اما در این میان عدم توجه به مؤلفه های فرهنگی زمینه به عنوان یکی از کاستی های جدی از نظر اندیشمندان و نظریه پردازان مطرح شده است. فرم نمی تواند نتیجه یک عامل بیرونی، همچون شکلی که از قالب ریخته گری حاصل می شود باشد؛ بلکه فرم باید توسط آن دسته از موارد و نیروهای نامرئی شکل گیرد که زمینه پروژه را تشکیل می دهند(پیکون، 1392: 98). هر زمینه و متن شهری دارای مقیاس، حجم، فرم فضایی و مصالح و شیوه معماری و شهرسازی ویژه خود است که به طراحان حساس در خصوص نحوه مداخلات کالبدی رهنمودهای لازم را ارائه می کند و جوامع نیز به نحوی کنترل هایی اعمال می کنند(فیضی و اسماعیل دخت، 1394: 186). اگرچه در دوران معاصر در برخی موارد با شهرهایی با چهره ناهمگون مواجه هستیم که عدم وجود زمینه ای که بتوان به آن رجوع کرد حس می شود، با این وجود هر زمینه و بستر طراحی دارای ویژگی های فرهنگی، کالبدی و تاریخی است که به منظور بهبود ارتباط و تعامل با زمینه لازم است از مراحل اولیه ی طراحی معماری مورد توجه قرار گیرند.
با توجه به مطالب بیان شده، رویکرد معماری پارامتریک اگرچه به دلیل بهره گیری از روش ها، فرایندها و ابزارهای جدید، امکان خلق فرم های خلاقانه و متنوعی را برای طراحان بوجود آورده اما عدم توجه یا نادیده گرفتن نقش زمینه فرهنگی در برخی از طرح های معماری پارامتریک مشاهده می شود. از این رو آن چه اهمیت دارد این است که با اتخاذ سیاست هایی از پتانسیل های رویکرد معماری پارامتریک به نفع بستر انسانی بهره برد تا علاوه بر این که محصول طراحی در عدم هماهنگی یا تضاد با زمینه نباشد، بلکه امکان همخوانی و سازگاری با مولفه های فرهنگی زمینه بوجود آید. بر این اساس، تحقیق حاضر بر آن است که رویکرد زمینه گرایی فرهنگی را در معماری پارامتریک وارد نموده و پس از شناسایی مؤلفه ها و معیارها، جهت تبیین بهتر و اعتبار بخشي با استفاده از رويكردي علمي اكتشافات صورت گرفته مورد بازبيني و در صورت نياز غربال گري شوند. در این راستا، این تحقیق با هدف سیاستگذاری معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی در پی پاسخگویی به این پرسش ها می باشد که خبرگان تا چه میزان در مورد اهمیت معیارهای معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی توافق دارند؟ و با چه سیاست هایی می توان از معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی جهت ایجاد ارتباط با بستر طراحی بهره گرفت؟.
پیشینه تحقیق
با توجه به این که تحقیق حاضر به سیاستگذاری در زمینه معماری پارامتریک با رویکرد زمینه گرایی فرهنگی می پردازد، در زمینه تحقیقات پیشین در حیطه موضوع زمینه گرایی، ال- حمدی2 و گرچو3 (2022) در مقاله خود با عنوان «جنبههای معماری زمینه گرا با توجه به معماری سنتی/ معاصر، هویت کالبدی/ فرهنگی و مکان: مرور نظام مند ادبیات» از طریق مرور متون و مطالعات کتابخانه ای به تعریف زمینه گرایی از منظر وجوه فیزیکی/ فرهنگی، معماری سنتی در برابر معماری معاصر و هویت مکان می پردازند. رحیمی و همکاران (1402) در مقاله «تحلیل و بررسی زمینه گرایی بر اساس گونه بندی مجتمع های مسکونی مطالعه موردی: شهر تبریز» با روش تحلیلی و میدانی به تحلیل تاثیر گونه بندی مجتمع های مسکونی بر زمینه گرایی در تبریز پرداخته اند. یافته ها نشان می دهد که بیشترین میزان میانگین ابعاد کالبدی و فرهنگی در گونه متمرکز و بیشترین میزان میانگین ابعاد تاریخی و طبیعی در گونه ابر بلوک است. با توجه به مدل مسیر، تأثیر گونه محیطی و بعد تاریخی بر زمینه گرایی بیشتر می باشد. در طراحی مجتمع های مسکونی باید به بعد تاریخی به ویژه مؤلفه هویت توجه شود. حاجی زاده علمداری و همکاران (1400) در مقاله خود با عنوان «ارزیابی شاخص های زمینه گرایی در فرایند طراحی معماری» با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین و تحلیل شاخص های زمینه گرایی در فرآیند طراحی می پردازند. یافته ها حاکی از آن است که تاثیرگذاری کیفیات و ابعاد انسانی، اجتماعی و فرهنگی زمینه موجود بسیار تاثیرگذارتر از بقیه موارد در فرایند طراحی است و توجه صرف به ابعاد کالبدی زمینه، به هیچ عنوان نمی تواند تضمین کننده شکل گیری یک معماری موفق زمینه گرا باشد. در حوزه معماری پارامتریک، تنتاوی4 (2022) در مقاله خود با عنوان «فرمول بندی یک چارچوب پیشنهادی برای مشخصات رسمی و ساختاری معماری دیجیتال پارامتریک مدرن» در راستای افزایش دانش در حیطه معماری دیجیتال پارامتریک، تعاریفی در این حوزه ارائه می کند. یافته ها نشان می دهد که مهم ترین ویژگی بناها در معماری دیجیتال پارامتریک، عدم وجود واقع گرایی به میزان زیادی بوده و افزایش تعامل و پویایی ساختمان ها با محیط پیرامون مشاهده می شود. البتاران5 و اسماعیل6 (2021) در مقاله خود با عنوان «بکارگیری رویکرد طراحی پارامتریک برای بهینهسازی نور روز و آسایش بصری در ساختمانهای اداری» یک روش تحقیق تجربی را برای بررسی تعدادی از پارامترهای طراحی برای دستیابی به تعادل در دسترس بودن نور روز و راحتی بصری در ساختمانهای اداری با استفاده از نمای دو پوسته اتخاذ میکنند. خادم پور و همکاران (1400) در مقاله ی خود با عنوان «الگوهای تولید فرم برگرفته از هندسه و تزئینات اسلامی با به کارگیری معماری پارامتریک» به بررسی الگوهای تولید فرم برگرفته از هندسه اسلامی و نقش معماری پارامتریک به عنوان ابزار اتصال دهنده بین معماری سنتی و معماری امروز می پردازند. نتایج حاصل از این روند می تواند آثار اصیل سنتی ایرانی را بازخوانی و به زبان معماری روز ترجمه نماید تا بتوان با تلفیق آن با ایده های خلاقانه، محصولی جدید را خلق نمود. پیشینه تحقیقات انجام گرفته در حیطه معماری پارامتریک و موضوع زمینه گرایی نشان می دهد که در پژوهش های متعدد از دیدگاه جنبه های مختلف کمی و کیفی این موضوعات مورد مطالعه قرار گرفته اند، اما از دیدگاه سیاستگذاری های مرتبط با رابطه ی این دو حوزه، پژوهش های مشخصی انجام نگرفته است و این موضوع جنبه ی نوآوری این تحقیق به شمار می رود.
مبانی نظری
زمینه گرایی فرهنگی
زمینه یا کانتکست7، در لغت به معنای بخش هایی از یک گفتار است که قبل یا بعد از یک کلمه، عبارت یا جمله می آید و معنا یا مضمون آن را تحت تأثیر قرار می دهد یا کمک می کند معنی آن درک شود؛ در اصطلاح، مجموعه شرایط یا واقعیاتی است که یک موقعیت یا رویداد به خصوص را احاطه کرده اند(نقوی و مظاهریان، 1398: 70). زمینه گرایی اولین بار توسط «توماس شوماخر8» در سال 1971 و در مقاله «زمینه گرایی: آرمان های شهری و دگردیسی ها» استفاده شد(نسبیت، 1387: 78). در زمینه گرایی سعی بر ایجاد محیط بصری بهینه و لزوم توجه به محیط پیرامون اثر معماری دارای اهمیت می باشد(Ghouchani et al., 2023: 2). استیون هارت ابعاد زمینه گرایی را در دو بعد زمینه مصنوع و زمینه فرهنگی بررسی و مطرح کرده است و مریل سی. گینز نیز ابعاد زمینه گرایی را در سه بخش زمینه گرایی فرمی، زمینه گرایی فعالیتی و زمینه گرایی اقلیمی معرفی می کند(حاجی زاده علمداری و همکاران، 1399: 241). یکی از ابعاد رویکرد زمینه گرایی، توجه به زمینه فرهنگی است. از دیدگاه شولتز9 فضا به لحاظ کالبدی زمینی خالی، اما دارای محدوده و هدف است که اشیاء را به هم پیوند می دهد. وقتی فضا محتوای فرهنگی می یابد، مکان نامیده می شود(نقصان محمدی و عباسی، 1399: 128). هیلر10 و هنسن11 شواهدی مبنی بر اثبات اهمیت معنی اجتماعی شکل شهر ارائه داده اند. به نظر آن ها فضای زندگی مردم چیزی بیشتر از جمع اجزای مادی آن است. همان طور که زبان نمی تواند متشکل از اجزای پراکنده باشد، در شهر نیز مهم ترین چیزی که معنی را می سازد نشانه نیست، بلکه کل گفته یا بیان است(Hillier & Hanson, 1989). کریستوفر الکساندر12 درباره تاثیر متقابل مردم و محیط و انسانی کردن محیط بیان می کند که زمینه بخشی از طراحی است که به فرم القاء می شود؛ لذا هماهنگ ساختن فرم با زمینه مطرح می شود(Alexander, 1977). از دیدگاه راپاپورت13 بناها استعاره هایی از زمینه ها[ی فرهنگی و اقتصادی و ...] و قالب های ذهنی بوده و فرم معماری نه تنها نتیجه مستقیم نیروهای فیزیکی بلکه نتیجه عوامل اجتماعی- فرهنگی است. اقوام دارای رفتار و آرمان های بسیار متفاوت، محیط های متنوعی را به وجود می آورند. این پاسخ ها از نقطه ای به نقطه دیگر تغییر می کنند و علت این تغییر، دگرگونی ایجاد شده و نقش عوامل مختلف در بازی فاکتورهای اجتماعی، فرهنگی، آئینی، اقتصادی و فیزیکی می باشد(راپاپورت، 1392: 82). با بررسی نظریات مرتبط می توان گفت در رویکرد زمینه گرایی فرهنگی توجه به معانی و ارزش ها که ریشه در فرهنگ مردمان آن جامعه دارد مورد تاکید بوده و بر پایه دیدگاهی کلیت گرا و هم چنین ایجاد حس مکان توسط مفاهیم و معانی و وجود هویت قابل ادراک دارای اهمیت می باشد.
معماری پارامتریک
طراحی پارامتریک که در حیطه تولید فرم مورد توجه معماران قرار گرفته تکنیکی بر پایه قواعد الگوریتمی بوده که امکان فرمول بندی پارامترها و قوانینی را فراهم می کند که با هم، رابطه بین هدف و پاسخ طراحی را مشخص می کنند(Nasir & Kamal, 2023). پاتریک شوماخر14 از این جریان به عنوان یک سبک جدید در معماری یاد می کند. او معتقد است که این سبک در همه مقیاس ها از شهرسازی تا معماری و طراحی داخلی حضور یافته است و از منظر زیباشناختی، «پیچیدگی نظام مند» و «سیالیت یکپارچه» را نمایش می دهد(Schumacher, 2009؛ خبازی، 1395). طراحی پارامتریک رویکردی است که یک طرح را به صورت نمادین بر اساس استفاده از پارامترها توصیف می کند و فرآیند طراحی را به یک مدل پارامتریک تبدیل میکند که میتواند با تغییر پارامترهای آن، نتیجه طراحی را تغییر دهد(Han et al., 2023: 2-3). به بیانی یک سیستم مبتنی بر پارامتر ایجاد می شود که بتواند خروجی مورد نظر مانند فرم ها، ساختارها و سیستم ها را با توانایی کنترل سطوح بالای پیچیدگی تولید کند(Aref et al., 2023: 15). این رویکرد اغلب به عنوان روش طراحی «از پایین به بالا» نامیده می شود و به کاربران امکان می دهد تا یک الگوریتم طراحی مبتنی بر منطق طراحی خود را تصور کنند(Wu et al., 2023). در طراحی پارامتریک تمامی اطلاعات محیطی پس از تجزیه و تحلیل کمی و کیفی، کمی سازی شده و وارد کامپیوتر می شود و اطلاعات خروجی نهایی از طریق الگوریتم های کامپیوتری ساخته می شود(Wang & Chen, 2022: 2). ابزارهای مدلسازی سه بعدی پارامتری به طراحان اجازه میدهد تا با تنظیم متغیرهای مدل و بررسی بازخورد هندسی و عملکرد، به آسانی گزینههای طراحی را بررسی کنند که میتواند تصمیمگیری سریع و چند رشتهای را امکانپذیر کند(Bunt & Brown, 2023: 2). این روند تکنیکی امکان فرم دهی به مجموعهای از قوانین و الگوریتمها را بوجود می آورد که به الزامات طراحی مختلف پاسخ میدهد تا به راهحل بهینه در یک دوره کوتاه دست یابد. مدل بهینه با ساخت یک سری نامحدود از تخمین های تدریجا ارتقا یافته به دست می آید و راه حل بهینه شناسایی می شود(ElBatran & Ismaeel, 2021: 3277). طراحی پارامتریک بر ادغام و کار مشترک چندین رشته تمرکز دارد. پیچیدگی داخلی، تنوع و فراگیر بودن آن تاثیر زیادی بر فرآیند طراحی داشته است(Han et al., 2023: 2-3). بنابراین می توان چنین بیان نمود که معماری پارامتریک بر مبنای ساختاری ریاضی و الگوریتمی، مجموعه ای از متغیرها و یک سری روابط است، به گونه ای که تغییر هر جزء بر روی سایر اجزا موثر بوده و بر اصل اتصال و ارتباط استوار است. این موضوع منجر به تولید گزینه های طراحی متعدد و بهینه در مدت زمانی کوتاه می شود. مدل مفهومی تحقیق در شکل (1) ارائه شده است.
شکل 1. مدل مفهومی تحقیق
روش تحقیق
در تحقیق حاضر با رویکرد بنیادی- توسعه ای، ابتدا به کمک مطالعات کتابخانه ای و مرور ادبیات موضوع، معیارها و مؤلفه ها استخراج شدند. در مرحله دوم در راستای پالایش و غربالگری معیارها، از روش دلفی فازی15 استفاده شد که در این مرحله میزان تفاهم خبرگان به عنوان ملاک ارزیابی اهمیت معیارها و مولفه ها قلمداد شد. روش کتابخانه ای در تمامی تحقیقات علمی مورد استفاده قرار می گیرد، ولی در بعضی از آن ها در بخشی از فرایند تحقیق یعنی مطالعه ادبیات و سوابق پژوهشی، از این روش استفاده می شود و در بعضی از آن ها موضوع تحقیق از حیث روش، ماهیت کتابخانه ای دارد و از آغاز تا انتها متکی بر یافته های تحقیق کتابخانه ای است(حافظ نیا، 1396: 196). در مرحله ی پالايش معيارهاي حاصل از ادبيات نظري و تجربي از دلفي فازي به عنوان رويكرد روش شناختي استفاده شده است. در رويكرد دلفی فازی معيارهاي شناسايي شده بر اساس قضاوت و ارزيابي خبرگان در راندهاي مختلف شناسايي و پالايش ميشوند. هدف اصلي از پالايش معيارها رسيدن به معيارهای معتبر و حذف معيارهاي زائد از نظر خبرگان ميباشد. از مهم ترین مزایای استفاده از دلفی فازی این است که در این رویکرد می توان از یک راند برای غربالگری و شناسایی مولفه ها استفاده کرد(مهدي آبادي و همكاران، 1398). الگوریتم اجرای روش دلفی فازی در شکل (2) نشان داده شده است.
شکل 2. الگوریتم اجرای روش دلفی فازی (منبع: زارع بیدکی و همکاران، 1401)
انتخاب نمونهها بصورت نمونه گيري هدفمند بوده و براي اين منظور بیست و پنج نفر از خبرگان امر در رشتههاي معماري، طراحي شهري و شهرسازي در دو حوزه حرفه اي دانشگاهی و فني- تجربي در فرايند دلفي فازي مشاركت كردند. معيار انتخاب خبرگان ارتباط آثار و تجارب تخصصی آن ها با موضوع پژوهش بود. انتخاب خبرگان غير دانشگاهي بصورت نمونهگيري گلوله برفي انجام شد. متغيرهای جنسيت، سن، حوزه حرفهاي و حوزه تخصصي در انتخاب خبرگان مهم بودهاند. از نظر جنسيت 56 درصد خبرگان را مردان و 44 درصد را زنان تشكيل ميدهند. خبرگان را اغلب ردههاي سني ميانسال و نزديك به كهنسال تشكيل مي دهند. به همين دليل رده هاي سني از 30 سالگي تا 65 سالگي تقسيم بندي شده است. 27 درصد از خبرگان در رده سني 40-30 ساله، 43 درصد در رده سني 50-40 ساله و 30 درصد در رده سني 65-50 ساله هستند. 58 درصد از خبرگان را افراد دانشگاهی و 42 درصد را گروه فني- تجربی تشكيل ميدهند. از نظر رشته تخصصي 46 درصد از خبرگان را معماران، 34 درصد را طراحان شهري و 20 درصد را شهرسازان تشكيل ميدهند.
ابزار گردآوري اطلاعات در رويكرد دلفي فازي پرسشنامه بوده است. در اين پرسشنامه گويههاي مرتبط با معیارهای تحقیق هر كدام در قالب يك مقياس ليكرت پنج گزينهاي در اختيار خبرگان قرار داده شد و از آن ها خواسته شد ميزان اهميت هر كدام از معیارها را از خيلي كم (نمره 1) تا خيلي زياد (نمره 5) مشخص كنند. بر مبناي جدول (1) ابتدا عبارتهاي كلامي مقياس ليكرت به ارزشهاي فازي تبديل شد كه عدد اول از سمت چپ بيانگر حد پايين (L)، عدد دوم بيانگر حد متوسط (M) و عدد سوم بيانگر حد بالا (U) مي باشد.
جدول 1. تبديل عبارات كلامي به اعداد فازي مثلثي (منبع: لطيفي و همكاران، 1397)
عبارات زبانی | اعداد فازی مثلثی |
خیلی کم | (25/0، 0، 0) |
کم | (5/0، 25/0، 0) |
متوسط | (75/0، 5/0، 25/0) |
زیاد | (1، 75/0، 5/0) |
خیلی زیاد | (1، 1، 75/0) |
براي تجميع نمرات فازي از روش مركز ثقل به منزل فازي زدايي استفاده شد. در اين روش، ميانگين نمرات حد بالا(u)، حد متوسط(m) و حد پايين(l) ارقام فازي به عنوان مركز ثقل دادههاي فازي مدنظر قرار مي گيرد(Wu & Fang, 2011; Hsu et al., 2010; Cheng et al., 2009) كه فرمول آن به اين شكل است(لطیفی و همکاران، 1397):
| رابطه 1) |
براي غربالگري و انتخاب نهايي معيارها بايد مقدار آستانهاي تعريف بشود كه در پژوهشهاي مختلف ارقام متفاوتي برای آن مطرح شده است. اما در برخي از منابع به مقدار 7/0 اشاره شده است(مهدي آبادي و همكاران، 1398؛ راهداری و نصر، 1396؛ Habibi et al., 2015) كه در تحقیق حاضر نيز اين مقدار به عنوان آستانه تشخيص اهميت معيارها در نظر گرفته شده است. در این بخش، میزان توافق خبرگان بر مبنای نمرات فازی آن ها محاسبه میشود. مبنای محاسبه تفاضلها، فرمول زیر است که توسط چانگ16 و همکاران (2011) معرفی شده است:
[1] این مقاله برگرفته از رساله دکتری نویسنده اول با عنوان «تحلیل جایگاه زمینهگرایی فرهنگی در روش های طراحی فضای معماری مبتنی بر بهکارگیری فناوری دیجیتال با تأکید بر معماری پارامتریک» به راهنمایی نگارنده دوم و مشاوره نگارنده سوم در دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج است.
[2] Al-Hammadi
[3] Grchev
[4] Tantawy
[5] ElBatran
[6] Ismaeel
[7] Context
[8] Schumacher
[9] Schulz
[10] Hillier
[11] Hanson
[12] Christopher Alexander
[13] Amos Rapoport
[14] Patrik Schumacher
[15] Fuzzy Delphi
[16] Chang
منابع
بحریه، پروشا؛ طوفان، سحر و اکبری نامدار، شبنم. (1399). بازخوانی سیر تحول معماری در ساختار بازار تبریز با تأکید بر زمینه گرایی. مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 39، 17-5.
پیکون، آنتوان. (1392). فرهنگ دیجیتال در معماری: مقدمه ای برای رشته های طراحی. (مرتضی خیاط پور نجیب، مترجم). تهران: پرهام نقش.
تراشی، منا و قرایی، فریبا. (1394). طراحی واحد همسایگی با شیوه طراحی پارامتریک و با الگوگیری از بافت ارگانیک و سنتی در شهر کاشان. نامه معماری و شهرسازی، 112-97.
حاجی زاده علمداری، کوروش؛ اعتصام، ایرج و مختاباد امرئی، سیدمصطفی. (1400). ارزیابی شاخص های زمینه گرایی در فرایند طراحی معماری. جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)، شماره 1، 123-115.
حاجی زاده علمداری، کوروش؛ اعتصام، ایرج و مختاباد امرئی، سید مصطفی. (1399). تحلیل شاخص های زمینه گرایی در آثار معماری سنتی ایران (نمونه مطالعاتی: خانه صادقی اردبیل). جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)، شماره 4، 251-235.
خادم پور، نیلوفر؛ طلایی، آویده و کابلی، محمد هادی. (1400). الگوهای تولید فرم برگرفته از هندسه و تزئینات اسلامی با به کارگیری معماری پارامتریک. مجله پژوهش های مرمت و معماری ایرانی و اسلامی، 11، 19-9.
خبازی، زوبین. (1395). پارادایم معماری الگوریتمیک. مشهد: کتابکده کسری.
راپاپورت، آموس. (1392). انسان شناسی مسکن. (خسرو افضلیان، مترجم). مشهد: کتابکده کسری.
راهداري، عليرضا و نصر، مصطفي. (1396). چالش های اتاق فکر در ایران. فرايند مديريت و توسعه، شماره 2، 54-23.
رحیمی، لیلا؛ بردبار، حدیث و واعظی، موسی. (1402). تحلیل و بررسی زمینه گرایی بر اساس گونه بندی مجتمع های مسکونی مطالعه موردی: شهر تبریز. فصلنامه پژوهش های جغرافیای انسانی، 55(3)، 81-67.
رسولی، مسعود؛ شهبازی، یاسر و متینی، محمدرضا. (1398). عملکرد سایه اندازهای کرکره ای افقی و قائم متحرک در نمای دوپوسته ساختمان های اداری؛ ارزیابی و شبیه سازی پارامتریک. نقش جهان، دوره 9، شماره 1، 31-23.
رونق، احسان و زندیه، مهدی. (1399). بررسی رویکرد دیجیتال در باز تعریف طراحی تزیینات در معماری اسلامی با الهام از آموزه های قرآن مجید. نقش جهان، شماره 4، 263-256.
زارع بیدکی، مهدی؛ نخعی، حبیب الله؛ طالب نیا، قدرت الله و معین الدین، محمود. (1401). شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر در تسهیم منابع مالی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با استفاده از روش دلفی فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی. دانش حسابداري و حسابرسي مديريت، شماره 3، 36-13.
زندیه، مهدی و رونق، احسان. (1398). کاربرد مقامات قرآن مجید در تولید تزئینات هندسی برای معماری اسلامی ایران بر مبنای معماری پارامتریک، نقش جهان، شماره 4، 286-273.
شاهد، مهلقا؛ ستاری ساربانقلی، حسن و طهماسبی، ارسلان. (1402). تبیین و سطح بندی ابعاد مدل معماری پارامتریک بر مبنای زمینه گرایی فرهنگی. فرهنگ معماری و شهرسازی اسلامی، 8(2).
ضیایی، علی؛ مضطرزاده، حامد و موحد، خسرو. (1399). نقش سیستم پارامتریک در تحلیل اصول معماری بوم شناختی سیم ون در رین در فلات ایران. معماری و شهرسازی آرمان شهر، 13(30)، 182-167.
عرب انواری، احسان و فیاض، ریما. (1398). شبیه سازی پارامتریک کارایی ساختمان در مراحل اولیه طراحی: ساختمان مسکونی میان مرتبه در اقلیم گرم وخشک. نامه معماری و شهرسازی، شماره 23، 27-5.
فیضی، محسن و اسماعیل دخت، مریم. (1394). تبارشناسی تحلیلی تکنولوژی های نوین ساخت جهت هویت بخشی به بناهای معماری با رویکرد زمینه گرایی. مدیریت شهری، شماره 38، 195-173.
لطيفي، سميه؛ راحلي، حسين؛ يادآور، حسين؛ سعدي، حشمت اله و شهرستاني، سيد علي. (1397). شناسايی و تبيين مراحل اجرايی توسعه کشاورزي حفاظتی در ايران با رويکرد دلفی فازي. مهندسی بيوسيستم ايران، شماره 1، 120-107.
مستغنی، علیرضا و علیمرادی، محسن. (1395). واکاوی کاربرد هندسه طبیعت و فراکتال در معماری پارامتریک با بررسی آرایه ی داخلی گنبد مسجد شیخ لطف الله. نامه معماری و شهرسازی، شماره 16، 121-103.
مهدي آبادي، امير؛ آذر، عادل؛ عليرضايي، ابوتراب و عباس پوراسفدن، قنبر. (1398). طراحي الگوي خدمات پس از فروش در کلاس جهاني با رويکرد ترکيبي مدل يابي ساختاري تفسيري-دلفي فازي (مورد مطالعه: صنعت گاز مايع ايران). مهندسي و مديريت كيفيت، شماره 1، 71-50.
نسبیت، کیت. (1387). نظریه های پسامدرن در معماری. (محمد رضا شیرازی، مترجم). تهران: نی.
نعمتی مهر، مرضیه السادات. (1384). اصل کلیت در طراحی شهری. هنرهای زیبا، شماره 22، 14-5.
نقوی، پویان و مظاهریان، حامد. (1398). تحلیل نظریات معاصر در مواجهه با زمینه در طراحی معماری. باغ نظر، 16 (74)، 80-69.
نقصان محمدی، محمدرضا و عباسی، مهسا. (1399). زمینه گرایی فرهنگی در مداخلات بافت تاریخی ابرکوه. فرهنگ یزد، شماره 6، 145-121.
وایت، آ. ت. (1391). مفاهیم پایه در معماری. (محمد احمدی نژاد، مترجم). اصفهان: نشر خاک.
References
Al-Hammadi, N. A., & Grchev, K. (2022). Aspects of contextual architecture regarding traditional/contemporary architecture, physical/cultural and place identity: a systematic literature review. Open House International, (ahead-of-print).
Alexander, C. (1977). A pattern language: towns, buildings, construction. New York: Oxford university press.
Arab Anvari, E., and Fayaz, R. (2019). Parametric Building Performance Simulation in the Early Architectural Design Stage: Mid-Rise Apartment in Hot and Dry Climate. Journal of Architecture and Urban Planning, 11(23), 5-28. (in Persian)
Aref, M., Basel, A. B. H., Ali, H. A., Samir, D., Emad, M., & Wasim, Y. M. (2023). Computational design for futuristic environmentally adaptive building forms and structures. Architecture and Engineering, 8(1), 13-24.
Bahrieh, P., Toofan, S., and Akbari Namdar, S. (2021). Investigation and Determination of the Evolution Process of Architecture in the Structure of the Tabriz bazaar with emphasis on contextualism. Journal of Studies on Iranian - Islamic City, 10(39), 5-18. (in Persian)
Bunt, S., & Brown, N. C. (2023). Design Efficacy and Exploration Behavior of Student Architect-Engineer Design Teams in Shared Parametric Environments. Buildings, 13(5), 1296.
Caetano, I., Santos, L., & Leitao, A. (2020). Computational design in architecture: Defining parametric, generative, and algorithmic design. Frontiers of Architectural Research, 9(2), 287-300.
Chang, P. L., Hsu, C. W., & Chang, P. C. (2011). Fuzzy Delphi method for evaluating hydrogen production technologies. International journal of hydrogen energy, 36(21), 14172-14179.
Cheng, J. H., Lee, C. M., & Tang, C. H. (2009). An application of fuzzy Delphi and fuzzy AHP on evaluating wafer supplier in semiconductor industry. WSEAS Transactions on Information Science and Applications, 6(5), 756-767.
Chien, S. F., & Yeh, Y. T. (2012). On Creativity and Parametric Design. In: Proceedings of the 30th International eCAADe Conference, 245-254.
ElBatran, R. M., & Ismaeel, W. S. (2021). Applying a parametric design approach for optimizing daylighting and visual comfort in office buildings. Ain Shams Engineering Journal, 12(3), 3275-3284.
Eltaweel, A., & Yuehong, S. U. (2017). Parametric design and daylighting: A literature review. Renewable and Sustainable Energy Reviews, 73, 1086-1103.
Gerber, D. J., & Pantazis, E. (2016). A multi-agent system for façade design: a design methodology for design exploration, analysis and simulated robotic fabrication. In: Proceedings of the 36th Annual Conference of the Association for Computer Aided Design in Architecture, 12-23.
Ghouchani, M., Khorram, A., Gholizade, F., & Rafiei, S. (2023). Evaluate the efficiency of contextual elements in reducing the vulnerability of urban historical fabrics based on passive defense principles. Ain Shams Engineering Journal, 14(2), 101837.
Habibi, A., Jahantigh, F. F., & Sarafrazi, A. (2015). Fuzzy Delphi technique for forecasting and screening items. Asian Journal of Research in Business Economics and Management, 5(2), 130-143.
Hajizadeh Alamdari, K., Etesam, I., and Mokhtabad Amri, S.M. (2020). Analysis of contextualism in traditional Iranian architecture (Study sample: Sadeghi House, Ardabil). Quarterly of Geography (Regional Planing), 10(4), 235-251. (in Persian)
Hajizadeh Alamdari, K., Etesam, I., and Mokhtabad Amri, S.M. (2021). Evaluation of contextualism indicators in the architectural design process. Quarterly of Geography (Regional Planing), 11(2), 115-123. (in Persian)
Han, Y., Zhang, K., Xu, Y., Wang, H., & Chai, T. (2023). Application of Parametric Design in the Optimization of Traditional Landscape Architecture. Processes, 11(2), 639.
Hernández Falagán, D., & Ziaiebigdeli, M. (2022). Parametric Architecture beyond Form—Klein and Price: Pioneers in Computing the Quality of Life in Housing. Architecture, 2(1), 1-17.
Hillier, B., & Hanson, J. (1989). The social logic of space. Cambridge university press.
Hsu, Y. L., Lee, C. H., & Kreng, V. B. (2010). The application of Fuzzy Delphi Method and Fuzzy AHP in lubricant regenerative technology selection. Expert Systems with Applications, 37(1), 419-425.
Jabi, W. (2013). Parametric Design for Architecture. Laurence King Publishing Ltd, London, UK.
Jabi, W., Soe, S., Theobald, P., Aish, R., & Lannon, S. (2017). Enhancing parametric design through non-manifold topology. Design Studies, 52, 96-114.
Janssen, P., & Stouffs, R. (2015). Types of parametric modelling. In: Proceedings of the 20th International Conference of Association for Computer-Aided Architectural Design Research in Asia CAADRIA, 157-166.
Khabazi, Z. (2016). Algorithmic architecture paradigm. Mashhad: Kasrapublishing. (in Persian)
Latifi, S., Raheli, H., Yadavar, H., Saadi, H., and Shahrestani, S.A. (2018). Identification and explanation of executive steps of conservation agriculture development in Iran using Fuzzy Delphi Method. Iranian Journal of Biosystems Engineering, 1, 107-120. (in Persian)
Lee, C., Shin, S., & Issa, R. R. (2023). Rationalization of Free-Form Architecture Using Generative and Parametric Designs. Buildings, 13(5), 1250.
Mehdiabadi, A., Azar, A., Alirezaei, A., and Abbaspour Asfadan, G. (2019). Design of After-Sales Service Model with Combined ISM-Delphi Fuzzy (Case Study: LPG Industry of Iran). Journal of Quality Engineering and Management, 1, 50-71. (in Persian)
Mostaghni, A., and Alimoradi, M. (2016). Analysis the application of the nature geometry and the fractal in parametric architecture: The Interior ornament of the dome of the Sheikh Lotfollah mosque. Journal of Architecture and Urban Planning, 8(16), 103-122. (in Persian)
Naghavi, P., and Mazaherian, H. (2019). Analysis of Contemporary Theories When Encountering the Context in Architectural Design. Bagh-e Nazar, 16(74), 69-80. (in Persian)
Nasir, O., & Kamal, M. A. (2023). Exploring the role of parametric architecture in building design: An inclusive approach. Facta Universitatis, Series: Architecture and Civil Engineering, 95-114.
Nematimehr, M. (2005). The principle of totality in urban design. Honar-Ha-Ye-Ziba, (22), 5-14. (in Persian)
Nesbitt, K. (2008). Postmodern theories in architecture. Translated by Mohammad Reza Shirazi. Tehran: Ney. (in Persian)
Noghsanmohammadi, M., and Abbasi, M. (2020). The Effects of Cultural Contextualism on Historical Textures in Abarkooh. Farhang Yazd, 2(6), 121-145. (in Persian)
Oxman, R. (2017). Thinking difference: Theories and models of parametric design thinking. Design studies, 52, 4-39.
Rahdary, A., and Nasr, M. (2017). Challenges of Think Tanks in Iran. Journal of Management and Development Process, 2, 23-54. (in Persian)
Rahimi, L., Bordbar, H., and Vaezi, M. (2023). Analysis Contextualism based on the categorization of residential complexes (Case study: Tabriz city). Human Geography Research Quarterly, 55(125), 67-81. (in Persian)
Rapoport, A. (2013). Pour une anthropologie de la maison. Translated by Khosro Afzalian. Mashhad: Kasrapublishing. (in Persian)
Rasuli, M., Shahbazi, Y., and Matini, M. (2019). Horizontal and Vertical Movable Drop-Down Shades Performance in Double Skin Facade of Office Buildings; Evaluation and Parametric Simulation. Naqshejahan- Basic studies and New Technologies of Architecture and Planning, 9(2), 135-144. (in Persian)
Ronagh, E., and Zandieh, M. (2021). Exploring the Digital Approach to Redefining Decoration Design in Islamic Architecture Inspired by the Teachings of the Holy Quran. Naqshejahan- Basic studies and New Technologies of Architecture and Planning, 10(4), 256-263. (in Persian)
Schumacher, P. (2009). Parametricism: A new global style for architecture and urban design. Architectural Design, 79(4), 14-23.
Shahed, M., Sattari Sarbangholi, H., and Tahmasebi, A. (2023). Explanation and Leveling of Parametric Architectural Model Dimensions Based on Cultural Contextualism. Culture of Islamic Architecture and Urbanism, 8(2). (in Persian)
Tantawy, A. R. (2022). Toward the formulation of a proposed frame for the formal and structural specifications of the modern parametric digital architecture. Beni-Suef University Journal of Basic and Applied Sciences, 11(1), 1-16.
Tarashi, M., and Gharaei, F. (2015). Neighborhood Design Using Parametric Design Method Based on Patterns of Traditional Urban Textures in Kashan City. Journal of Architecture and Urban Planning, 8(15), 97-112. (in Persian)
Terzidis, K. (2003). Expressive form: A conceptual approach to computational design. Routledge.
Wang, Y., & Chen, L. (2022). Architectural and Landscape Garden Planning Integrated with Artificial Intelligence Parametric Analysis. Security and Communication Networks, 2022, 1-9.
Wu, C. H., & Fang, W. C. (2011). Combining the Fuzzy Analytic Hierarchy Process and the fuzzy Delphi method for developing critical competences of electronic commerce professional managers. Quality & Quantity, 45(4), 751-768.
Wu, S., Lu, W. Z., Qin, C., Wen, B., Wu, D., & Xiang, Y. (2023). A goal-oriented planning approach for two-dimensional cutting components in architectural design: Coupling BIM and Parametric design (PD). Journal of Building Engineering, 107156.
Zandieh, M., and Ronagh, E. (2020). The use of the Holy Quran tunes in the production of geometrical decoration for Iranian architecture based on the parametric architecture. Naqshejahan- Basic studies and New Technologies of Architecture and Planning, 9(4), 273-286. (in Persian)
Zare Bidaki, M., Nakhaei, H., Talebnia, G., and Moein Addin, M. (2022). Identifying and Ranking Factors Affecting the Financing of Cultural Heritage, Crafts and Tourism Organization Using the Fuzzy Delphi Method and Fuzzy Analytic Hierarchy Process. Iranian Management Accounting Association, 43, 13-36. (in Persian)
Ziaee, A., Moztarzadeh, H., and Movahed, KH. (2020). The Role of Parametric System in the Analysis of Sim Van Der Ryn’s Ecological Architecture Principles in Iranian Plateau. Journal of Architect, Urban Design & Urban Planning, 13(30), 167-182. (in Persian)