شهرها و علل کاربرد آنها در دیوان ناصرخسرو
محورهای موضوعی : زبان و ادب فارسیآرزو بنی شریف دهکردی 1 , حسین خسروی 2 , اصغر رضاپوریان 3
1 - دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
کلید واژه: صورخیال, خراسان, یمگان, بیان عقاید, تبلیغ مذهب,
چکیده مقاله :
ابومعین حمیدالدین ناصر بنخسرو قبادیانی، به سال 394 هجری در قبادیان بلخ به دنیا آمد و به سال 481 در یمگان بدخشان از دنیا رفت. درجوانی استعداد ذاتی و میل حقیقت جویی، او را جویای حقایق و اسرار کرد و به سال 437 ترک کار دیوان و خانه و سامان کرد و هفت سال تمام به سفری دور و دراز پرداخت و سفرنامهای ارزشمند و سرشار از اطلاعات جـغرافـیایی، تاریخـی و اجتـماعـی ترتـیب داد و همین اطلاعات جغرافیایی را در دیوان اشعارش که آیینه تمام نمای روزگار اوست به تصویر کشیده است. استفادههایی که شاعر از نام این شهرها کرده، جالب توجه است. شاعر برای بیان عقاید، آوارگیها، تبلیغ مذهب خویش، مسائل حکمی و کلامی و گاه از دیدگاه صور خیال از نام این شهرها سود جسته است. خراسان را به علت فقها، حکما، علمای نادان و ریاییاش ترک کرده و به درّهای کوچک پناه برده است. بر خراسان دل سوزانده و سنگ و خاک یمگان را با ارزشتر از لعل بدخشان و مشک تاتار دانسته است. بنابراین بررسی علل کاربرد نام این شهرها در رمزگشایی هر چه بهتر اشعار ناصرخسرو موثر است. لذا در این مقاله به بررسی شهرها و علل کاربرد آنها در دیوان شاعر پرداخته شده است.
Aboo Moeen Hamid Al. din Naser ebne Khosrow was born in Ghobadian of Balkh in 394 (lunar hegira). He passed away in Yamgan of Badakhshan in 487(lunar hegira). His in herent talent and truth-seeking desire guided him to understand truths and secrets. He resolves to leave his working on the poetical works and hometown in 437 (lunar hegira). During 7 years he had a long and dangerous trip and travelled He wrote a valuable itinerary fullof geographical historical and social information with simple and eloquent explanation and attractive description. This itinerary was the result of his sharp-sightedness curiosity accuracy and reflection. Based on it richness of Persian language left as a memorial. this great poet has described the same geographical information in his poetical works that is reflection of the time of this poet. The usages that the poet has had from the names of these cities are very interesting. the poet has enjoyed the names of these cities for beliefs vagrancies propagandizing of his religion peremptory and wordy matters or in the light of imagery. He left Khorasan because of its ignorant juris consults philosophers scholars and hypocrisy. He went to a small valley. He has pitied Khorasan and assumed the stone and soil of Yamgan more valuable than garnet of Badakhshan or musk of tatar. Therefore, considering the usage reasons of names of these cities for better decoding of this treasure of wisdom and faith is very effective. Therefore, we tried to proceed considering cities and reasons of their usage in poetical works of this great poet in Persian literature.
1) قرآن کریم، (1384)،مترجم مرحوم الهی قمشه ای ،چاپ سوم،تهران:سازمان دارالقرآن کریم.
2)افغانی، سید جمال الدین. (1372). حدودالعالم من المشرق الی المغرب . بامقدمه برتولد. تعلیقات مینورسکی. ترجمه میرحسین شاه. با تصحیح و حواشی مریم میر احمدی و غلامرضا ورهرام. تهران: دانشگاه الزهرا.
3) اصطخری،ابواسحق ابراهیم. (1368).مسالک و ممالک. به اهتمام ایرج افشار. تهران: دانشگاه تهران.
4) اعتماد السلطنه، محمد حسن خان.(1363). مرآة البلدان. به کوشش عبد الحسین نوائی و میر هاشم محدث. تهران: دانشگاه تهران.
5) حیدر آبادی، محمد حمیدالله، (1958م ).مجموعة الوثائق السیاسیة للعهد النبوی والخلافة الراشده،)، قاهره: دارالنفائس.
6) خاقانی شروانی،افضل الدین بدیل بن علی.(1385). دیوان اشعار، به تصحیح ضیاء الدین سجادی. چاپ هشتم. تهران: زوار.
7) خلف تبریزی، محمد حسین. (1362). برهان قاطع. به اهتمام دکتر محمد معین. چاپ پنجم. تهران: امیر کبیر.
8) خلف نیشابوری، ابراهیم. (). قصص الانبیاء. به کوشش حبیب یغمایی. تهران.
9) خلیلی، خلیل الله.( 1346). یمگان و وثایق تاریخی در باره ناصر خسرو. مجله یغما.
10) دهخدا، علی اکبر. (1335). لغت نامه. تهران: موسسه انتشارات لغتنامه دهخدا.
11) زرین کوب، عبد الحسین. (1371). تاریخ مردم ایران. تهران: امیر کبیر.
12) صفا، ذبیح الله. (1374). تاریخ ادبیات ایران. تهران: ققنوس.
13) فردوسی، ابوالقاسم.(1382). شاهنامه. به کوشش دکترسعیدحمیدیان. چاپ ششم. تهران: قطره.
14) محقق، مهدی.(1383). شرح سی قصیده ناصرخسرو. چاپ دوازدهم. تهران: توس.
15) مستوفی، حمد الله. (1336). نزهة القلوب. به کوشش محمد دبیر سیاقی. چاپ پنجم. تهران: دانشگاه تهران.
16) مشایخ فریدونی، آذر میدخت. ( 1376). بلخ کهن ترین شهر ایرانی آسیای مرکزی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی.
17) ناصر خسرو، قبادیانی.(1344). سفر نامه. به کوشش محمد دبیر سیاقی. تهران: کتابخانه طهوری.
18)____________. (1378). دیوان اشعار. به تصحیح دکتر مجتبی مینوی و مهدی محقق. چاپ پنجم. تهران: دانشگاه تهران.)
19)یاحقی، محمدجعفر و ناصح، محمد مهدی. (1365). راهنمای نگارش و ویرایش. چاپ سوم. مشهد: آستان قدس رضوی.
20) یاقوت، حموی بغدادی. (1380). معجم البلدان. ترجمان دکتر علینقی منزوی. تهران : معاونت معرفی و آموزشی.
_||_