مقایسهی مولفههای سبک رئالیستی و مدرنیستی (با تاکید بر داستانهای کوتاه احمد محمود و مصطفی مستور)
محورهای موضوعی : زبان و ادب فارسیمنوچهر تشکری 1 , پروین گلی زاده 2 , نصرالله امامی 3 , پروانه حلوسی 4
1 - استادیار دانشگاه شهید چمران اهواز
2 - دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز
3 - استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
4 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی
کلید واژه: modernism, realism, داستان کوتاه, رئالیسم, Short story, مدرنیست, ادبیات اقلیمی, Regional Literature,
چکیده مقاله :
اقلیم جنوب ایران با تنوع فرهنگی و طبیعت خاصی که دارد منبع الهام فوقالعادهای برای فضا سازی در داستان است؛ وجود نخلستان، شط و دریا، نفت و صنعت، و حتی گرما که از زمینههای بومی جنوب است نویسندگان این خطه را بر آن داشته است که در آثار خود از این نعمات خدادادی بهره ببرند و با این شیوه نوعی تشخص سبکی به آثار خویش بدهند. در واقع خوزستان به عنوان مهمترین قطب ادبیات اقلیمی ایران، بعد از انقلاب و جنگ و به دلیل مهاجرت نویسندگانش ضربات بسیاری متحمل شد. همچنین با توجه به شتاب تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و به تبع آن تحولات فرهنگی در دهههای اخیر، ضرورت بررسی این تحولات، به خصوص در ادبیات، بیش از پیش حس میشود. با نگاهی به ادبیات داستانی این سال ها، فاصله گرفتن این نوع ادبی از مکتب رئالیسم آشکار و انکار ناپذیر است. مسلم است که شیوههای داستاننویسی گذشته، دیگر جواب گوی نیازهای فکری و معضلات روانی انسان معاصر نیست و تغییر این شیوهها اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. هم زمان با پیدایش هنر و ادبیات مدرن و پسامدرن در دیگر کشورها، این آثار مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفته اند، اما متأسفانه در ایران، بحث و گفت و گوی نقادانه و اصولی در این زمینه بسیار اندک بوده و عرصه را برای نقدهای سلیقهای و غیر حرفهای خالی گذاشته است. لذا هدف ما از پژوهش حاضر مقایسهی مولفههای سبک رئالیستی و مدرنیستی با تاکید بر داستان های کوتاه احمد محمود و مصطفی مستور می باشد. روش تحقیق مورد استفاده، روش توصیفی تحلیلی است.
Iran’s south realm with cultural diversity and its special nature is an extra ordinary revelation source for story landscaping. Existence of Sea, large river, palm grove, oil and industry and even heat, which is south original back drop, has yielded that this region’s writers utilize the God’s blessing in their works and with this method give their work a kind of style recognition. Actually Khuseztan as one of the most important poles for ecological literature in Iran after revolution and war sustained huge loss because of its writers’ immigration. Also according to political, economic, and social transition speed and as it follows cultural transformation in recent decades, the necessity of investigating these transitions, particularly in literature is sensed more than before. In glance to recent years’ fiction, distancing of this type of literature from realism school is evident and undeniable. It is incontrovertible that the old story writing methods are not responsive to the contemporary human’s mental requirements and psychotic difficulties also changing these methods seem inevitable. Concomitant with emergence of modern and postmodern art and literature in other countries, these literary works has attracted attention and was criticized and investigated. Unfortunately, in Iran critical and essential discussion has been seldom and has opened the arena for unprofessional and tactfully critiques. Therefore, the aim of the presented research is comparing the realism and modernism style constituents with emphasis on short stories of Ahmad Mahmoud and Moustafa Mastour. The research method is analytic-descriptive methodology.
10.غریبهها و پسرک بومی، محمود، احمد، تهران، انتشارات معین، چاپ ششم، 1387.
11.مکتبهای داستان نویسی در ایران، شیری، قهرمان، تهران، نشر چشمه، چاپ سوم، 1387.
12.نگاهی به «داستان کوتاه» در خوزستان، شیرالی، مسعود، تهران، طرح و نشر هامون، 1393.
13.نگرشى تحلیلى بر ادبیات آمریکا، اولیایینیا، مازیار، تهران، میرسعیدى فراهانى، 1384.
14.نمود مدرنیسم در رمان فارسی (1358-1378)، هاجری، حسین، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دوره 45، شماره 185،1381، صص 143-167.
_||_