پیشبینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحوارههای جنسی در زنان خانه دار
محورهای موضوعی : مطالعات اسلامی ایرانی خانوادهآرزو مرادی 1 , شایسته چارداولی 2
1 - گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علوم پزشکی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی
2 - گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی
کلید واژه: طرحوارههای جنسی, خشونت خانگی, زنان خانه دار,
چکیده مقاله :
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحوارههای جنسی در زنان خانه دار شهر سنندج انجام گرفت. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان خانه دار شهر سنندج در 6 ماه اول سال 1399 تشکیل داد. از بین جامعه آماری پژوهش تعداد 170 نفر از زنان خانه دار به شیوه ی هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان 26 سوالی وردی نیا (1389)، و پرسشنامه طرحوارهها جنسی50 سوالی اندرسن و سیرانوسکی (1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشها آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی آزمون تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد حدود 71 درصد از واریانس خشونت خانگی علیه زنان را میتوان بر اساس ابعاد طرحوارههای جنسی، در زنان خانه دار شهر سنندج پیش بینی کرد (01/0 ≥ P). همچنین بین مولفه های طرحوارههای جنسی با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت (01/0 ≥ P). نتیجه گیری: از نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که مولفه های طرحواره های جنسی با گرایش به خشونت خانگی رابطه معکوس معنی داری داشته و در طراحی پروتکل های مداخله ای و درمانی جهت کاهش خشونت خانگی به این آموزش و افزایش خود آگاهی در مورد طرحواره های جنسی توجه لازم مبذول گردد.
Introduction:The aim of this study was to predict domestic violence against women based on the dimensions of sexual schemas in housewives in Sanandaj. Methods: The present study was descriptive-correlational in terms of applied purpose and descriptive implementation method. The statistical population of this study consisted of all housewives in Sanandaj in the first 6 months of 1399 From the statistical population of the study, 170 housewives were selected in a targeted and accessible manner. Research tools include: Domestic Violence Against Women Questionnaire 26 questions Verdinia (2010), Sex Schemas Questionnaire 50 questions Anderson and Siranowski (1994). Descriptive statistics (mean, standard deviation) and inferential statistics of regression analysis and Pearson correlation coefficient were used to analyze the data. The data were analyzed using SPSS statistical software. Results: The results showed that about 71% of the variance of domestic violence against women can be predicted based on the dimensions of sexual schemas in housewives in Sanandaj (p≤0/01). There was also a significant inverse relationship between the components of sexual schemas and domestic violence against women (P (p≤0/01). Conclusion:From the results it can be concluded that the components of sexual schemas have a significant inverse relationship with the tendency to domestic violence and in designing intervention and treatment protocols to reduce domestic violence to this education and increase self-awareness about sexual schemas attention It must be done.
_||_