نگاهی به شاهنامه سرایی و رزمنامه سرایی در ادب کُردی و سنجش آن با شاهنامه فردوسی
محورهای موضوعی : زبان و ادب فارسیسیدایوب نقشبندی 1 , میرجلالالدین کزازی 2 , محمدعلی داوودآبادی فراهانی 3
1 - دانشجوی دورهی دکتری زبان وا دبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی اراک، هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان کردستان
2 - استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد اسلامی اراک.
3 - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی اراک.
کلید واژه: شاهنامه فردوسی, شاهنامههای کُردی, ادب پهلوانی و حماسی, ادب شفاهی,
چکیده مقاله :
شناخت حماسهها، نوعی باورشناختی و جامعه شناختی تاریخی را به همراه دارد که ما را بیشتر به آبشخورها و بنمایههای اصلی بسیاری از باورها و پنداشتههای گذشته نزدیک مینماید. مقاله حاضر، تلاشی است برای شناخت و معرفی منظومههایی که به نام شاهنامهها یا رزمنامههای کُردی، معلوم و مشهورند. این منظومهها، قرنها در زیر لایههای گذشت زمان پنهان ماندهاند و اکنون، در عرصه روایات حماسی و پهلوانی کُردی و ایرانی، جایگاه خاصی برای جلوهگری پیدا نمودهاند. همچنین سعی شده است، سنجشی هر چند محدود، بین باورها و مفاهیم اسطورهای و حماسی شرق وغرب ایران که در شاهنامهی فردوسی و شاهنامههای کُردی نمایان و متجلّی است، انجام گیرد. شاهنامههای کُردی متنی اصیل و متعلق به حوزه فرهنگی زاگرس میباشد که به خاطر قرار نگرفتن در گفتمانهای رسمی و ادبی کشور تاکنون آن طور که لازم است مورد توجّه و بررسی قرار نگرفتهاند؛ لذا میتوان گفت، توجّه کافی به این شاهنامهها و رزمنامهها، به شناخت هر چه کاملتر و بیشتر حماسههای ملی خواهد انجامید.
The understanding of the epics is accompanied with a historical sociology and knowledge of beliefs that takes us closer to the preliminary motifs of many of the ancient beliefs and thoughts. This paper is an attempt to provide an understanding of Kurdish poetry collections known as Shahnameh or Razmnameh. These collections have remained unknown for centuries; however, they are recently considered as good sources in Iranian and Kurdish epics and heroic narratives. This paper seeks to provide a comparison, in terms of the mythological and epic concepts between the east and the west of Iran which are manifested in Ferdowsi's Shahnameh and its Kurdish counterparts. Kurdish Shahnameh's are genuine forms originated in the cultural sphere called Zagros, which have been widely ignored due to not being a part of the dominant literary discourses. Therefore it can be claimed that the consideration of these Shahnameh's and Razmnameh's will end in a better understanding of the national epics.
آهنگرنژاد، جلیل، پرویزی، قامت.(1390). برزونامه، کرمانشاه: نشر باغ نی.
اسلامی ندوشن، محمدعلی.(1363). زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، تهران: انتشارات یزدان.
بهار، مهرداد.(1376). از اسطوره تا تاریخ، تهران: نشر چشمه.
بهار، مرداد.(1375). پژوهشی در اساطیر ایران، تهران: نشر آگاه.
بهرامی، ایرج.(1389). شاهنامهی کُردی، تهران: نشر آنا.
پرهیزی، عبدالخالق.(1385). وزن شعر کُردی، تهران: نشر کتاب زمان.
خزنهدار، مارف.(2001). میژوی ادبی کوردی، هولیر: ئاراس.
چمنآرا، بهروز.(1390). درآمدی بر ادب حماسی وپهلوانی کُردی با تکیه بر شاهنامه کُردی. جستارهای ادبی، شماره 172، از صص 119- 147
سرامی، قدمعلی.(1373). از رنگ گل تا رنج خار، تهران:شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
شریفی، احمد.(1374). شاهنامههای کُردی اثری مستقل یا ترجمهای از شاهنامه فردوسی، فرهنگ، شماره 16، صص 239 - 259 .
رشیدی، محمدامین.( 1389). شاهنامهی کوردی (ههورامی) الماسخانکندولهای، سلیمانیه، اقلیم کردستان.
کریمیان سردشتی، نادر، شاهنامههای کُردی، مجله نامه بهارستان، پاییز 1392، دورهی جدید شماره 1، از صص 66 -107
کزازی، میرجلالالدین.(1391). نامهی باستان، تهران: انتشارات سمت.
کزازی میرجلالالدین.(1376). پرنیان پندار، تهران: انتشارات روزنه.
کزازی، میرجلالالدین.(1370). مازهای راز، 1370، تهران: نشر مرکز.
کزازی، میرجلالالدین.(1372). رؤیا، حماسه، اسطوره، تهران:نشر مرکز.
ده بزرگی، ژیلا.(1388). مضمین حماسی در متنهای ایران باستان و مقایسهی آن با شاهنامهی فردوسی، تهران: انتشارات امیرکبیر.
دولتشاهی، عمادالدین.(1377). رستم وسهراب به روایت اوستا، تهران: نشر خیام.
صفیزاده، صدیق.(1375). نامه سرانجام، تهران: نشر هیرمند.
همزهای، فریبرز.(1393). رزمنامه: اسطورههای کهن زاگرس، کرمانشاه: انتشارات دانشگاه رازی.
یاقوتی، منصور.(1391). بَرزونامه، تهران: نشر ققنوس.
_||_