نمادهای کهنالگوی یونگ درگرهگشایی داستان شاهزاده و کمپیرزن (شاهزادهای که پادشاهی حقیقی به او روی نمود)
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقیازاده ابراهیمی پور 1 , مسلم نادعلی زاده 2
1 - دانشآموختۀ دکتری رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران. ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی اهلبیت (ع)
کلید واژه: کهن الگو, طبقه بندی کهن الگو, یونگ, نقد کهن الگویی, تحلیل داستان,
چکیده مقاله :
کهن الگوها تصاویرازلی مشترک درحافظه و ضمیر ناخودآگاه انسان هستند که در هر عصری بانمودهای رایج آن دوره خود را نشان می دهند و بازشناسی تحولات و دگرگونی های آنها می تواند نگاه ما را در مورد جریانهای عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دورههای تاریخی افزایش دهد. یونگ در آثار خود از کهن الگوهای متعددی نام م یبرد و هر یک از آنها را به تنهایی و در پیوند کلی با هم در شمار پرمعناترین تجلیات روان جمعی به شمار می آوردﺑﺎ ﭘﻴﺪاﻳﺶ ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎى روانﺷﻨﺎﺧﺘﻲ، ارﺗﺒﺎط ﭼﻨﺪﺳﻮﻳﻪ ﺑﻴﻦ ﻋﻠﻮم ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﺪﻳﺪ آﻣﺪه اﺳﺖ؛ از ﺟﻤﻠﻪ ارﺗﺒﺎط ﺑﻴﻨﺎرﺷﺘﻪ اى ادﺑﻴﺎت و روان ﺷﻨﺎﺳﻲ. اﻳﻦ اﺗﻔﺎق ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺗﺎ ادﺑﻴـﺎت ﻣﺤﻤﻠـﻲ ﺑﺮاى ﻧﮕﺮش و ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ روزآﻣـﺪ، ﻛﺎرآﻣـﺪ و ﺧﻮاﻧﺸـﻲ ﻣﺘﻔـﺎوت ﺗﻠﻘـﻲ ﺷـﻮد. ادﺑﻴـﺎت ﺑـﻪ ﻣـﺪد ﻧﻈﺮﻳـﻪ ﻫـﺎى روان ﺷﻨﺎﺳﻲ، ﺧﻮد را ﻣﻠﻤﻮس ﺗﺮﻋﻤﻞ ﮔﺮاﺗﺮ ﻋﺮﺿﻪ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ و ﺑﺮ ﺟﺬاﺑﻴﺖ ﺧـﻮد در ﻣﺘـﻮن ادﺑـﻲ، ﺑﻪوﻳﮋه در ﻣﺘﻮن ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ اﻓﺰوده اﺳﺖ. از ﺟﻤﻠﺔ اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﺎت، ﻧﻈﺮﻳﺔ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺷﺨﺼﻴﺖ و اﺑﻌﺎد ذﻫـﻦ و ﻓﺮاﻳﻨﺪﺗﻔﺮّد ﻳﻮﻧﮓ اﺳﺖ. ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، به بررسی نظریه کهن الگوی یونگ اثر کارل گوستاو یونگ روانشناس شهیر سویسی ﺑﺎ در ﻣﺜﻨﻮى اﺳﺖ. اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛـﻪ ارتباط مستقیمی بین علم روانشناسی و علوم ادبی برقرارست. ﻣﻮﻟﻮى در اﻳﻦ ﺣﻜﺎﻳاﺖ، مثنویﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻣﻲ آﻣﻮزد ﻛـﻪ ﻻزﻣـﺔ رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﺗﻮازن، ﺗﻌﺎدل ﺷﺨﺼﻴﺖ و رﺳﻴﺪن ﺑﻪﺗﻔﺮّد، ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻳﻜﭙﺎرﭼﺔ ﺗﻤﺎم اﺑﻌﺎد ﺷﺨﺼﻴﺖ رواﻧﻲ ﻓﺮد اﺳﺖ.
Archetypes are common images in the human subconscious memory and conscience that show the common manifestations of that period in each era, and recognizing their changes and transformations can increase our view of deep cultural, moral and religious currents in historical periods. In his works, Jung mentions several archetypes, and considers each of them individually and in general connection as one of the most meaningful manifestations of the collective psyche ﻲ psycheﺗoh; It is one of the intertextual conditions of education and fluency. The most important reason is that. Editing is made clearer to the reader bﻳ,'s study of Jung's archetype by the famous Swiss psychologist Carl Gustav Jung ﺑﺎ in a story from the sixth book of Masnavi There is a direct connection between psychology and Masnavi. Archetypes are common images in the human subconscious memory and conscience that show the common manifestations of that period in each era, and recognizing their changes and transformations can increase our view of deep cultural, moral and religious currents in historical periods. In his works,
منابع
اپلی، ارنست (۱۳۷۸). تعبیر خواب، ترجمۀ دلآرا قهرمان، تهران: فردوس.
اسماعیلپور، ابوالقاسم (۱۳۷۳). اسطوره؛ بیان نمادین، چاپ اوّل، تهران: انتشارات سروش.
بیلسکر، ریچارد (۱۳۸۸). اندیشۀ یونگ، ترجمۀ دکتر حسین پاینده، چاپ اوّل، تهران: نشر آشیان.
بتولی، محمدعلی (۱۳۷۶). با یونگ و سهروردی، تهران: اطلاعات.
رال، پیر (۱۳۶۹). خواب؛ دریچهای بهسوی ناخودآگاه، مصطفی موسوی، تهران: انتشارات بهجت.
زمانی، کریم (۱۳۷۷). شرح جامع مثنوی، چاپ دو، جلد چهار، تهران، انتشارات اطّلاعات.
سنفورد، جان (۱۳۸۷). یار پنهان، ترجمۀ ترمه فیروزه نیوندی، تهران: افکار.
شمیسا، سیروس (۱۳۷۱). داستان یک روح، تهران: فردوس.
شمیسا، سیروس (۱۳۸۳). نقد ادبی، تهران: دستان.
شوالیه، ژان و گریران، آلن (۱۳۷۷). فرهنگ نمادها، ترجمۀ سودابه فضایلی، جلد دو، تهران: جیحون.
فضیلت، محمود (۱۳۹۰). اصول و طبقهبندی نقد ادبی، تهران: زوّار.
فوردهام، فریدا (۱۳۷۴). مقدّمهای بر روانشناسی یونـگ، ترجمـۀ حـسین یعقـوبپـور، تهران: اوجا.
کوپر، جی.سی (۱۳۷۹). فرهنگ مصوّر نمادهای سنّتی، ترجمۀ ملیحه کرباسیان، تهران: انتشارات فرشاد.
مورنو، آنتونیو (۱۳۷۶). یونگ، خدایان و انسان مدرن، ترجمۀ داریوش مهرجویی، تهران: نشر مرکز.
یونگ، کارل گوستاو (۱۳۹۵)، انسان و سمبولهایش، ترجمۀ محمود سلطانیه؛ چاپ ده، تهران: جامی.
یونگ، کارل گوستاو (۱۳۶۸). چهار صورت مثالی، ترجمۀ پروین فرامرزی، مشهد، آستان قدس رضوی.
مقاله:
اسدی، ابوالحسن؛ عشقی، علی و امیراحمدی، ابوالقاسم (۱۳۹۸). کاربرد کهنالگوهای رنگ در مثنوی معنوی بر پایۀ نظریۀ یونگ، مطالعات ادبیات تطبیقی، شمارۀ ۵۱: صص ۴۸۹-۴۶۹.
امامی، صابر (۱۳۸۲). مولانا و کهنالگوهای یونگ؛ تجربۀ دیدار با خویشتن، نشریۀ هنر، شمارۀ ۵۸، صص ۱۶-۸.
پورالخاص، شکرالله؛ ظهیری ناو، بیژن و عشقی، جعفر (۱۳۹۸). بررسی و تطبیق مقام معشوقی مولانا با نظریۀ فردانیّت یونگ، پژوهشنامۀ نقد ادبی و بلاغت، سال هشت، شمارۀ یک: صص ۸۰-۶۱.
حسینی، مریم (۱۳۸۶-۱۳۸۷). پری در شعر مولوی (دیدار با آنیما) مجلة علوم انسانی دانشگاه الزهرا، شمارۀ بیست و پنج، صص ۶۸-۶۹.
حسینی، مریم (۱۳۸۷). نقد کهنالگویی غزلی از مولانا، مجله پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شماره ۱۱، صص ۱۱۸-۹۷.
خزانهدارلو، محمدعلی؛ یوسف پور، محمدکاظم؛ یاسری، حسین (۱۳۸۹). نقدی بر بُعد تعلیمی رؤیا در حکایت «آن پادشاهزاده که پادشاهی حقیقی به وی روی نمود» از مثنوی با توجّه به نظریۀ یونگ و فروید، پژوهشنامۀ نقد ادبی و بلاغت، سال هشت، شمارۀ یک: صص ۱۲۰-۱-۱.
درودگریان، فرهاد (۱۳۹۳). تحلیل تولّد دوبارۀ پیر چنگی در مثنوی مولوی بر اساس نظریۀ یونگ، ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی، شمارۀ سی و پنج: صص ۱۰۶-۹۱.
روحانی، مسعود و اسفندیار، سبیکه (۱۳۹۲). تحلیل حکایتی از مثنوی بر اساس روانشناسی تحلیلی کارل یونگ، پژوهشهای نقد ادبی و سبکشناسی، شمارۀ ۱۳: صص ۱۱۸-۹۳.
زمان احمدی، محمدرضا و حدادی، الهام (۱۳۸۹). تحلیل کهنالگویی داستان پادشاه و کنیزک، متنپژوهی ادبی، شمارۀ چهل و پنج: صص ۱۰۴-۸۷.
سرّامی، قدمعلی و کمالی بانیانی، معدیرضا (۱۳۹۳). درگیریهای ذهنی مولانا در داستان دقوقی مبتنی بر دیدگاههای یونگ و فروید، فصلنامۀ ادبیات فارسی، شمارۀ بیست و پنج: صص ۹۸-۷۱.
صلاحی مقدّم، سهیلا (۱۳۸۹). نماد و کهنالگوی نمادین در مثنوی معنوی، نشریۀ مولویپژوهی، شمارۀ نه: صص ۱۴۶-۱۲۷.
گرجی، مصطفی (۱۳۸۷). بررسی و تحلیل کهنالگوی ایمان ابراهیمی در نگاه مولوی و سورن کرکهگور مجلة ادبپژوهی، شمارۀ پنج، صص ۱۸۲-۱۶۱.
محمدی، علی و اسماعیلی، مریم (۱۳۹۰). بررسی و تحلیل کهنالگوی آنیما در غزلهای مولانا (غزلیات شمس)، ادبیات عرفانی، سال سه، شمارۀ پنج: صص ۱۵۴-۱۱۱.
محمدی، علی و اسماعیلی، مریم (۱۳۹۱). بررسی و تحلیل کهنالگوی نقاب در آراء یونگ و ردّ پای آن در غزلهای مولانا (غزلیات شمس)، ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی، شمارۀ بیست و شش: صص ۱۶۹-۱۳۸.
محمدی، علی و اسماعیلی، مریم (۱۳۹۳). بررسی و تحلیل کهنالگوی سایه در آراء یونگ و ردّ پای آن در غزلهای مولانا (غزلیات شمس)، مطالعات عرفانی، شمارۀ نوزده: صص ۲۸-۵.
مشیّدی، جلیل و نوری، سونیا (۱۳۹۶). نقد کهنالگویی داستان «دژ هوشرُبا»، فنون ادبی، شمارۀ هجده: صص ۱۱۶-۱۰۷.
_||_References:
- Emami, Nasrullah. (1377). Basics and methods of literary criticism, Tehran, Nashjami
- Calvin, S. Hall and Vernon J. (1375). The Basics of Jung's Analytical Psychology, translated by Mohammad Hossein Moqbal, Tehran, Jihad University Press, Teacher Training Unit.
- Fromm, Eric. (2008). Language from Yadrafteh, translated by Ebrahim Amanat, 7th edition, Tehran: Firozeh Publishing
- Political, Ali Akbar. (1367). Personality theories or schools of psychology, Tehran, Tehran University Press
- Sattari, Jalal. (1374). Paradigm and Parable in Psychoanalysis, Tehran: Tos Publishing House
- Shamisa, Siros. (1378). Literary types, Tehran, Bagh Adineh Publishing House
- Shamisa, Siros. (1378). A collection of Persian references, Tehran, Ferdous publishing house
- Shultz, Doan and Sioni Ellen. (2004). Theories of personality, translated by Yahya Seyed Mohammadi, 10th edition, Tehran, publishing house.
- Gurin. Al et al. (1376). Basics of Literary Criticism, translated by Farzaneh Taheri, Tehran, Nilofar Publishing House.
- Makarik, Irnarima. (2015). Encyclopaedias of contemporary literary theories, translated by Mehran Mohajer and Mohammad Naboi, Tehran, Neshar Agha
- Moreno, Antonio. (1376). Jung and the Gods and Modern Man, translated by Dariush Mehrjooi, Tehran, Nashmarkaz.
-- Molavi, Maulana Jalaluddin Muhammad Balkhi. (1373). Masnavi Manavi, by Reynoldaline Nicholson, B. Cha, Tehran, Moli, B. Ta.
- Jung, Carl Gustav (1376). Four examples: mother, rebirth, spirit, cunning face, translated by Garvin Faramarizi, Mashhad, Astan Quds Razavi.
- Jung, Carl Gustav. (1368). Aion: A research on the phenomenology of the self, Parvin and Fereydoun Faramarezi, Tehran: Behash Publications.
- Jung, Carl Gustav. (1370). Memories and Dreams and Thoughts, translated by Parvin Faramarzi and Khosro Hoshiar Hosseini, Mashhad, Qods Razavi Publishing House.
- Jung, Carl Gustav. (1372). Worldview, translated by Jalal Sattari, Tehran, Tos Publishing.